اسلام و نیرومندی تن

اسلام و نیرومندی تن

نویسنده: دکتر سید مهدی صانعی

توجه اسلام به نیرومندی تن
چنان که در پیش گفتیم، در دین اسلام، مقررات ویژه ای برای بهداشت و تندرستی وضع شده تا از بیماری ها و ناخوشی ها جلوگیری شود و این بدان سبب است که میان روح و بدن، همبستگی و ارتباط ناگسستنی برقرار است؛ بدین معنا اگر ما بدن سالم نداشته باشیم هیچ گاه نمی توانیم در عرصه زندگی فعالیت کنیم و به وظایف فردی و اجتماعی خود، عمل نمایی. بیمار، ضعیف الاراده، سست اندام، دارای اندیشه های ناهم آهنگ و مزاجی عصبانی است که از مزایای زندگی بهره مند نمی شود؛ نمی تواند به اجتماع نیز خدمت نماید یا بر عبادت و انجام امور معنوی هم چون تحصیل علم و سلوک مدارج والای انسانی توانایی دست یابد و پیوسته در انزوا و افسردگی به سر می برد.
خداوند، نیروی بدنی را که با سلامت نفس و اخلاق پسندیده همراه باشد از زبان دختران شعیب بیان کرده [و ستوده] و چنین نقل کرده است:
ای پدر! موسی را به مزدوی بگیر. همانان بهترین کسی که شایسته است او را مزدور قرار بدهی، کسی است که نیرومند امین باشد. (1)
یکی از آیاتی که بایسته است در این جا یادآوری شود و بر اهمیت نیروی جسمی در اسلام دلالت دارد و می فهماند که اسلام می خواهد مسلمانان نیرومند و تندرست باشند، آیه ای است که در آن خداوند به مسلمانان دستور می دهد:
هرچه می توانید [و توانایی دارید] اسبان آماده پیکار برای مبارزه با کافران آماده کنید تا بدان وسیله دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید… . (2)
روشن است که اگر مسلمانان تندرست و به لحاظ جسم نیرومند نباشند، نمی توانند در برابر کفار بایستند و آنان [از تجاوز به حریم اسلام] بترسانند.
هنگامی که یکی از پیامبران بنی اسرائیل، یوشع بن نون [یا اشموئیل]، به بنی اسرائیل گفت: خداوند، طالوت را به عنوان پادشاه برانگیخته، گفتند او چگونه می تواند بر ما پادشاهی کند در حالی که ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و ثروت فراوان به او داده نشده است. پیامبرشان در پاسخ ایشان گفت:
همانا خداوند او را بر شما برگزیده [و برتری داده] و به او دانش فراوان و قدرت جسمی بسیار بخشیده است. (3)
آشکار است که این آیه در مقام مدح و عظمت طالوت است و هنگامی که فضیلت او را بیان می کند؛ در آغاز، وفور علم و سپس سلامت [و نیروی] جسم او را از امتیازات و کمال او می شمارد.
و نیز در قرآن بر پایه باوری که در آیه «اِنَّهُ لَقَولُ رَسُولٍ کریمٍ ذی قُوَّهٍ عِندَ ذِی العَرشِ مَکینٍ» مقصود از رسول کریم، پیامبر اسلام صلی الله علیه و اله باشد، آن حضرت را خداوند به قوت و نیرومندی مدح کرده است. (4)
اسلام برای تقویت نیروی جسمانی، به ورزش و سرگرمی های سالم و سودمند هم چون اسب سواری، تیراندازی و شنا، دستور داده که درکتب فقه بسیار مورد بحث قرار گرفته و در این باره کتابی به نام «سبق و رمایه» اختصاص یافته است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله به گروهی از انصار را دید که تیراندازی می کردند و خواست در مسابقه شرکت کند. گروه دیگر با شنیدن این سخن، کنار رفتند و گفتند: گروهی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله جزو آنان باشد، یقیناً پیروز می شوند. سپس [به گروهی که از مسابقه کناره گیری کرده بودند] فرمود: «تیراندازی کنید؛ من با شما تیراندازی می کنم». پس از آن با هر یک از ایشان، تیری رها کردند. (5)
