اعجاز عددى قرآن

اعجاز عددى قرآن

نویسنده:سیدمحمد رضا بحرى
منبع:روزنامه جوان
خداوند متعال در سوره بقره آیه ۲۲ مى فرماید: اگر از آنچه که بر بنده خودمان فرو فرستاده ایم در تعجب و تردید مى باشید. پس (حداقل) یک سوره مشابه آن بیاورید و در این کار از هر که خواهید کمک بگیرد.
و در آیه بعد از آن مى فرماید : اگر نتوانستید که هرگز هم نخواهید توانست از آتشى بترسید که براى کافران آماده شده است. اصولا قرآن به حدى شیوا و روان است که هر کس حتى کمترین آشنایى با زبان عربى داشته باشد با خواندن یا شنیدن قرآن ناخودآگاه در مى یابد که هیچ فرد سخنورى نمى تواند چنین بیانى داشته باشد و کلام و سخن هیچ انسانى نمى تواند باشد. معجزه قرآن فقط به معارف عمیق عقلى و اجتماعى، علوم غیبى و معانى شگفت انگیز و شیوایى و روانى کلام محدود نمى شود و هر روز ابعاد تازه اى از شگفتى هاى قرآن کشف مى شود.
اکنون ۲۰ مورد براى نمونه از اعجازهاى عددى و ریاضى قرآن که با استفاده از کامپیوتر تاکنون مشخص شده در زیر مى آوریم:
۱- کلمه (امام) به معناى رهبر و زمامدار الهى به صورت مفرد و جمع ۱۲ بار در قرآن کریم تکرار شده است که مطابق است با روایات نقل شده از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) از طریق شیعه و سنى مبنى بر اینکه تعداد امامان بعد از ایشان ۱۲ نفر مى باشند. براى نمونه یکى از آیات قرآن که کلمه امام در آن آمده است، سوره یس آیه ۱۲ مى باشد:« وکل شیىء احصیناه فى امام مبین» و ما هر چیزى را در امام روشنگرى جمع نموده ایم. نام دوازده امام که جانشینان پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)مى با شند عبارتند: ۱- امام امیرالمومنین على بن ابیطالب (علیه السلام) ۲- امام حسن (علیه السلام) ۳- امام حسین (علیه السلام) که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام برادر یکدیگر مى باشند و هر دو فرزند امام امیرالمومنین (علیه السلام) مى باشند در حالى که بقیه امامان علیهم السلام نسبت به یکدیگر نسبت پدر و پسر دارند ۴- امام سجاد (علیه السلام) ۵- امام محمد باقر (علیه السلام) ۶- امام جعفر صادق (علیه السلام) ۷- امام موسى کاظم(علیه السلام)۸- امام رضا(علیه السلام) ۹- امام جواد (علیه السلام) ۱۰- امام هادى (علیه السلام) ۱۱- امام حسن عسگرى(علیه السلام) ۱۲- امام مهدى (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که طبق اعتقادات مسلمانان او زنده و غیرقابل رویت و در همه جا حاضر است و روزى قدرت جهان را همراه حضرت عیسى (علیه السلام) به دست مى گیرد. براى اطلاع بیشتر رجوع کنید به کتاب شریف و مقدس اسرار آل محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) نوشته شاگرد و سرباز فداکار امام امیرالمومنین على (علیه السلام) جناب سلیم بن قیس هلالى.
۲- کلمه (شهر) به معنى ماه، ۱۲ بار در قرآن کریم تکرار شده است که مساوى تعداد ماه هاى یکسال است.
۳- کلمه (یوم) به معناى روز، ۳۶۵ بار در قرآن کریم تکرار شده است که مساوى تعداد روزهاى یکسال شمسى است.
۴- کلمه (ساعه) ۴۸ بار در قرآن کریم تکرار شده است که در ۲۴ مورد قبل از آن یکى از حروف ذکر شده است و در ۲۴ مورد دیگر قبل از آن حرفى وجود ندارد. بنابراین هر مورد را که در نظر بگیریم مطابق است با تعداد ساعات یک شبانه روز که ۲۴ ساعت مى باشد.
۵- کلمه (سجد) به معناى سجده کرد و مشتقات آن (در زمان ماضى، مضارع و امر) براى عاقلان ۳۴ بار تکرار شده است که این عدد برابر است با تعداد سجده هاى واجب روزانه، چون روزانه ۱۷ رکعت نماز واجب است و هر رکعت ۲ سجده دارد.
