مقدمه: سؤال شما بسیار کلی است و این مشکل می تواند روی یک پیوستار از مسئله ای ساده تا اختلالی مرضی قرار گیرد و ما به خاطر اطلاعات اندکمان نسبت به سابقه و تاریخچه زندگی شما و زمینه خانوادگی، شدت و مدت مشکل و سن شما، زمان بروز، مدت دوام افکار و… نمی توانیم قضاوتی دقیق داشته باشیم اما با توجه به مطالب یاد شده نکاتی بیان می داریم که ان شاء الله مفید واقع گردد.
علل تفکرات ناروا نسبت به معصومین ـ علیهم السّلام ـ
این امر می تواند علل مختلفی داشته باشد الف) بی تردید شیطان، دشمن قسم خورده ماست و از طرف دیگر نیز می دانیم که ائمه واسطه فیض الهی و مجرای فیوضات و نعمت های الهی به سوی بندگان اند و از کانال ائمه ـ علیهم السلام ـ است که خیرات و برکات زیادی به ما می رسد و شیطان از این موضوع بسیار نگران می شود و سعی دارد که مانع هدایت ما گردد پس طبیعی است که تلاش کند ما را از مرکز برکت و خیر دور کند و حتی ما را نسبت به آن انوار قدسی بدبین کند بنابراین ما باید با هوشیاری کامل عمل کنیم به افکار ناروا توجهی نکنیم و مانع کمک نفس اماره به شیطان شویم.
ب) گاهی نیز شیطان انسی یعنی دوستان ناسالم و بد , باعث بروز چنین افکاری می شوند. چون نفس، رفتار و افکار دوست روی انسان اثر می گذارد.
ج) گاهی مواقع این افکار به خاطر وجود شبهات و سؤالات بدون جواب نسبت به ائمه ـ علیهم السلام ـ است.
د) گاهی نیز این امر نشانگر اختلال و بیماری است
برای مبارزه با این موارد توصیه می شود به نکات ذیل عمل کنید.
1. هنگام هجوم این افکار ذکر لا اله الا الله و لا حول و لا قوه الا بالله را زیاد زمزمه کنید.[1]
2. در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ می خوانیم «هیچ مؤمنی نیست مگر این که در هر چهل روز، دچار وسوسه می شود پس هرگاه وسوسه رخ نمود دو رکعت نماز بگذارید و از وسواس به خدا پناه برید»[2] پس در واقع به تعبیری می توانیم چنین استفاده کنیم مؤمن برای ارتقاء درجه خود گاهی به این شکل امتحان می شود و امتحان او نیز متناسب با رتبه ایمان اوست و این امر خود زمینه ای است تا انسان با تلاش و مجاهدت از آن بگذرد و به کمال بالاتری برسد و رابطه عاطفی بیشتری با امامان خود برقرار سازد.
3. اگر دوستانی دارید که رابطه عاطفی و… آنها با ائمه ـ علیهم السّلام ـ خوب نیست از آنها فاصله بگیرید چون ممکن است آنها مسائلی را بی ادبانه در قالب لطیفه، جوک و … به امامان نسبت دهند و این امور در نفس شما
اثر بدگذارد در عوض بر دوستان خود که رابطه صمیمی با ائمه ـ علیهم السّلام ـ دارند اضافه کنید.
4. تلقین به نفس می تواند اثر مثبتی بر دفع این افکار، تقویت اعتماد به نفس،ستیز با شیطان و درمان بیماری های روانی داشته باشد[3] بنابراین با جملات مثبت تأکیدی به ضمیر ناخودآگاه خود , پیام های مثبت بفرستید تا افکار منفی پاک گردد و نگرش شما مثبت شود.
5. با افکار جایگزین نیز می توانید به جنگ آنها بروید از جمله افکار جایگزین , می تواند ذکر لا اله الا الله، زمزمه اشعاری در مدح ائمه باشد از ملامت و سرزنش افراطی خود نسبت به این افکار نیز خودداری کنید چون ناخواسته و بدون اراده شما بوده است و گناهی مرتکب نشده اید.
6. توصیه می کنیم در این مواقع به خلوت پناه نبرید و سعی کنید در جمع باشد و با آنها گفتگو کنید و مجال ورود این افکار را کم کنید.
7. تمرین کنترل افکار نیز می تواند کمک خوبی برای دوری از مشکل یاد شده باشد سعی کنید با ذهن خود تمرین و کار کنید به عنوان مثال با انتخاب موضوعی سعی کنید آن را از ابعاد مختلفی بسنجید. ممکن است وسط کار , فکر از کنترل شما خارج شود و گریزان گردد این مهم نیست شما باید دوباره سررشته فکر خود را به دست بگیرید و آن قدر تمرین کنید تا بر فکر سوار شوید و مهار آن را به دست بگیرید.
9. گاهی افکار ناروا به دلیل ورود شبهات جدید و بدون جواب به ذهن است. توصیه می کنیم اگر شبهه ای در ذهن نسبت به رفتار،سیره و منش ائمه ـ علیهم السّلام ـ دارید سریع آن را با کارشناس امور دینی در میان بگذارید و تا به جواب نرسیده اید از تلاش خود دست برندارید گاهی این سؤالات و شبهات به ما کمک می کند تا با زوایای جدیدی از ابعاد شخصیت آسمانی ائمه ـ علیهم السّلام ـ آشنا شویم و رابطه عاطفی ما با آنها مستحکم تر شود البته گاهی انسان در زندگی با بلاها و گرفتاری های مختلفی روبرو می شود و انتظار دارد که ائمه ـ علیهم السّلام ـ در آن مسائل تصرف کنند و آن موانع را برطرف سازند اما این اتفاق نمی افتد و او به ائمه ـ علیهم السّلام ـ بدبین می شود اما نمی داند که حتی ائمه ـ علیهم السّلام ـ در کار خود نیز نیاز به اذن الهی دارند و آنها طبق آنچه خدا می خواهد و به مصلحت ما است عمل می کنند و باز نمی داند گاهی چیزی به صلاح ماست و ما نمی دانیم.
10. اگر احساس می کنید افکارتان از اختیار شما خارج است و باعث اذیت شما می گردد توصیه می کنیم حتماً نزد روان شناس معتبر بروید تا با مشاوره حضوری و روان درمانی راهی به سوی بهبودی پیدا نمائید.و اگر این افکار به شکل وسواس فکری[4] و آزار دهنده است و تکرار شونده، با رجوع به روان پزشک به درمان دارویی اقدام کنید.
چند راه درمان افکار وسواسی
1. بازداری اندیشه: در اطاقی آرام و ساکت بنشینید و به افکار وسواسی به خواست خود اجاز دهید به ذهن شما خطور کنند وقتی افکار وسواسی به ذهن آمدند به یکی از اطرافیان خود اشاره کنید با صدای بلند بگوید «ایست» یا زنگی را به صدا درآورد یا خودتان یک مچ بند پلاستیکی به دست خود ببندید. افکار وسواسی را به ذهن خود آورید وقتی افکار وسواسی به ذهن آمدند با کشیدن مچ بند و رها کردن آن بر دست خود دستور توقف افکار وسواسی را برای خود صادر سازید.[5]
2. عادت دهی: این روش عکس روش فوق است یعنی دقایقی در اطاقی آرام بنشیند اجازه دهید افکار وسواسی به ذهن شما آیند پس با توجه به آن افکار، به بی معنی بودن آنها دقت کنید و برای مدتی طولانی آن افکار را در ذهن حفظ کنید. مواجهه گسترده با چنین افکاری باعث می شود که معنی تهدیدآمیز آنها کاهش یابد.
4. انتقال افکار: هرگاه افکار به ذهن آمد اوصاف خوب ائمه را در نظر بگیرید بعد اوصاف بد دشمنان آنان را مرور کنید و سپس آن افکار را به دشمنان نسبت دهید.
تذکر: در صورت شدت و تکرار این افکار حتماً به روان شناسی بالینی و روان پزشک مراجعه فرمایید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. از حال بد به حال خوب، دیوید برنز، ترجمه مهدی قراچه داغی، نشر آرین کار.
2. روش مؤثر غلبه بر افکار و احساسات منفی، دنالد والتر، ترجمه شیرین نبوی نژاد، نشر عشق.
پی نوشت ها:
[1] . عرفان، حسن، موضوعات تحقیقی معارف اسلامی و علوم انسانی، قم، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی معاونت اطلاع رسانی 1373، ص 10 و 11.
[2] . همان، ص 43.
[3] . همان، ص 49 و نیز ر. ک: به کتاب پل ژاگو، قدرت خود تلقینی، نشر ققنوس.
[4] . دادستان، پریرخ، روان شناسی مرضی تحولی، انتشارات سمت، 1380، ص 153 بحث موضوع وسواس ها.
[5] . شاکر، رضا، وسواس و روش های مقابله با آن، جزوه مرکز مشاوره و راهنمایی طلاب غیر ایرانی، ص 2.