از مالک پرسیدند: آیا در دوران پیامبر صلی الله علیه و آله شرط بندی می کردید؟ گفت: آری؛ آن حضرت بر اسبی که از آن وی بود شرط بندی کرد و در مسابقه برنده شد و از این رویداد خوشحال کردید. (6)
در حدیثی آمده است که امام صادق علیه السلام شخصاً در مسابقه تیراندازی حاضر می شد و در شرط بندی شرکت می فرمود. (7)
از پیامبر صلی الله علیه و اله روایت شده:
همانا خداوند، نیرومند با تجربه را که در صحنه کارزار پیش قدم می شود، پیوسته با دشمن مبارزه می کند و بر اسب قوی آزموده سوار می شود دوست دارد. (8)
اصولاً ورزشی که آشکارا، مصرف اکسیژن را در دوره ای طولانی افزایش می دهد؛ هم چون پیاده روی، دویدن، شنا و دوچرخه سواری، اگر در همه روزهای زندگی به طور منظم انجام شود، مزایای بسیار مهمی برای تندرستی افراد به ارمغان می آورد. ورزش به کاهش فشار خون کمک شایانی می کند، در کنترل وزن تاثیر به سزایی دارد و از تصلّب شرایین جلوگیری می کند، سیستم عروقی قلب را تقویت کرده، در نتیجه قلب و ریه ها را وامی دارد که به طور مؤثر و کارآمد عمل کنند و خطر بیماری عروق را کاهش می دهد. ورزشی که فرد، در آن، وزن را تحمل می کند؛ مانند پیاده روی و دویدن، از پوکی استخوان که زنان سالخورده بیشتر مستعدّ آنند پیشگیری می کند… (9)
برپایه آخرین اطلاعات، پیاده روی، مانع تصلّب شرایین می شود. درباره این که اجداد ما قوی تر و سالم تر از ما بوده اند، دلایلی گفته شده، که از آن جمله، پیاده روی زیاد بوده است.
با توجه به تغییر وضع زندگی امروز، پیاده روی، به ویژه در مشاغلی که فعالیت های جسمی آن بسیار کاهش یافته، امری ضروری است؛ از این رو است که مردم کشورهای پیشرفته به پیاده روی بسیار اهمیت می دهند؛ برای نمونه در کشور سوئیس، پس از ظهر جمعه هر هفته، رادیوی «زوریخ» برنامه پیاده روی آخر هفته را به تفصیل اعلام می کند. در کشورآلمان، 49کلوپ راهپیمایی با 330 هزار عضو، وجود دارد. دکتر «ارنست فروم» رئیس جامعه پزشکان آلمان فدرال می گوید:
پیاده روی بهترین وسیله تندرستی جامعه است و از تمام کمک های بهداشتی و حتی از ساختن بیمارستان ها و آسایشگاه ها برای ملت سودمندتر است. (10)
نکته مهمی که باید در این جا یادآور شویم مسئله ورزش بانوان ودیدگاه اسلام در این باره است. معیار اساسی در این باره، آن است که ورزش برای بانون پیش از هر چیز باید حافظ سلامت و زیبایی آن باشد نه آن که موجب خشونت عضلات گردد، علی علیه السلام فرموده است:
… و زن را بر آن چه از توانش خارج است مسلط مگردان که آن، به حالش خوشایندتر، برای زندگی اش آسان تر و برای زیبایی اش بادوام تر است… . (11)
بسیار روشن است که تمرین های سخت ورزشی و برخی از ورزش ها برای خانم ها طاقت فرساست و با لطافت وضع جسمی آنان سازگار نیست و بایسته است که به ورزش هایی بپردازند که با استعداد و روحیه شان متناسب است.
از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده: «به فرزندان تان تیراندازی و شنا بیاموزید» (12) و نیز از آن حضرت است: «مؤمنی که [سالم و] نیرومند است از مؤمن ناتوان در انجام هر کار نیکی بهتر است». (13)
اسلام به سلامت جسم و رشد آن، اهمیت داده و به آن توجه داشته، از تن پروری نکوهش کرده؛ زیرا تن پروری با پروش و نیرومندی جسم تفاوت دارد. تن پروری در واقع، نفس پروری و پیروی از امیال نابجاست و چنان که روشن است نفس پروری، به جسم و پروردن آن، زیان می رساند. تن پروری بدین گونه است که آدمی به دنبال مشتهیات نفسانی و خوش گذرانی های زیان بار و نامعقول برود و پیوسته هم چون حیوان در فکر ارضای تمایلات مادی و زودگذر است.
