نویسنده: محمدحسین مشایخ فریدنی
امور مالی
در عهد عمر که فتوحات اسلام توسعه یافت و غنائم جنگی و جزیه و خراج رو به افزایش نهاد ضرورت تاسیس دیوان خراج برای ایجاد نظم در دخل و خرج و رسیدگی به حسابها بشدت احساس شد. بیت المال در مدینه و سایر بلاد اسلام تاسیس شد. هزینه های اداری و نظامی هر استان از درآمد همان استان پرداخت می شد. اگر برای جنگ هزینه های فوق العاده ای پیش می آمد که از بنیه مالیه محل بیشتر بود از بیت المال مرکزی پرداخت می گشت.
در عهد عمر اراضی قابل کشت مصر و شام و عراق و جنوب ایران را زمین پیمانی و مساحتی کردند و مساحت هر مزرعه و نوع خاک و نوع محصول و وضع آبیاری هر زمین را معلوم و به تناسب این اطلاعات خراج هر مزرعه را مشخص نمودند. در حوزه ی دجله و فرات شبکه آب رسانی بر اساس تاسیسات عهد ساسانی ادامه یافت، مالیاتها تقریباً بر اساس عصر ساسانی و بیزانس جمع آوری می گشت منتهی از مالیات غلات کاسته می شد.
تجارت را تشویق می کردند و برای تسهیل تجارت دریائی بین مصر و عربستان کانال قدیمی بین نیل و دریای سرخ توسعه داده شد و محصولات مصر با کشتی مستقیماً به بندر ینبع (نزدیک مدینه) حمل می گشت و موجب تخفیف در بهای خوار و بار و غلات می شد.
در عهد خلفا درآمد دولت اسلام از چهار راه عمده ذیل تامین می شد:
– خمس غنائم جنگی که مخصوصاً در عهد عمر و عثمان یعنی در عصر فتوحات بسیار بود.
– زکات و صدقات طبق موازین شرعی.
– جزیه (معرَّب کلمه گزیت فارسی) مالیاتی که از ذّمیان گرفته می شد.
– خراج (معرب کلمه فارسی خراگ) که از اراضی مزروعی گرفته می شد.
جزیه و خراج که دولتهای ساسانی و بیزانس نیز از اتباع خود می گرفتند برای اهالی ایران و عراق و شام و مصر شناخته شده بود لیکن خمس و زکات و صدقات بکلی تازگی داشت. اهل ذمه جزیه را با تشریفات حقارت آمیزی می پرداختند و بعضی شهرها گاهی به دلائلی از پاره ای مالیاتها معاف می شدند. (1)
مندرجات نهج البلاغه صراحت دارد که در عصر خلفای پیشین (بخصوص عثمان)بی نظمی ها و خلاصه ولخرجی ها و تصرفات نابجا در اموال و اراضی عمومی زیاد بوده است. از اینرو امام علی علیه السلام از روز اول زمامداری به جبران و ترمیم خرابیهای گذشته پرداخت، در استرداد اموال بیت المال و عزل و تبدیل کارگزاران نادرست اقدام فوری نمود- گرچه به یورش و عصیان منتهی گشت- در کار انتخاب ماموران و اصلاح جمع و خرج اموال و تقسیم غنائم نهایت مراقبت را بعمل آورد و در کار ماموران جمع آوری خراج بازرسی دقیق می فرمود. از اقدامات مهم و بی سابقه ی آن حضرت در این زمینه آموزشهای فنی و رفتاری به تحصیلداران و کارگزارانبود. در این زمینه ده ها دستور فردی و بخشنامه ای در نهج البلاغه آمده است. از آن جمله تعلیماتی است که ضمن فرمانی به شرح ذیل برای مالک اشتر نخعی نامزد استانداری مصر نوشته است:
در کارگزاران خود بنگر و آنانرا بعد از دقت و آزمایش به خدمت منصوب دار، کسی را به دلخواه خود و بدون مشورت به شغلی مگمار زیرا خودرایی و کوتاه نظری در این باره همه گونه ستم و خیانت را در خود جمع دارد. در میان خانواده های درستکار و پیشقدم در اسلام جستجو کن و افراد با حیا و آزموده و لایق را پیدا کن. زیرا اخلاق این گونه اشخاص از دیگران کریمتر و دامانشان پاکیزه تر است و طمع کمتر دارند و نظرشان درباره ی پایان کارها بهتر و عمیق تر است.
وقتی چنین ماموریتی را پیداکردی باید که حقوق و مواجب کافی بایشان بدهی زیرا وقتی حقوق کافی داشتند آسوده خاطر می شوند، نیرو می یابند تا خویشتن را اصلاح کنند و از دستبرد زدن به اموالی که در اختیارشان قرار می گیرد بی نیاز می گردند و اگر در امر تو مخالفت یا در امانت تو خیانت ورزند حجت را بر ایشان تمام کرده ای.
