زمینه سازی معصومان برای پذیرش غیبت امام زمان (علیه السلام) (2)

زمینه سازی معصومان برای پذیرش غیبت امام زمان (علیه السلام) (2)

نویسنده: عبدالهادی مسعودی (1)

3. تبیین آسیب های روزگار غیبت

بخش مهمی از پیشگویی های ائمه (علیه السلام) به هدف زمینه سازی برای رویارویی با پیشامدهای سخت روزگار غیبت است. ائمه (علیه السلام) می دانستند که فتنه ها، آشوب ها و حوادث توانفرسای این روزگار، پیروان آنها را آزار می دهد و برخی را به حیرت و گمراهی فرو می برد و عده ای را نیز به انکار امام می کشد و تنها دسته ای از استوارگامان ولایت مدار را در گردونه باور به ولی عصر نگاه می دارد. آنها این وضعیت را بیان کردند؛ چه، آگهی از سختی، از رنج آن می کاهد و آمادگی تحمل آن را افزایش می دهد.
3-1. حیرت و ضلالت
برای همگان معلوم بود که غیبت کوتاه ولیّ امر و پیشوای جامعه، مشکل حادّی را پدید نمی آورد و به سادگی می توان آن را پذیرفت، اما معصومان (علیه السلام) می دانستند که غیبتی به درازای عمر چندین نسل، از پس حضور دائمی و بدون انقطاع سلسله متصل امامت، با آسیب هایی همراه خواهد بود. آنان به یکی از مهمترین آسیب های این غیبت طولانی اشاره کردند یعنی شک و حیرت در اصل وجود امام و رفع نیاز انسان با امام از دیده ها نهان. ایشان با پیشگویی الهام گونه خود وقوع گمراهی ها و حتی ارتجاع و ارتداد برخی باورمندان امامت را تذکر دادند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نخستین کسی بود که گمراهی مردمان را در روزگار غیبت مهدی (علیه السلام) تذکر داد:
تکون له غیبه و حیره حتّی تضلّ الخلق عن ادیانهم؛ برای او چنان غیبتی [و برای مردم] حیرتی خواهد بود که مردم دینشان را گم کنند (الکافی: ج 1 ص 341 ح 21).
و با زبانی دیگر فرمود:
تکون له غیبه و حیره تضلّ فیها الاُمم (اعلام الوری: ج 2 ص 226).
ایشان شک مردم را تا آنجا گسترده و ژرف دانست که در اصل تولّد و تکوّن حضرت مهدی (علیه السلام) نیز شک می کنند. از این رو فرمود:
حتی یقول اکثر الناس: ما لله فی آل محمّد حاجه و یشک آخرون فی ولادته؛ تا آنجا که بیشتر مردم می گویند: خداوند به خاندان محمّد کاری ندارد و بقیه مردم نیز در ولادتش تردید می کنند (کمال الدین: ص 51 ح 2) .
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بر همین پایه، چنگ زدن به دین را در این روزگار فرمان داد و از امتش خواست که شک و تردید به خود راه ندهند تا شیطان منفذی برای رخنه به دلهای ایشان و به در بردن از راه دین نیابد.
امام علی (علیه السلام) نیز اندیشناک این آسیب خطرناک بوده است. اصبغ بن نباته، از اصحاب خاص امیر مومنان (علیه السلام) اندیشناکی حضرت را می بیند و می پرسد چرا سر به جیب تفکر فرو برده ای؟ امام (علیه السلام) پاسخ می دهد:
فکرت فی مولود یکون من ظهری، الحادی عشر من ولدی، هو المهدی یملأها عدلاً کما ملئت جورا و ظلما، تکون له حیره و غیبه، یضلّ فیها اقوام و یهتدی فیها آخرون؛ در فرزندی از نسل می اندیشم که یازدهمین نفر از فرزندان من است و مهدی نام دارد، [زمین] را از عدل و داد پر می کند، همان گونه که ظلم و ستم پر شده است، او را حیرت و غیبتی است که گروه هایی در آن سرگردان می شوند و گروه هایی دیگر راه می یابند (الکافی: ج 1 ص 338 ح 7)».
امام علی (علیه السلام) سخن دیگر با اصبغ بن نباته، سخن و پیشگویی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را تأکید کرده و فرموده است:
أما لیغیبنّ حتّی یقول الجاهل: ما لله فی آل محمّد حاجه؛ هان که او غایب خواهد ماند تا آنجا که نادان می گوید: خدا را با خاندان محمّد کاری نیست (کمال الدین: ص 302؛ الغیبه: ص 140 ح 1).
امام حسین (علیه السلام) با لحنی صریحتر، ارتداد برخی از مردم را متذکر شده و فرموده است:
له غیبه یرتدّ فیها اقوام و یثبت فیها علی الدین آخرون؛ او را غیبتی است که گروه هایی در آن از دین باز می گردند و گروههایی دیگر استوار می مانند (کمال الدین: ص 317 ح 3).
همین تعبیر را امام کاظم (علیه السلام) آورده و این وضعیت را آزمون الهی نسبت به خلقش دانسته است. ایشان می فرماید:
لابدّ لصاحب هذا الأمر غیبه حتّی یرجع عن هذا الأمر من کان یقول به، إنّما هی محنه من الله عزوجل امتحن بها خلقه؛ صاحب این امر، غیبتی حتمی دارد تا آنجا که معتقدان به این امر نیز از باور خود از می گردند، آن آزمونی از جانب خدای عزوجل است تا خلقش را با آن بیازماید (الکافی: ج 1 ص 336 ح 2).
ما اکنون تحقق این پیشگویی ها را با نگریستن به آن از پس قرن های متوالی مشاهده می کنیم. آخرین حلقه پیشگویی ها درباره ضلالت و حیرت، سخن پدر بزرگوار امام زمان، امام حسن عسکری (علیه السلام) است که فرموده:
أما إنّ له غیبه یحار فیها الجاهلون و یهلک فیها المبطلون و یکذب فیها الوقّاتون؛ هان او را غیبتی است که نادان ها در آن حیران و باطل اندیشان هلاک شوند و وقّاتان [تعیین کنندگان زمان ظهور] دروغ ببافند (کفایه الأثر: ص 292).