۶- کلمه (رجل) به معناى مرد مساوى کلمه (امراه) به معناى زن هر کدام ۲۴ بار آمده است.
۷- کلمه (ملائکه) به معناى فرشتگان و کلمه (شیطان) به معناى اهریمن و یا جن هر کدام ۸۸ بار تکرار شده است.
۸- کلمه (استعاذه) به معناى پناه بردن و کلمه (ابلیس) به معناى شیطان هر کدام ۱۱ بار به کار رفته است.
۹- کلمه (آخرت) به معناى جهان آخرت و کلمه (دنیا) به معناى این جهان هر کدام ۱۱۵ بار تکرار شده است.
۱۰- کلمه (الحسنات) به معناى خوبى ها و کلمه (سیئات) به معناى گناهان هر کدام ۱۸۰ بار تکرار شده است.
۱۱- کلمه (الحیاه) به معناى زندگى وکلمه (الموت) به معناى مرگ هر کدام ۱۴۵ بار تکرار شده است.
۱۲- کلمه (ارسل) به معناى فرستاد و مشتقات آن ۵۱۳ بار در قرآن کریم تکرار شده است و نام ۲۸ پیامبرى که در قرآن از آنها نامى آورده شده است نیز مجموعا ۵۱۳ بار تکرار شده است.
۱۳- کلمه (الرسل) به معناى پیامبران و کلمه (الناس) به معناى مردم هر کدام ۳۶۸ بار تکرار شده است.
۱۴- کلمه (الرغبه) به معناى میل و کلمه (الرهبه) به معناى ترس هر کدام ۸ بار تکرار شده است.
۱۵- نام مبارک پیامبر اسلام (محمد و احمد) مجموعا ۵ بار در قرآن آمده است (۴ بار محمد و ۱ بار احمد) و کلمه صلوات که به معناى درود مى باشد و بیشتر براى درود فرستادن بر پیامبر و خاندان پیامبر استفاده مى شود نیز ۵ بار در قرآن تکرار شده است.
۱۶- کلمه (ایثار) به معناى گذشت و فداکارى و کلمه (شح) به معناى بخل و تنگ نظرى هر کدام ۵ بار تکرار شده است.
۱۷- کلمه (سرور) به معناى شادى و کلمه (حزن) به معناى غم و اندوه هر کدام ۴ بار تکرار شده است.
۱۸- کلمه (الحر) به معناى گرما و کلمه (البرد) به معناى سرما هر کدام ۴ بار تکرار شده است.
۱۹- عبارت (حزب الله) به معناى یاران خداوند و عبارت (حزب الشیطان) به معناى یاران شیطان هر کدام ۳ بار تکرار شده است.
۲۰- در قرآن کریم به اینکه ۳۰۰ سال شمسى دقیقا برابر ۳۰۹ سال تمام قمرى است به صورت مستقیم اشاره شده است. این مطلب وقتى مشخص شد که یکى از علماى دین یهود از حضرت امام امیرالمومنین (علیه السلام) پرسید: چرا قرآن مدت توقف و خواب اصحاب کهف را ۳۰۹ سال ذکر کرده است در حالى که در حاشیه تورات ما این مدت ۳۰۰ سال نوشته شده است؟ حضرت امیر (علیه السلام) فرمودند: سالهاى شما شمسى است ولى سالهاى ما قمرى است. جالب اینجاست که یکى از اساتید ریاضى این محاسبات را انجام داده که خلاصه قابل فهم آن چنین است:سال شمسى یهود ۳۶۵ روز تمام بوده است.
بنابراین ۳۰۰ سال آنها مى شود: روز ۱۰۹۵۰۰= ۳۶۵*۳۰۰ در حالى که سال قمرى برابر است با ۳۵۴ روز و ۸ ساعت و ۴۸ دقیقه بنابراین ۳۰۹ سال قمرى برابر است با: روز ۱۰۹۵۰۰=۴۸ دقیقه و ۸ ساعت و ۳۵۴ روز. پس معلوم شد که ۳۰۰ سال شمسى یهود برابر است با ۳۰۹ سال قمرى نه یک روز کمتر نه بیشتر. این در حالى است که تا صدها سال بعد از نزول قرآن هنوز شبانه روز به ۲۴ ساعت و هر ساعت به ۶۰ دقیقه و الى آخر تقسیم نشده بود. و حتى ساعت هنوز اختراع نشده بود. بنابراین حضور هر کلمه در قرآن در مکان خاص و به تعداد معین حاوى پیام و مفهوم ویژه اى مى باشد که در حقیقت یک نوع از اعجاز و معجزه مى باشد. زیرا مجموعه آیات قرآن در مدت نسبتا طولانى ۲۳ سال و در اوضاع و احوال مختلف مثلا گاهى در جنگ و گاهى در صلح، گاهى در مکه و گاهى در شعب ابیطالب و محاصره گاهى در مدینه و گاهى در سفر و گاهى در شب و گاهى در روز بر پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) نازل مى شد و چنین نبود که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) مانند مولفان کتابهاى مختلف مدتى در کتابخانه اى خلوت کند و از سر فرصت و فراغت و یا با رجوع به منابع مختلف کتابى بنویسد.