آدم تن پرور جزبه لذاید زودگذر حیوانی به چیزی دیگر توجه ندارد و آینده نگر نیست. کسی که می خواهد جسمش را سالم نگه دارد نباید در مجالس عیش و نوش و سرگرمی های صرفاً مادی، وقت خود را سپری نماید و بسیار آشکار است که این گونه امور به پرورش و سلامت جسم زیان می رساند؛ بنابراین، تن پروری با رشد و پرورش واقعی قوای جسمی تنافی دارد؛ یعنی اگر کسی بخواهد بدنش سالم باشد و نیروی بدنش به کمال و هدف مطلوب برسد به گونه ای که از ضعف و بیماری در امان بماند و عمرش طولانی گردد، بایسته است که از تن پروری و افراط در لذایذ مادی و جسمی دوری کند و به گونه ای معقول، از تمایلات جسمی برای سالم نگه داشتن خود بهره مند گردد؛ تا به گونه طبیعی جسمش رشد کند و سلامتش به خطر نیفتد.
چون اسلام به سلامت تن و نیرومندی آن اهمیت می دهد، مقرّر داشته که اگر کسی احتمال بدهد درموردی، تندرستی اش به خطر می افتد باید راه احتیاط را بپیماید. و دوراندیشی کند تا از آن آسیب درامان بماند.
از حضرت علی علیه السلام روایت شده است:
دوراندیشی آن است که به فرجام کارها نظر افکنی و [برای محفظو ماندن از ناراحتی ها و ناخوشی ها] با خردمندان مشورت نمایی.(14)
بنابراین باید در شئون گوناگون زندگی به پایان و نتایج امور بیندیشیم و در برخورد با قضایا از آن چه احتمالاً دارای زیان است بپرهیزیم و خود را در معرض آسیب و ابتلا به ناتندرستی قرار ندهیم؛ برای نمونه، اگر با تجربه ثابت شده که فلان غذا یا فلان چیز به سلامتمان صدمه می رساند از آن بپرهیزیم.
در حدیث دیگر آمده است: «هرکس به پایان بنگرد، از مصیبت ها (بلایا و نارضایتی ها) حفظ می شود»(15). پس باید در هر مورد به چگونگی زندگی و نیازمندی های روزانه ای که به بهداشت و سلامتمان بستگی دارد، بیندیشیم که مبادا بر اثر هوا و هوس و برخوردار شدن از کامگیری های زودگذر، به کارهایی بپردازیم که نتیجه ناخوشایندی در پی داشته باشد و به قوای جسمانی که بزرگ ترین عطیّه الهی است و ما قدر آن را نمی دانیم آسیب و خللی وارد آید؛ بنابراین باید برای نیرومندی جسمانی خود به ورزش های سودمندی بپردازیم.

پیاده روی و ورزش های دیگر
در تعالیم اسلامی افزون بر سفارش های کلی درباره حفظ و بهداشت بدن، راه های تامین سلامت بدن نیز در نظر گرفته شده و مردم را به مراعات آنها توصیه کرده است که به برخی اشاره می شود:
الف) به پیاده روی دستور داده است. از امام صادق علیه السلام نقل شده:
شادابی در ده چیز است: راه رفتن، سواری کردن، خود را در آب فرو بردن [شنا کردن] و نگاه کردن به سبزه و … .(16)
ب) شناکردن در صورتی که بر پایه اصول درست انجام شود و فشار بر شناگر وارد نگردد می تواند مانند پیاده روی برای تندرستی سودمند باشد. اسلام شنا را عملی سودمند می داند و یادگیری آن را برای کودکان سفارش می کند. علی علیه السلام فرمود: «به فرزندانتان شنا و تیراندازی بیاموزید». (17)
ج) کوهنوردی افزون بر دارا بودن آثار مثبت پیاده روی، از نظر این که شخص، راه صعب العبور را می پیماید، پس از رسیدن به مقصد، دارای اثر روانی ویژه ای است که در اعتماد به نفس و استحکام اراده تاثیر به سزایی دارد. بسیاری از پیامبران با کوه و کوهپیمایی سر و کار داشته اند؛ برای نمونه حضرت موسی به کوه «طور»، حضرت عیسی به کوه «ساعیر» و پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله به کوه نور و غار حرا رفت و آمد می کرده اند و در آن مکان ها با فاصله گرفتن از مردم در خلوتگه راز با توجه به آثار لطف الهی و سیر در آفاق و انفس به راز و نیاز با خدا و نیایش می پرداخته اند.