3-2. فتنه و یأس

توصیف دوران غیبت به دوران فتنه و نیز روزگار یأس، بخش دیگری از آماده سازی شیعه برای فهم آسیب های غیبت و گذار از این دوران سخت است.
امام باقر (علیه السلام) افزون بر وقوع شک و تردید، یاس پی جویان امام را نیز پیشگویی می کند و درست بر خلاف این دو دلی ها و ناامیدی ها فرمان به امیدواری می دهد و می فرماید:
و قال الناس: مات القائم أو هلک، بأیّ وادٍ سلک، و قال الطالب: أنّی یکون ذلک و قد بلیت عظامه، فعند ذلک فارجوه؛ و مردم بگویند: قائم مُرد یا هلاک شد و معلوم نشد به کجا رفت، و جستجوگر بگوید: این [ظهور] چگونه می شود، در حالی که استخوان هایش پوسیده است پس در این زمان به ظهورش امیدوار باشید (الغیبه: ص 154 ح 12).
گفتنی است، امام صادق (علیه السلام)، امام کاظم (علیه السلام) و امام حسن عسکری (علیه السلام) نیز این حیرت را پیشگویی کرده اند (ر.ک: ح 14، 19 و 23) و از درافتادن به وادی حیرت هلاکت بر حذر داشته اند. این هشدارهای به هنگام، بسیاری از باورمندان نظام امامت را در مواجهه با پدیده غیبت، هوشیار و در رویارویی با جریانهای انحرافی و شکاکان آماده ساخت.
گفتنی است بر اساس تفسیر فتنه به فضای شبهه آلود، می توان تصویری این گونه از روزگار غیبت امام عصر (علیه السلام) در اختیار داشت که مردمان بسیاری از گزینش راه درست و انتخاب راهبر حقیقی باز می مانند.
کلینی (رحمه الله) روایاتی که آسیب یأس و فتنه را در این روزگار تذکر داده در کتاب کافی گزارش کرده است (الکافی: ج 1 ص 369 باب المتحیص و الامتحان).

3-3. بلا و محنت

امامان شیعه، این دوره را دوره محنت و آزمون سخت پیروان خویش خوانده و بدینسان آنان را برای تحمّل زبانه های سهمگین بلا آماده کرده اند. بلایی که همچون غربال راستگویان پایدار را از مدعیان دروغگو جدا می کند و همان خلوصی را به استوارگامان بر باور هدایت و غیبت می بخشد که آتش به طلای ناب می دهد تا از ناخالصی های خود جدا شود.
امام حسین (علیه السلام) که خود اسوه تحمل و شکیبایی است چندین گونه از سختی های دوران غیبت امام عصر (علیه السلام) را بدینسان برشمرده است:
له غیبه یرتدّ فیها اقوام و یثبت فیها علی الدین آخرون، فیؤذون و یقال لهم: «متی هذا الوعد ان کنتم صادقون؛ او غیبتی دارد که گروه هایی در آن مرتد می شوند و برخی بر دینشان استوار می مانند، اینان اذیت می شوند و به آنان زخم زبان می زنند و می گویند: اگر راست می گویید این وعده [ظهور] کی واقع می شود (عیون اخبار الرضا: ج 1 ص 68 ح 36).
امام حسین (علیه السلام) در ادامه سخن، پیروان خود را به صبرو بردباری در برابر این سخنان نیش دار و زهرآلود دعوت کرده و با فراز آوردن پاداش های کلان خداوند بر این شکیب خردمندانه، به گونه ای لطیف تذکر می دهد که مقاومت در برابر هجوم تبلیغاتی دشمن کمتر از پایداری در برابر سلاح نظامی او نیست.
امام در دنباله می فرماید:
اما إنّ الصابر فی غیبه علی الاذی و التکذیب بمنزله المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله (صلی الله علیه و آله)؛ به هوش باشید که در روزگار غیبتش، شکیبایی بر آزار و تکذیب و انکار، مانند جهاد با شمشیر در پیش روی پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) است.
این تشبیه زیبا در سخنان امام سجاد (علیه السلام) نیز دیده می شود و این امام همام افزون بر این، شیعیان باورمند امام عصر (علیه السلام) و منتظران ظهور را مخلصان حقیقی و شیعیان راستین و دعوتگران به دین خدا در پیدا و نهان خوانده است (کمال الدین: ص 319 ح 2).
امام صادق (علیه السلام) نیز آزارهای زبانی در روزگار غیبت را بدین گونه تذکر داده است:
اما والله لیغیبنّ عنکم مهدیکم حتّی یقول الجاهل منکم: مالله فی آل محمّد حاجه، ثمّ یقبل کالشهاب الثاقب؛ هان، به خدا سوگند، مهدی شما غایب می ماند تا آنجا که
نادان های شما بگویند: خدا را با خاندان محمّد ، کاری نیست، در آن هنگام است که مانند شهاب فروزان پیش می آید (همان: ص 341 ح 22).

3-4. اختلاف و درگیری

اختلاف و درگیری، دیگر پیشامد روزگار غیبت است که ائمه (علیه السلام) یاران خود را نسبت به آن هوشیار کردند و آن را از رویدادهای پیش از ظهور حضرت (علیه السلام) و برچیدن آن را یکی از اهداف قیام حضرت قائم دانستند. امام حسن مجتبی (علیه السلام) از نخستین کسانی است که رویداد اختلاف و درگیری شیعیان را در روزگار غیبت پیش گویی کرد. و فرموده است:
لا یکون هذا الأمر الذی تنتظرون حتّی یبرأ بعضکم من بعض و یلعن بعضکم بعضا و یتفل بعضکم فی وجه بعض و حتّی یشهد بعضکم بالکفر علی بعض؛ این امری را که منتظرید، واقع نمی شود تا آنجا که برخی از شما از برخی دیگر بیزاری بجویند و همدیگر را لعنت کنند و به صورت هم، آب دهان بیندازند و یکدیگر را تکفیر کنند (الغیبه للطوسی: ص 437 ح 429).
این پیشگویی را امام صادق (علیه السلام) نیز با الفاظی مشابه فرموده است (الکافی: ج 1 ص 340 ح 17).
می توان این اختلاف را سر برآورده از هوی و هوس برخی مدعیان و جاه طلبان دانست که در نهایت به پدیدار شدن داعیه ها و پرچم های مختلف می شود. هر مدعی، دیگران را به خود می خواند و پرچم خودخواهی خویش را برافراشته می کند و با فراخواندن مردم به سوی خود، آنان را از دیگری باز می دارد و هواخواهان خود را به سوی نزاع و درگیری با طرفداران رقیب خود می برد. این کژروی و خلط مدعیان راستگو و دروغگو، در احادیث و پیشگویی معصومان (علیه السلام) گوشزد شده (الکافی: ج 1 ص 338 ح 8 و ح 11) است، و آنان راه کارهایی را برای تشخیص مدعیان صادق از کاذب در اختیار ما نهاده اند.
یکی از این راهها، آزمودن مدعیان با پرسش هایی است که پاسخ آنها را جز امامان مرتبط با غیب و ملکوت هستی نمی دانند (2).
3-5. انکار امام
ناگوارترین آسیب روزگار غیبت، تاب نیاوردن در برابر شبهه ها، طعنه ها و یاس های حاصل از به درازا کشیدن غیبت و در نتیجه انکار امام غایب است. از این رو می توان تلاشهای معصومان را بیشتر در این باره دانست. معصومان (علیه السلام) به موازات پافشاری بر وقوع غیبت، از انکار امام غائب بر حذر داشتند و پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نخستین هشدارها را در این زمینه دادند:
من أنکر القائم من ولدی فی زمان غیبته فمات، فقد مات میته جاهلیه؛ هر کس قائم از میان فرزندانم را در روزگار غیبتش انکار کند و با این انکار بمیرد، به مرگ جاهلی مرده است (کمال الدین: ص 412 ح 12).
و امام صادق (علیه السلام) در خطابی صریحتر و عام که محمّد بن مسلم آن را برای شیعیان نقل کرده فرموده است:
إن بلغکم عن صاحب هذا الأمر غیبه فلا تنکروها؛ اگر خبری از غیبت صاحب این امر به شما رسید، آن را انکار نکنید(الکافی: ج 1 ص 328 ح 10).
آری معصومان (علیه السلام) انکار برخی باورمندان به امامت را پیش بینی کرده و در خطابی مستقیم آنها را از این خطر، بر حذر داشتند.
امامان برای رویارویی با این آسیب خطرناک، امام عصر (علیه السلام) را به برخی پیامبران پیشین و صالحان و بزرگان تاریخ تشبیه نموده، زمینه انکار را زدوده و بستری هموار را پذیرش غیبت ایشان فراهم آوردند. ایشان غایب شدن دو پیامبر الهی، حضرت یوسف و حضرت خضر (علیه السلام) را گوشزد کردند و از غیبت ذوالقرنین نیز سخن به میان آوردند (کمال الدین: ص 384 و 385 ح 1) و با این یادآوری، استبعاد و انکار دیرباوران را برطرف ساختند؛ زیرا تفاوتی میان پیامبر و امام در این زمینه نیست و به ویژه غیبت خضر چون طولانی است، بسیاری از شبهات درباره غیبت ولی عصر را برطرف می کند.

پی نوشت:

1. عضو هیأت علمی دانشکده علوم حدیث .
2. ر.ک: الکافی: ج 1 ص 340 ح 20: إذا ادّعاها مدّع فاسألوه عن أشیاء یجیب فیها مثله و نیز ر.ک: الکافی: ج 1 ص 343، باب «ما یفصل به بین دعوی المحقّ و المبطل فی أمر الامامه».

منبع:نشریه حدیث اندیشه، شماره7

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید