پیامبر اکرم – صلی الله علیه وآله – ظهور حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ را در روایات گوناگونی خبر داده است و این احادیث را تنها راویان و محدثان شیعه نقل نکرده اند؛ بلکه، محدثان بزرگِ اهل سنت نیز، مانند ابوداوود و ترمذی، ابن ماجه، طبرانی، ابویعلی بزّاز، احمد بن حنبل، حاکم نیشابوری[1] و دیگران احادیثِ آن حضرت را از طریق بسیاری از صحابه و تابعین در کتاب های خویش نقل کرده اند.[2]
حتی گروهی از دانشمندان اهل سنت به تواتر احادیث نبوی که درباره حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ آورده اند، اعتراف کرده اند؛ در نتیجه، خبر متواتر یقین آور است و کذب هم در آن راه ندارد. از جمله این دانشمندان: گنجی شافعی (متوفای 658 هـ.ق) در کتاب «البیان فی اخبار صاحب الزمان»؛[3]
ابن حجر عسقلانی (متوفای 852 هـ.ق) در کتاب «فتح الباری»؛[4] مؤمن شبلنجی در کتاب «نورالابصار»؛[5] شیخ محمد صبّان در کتاب «اسعاف الراغبین»؛[6] شیخ منصور علی ناصف در کتاب «التاج الجامع للاصول»[7] و علامه شوکانی کتابی درباره تواتر اخبار امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ به نام «التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظر و الدجال و المسیح» نوشته است و در این کتاب پس از نقل احادیثِ حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ ، گفته است: «همه احادیثی که آوردیم، به حد تواتر می رسد.»[8] و در پایان، ابن ابی الحدید ادعا کرده است که همه فرقه های اسلامی، اجماع و اتفاق دارند که عمر دنیا پایان نمی پذیرد، مگر پس از ظهور مهدی [9].
به دنبال شهرت این روایات و مُسلّم بودن این امر نزد مسلمانان، در همان قرن های نخست و پیش از تولد حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ برخی ادعای مهدویت کرده اند و تعداد فراوانی از مسلمانان نیز دور آنان جمع شده اند. و آن افراد دروغین را مهدی پنداشته اند و به مهدی بودن آنان ایمان آورده اند.[10] اکنون برای نمونه برخی از احادیث نبوی را بشارت به تولد و ظهور امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ داداه است را بیان می کنیم:
1 – قال النبی – صلی الله علیه وآله- : «اسمه کاِسمی و اسم أبیه کاسم ابنی و هومن ولد بنتی یظهر الله الحق بهم و یخمد الباطل باسیافهم…؛[11] اسم او، مانند اسم من است و اسم پدرش، مانند اسم فرزندم است. او، از فرزندان دخترم است. خداوند، به دست آنان، حق را آشکار می کند و با شمشیرهای آنان، باطل را فرسوده می کند…».
2 – قال النبی – صلی الله علیه وآله – : «لاتذهب الدنیا حتّی یقومَ بأمر أُمتّی رجل من ولدالحسین یملأها عدلا کما ملئت ظلماً و جوراً؛[12] دنیا به پایان نمی رسد، مگر این که مردی از فرزندان حسین – علیه السلام – برای اصلاح امر امّت من، قیام کند و جهان را پر از عدل کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شده بود».
3 – پیامبر – صلی الله علیه وآله – فرمود: «المهدی من ولدی. اسمه اسمی و کنیته کنیتی أَشبه الناس بی خَلْقاً و خُلْقاً. تکون له غیبه و…؛[13] مهدی، از فرزندان من است. اسمش، اسم من و کنیه اش، کنیه ی من است. از حیث خلق و خوی و شکل و صورت، شبیه ترین مردم به من است. برای او غیبتی است…».
4 – ابن عباس، از رسول خدا- صلی الله علیه وآله – نقل می کند که آن حضرت فرمود: «جانشینان و اوصیای من و حجّت های خداوند بر خلق، بعد از من، دوازده نفرند. اولشان برادرم و آخرشان فرزندم است.». گفته شد: «یا رسول الله! برادر تو کیست؟». فرمود: «علی بن ابی طالب.». گفته شده: «فرزندت کیست؟». فرمود: «مهدی است که جهان را پر از قسط و عدل می کند، همان گونه که پر از ظلم و جور شود. قسم به آن که مرا مبعوث کرد! اگر از دنیا، فقط یک روز بماند، خداوند آن روز را طولانی کند تا این که در آن روز، فرزندم مهدی ظهور کند و روح الله عیسی بن مریم نزول کند و پشت سر او نماز بگزارد. و زمین به نور پروردگار او روشن شود و حکومتش شرق و غرب را فراگیرد».[14]
5 – در صحیح ابن ماجه آمده است که رسول خدا – صلی الله علیه وآله – فرمود: مهدی از ما اهل بیت است. خداوند امر او را در یک شب اصلاح خواهد فرمود.[15]
6 – در صحیح ابی داوود آمده است که علی – علیه السلام – از قول رسول خدا – صلی الله علیه وآله – فرمود: اگر از روزگار باقی نمانده باشد، مگر یک روز، هر آینه خدا مردی از اهل بیتم را می فرستد که جهان را پر از عدل و داد کند؛ چنان که، پر از ستم شده باشد.[16]
7 – ابن مسعود نقل می کند که رسول خدا – صلی الله علیه وآله – فرمود:
اگر نمانده باشد از روزگار، مگر یک روز، هر آینه خدا آن روز را طولانی می کند تا این که، در آن روز مردی از امتم و از اهل بیتم را بفرستد که اسمش همانند اسم من است و زمین را پر از عدل و داد کند؛ چنان که، پر از ظلم و ستم شده باشد.
8 – در صحیح ترمذی آمده است که رسول خدا – صلی الله علیه وآله – فرمود: مردی از اهل بیتم می آید که اسم او اسم من است.[17]
و هم چنین آمده که رسول خدا – صلی الله علیه وآله – فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانی می کند که مهدی در پی آید.[18]
منبع : نورپرتال/ غلامحسن محرمی – مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
پی نوشت:
[1]. شیخ منصور على ناصف، التاج الجامع للاصول، ج 5، ص 310 ـ 327. [2]. صحیح ابن داوود، ج 2، ص 207. [3]. گنجى شافعى، البیان فى اخبار صاحب الزمان، باب 11 و لطف اله صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، پاورقى، ص 5. [4]. ابن حجر عسقلانى، فتح البارى، ج 6، ص 393 ـ 394. [5]. مؤمن شبلنجى، نورالابصار، ص 171. [6]. شیخ محمد صبّان، اسعاف الراغبین، (درحاشیه نورالابصار)، ص 140. [7]. شیخ منصور على ناصف، التاج الجامع للاصول، ج 5، ص 310. [8]. محمد بطاشى، عایه المأمول فى شرح التاج الجامع للأصول، ج 5، ص 327. [9]. ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 10، ص 96. [10]. نوبختى، فرق الشیعه، ص 27 و شهرستانى، الملل و النحل، ج 1، ص 132. [11]. بحارالأنوار، ج 51، ص 67. [12]. همان، ج 51، ص 66. [13]. بحارالأنوار، ج 51، ص 72. [14]. همان، ج 51، ص 71. [15]. صحیح ابن ماجه، ج 6، ص 30. [16]. صحیح ابى داوود، ج 2، ص 207. [17]. صحیح ترمذى، ج 2، ص 46. [18]. همان، ص 46.