پس کار ماموران را زیر نظر داشته باش و ماموران مخفی که راستگو و وفادار باشند برایشان بگمار زیرا مراقبت محرمانه وادارشان می کند با رعیت به امانت و مهربانی رفتار کنند پیوسته مواظب دستیاران خود باش تا اگر یکی از آنان خیانتی کرد و گزارشهای ماموران مخفی علیه او نزد تو جمع آمد بدان شاهدان اکتفا کنی و او را به سزای کار زشتش برسانی و خوار و بی مقدارش گردانی و داغ خیانت بر پیشانی او زنی و قلاده ننگ و تهمت بر گردنش آویزی.
در کار خراج و خراج گزاران توجه مخصوص مبذول دار، زیرا اگر امر خراج و خراج گزار سروسامان و نظم داشته باشد همه در آسایش و راحت زندگی می کنند چون زندگی همه مردم به خراج و خراج گزاران بستگی دارد.
و باید که برای آبادانی زمین بیش از گرفتن خراج اهتمام ورزی زیرا مالیات جز با عمران و آبادانی اراضی بدست نمی آید. هر کس بدون توجه به عمران، خراج بستاند کشور را ویران و خلق خدای را هلاک کرده و خود او جز مدت کوتاهی بر سرکار نمی ماند، اگر کشاورزان از سنگینی خراج، آفات آسمانی، قطع آب رودخانه ها و انهار و قنوات، خشک سالی، بایر شدن، باتلاقی شدن زمین بر اثر غرق، نزد تو شکایت آورند شایسته است بارشان را سبک و کارشان را اصلاح کنی.
مبادا این تخفیف و سبک ساختن دردهای مردم بر تو سنگینی کند. این کمکها در آبادانی کشور و آراستن ولایت تو کوشش کنند؛ بعلاوه بر اثر عدل و دادی که به خُرد و بزرگ ایشان روا داشته ای به تو و حکومت تو خوشبین و ثناخوان می شوند و بر قوت و توانائیشان می افزاید و موجب می شود که برای خود تکیه گاهی استوار بنا کنی و از آن پس چه بسا کارهای دشوار که اگر حل و رفع آنها را به عهده ایشان واگذاری باطیب خاطر و شور و عشق بسیار واگذاری با طیب خاطر و شور و شوق و عشق بسیار انجام دهند. عمران و آبادانی هرچه بهتر شود. باز بکوش تا آن آن را بیشتر کنی؛ خرابی زمین مزروعی نتیجه ی تهی دستی صاحبان آنست. کشاورزان بر اثر آزمندی و مال دوستی والیان تهی دست می شوند و والیان به سبب بدگمانی به دوام قدرت و پند نگرفتن از حوادث روزگار، ستم بیش از حد روا می دارند.
این دستور مانند سایر فرامین اداری حضرت علی (ع) در درجه اول جنبه معنوی و اخلاقی دارد زیرا در نظر او تا قصد قربت به خداوند و خدمت به خلق در شغلی نباشد فاقد هرگونه ارزش و موجب وبال خواهد بود.
از عهد عمر برای حفاظت شهر مدینه از راهزنان و دزدان و برای هر شبگردی، تعدادی پلیس استخدام شدند، و خود او نیز شبها در شهر می گشت و امنیت و نظم را از نزدیک زیرنظر داشت. اما حضرت علی (ع) نخستین خلیفه ایست که اداره پلیس در مدینه تاسیس کرد و نخستین رئیس پلیس (صاحب الشرطه) را برگزید (بروایت امیرعلی از ابن خلدون و فن هامر). همچنین او کسانی را به عنوان پلیس مخفی (عین) برگزید و به نقاط مختلف کشور پهناور اسلام فرستاد تا مرتباً گزارش کار ماموران و مردم را به او برسانند (نهج البلاغه، ص 406، چ بیروت).
به والیان نیز دستور داده بود که مأموران اطلاعاتی استخدام کنند و آنانرا از جزئیات امور باخبر سازند. ولی خود او با اینکه در کوی و برزن و بازار و مسجد در شهری غریب پیوسته در میان مردم بود همیشه تنها حرکت می کرد و هرگز از محافظ و سلاحدار استفاده ننموده، حتی شبها هم تنها به بازرسی می رفت.
امور دفتری
نخستین دفتر ثبت و ضبط اسناد و بایگانی نامه های دولتی نیز در زمان امیرالمؤمنین تاسیس گردید و پیش از او چنین نظمی وجود نداشت.
نامه های رسمی مهم را غالباً خود او می نوشت و بعضی را هم، منشیان وی می نوشتند. سجع مُهر او «لِلَّه الْمُلْکُ» و «نِعْمَ الْقَادِرُ اللهُ» بود که بر نگینهایی از آهن، چینی، فیروزه، عقیق و یاقوت حکاکی کرده بودند. انگشتری را در دست راست می کرد و همه ی اسناد را خود مهر می نمود. چهار منشی به نامهای: عبدالله بن ابی رافع و سعید بن همدانی و عبدالله بن جعفر بن ابی طالب و عبیدالله بن عبدالله بن مسعود داشت. سلمان فارسی نیز وظیفه ی حجابت و دربانی او را عهده دار بود.
