غیر از رجوع به روان شناس من چگونه می توانم برای رفع بیماری و سواسم کمک کنم؟
وسواس بر دو نوع است فکری و عملی. فکری آن است که افکار و تصورات تکراری ذهن را اشغال می کنند و اغلب نفرت انگیز و کنار گذاشتن و کنترل آن معمولاً مشکل است و در خیلی موارد انسان از باطل بودن و بیهوده بودن آن آگاهی دارد و می داند که زائیده ذهن خود اوست وسواس عملی عبارتست از پاسخ هایی که فرد به افکار وسواسی اش می دهد (افکاری که به مرحله عملی رسیده) مثل شستن مکرر دست و صورت،… .[1] البته وسواس در حد طبیعی و نرمال آن باعث پیشرفت و دقت در کارها می گردد اما اگر به شکل افراطی در آید امری فلج کننده است که نه تنها سبب پیشرفت (در دین، اقتصاد، روابط اجتماعی و شغل و…) نمی شود بلکه باعث افت همه جانبه و حتی شروع بیماری های دیگر و… می شود که نیاز به درمان جدی است.
درمان وسواس:
1. اراده: مهم ترین راه درمان خواست و خودیاری خود فرد است تا فرد تصمیم جدی نگیرد نمی توان او را تغییر داد (قابل علاج است).
2. درصد: 2 تا 3 درصد بزرگسالان، وسواس تشخص داده شده اند این اختلال معمولاً به صورت تدریجی واقع می شود و شروع آن در نوجوانی و اوائل بزرگسالی است. پس بهتر است قبل از قوی تر شدن آن به جنگش رفت.[2] چرا که فردا دیر است دیر.
3. سخنان معصومین: گاهی افراد وسواسی این کار را به حساب مقدس بودن می گذارند امّا ائمه معصومین به شدت عمل افکار وسواسی را رد کرده اند و فرموده اند که در بسیاری از این حالات شیطان داخل است به عنوان مثال کسی که وظیفه اش این است که چون کثیرالشک است نباید به شک خود اعتنا کند و باید بنای رکعت نمازهایش را بر اکثر بگذارد ولی این کار را نکند و بگوید به دلم نچسبید دوباره می خوانم این فرد، فرد مقدسی نیست. فردی است که علناً به مخالفت دستور خدا برخواسته است.
5. لیست ضررهای وسواسی: لیستی از ضررهای وسواسی بودن تهیه کنید و دم دست بگذارید هرگاه به ضرری دیگر آشنا شدید به آن اضافه کنید و آنرا وارد لیست کنید حال این موارد را وارد لیست کنید و درباره این ضررها فکر کنید لیست را از خود دور نکنید و زود به زود مرور کنید.
5-1. تلف شدن وقت های مفیدی که دیگر ممکن نیست بازگردد.
5-2. اضطراب و تشویش فکری و عدم نشاط در زندگی.
5-3. شروع بیماری های دیگر (در صورت وخیم شدن) مثل افسردگی،[3] به هم خوردن سازمان روانی انسان و شروع اضطراب گسترده در فرد و…
5-4. از دست دادن صمیمی ترین افراد و دلخور کردن آنها.
5-5. خوشحالی شیطان و نارضایتی خداوند(روایات).
5-6. ضررهای اقتصادی مثل اسراف در آب (که خود اسراف نیز گناه کبیره است)، از دست دادن شغل و… .
5-7. انگشت نما شدن (رفتار عرف و شرع باید الگو باشد اگر خلاف این بود بدانیم انحراف است)
5-8. حرکت برخلاف مسیر الگوهای اسلامی (بالاترین و بهترین الگو پیامبر است ایشان با اندک آبی وضو می گرفتند و سفارش می کردند به شک های خود در صورت زیاد شدن اعتنا نکنید و…)
5-9. نقش بد تربیتی بر اولاد (تقلید از شما و احتمال مبتلا شدن آنها)
6. خودتشویقی: هرگاه جلوی کار وسواسی را گرفتیدخودتان را تشویق کنید[4] (به مهمانی بروید، تفریح بروید، فلان غذای مورد علاقه را بخورید یا…).
7. خود تنبیهی: هرگاه افکار وسواسی به سراغتان آمد به جنگ آن برخیزید و عهد کنید که اگر به آن ترتیب اثر دادم و یا جای آن را با افکار مثبت زندگی ام پر نکردم و یا برخلاف دستور خدا به شک های زیادم اعتنا کردم و… خودم را تنبیه کنم مثلاً فلان شیء دوست داشتنی خودم را به کسی که از او بدم می آید هدیه بدهم، خودم را از رفتن به پارک محروم کنم، فلان سریال مورد دلخواه خود را نبینم (البته اینها مشروط است به اراده قوی که آن نیز باید تقویت شود.)