اکنون یک نوع دیگر از معجزات قرآن را بیان مى نماییم: خداوند متعال در سوره صف آیه ۶ مى فرماید: و به یاد آورید هنگامى که عیسى پسر مریم گفت اى بنى اسرائیل من فرستاده خدا به سوى شما هستم در حالى که تورات را که قبل از من نازل شده تایید مى کند و بشارت دهنده هستم به پیامبرى که بعد از من مى آید و نام او احمد است.
همچنین خداوند در سوره اعراف، آیه ۱۵۷ مى فرماید: مومنان کسانى هستند که از پیامبرى پیروى مى کنند که از هیچ بشرى تعلیم ندیده است همان پیامبرى که یهودیان و مسیحیان نام او را در تورات و انجیل نوشته شده مى یابند. حال اگر در همان زمان که قرآن نازل شد، نام پیامبر در تورات و انجیل وجود نداشت فورا علماى یهود که دایما از نزدیک مراقب اسلام بودند براى اثبات عدم حقانیت قرآن به مسلمانان اعلام مى کردند که چنین چیزى نیست و تورات و انجیل را به مسلمانان نشان مى دادند.
در حالى که چنین چیزى اتفاق نیفتاد و خود این مساله نشانگر این است که نام مبارک پیامبر در زمان نزول این آیات در کتاب هاى مقدس یهودیان و مسیحیان بوده است و آنها با این نام مقدس کاملا آشنایى داشته اند به همین دلیل خداوند متعال در سوره انعام آیه ۲۰ مى فرماید: اهل کتاب (یهودیان و مسیحیان) پیامبر را مى شناسند همچنان که فرزندان خود را مى شناسند.
اما در قرن هاى بعد نام آن حضرت و اوصاف او را از تورات و انجیل به تدریج حذف کردند، و حتى مطالب شرم آورى را درباره بعضى از انبیاى الهى وارد کردند تا کارهاى زشت خود را توجیه کنند لذا خداى متعال در قرآن کریم نقشه آنها را خنثى نمود و چهره پاک و واقعى انبیا را مشخص نمود. البته در بعضى موارد کتاب هاى مقدس که از تحریف به میزان زیادى مصون مانده اند مثل انجیل نام مبارک پیامبر و اوصاف آن حضرت وجود دارد. و در سایر کتاب هاى مقدس ادیان دیگر نیز نام و مشخصات آن حضرت آمده است. براى نمونه: در کتاب تورات سفر تکوین باب ۲۰ چنین آمده است: خداى متعال به حضرت ابراهیم بشارت داد به فرزندى که نامش اسماعیل است و اینکه نسل او را بسیار فرماید و در ذریه اش دوازده امیر و یک امت بزرگ قرار خواهد داد:
توضیح: بنى اسرائیل از نسل حضرت اسحاق مى باشند و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) از نسل حضرت اسماعیل مى باشند و منظور از ۱۲ امیر همان ۱۲ امام معصوم علیهم السلام مى باشند.
علاقمندان مى توانند براى اطلاعات بیشتر به کتاب (بشارات عهدین) نوشته دانشمند معظم جناب آقاى محمد صادقى و کتاب (محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) در تورات و انجیل) نوشته داود عبدالاحد مراجعه کنند. یکى از معجزات غیبى قرآن این بود که خداوند در سوره احزاب آیه ۴۰ مى فرماید: محمد پیامبر خدا و آخرین پیامبران است .حال اگر محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) پیامبر واقعى خدا نبود هیچگاه نمى توانست و حتى شاید لازم نمى دید که با صراحت بگوید که بعد از او پیامبرى دیگر نخواهد آمد چون به آینده اطلاع نداشت که پیامبرى بعد از او نخواهد آمد.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید