آیا در اسلام ازدواج موقت برای مردان متاهل توصیه شده است یا خیر؟ زیرا بنده در احادیثی از ائمه دیده ام که به مردان متاهل گفته اند، شما را با متعه چکار، شما را که خداوند از آن بی نیاز کرده. و اگر توصیه کرده، چطور تضمین می کنید که ازدواج موقت به بنیان خانواده زوجین آسیب نرساند؟
نظام خانواده، از مهمترین نهادهای اجتماعی است. برای حفظ این نهاد و تحکیم روابط خانوادگی با رعایت اصول و قواعد آن می توان پیوند و پیمانِ زناشویی را استمرار بخشید. در روابط زناشویی دو عنصر مهم، نقش دارند: 1. رابطه غریزی و جنسی 2. رابطه عاطفی ـ روانی و معنوی. یکی از تفاوت های اساسی در ازدواج در بین زن و مرد، این است که معمولاً برای زن عنصر عاطفی و روانی از عنصر جنسی اهمیّت بیشتری دارد.[1]
آیا اسلام با تعدّد زوجات موافق است؟ در برخی از مواقع، زن به خاطر وجود مشکلاتی (ایّام عادت، بیشتر ایام بارداری، بیماری و …) نمی تواند نیاز همسر را بر طرف نماید. در ایّامی که مرد به دلایل مختلف، در مسافرت های طولانی باشد و همسر مرد همراهش نیست. در جامعه به خاطر عوامل گوناگون، غالباً تعداد دختران و زنان (به خصوص زنان بیوه)، بر تعداد مردان بیشتر است و این یک مشکل اجتماعی است. تعدادی هم به جهت فراهم نبودن شرایط ازدواج دائم، قادر به ازدواج نیستند. و … حال در این موارد چگونه افراد، نیاز جنسی خود را ارضاء نمایند؟ اسلام راه معقول و منطقی و شروعِ ازدواج مجدّد (دائمی، موقت) را در نظر گرفته است. البته تک همسری طبیعی ترین حالت زناشویی است که در آن هر یک از زوجین، احساسات، عواطف و منافع جنسی دیگری را از آنِ خود می داند.[2] اسلام در شرایط خاصی، تعدد زوجات را تجویز نموده است. مسئله ازدواج مجدّد (موقت، دائمی) را باید مثل طلاق از باب اضطرار و ضرورت اجتماعی و فردی در شرایط خاصّی نگاه کرد. همانطورکه طلاق در مواقع خاص و آخرین چاره است و در حالت عادی از مبغوض ترین امور است، ازدواج مجدّد نیز برای عدّه ای خاص با شرایط سخت، تشریع شده است.[3]
ازدواج موقّت برای چه کسانی و با چه شرایطی است؟ برای کسی که به سنّ ازدواج رسیده است ولی به دلایل گوناگون، توان انجام ازدواج را ندارد. به دلیل اینکه فردِ متدیّن و پای بند به احکام و دستورات دینی است، از طریق غیر شرعی، نیاز جنسی خود را نمی تواند، ارضا کند، ریاضت طلبی و رهبانیّت جنسی نیز در اسلام مردود است، تنها راه برای چنین فردی ازدواج موقت است. امّا فردی که دارای همسر و فرزند می باشد و می تواند نیازهای خود را برطرف نماید، چرا و به چه دلیل منطقی اقدام به ازدواج موقّت می کند؟ امام کاظم ـ علیه السّلام ـ فرمود: «این کار (ازدواج موقت) برای کسی رواست که خداوند او را با داشتن همسری از این کار بی نیاز نکرده است. امّا کسی که دارای همسر است فقط زمانی می تواند دست به این کار بزند، که دسترسی به همسرش نداشته باشد.»[4]
اگر کسی برای هوسرانی و شهوت رانی اقدام به ازدواج موقّت کند، محکوم است؛ زیرا او اسیر شهوت و هوای نفس خود، شده است. این رفتار خطرناکی است و او را گرفتار خواهد کرد. زیرا غریزه جنسی سیری ناپذیر است. امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «هرکس شهوترانی کند و ازدواج متعددی را انجام دهد، رسوایی او را فرا گرفته و مفتضح خواهد شد.» لذا نباید با تبعیّت از هوای نفس، گرفتار شهوت و وسوسه های شیطانی شد. امام صادق ـ علیه السّلام ـ : «مؤمن واقعی کسی است که تسلیم هوای نفسانی و شهوانی خود نگردد.». باز امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: «شجاع ترینِ مردم کسی است که بر هوای نفس خود غلبه پیدا کند.»