8. تلقین:[5] دیگر کلمه من وسواسی ام را به کار نبرید و از دیگران نیز خواهش کنید به شما چنین چیزی نگویند در عوض با خود بگوئید، من فردی متعادل ام، از زندگی خود با افراد محل کار و زندگی ام لذت می برم از شیطان و افکار وسواسی اش متنفرم.
9. کمک از همسر تا مدتی تنها به همسرتان تکیه کنید و شرعاً تکلیف را بر گردن او بگذارید هرگونه او گفتند عمل کنید نه کمتر نه بیشتر (البته او خود نباید وسواسی باشد) تحقیقات نشان داده که شرکت همسر در درمان در خانه بسیار مؤثر است.[6] او می تواند با تشویق به اینکه بهتر شده ای و اینکه نسبت به او اظهار همدردی و دلسوزی و مراقبت نکند (بخاطر این امر) می تواند در درمان کمک او باشد.[7]
10. انزجار درمانی: کش نازکی به مچ خود ببندید و هرگاه افکار وسواسی به ذهن شما هجوم آورد آنرا محکم بکشید و بر دست خود بزنید این روش باعث می شود از آن فکر منصرف شوید.
11. اگر وسواس شما شدید است به روانپزشک مراجعه فرمائید چراکه برخی مواقع وقتی غلظت سرتونین خون کم می شود فرد دچار افکار وسواسی می شود که پزشک با تجویز دارو سطح آن را در خون افزایش می دهد و این باعث می شود جلوی افکار وسواسی گرفته شود.[8]
12. فاصله گرفتن از الگوهای وسواس (گاهی در خانه هایی که والدین وسواسی اند بچه نیز یاد می گیرد)[9] و در عوض نزدیک شدن به الگوهای متعارف و معتبر.[10]
نکته پایانی: پرسشگر محترم حال که با هم نکات مهم و اساسی درمان وسواس را مطالعه و مرور کردیم باید بگوئیم که نکات بالا در صورتی مؤثر واقع می شود که شما واقعاً مصمم به درمان باشیدی و طبق باور مذهبی خود اعتقاد داشته باشید که عمل به وسواس خلاف گفته خدا و ائمه ـ علیهم السلام ـ (باعث شادی شیطان و بیماری خود…) است امّا نکته ای که بسیار مهم است این است که متن جواب را از خود دور نکن هر از گاهی مطالعه کنید و با همسرتان تک تک آنها را بحث کنید مثلاً هر شبی یک ربع بحث کنید حتماً لیست مضرات توصیه شده در متن را تهیه کنید و به آن موارد دیگری اضافه کنید و از همه مهمتر این که نگاه کلی به بحث به شما کمک می کند برای درمان به همه موارد توجه داشته باشید در ضمن از دعا نیز غفلت نورزید.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. وسواس جاناتان گریسون، ترجمه میر هوشنگ، رشد، ج اول.
2. روش های درمان اختلال وسواس فکری و عملی گال اس استکنی، ج اول، آستان قدس رضوی.
پی نوشت ها:
[1] . دیوید ال و مارتین ای، آسیب شناسی روانی، ترجمه یحیی سید محمدی، نشر ساوالان، ص 383-390 (اقتباس).
[2] . مارتین سلیگمن، آسیب شناسی روانی، ترجمه سیدیحیی محمدی، نشر ساوالان، 1380، ج 1، ص 387، با کمی تغییر.
[3] . دادستان، پریرخ، روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، سمت، ج1، ص 147 و 165 (اقتباس).
[4] . صادقی، مجید، درمان قدم به قدم اختلافات روان پزشکی، انتشارات برای فردا، چاپ دوم، 1380، ص 73.
[5] . قائمی، علی، وسواس، انتشارات امیری، چاپ سوم، 1370، ص111.
[6] . احدی، جمشید، وسواس و درمان آن، انتشارات نوید، چاپ دوم، 1368، ص 100.
[7] . درمان قدم به قدم، اختلالات روان پزشکی، ص 72 (اقتباس).
[8] . دادستان، پریرخ، ص 166.
[9] . وسواس و درمان آن، ص 70.
[10] . به عنوان مثال هیچ بزرگان دینی ما (مراجع و دین شناسان آگاه) چنین عمل نمی کنند.