علاوه بر تاسیس دبیرخانه، سبک نامه نگاری نیز به دستور علی اصلاح شد. در این باره به دبیر خود عبیدالله بن ابی رافع دستور داد:
«اَلْقِ دَوَاتَک وَ اَطِلْ جِلْفَهَ قَلَمِکَ وَ فَرِّجْ بَیْنَ السُّطُورِ وَ قَرْمِطْ بَیْنَ الْحُروُفِ فَانَّ ذَلِکَ اَجْدِرُ بصَبَاحهِ الخَطِّ». (2)
در دوات خود لیقه بگذار و زبانه ی قلم را بلند بتراش و بین سطرها فاصله بده و حروف را نزدیک هم بنویس که موجب زیبایی خط خواهد بود.
نیز طی بخشنامه ای به کارگزاران خود دستور داد از اتلاف کاغذ و وقت، پرگویی و نوشتن مطالب غیرلازم در نامه های اداری اجتناب نمایند:
«اَدِقُوا اقْلَامَکُمْ وَ قَارِبُوا بَیْنَ سُطُورِکُمْ وَ احْذفُوا مِنْ فُضُولِکُمْ وَ اقْصُدُ و اقَصْدَ الْمَعَانیِ وَ ایَّاکُمْ وَ الْاکْثَارَ فَاِنَّ اَمْوالَ الْمُسْلِمینَ لا یَحْتَمِلُ الاِضْرَارَ». (3)
بعلاوه زبان عربی را که با درهم شدن ملیت ها و لهجه های گوناگون در صدر اسلام و رواج لحن و غلط در آن، بوسیله ی نو مسلمانان غیر عرب راه تباهی و اضمحلال می پیمود با وضع علم نحو به شکل یکی از زبانهای کامل و با قاعده ی دنیا، نظیر زبان سانسکریت درآورد و با سبک شیوا و خاص نظم و نثر خود و بکاربردن واژه ها و اصطلاحات ابداعی آنرا صورت کمال بخشید تا جائی که زبان مشترک همه ی مسلمانان عالم شد (الاقل در دوره ی ششصد ساله اموی و عباسی) و امروز بیش از صد میلیون نفر بدان سخن می گویند و با اسلوب واحدی با آن چیز می نویسند و یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل متحد شده است. (پنج زبان دیگر: انگلیسی، فرانسه، اسپانیائی، روسی، و چینی است).
درباره ی شرایط انتخاب دبیروان و وظایف و اهمیت شغل ایشان نیز اوامری به والیان صادر فرموده که اهم آنها در فرمان مالک اشتر بشرح ذیل است:
پس به امور دفتری بپرداز و کارهای خود را به بهترین دبیران بسپار. ثبت و ضبط نامه هائی را که حاوی نقشه ها و اسرار پنهانی تو است به کسی بسپار که همه ی صلاحیت های اخلاقی را در خود جمع داشته باشد، کسی که مقام، او را سرکش و مغرور نسازد و به ستیزگی و مخالفت با تو در حضور جمع گستاخ نکند؛ و از عرض مکاتبات عاملان به تو و نوشتن پاسخاهایی که دستور می دهی غفلت نورزد و در آنچه برای تو می گیرد یا آنچه از سوی تو می دهد امانت را رعایت کند، پیمانی که از سوی تو منعقد می کند و هر قراردادی را که به سود تو است، سست و ضعیف نکند و از گشودن گره هر پیمان که به زیان تو بسته شده عاجز نباشد و وظیفه و اندازه ی نفس خود را در کارها خوب بداند، که هرکس در شناخت خود جاهل باشد در شناخت دیگران نادان تر است. و نباید که دبیران را تنها به اتکای هوس، فراست، اطمینان و حسن ظن خود برگزینی، زیرا بعض مردان با ظاهرسازی و خوش خدمتی و تملق بر هوش والیان سبقت می گیرند و در پس ظاهر آراسته ی خود فاقد هرگونه صداقت و امانت و درستکاری می باشند.
بهترین راه ارزشیابی دبیران وضع خدمت و رفتاریست که با والیان پیش از تو داشته اند. آنگاه کسانی را که در میان مردم اثر بهتری گذاشته و او را بیشتر به امانت داری می شناسند برگزین. این حسن انتخاب تو دلیل آنست که در پیشگاه خدا و نزد کسی که ترا به ولایت گماشته فرمانبرداری شایسته هستی. برای هر قسمت از کارهایت یکی از این دبیران مجرب را مامور کن که قدرت و شجاعت کار داشته باشد و در برابر شغل های بزرگ از میدان به در نرود و تراکم و کثرت کارها موجب پریشانی حواس او نشود. اینرا نیز بدان که هر عیبی در دبیران تو باشد و تو خود را از آن به غفلت و نادانی بزنی به حساب تو گذاشته می شود.
پی نوشت ها :
1- برای توضیح بهتر رجوع شود به کتاب تاریخ مختصر عرب مسلمان، تالیف امیرعلی، ص 55-59، لندن، 1961 م.
2- نهج البلاغه صبحی صالح، ق 315.
3- خصال شیخ صدوق، چ طهران، ص 149، ص 110.
منبع: سالنمای النهج 1-5