بنابراین ازدواج موقت برای کسانی است که نیاز به زن دارند، یعنی افراد مجرد و یا مردانی که همسران آنان، یا همراهِِ خود نیستند و یا به دلایل مختلف توانایی ارضاء نیاز همسر خود را ندارند، تشریع شده است.[5]
چرا در روایات دوگونه با ازدواج موقت برخورد شده است؟
در مورد ازدواج موقت، از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ دو گونه روایات رسیده است؛ در برخی از آنها، تشویق به این امر شده است؛ در برخی دیگر از آن مذمت شده است. در جایی که این ازدواج برای هوسرانی باشد، منع شده است و اگر عوارض منفی اجتماعی و فردی داشته باشد، مورد نهی قرار گرفته است. برای کسی که همسر دائمی دارد و می تواند با او نیازهای ضروری جنسی خود را بر طرف سازد نیازی به این متعه نمی باشد. امام کاظم ـ علیه السّلام ـ فرمود: «تو را با متعه چه کار و حال آنکه خداوند تو را از آن بی نیاز کرده است.»[6]
از طرف دیگر، در برخی روایات دیگر، این عمل مورد تشویق قرار گرفته است؛ این برای تأمین اهداف خاصی بوده است. اولاً برای جلوگیری از انحرافات جنسی و اخلاقی در جامعه، ازدواج موقت ضروری است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ : «هرکس به این سنّت الهی عمل کند و آن گاه غسل نماید، خداوند از هر قطره آب غسلش، 70 ملک می آفریند تا برای او تا روز قیامت استغفار کنند.».[7]
ثانیاً چون خلیفه دوم، این سنّت اسلامی را ممنوع کرد، که البته این نهی خلیفه یک نهی سلیقه ای بود نه نهی شرعی و قانونی، ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ که حافظان دین اسلام هستند، برای حفظ این سنّت اسلامی و فراموش نشدن آن، دیگران را تشویق به آن می کردند. اینجا بود که یک مصلحت و حکمت ثانوی با حکمت اولی، نکاح منقطع توأم شد. لذا جایی که اهل بیت مردان متأهل را از این کار منع می کردند به جهت حکمت اولی (جلوگیری از انحرافات جنسی) بود. و جایی که افرادی را ترغیب می کردند به اعتبار حکمت ثانویِ آن بود.[8]
آیا با ازدواج موقّت، حق همسر دائمی تضییع نمی شود؟
مردانی هستند که از این قانون اسلامی سوء استفاده کرده و حق همسر دائمی را رعایت نمی کنند. هرچند روشن است که تضییع حقوق همسر اول، به جهتِ نفس این نکاح منقطع نیست، بلکه عملکرد منفیِ مرد باعثِ نارضایتی همسر اول می شود. مگر همه کسانی که ازدواج دائمی کرده اند و ازدواج مجدّدی نداشته اند، حقوق همسران خود را به طور کامل رعایت می کنند؟ اگر این حکم اسلامی (متعه) با شرایط خاص خود، به طور صحیح انجام بگیرد، و مرد متعهد و مسئولیت شناس باشد، حقوق همسر دائمی تضییع نخواهد شد. مقایسه کنید بین کسانی که با عدم توانایی ازدواج دائم به آثار شومِ بی بند و باری گرفتار می شوند و بین کسانی که با ازدواج موقّت، نیاز جنسی خود را به طور مشروع برطرف می کنند. با این مقایسه به ارزش و عظمت این قانون مقدس پی خواهید برد.[9]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. نظام حقوق زن در اسلام، مطهری، مرتضی، صدرا، چاپ: چهاردهم، 69.
2. مسائل ازدواج و حقوق خانواده، بابازاده، علی اکبر، بدر، چاپ: چهاردهم، 78.
3. تحلیلی بر روانشناسی در ازدواج موقّت،رافعی، طلعت، دانژه، چاپ: اول، 82.
4. سیری در مسائل خانواده، حبیب الله طاهری.
پی نوشت ها:
[1] . رافعی، طلعت، تحلیلی بر روان شناسی در ازدواجِ موقت، دانژه، چاپ اول، 1382، ص 109.
[2] . مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، صدرا، چاپ چهاردهم، 1369، ص 229، از مجموعه آثار، ج 19.
[3] . مظاهری، حسین، نظام خانواده در اسلام، مشفق، 1364، ص 140.
[4] . مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، صدرا، چاپ چهاردهم، 1369، ص 82.
[5] . همان، ص 84.
[6] . همان، ص 82.
[7] . بابازاده، علی اکبر، مسائل ازدواج و حقوق خانواده، بدر، چاپ چهارم، 1378، ص 170.
[8] . مطهری، مرتضی، نظام حقوقی زن در اسلام، ص 82.
[9] . طاهری، حبیب الله، سیری در مسائل خانواده، نشر بین الملل، انتشارات امیر کبیر، ص 187.