(بال همدیگر باشیم نه وبال)
خانواده متعادل، سازمان بسته و محدودی از حیث ترقی و شکوفایی نیست، اعضای این خانواده قلمرو زندگی را گسترش داده و هر یک زمینه ساز رشد دیگری است. از آن جا که انسان در حرکت به سوی مرزهای کمال، محدودیت ندارد، خانواده متعادل نیز از امکان توسعه نامحدودی برخوردار است، مشروط به آن که زن و شوهر، عامل محرکی در راه به کار انداختن انرژی های ذخیره شده و به فعالیت رساندن استعداد های بالقوه یکدیگر باشند.
سکوی پرتاب
برخی از زنان و مردان، با وقف نمودن جوانی و سلامتی خویش و کنار گذاشتن آرزوها و خواسته هایشان، خالصانه در راه پیشرفت و تحول همسرشان می کوشند و در این راه از هیچ فداکاری و از خود گذشتگی مضایقه نمی کنند تا زمانی که همسرشان بر قله بلند افتخار و موفقیت بایستد.
این گونه انسان های باشکوه، در حقیقت به منزله «بال» برای پرواز همسرشان هستند و یا به تعبیری دیگر، «سکوی پرتاب» شریک زندگی شان می باشند که او را از مرحله ای که بی هیچ افتخاری می زیست به افتخارات مهم سوق می دهند.
با نگاهی اجمالی به این عمل می توان دریافت که به هیچ طریقی، جبران آن همه ایثار امکان پذیر نخواهد بود، لیکن انسان های آزاده ای که با عمل خود، «ارزش» می آفرینند، هرگز در اندیشه جبران و پاداش نبوده و نیستند، با این همه، ندای فطرت از درون به آدمی نهیب می زند که «آیا پاداش نیکی، جز نیکی است؟»[1] از این رو، وظیفه اخلاقی انسان، حکم می کند که در برابر همسری که ایثارگرانه خود را وقف پیشرفت او نموده است، عالی ترین سپاس ها و شکوهمند ترین تقدیر ها را به عمل آورد؛ برای کسی که روزی «بال» شد تا او توان «پرواز» در بیکرانه ها را بیابد.
علی رغم وجود این گونه انسان های آزاده که «نیکی» را پاسخ می دادند و خود، «نیکی» می آفرینند، دو دسته از زوجین با دشواری های خاص خودشان، ظهور می نمایند:
الف ـ آنهایی که برای همسرشان «بال» هستند ولی متقابلاً نشانی از قدرشناسی و منزلت در همسر نمی بینند.
ب ـ آن هایی که نه تنها برای همسرشان، «بال» نیستند، بلکه در حقیقت «وبال» زندگی او می باشند (وابستگی و اتکاء عاطفی به جای تبادل عاطفی).
توصیه های تربیتی
ارائه مواردی که عملا بتواند به تعادل زندگی مساعدت کند، ما را به مقصودمان نزدیکتر خواهد کرد:
1. فقط به اظهار محبت نسبت به همسرتان اکتفا نکنید، بلکه کردار خود را نیز هماهنگ با گفتار خود، به گونه ای تنظیم و ارائه نمایید که مؤید اظهار مهر و عاطفه تان باشد.
2. بخشی از اوقات زنده خود را در شبانه روز، خاص همسرتان قرار دهید و این فرصت را صرف پیشرفت او نمایید و از صمیم قلب خود را علاقه مند به پیشرفتش نشان دهید.
3. زن و شوهر شبیه هم نیستند و نباید هم باشند، چون هر یک نقشی خاص را در زندگی به عهده دارند. بلکه وجودشان مکمل و متمم یکدیگر است. تلاش کنید که واقعا شخصیت همسر خود را تکمیل کنید، چون بخشی از شخصیت همسرتان، مرهون تلاش های شما خواهد بود.
4. به جای آن که در صدد تملک کامل همسرتان باشید و هر یک به دیگری شدیداً وابسته شوید، به محبت سالم و عواطف صحیح اکتفا کنید. زیرا عواطف خیلی شدید، سرخوردگی هایی نیز به دنبال دارد.
5. قبل از این که همسرتان را علاقه مند به خود سازید، استعداد محبوبیت را در خود افزایش دهید.
6. همسرانی می توانند برای شریک زندگی خود در حکم بالی برای پرواز باشند که زیاد به درون خود فرو نروند و به اصطلاح شیفته خود نباشند. بلکه با توجه به جهان خارج از خویشتن، بهتر می توان او را به موفقیت رساند.
[1]. «هل جزاء الاحسان الا الاحسان». (سوره الرحمن، آیه 60).
محمد رضا شرفی – با تلخیص از کتاب خانواده متعادل، ص 76 – 83