الف) معنای عدالت:
پیش از پرداختن به پاسخ این پرسش لازم است که معنای عدل دانسته شود. شهید بزرگوار مطهری ـ اعلی الله مقامه ـ برای عدل چهار معنا ذکر می کند و ما در این نوشتار به خاطر اختصار فقط اشاره به آن چهار معنا نموده سپس به پاسخ سؤال می پردازیم:
1 . موزون بودن: اگر مجموعه ای را در نظر بگیریم که در آن اجزاء و ابعاض مختلفی به کار رفته است و هدف خاصی از آن منظور است، باید شرایط معینی در آن، از حیث مقدار لازم هر جز و از لحاظ کیفیت ارتباط اجزاء با یکدیگر رعایت شود. و تنها در این صورت است که آن مجموعه می تواند باقی بماند و اثر مطلوب خودش را داشته باشد. به همین معنا است که گفته شده است: «بالعدل قامت السموات و الارض»یعنی آسمان و زمین به سبب عدل برپاست.
2 .تساوی و نفی هر گونه تبعیض: گاهی می گویند فلانی عادل است،منظور این است که هیچگونه تفاوتی میان افراد قایل نمی شود. بنابراین عدل یعنی مساوات.
3 . رعایت حقوق افراد و عطا کردن حقّ هر صاحب حقّی به او. به همین معنا است که گفته می شود، عدل عبارتست از گذاشتن و قرار دادن هر چیزی در جای خودش.
4 . رعایت استحقاق ها در افاضه وجود و امتناع نکردن از افاضه و رحمت به آنچه امکان وجود یا کمال وجود دارد.[1]
ب) عدالت درباره همسر
حال کدام یک از معانی مذکور به درد ما می خورد و عدالت مورد بحث در اینجا می باشد؟ معنای اول عدالت، عدالت تکوینی است که در مورد توازن وجودی اشیاء به کار می رود و معنای چهارم مربوط به عدل الهی است و اگر گفته می شود آیا خداوند عادل است یا نه؟ با همین معنا به پاسخ پرسش از عدالت خداوند می رویم. اما معنای دوّم را شهید مطهری(ره) به معنای سوم بازگردانده است به این بیان که عدالت یعنی رعایت تساوی در زمینه استحقاق های متساوی، عدل ایجاب می کند این چنین مساواتی را.[2] پس فقط معنای سوم باقی می ماند و عدالتی که در باب تعدد همسر مطرح است به همین معنا است. علامه طباطبایی(ره) در ذیل آیه شریفه 129 از سوره نساء عدل را چنین تفسیر می کند: «… والعدل هو الوسط بین الافراط و التفریط»[3] یعنی آن رفتار حدّ وسطی که نه زیاده روی است و نه کوتاهی،عدالت می باشد. تساوی در رفتار که با همه یکسان و آنگونه که مستحق اند برخورد نمائیم، همان حد وسط است. پس اینکه گفته می شود با همسران باید با عدالت برخورد نمود منظور چیست؟ آیا مراد اینست که آن ها را با یک دید باید نگریست و عشق و علاقه قلبی و محبت درونی شوهر نسبت به همه مساوی باشد؟ یا اینکه این عدالت مربوط به امور زندگی از قبیل هم خوابگی و وسایل زندگی و رفاه و آسایش است؟
بدون شک عدالت در محبت و علاقه قلبی خارج از قدرت و کنترل انسان است و چون این نوع از عدالت از محدوده توانایی انسان خارج است، خداوند او را مکلف به رعایت چنین امری نمی کند: «لایکلف الله نفساً الّا وسعها»[4]
به همین دلیل خداوند در سوره نساء می فرماید: « وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَیْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِیلُوا کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوها کَالْمُعَلَّقَهِ»[5] یعنی شما هر چند کوشش نمائید هرگز نمی توانید در میان همسران خود از نظر تمایلات قلبی عدالت و مساوات برقرار سازید. پس منظور از عدالت این قسم از عدالت نمی باشد.
مراد از عدالتی که درباره همسران باید رعایت نمود، مساوات در خوراک، پوشاک، خانه، حق هم خوابگی، رعایت نوبت و بودن در خانه همسران،نفقه و خلاصه در حقوق زوجیت است، مثلاً با هر دو زن با چهره باز و خندان برخورد نماید و با گشاده رویی سخن بگوید نه اینکه با همسر مورد علاقه اش بشّاش و خندان باشد ولی با آن یکی دیگر، همیشه با حالت قهر و ناراحتی برخورد نماید.[6]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. دکتر احمد بهشتی، خانواده در قرآن، ص320، دفتر تبلیغات، دوم، 1377.
2. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 19 / 358 ـ 362، سوم، 1381.
3. طاهره نور حسن فتیده، حقوق زن در قرآن و عهدین / 100 ـ 104، فرهنگ گستر، تهران،بی تا.
پی نوشت ها:
[1] . مطهری، مرتضی، عدل الهی، صدرا، دهم، 1357، 59 ـ 63.
[2] . همان، 61.
[3] . طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، اسماعیلیان، 1390ه ، ج5، ص101.
[4] . بقره/286.
[5] . نساء/129.
[6] . مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، هفدهم، 1368، ج3، ص255، با تصرف ر.ک: محمد بلتاجی، مکانه المرأه فی القرآن الکریم و السنّته الصحیحه، مصر، دارالسلام، اول، 1420 ه ، 174 ـ 175.