در دعای «سمات» از کوه های بسیاری هم چون کوه جبل حوریث، ساعیر، فاران، ربواب مقدّسین و … نام برده شده و چنین برمی آید که کوه، دارای آثار معنوی ویژه ای است که انبیا علیهم السلام برای بهره مند شدن از آن ویژگی، برگزیده و خود را «از آن چه رنگ تعلق داشته آزاد ساخته» در آن جا جای مناسبی برای تصفیه و وارستگی بوده به سیر و سلوک و تکامل می پرداخته اند. (18)

پی‌نوشت‌ها:

1. قصص (28) بخشی از آیه 16: «یا اَبَتِ استَاجِرهُ اِنَّ خَیرَ مَنِ استاجَرتَ القَویُّ الاَمِنُ».
2. انفال(8) آیه 6: «وَ اَعِدُّوا لَهُم مَااستَطَعتُم …».
3. بقره (2)آیه 247: «وَ قالَ لهُم نَبیُّهُم انَّ الله قَد بَعَثَ لَمُ طالُوتَ مَلِکاً…»؛ ر.ک: فخر رازی، تفسیر کبیر.
4. تکویر(81) آیه 19-20: ر.ک: التبیان فی تفسیر القرآن.
5. ر.ک: شیخ طوسی، مبسوط، ج6، ص 29: بحث«سبق و رمایه».
6. مستدرک الوسائل، ج2، ص 517.
7. وسائل الشیعه، ج 13، ص 348: «انّه کانَ یحضُرُ الرَمیَ و الرِّهانَ».
8. لسان العرب، ماده «عود»: «روی عن النبی صلی الله علیه و آله انّه قالَ: انّ الله یُحبُّ النَکلَ عَلی النکلِ قیلَ: و ما النَکلُ عَلَی النَّکلِ؟ قالَ: الرَّجُلُ القَویُّ المُجرَّبُ المُبدیُّ المُعیدُ علی الفَرَسِ القَویِّ».
9. ر.ک: ام رابین دیماتئو، روان شناسی سلامت، ترجمه محمد کاویانی و دیگران، ج1، ص 110.
10. ر.ک: همان، ص 394.
11. وسائل الشیعه، ج14، ص 120: «… لا تَملِکُ المراهُ مِن الامرِ ما یُجاوزُ نَفسَها فَاِنَّ ذلکَ انعمُ لِحالِها و ارخی لِبالِها و ادوَمَ لجمالِها فَانَّ المَراهَ رَیحانَهُ وَ لَیسَت بِقَهرمانه…».
12. همان، ج15، ص 194: «علّمُا اولادکُم السباحَهً و الرَّمایَهَ».
13. روح الدین الاسلامی، ص 402.
14. عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم، و دررالکلم، ج2، ص 80: «الحزمُ النّظرَ فی العواقِبِ وَ مُشاورَهُ ذَوی العُقُولِ».
15. همان، ج5، ص 214: «مَن نَظَرَ فی الَعَواقِبِ سَلِمَ مِنَ النَّوائِبِ».
16. وسائل الشیعه، ج1، ص 350: «النَّشرَهُ فی عَشرهِ اشیاءَ: المَشیُ و الرُّکُوبُ، و الارتماسُ فی الماءِ، و النَظَرُ الیَ الخُضرَه…».
17. همان، ج15، ص 194: «علّمُوا اولادکم السباحه و الرِّمایهَ».
18. برای آگاهی بیشتر، ر.ک: محمدحسن جرقوفی اصفهانی (میرجهانی)، روائح النسمات در شرح دعای سمات، ص 300 به بعد.
منبع:صانعی، دکتر سیدمهدی؛ (1390)، پاکیزگی و بهداشت در اسلام، قم، مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه)، چاپ سوم 1390.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید