با توجه به مراجعات مشاورهای و پرسشهایی که میشود، به سهولت میتوان دریافت که افراد فراوانی در فراز و نشیب زندگی، از ضعف اراده خود نگرانند و به دنبال راه کارهای مناسبی برای درمان آن هستند. بیتردید اصل توجه به مشکل نیمی از درمان بوده و میتواند درمان را سرعت بخشد. پس از توجه به مشکل با به کار بردن نکات روان شناختی و رهنمودهای دینی میتوان آن را درمان نمود یا به حداقل رساند. در پاسخ به سؤال فوق توجه شما را به نکات زیر جلب میکنم:
1. پرهیز از سرزننش افراطی خویش: هیچ انسانی بیبهره از اراده به عنوان موهبتی الهی نیست و از سوی دیگر ضعف اراده یا بیارادگی مشکل عمومی و تقریباً فراگیر بین انسانها است. امّا مهم این است که بسیاری از مردم یا به این مشکل توجه ندارند یا در صدد درمان و معالجه آن بر نمیآیند. بنابراین اگر میبینید در اقدام به کار یا به سرانجام رساندن آن ضعف دارید، به سرزنش افراطی خویش رو نیاورید، زیرا توجه به مشکل و پی بردن به آن، نیمی از درمان است و ارسال این نامه نشانه وجود اراده در شما میباشد و نیازمند تقویت میباشد.
2. صبر بر مصیبتها و ناگواریها: صبر عامل قوت اراده است.[1] در بسیاری از موارد با توجه به زندگی اجتماعی انسان و گزینش این نوع زندگی با فراز و نشیبهای فراوانی همراه است که چارهای جز کنار آمدن با مشکل و تلاش در حل آن نیست؛ هر چند افراد به دلیل تفاوتهایی که دارند، به یک شکل نمیتوانند این فراز و نشیب را پشت سر بگذارند؛ زیرا رو در رو شدن با مشکل و تلاش در حل آن به ارادهی پویا نیازمند است و همه برخوردار از ارادهای یکسان نیستند. امّا تجربه نمودن صبر و بردباری در برابر مشکلات میتواند به تقویت اراده افراد منجر شود. به عنوان مثال چشم پوشیدن و دوری کردن از نگاه به نامحرم شاید برای یک نوجوان و جوان مشکل باشد و نیاز درونیاش او را به سوی نگاه کردن بکشاند امّا تحمل سرکوبی این خواسته و صبر کردن زمینه رشد اراده را فراهم میسازد.
3. انجام فرامین الهی (عبادات): هر یک از عبادات و مناسک شرعیه علاوه بر آن که خودش دارای صورت اخروی و ملکوتی است، اثری در نفس بر جای میگذارد و به تدریج به تقویت اراده میانجامد و قدرت نفس بیشتر میشود. حضرت امام خمینی(ره) عبادت سخت را از موجبات تقویت اراده دانستهاند:
«یکی از فضائل و اسرار عبادت شاقه و پرزحمت آن است که این مقصد از آنها بیشتر انجام گیرد و انسان به واسطه آنها دارای عزم میشود و بر طینت غالب میآید و بر ملک چیره میشود و اگر اراده، تام و تمام باشد و عزم، قوی و محکم گردد مثل ملک بدن و قوای ظاهره و باطنه آن مثل ملائکه الله شود که عصیان خدا نکند.[2]»
بنابراین روی آوردن به عبادات و پایبندی به دستورات خداوند در تقویت اراده مؤثر است. همان گونه که در کلام الهی اقامه نماز و امر به معروف و نهی از منکر نشانه عزم و اراده دانسته شده است. در وصایای حضرت لقمان به فرزندش میخوانیم: «پسرم نماز را بر پادار و امر به معروف و نهی از منکر کن، و بر آسیبی که بر تو وارد آمده است شکیبا باش که این حاکی از عزم (و اراده تو در) امور است.[3]» به دیگر سخن صبر را پیشه کردن و تقوا را در زندگی سرلوحه خود قرار دادن، میتواند به تقویت و بارور شدن اراده بیانجامد.[4]
4. اسوه قرار دادن افراد و شخصیتهای ایده آل، و دستیابی به راز و رمز موفقیت آنان در زندگی، نقش مربیان، معاشرت با افراد سالم و با مربیان برای بیماران روحی مفید است. آنان برای شخص بیمار چون تکیه گاهی هستند که آن شخص به کمک آنان میتواند از نفوذ یا گسترش بیماری جلوگیری کند.
5. پذیرش مسئولیت به میزان توان، امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: کسی که آن چه را در توان دارد برای رسیدن به آرمان خود به کار بندد به نهایت آرمان خود خواهد رسید.[5] یعنی تقویت اراده به طور کلی در همه کارهایی که نیازمند اراده است، اثر میگذارد و نگاه به نامحرم از همین کارهای ارادی است.
6. پرهیز از عوامل تضعیف کننده اراده مانند:
الف. علاقه مندی و محبت به دنیا؛
ب. شکم بارگی، از امام علی ـ علیه السّلام ـ: «لا تجتمع عزیمه و ولیمه»[6] عزم و اراده با سورچرانی جور نیاید؛
ج. جرأت پیدا کردن بر گناه و گستاخ شدن در معصیت؛[7]
د. شهوت، «بدان که انسان در قید اسارت نفس و شهوات آن است و سلسلههای طولانی شهوت… در گردن اوست به هیچ یک از مقامات معنوی و روحانی نایل نمیشود و سلطنت باطنیه نفس و اراده نافذه آن بروز و ظهور نمیکند».[8]
هـ . گوش فرادادن به لهو و لعب امام خمینی(ره) از قول استادشان آیت الله شاه آبادی(ره) نقل فرمودهاند: «بیشتر از هر چیز، گوش کردن به تغنیات سلب اراده و عزم از انسان میکند.»[9]
7. مراقبت ویژه از چشم و گوش: ادراکات حسی، به ویژه دیدنیها و شنیدنیها، نقش مهمی در تخیلات و افکار ما بازی میکنند و به نوبه خود آثار جدی در صدور افعال ارادی دارند. از همین جا نتیجه میگیریم که یکی از بهترین ابزار کنترل امیال و خواستها کنترل چشم و گوش است. دقت در کلام الهی ما را به اهمیت این مراقبت آگاه میکند و به دلیل همین جایگاه ویژه در قرآن شریف آمده است که گوش وچشم و دل، مورد بازخواست قرار میگیرند.[10]
در فرهنگ دینی، برای این دو عضو حساس از اندام انسان وظایفی برشمرده شده و برای آنها محدودیتهایی مطرح شده است. انسان این اجازه را ندارد که به هر آهنگی گوش فرادهد، به هر شخصی نگاه کند، و از هر چیز زیبایی بدون مراعات ضوابط شرعی لذت ببرد. پیشاهنگ آلوده شدن انسان به لذتهای حرام، چشم او است و عدم کنترل آن پیآمدهای ناگواری خواهد داشت.
روشن است که آن چه در اسلام به عنوان حرام یاد شده، نگاه است نه دیدن و تفاوت این دو مشابه فرق شنیدن وگوش دادن است.[11] برخی از افراد با کنترل نگاههای خود به مقامات بالایی دست یافتند و دریچههای حکمت به رویشان گشوده شد و عجایب آفرینش را مشاهده نمودند. چنانکه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: چشمهای خود را بر دیدن مناظر گناه، ببندید تا عجایت و شگفتیها ببینید.[12]
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ در کلامی دیگر فرموده است: نگاه حرام تیری زهر آگین از تیرهای شیطان است، پس کسی که از ترس خدا چنین عملی را ترک نماید خداوند ایمانی به او عطا کند که لذت آن را در قلبش خواهد چشید.[13]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. معجزه اراده، نورمن وینست پیل ، ترجمه وجیهه آزرمی، تهران، انجمن اولیاء و مربیان، چ 4، 1380.
2. اعتماد به نفس در ده روز، مجتبی حورایی، تهران، دکلمه گران، 1377.
پی نوشت ها:
[1] . احقاف/35؛ (و اصبر کما صبر اولوالعزم من الرسل).
[2] . خمینی، روح الله، چهل حدیث، تهران، نشر رجاء، ص 107.
[3] . لقمان/17؛ یا بُنَیَّ اَقِم الصَّلاه و أمُر بالمعروف وَ أنهَ عن المنکر و اَصبِر علی ما اصابکُ إنّ ذلک من عَزمِ الاموُرِ.
[4] . آل عمران/186؛ و ان تصبروا و تتقوا فان ذلک من عزم الامور.
[5] . «من بذل جهد طاقته بلغ کنه ارادته» عبدالواحد بن محمد، آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ترجمه سید هاشم تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1379، چ 3، ج 1، ص 178.
[6] . همان ج2، ص 121، ح 6427/9.
[7] . خمینی، روح الله، چهل حدیث، ص 7.
[8] . پیشین، ص 22.
[9] . پیشین، ص 7.
[10] . اسراء/36؛ «ان السمع و البصر کل اولئک کان عنه مسئولا».
[11] . ر.ک: مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، قم، انتشارات صدرا، چ 52، 1379، ص 124.
[12] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج 13، ح 20300، ص 6326.
[13] . همان، ح 20283 و 20284، ص 6322.