نویسنده: آیت الله سیدمحمّدتقی مدرسی
مترجم: محمد تقدمی صابری
نگاهی به درونمایه و محورهای سوره ی زمر
برخی از مردم هنگامی که می بینند پیامبران و اولیا با سلاح اراده، پرهیزگاری، دانش و سخت کوشی بر دیگران پیروز می شوند، به شگفت می آیند و می پندارند آنان فرزندان خدایند و با تکیه بر شفاعتگری ایشان، انجام دادن گناه در نگاهشان آسان می گردد.
قرآن، نخست با این سخن که از سوی پروردگار شکست ناپذیر و سنجیده کار فرود آمده، ما را به اندیشیدن درباره ی خود وامی دارد، آنگاه به درونمایه ی اصلی این سوره می پردازد که همان نفی شریک بودن اولیا با خدا و ضرورت راستین کردن پرستش برای پروردگاری است که آیین پاک، از آنِ اوست.
سوره ی (زمر) با این باور نادرست می ستیزد تا چهره ی پاک یگانه پرستی و توحید برای ما کامل کند. پیش از این نیز سوره ی (صافات) در برابر عقیده ای نادرست که فرشتگان را فرزندان خدا می پنداشت، ایستادگی کرده بود و سوره ی «ص» نیز با خدایان دروغین و ثروت مخالفت نموده بود.
افزون بر این، سیاق آیات، سخن درباره ی شرک ورزیدن به پروردگار را روشن می سازد و این که چون به آدمی آسیبی رسد، پروردگارش را در حالی که به سوی وی و نه همتایان دروغین او بازگشت کننده است، می خواند. قرآن، حجتی درونی و رسا ارایه می کند و آن اینکه، همتایان دروغین نه زیانی می رسانند و نه سودی می بخشند.
از آن رو که گزیر از بار مسؤولیت، محور دیگر عقاید نادرست است، این سوره با دلایلی پی در پی به بررسی و درمان این پدیده می پردازد. این دلایل با بانگی بلند ژرفهای نهاد آدمی را به لرزه درمی آورد.
از این جایگاه می بینیم که قرآن در موضوع توحید، با ما در پیرامون ضرورت رهایی از شرک سخن می گوید و هر باره برخی رنگهای آن را نیز بیان می دارد، سپس می گوید که مردمان هنگام کرنش در برابرمادّه، گوناگون هستند، برخی بی پرده در برابر آن کرنش می کنند و برخی برای کرنش خویش، سلاح توجیه را به کار می زنند و از همین روست که ویران کردن پایه های توجیه، از برجسته ترین اهداف قرآن است. توجیهات هر گروه از مردم با گروه دیگر ناهمگون است، بلکه توجیهات خود افراد وابسته به یک گرایشِ شرک آلودِ واحد نیز، یکسان نیست. بدین سبب، قرآن هر توجیهی را با روش مستقل و متفاوتی بررسی و درمان می کند.
سخن قرآن در این سوره، در بیان دو نمونه از مردم ادامه پیدا می کند، قرآن این دو نمونه از مردم را با یکدیگر می سنجد تا دریابیم که آن دو در پاداش یکسان نیستند. برای اینکه آگاهی فزونتری به ما دست دهد، این کتاب آسمانی میان روشنایی و تیرگی و راستی و فساد، سنجشی برقرار می کند و تفاوتهای آنها را روشن می سازد. همچنین سوره ی زمر، ویژگیهای قرآن را برمی شمرد و اینکه چگونه جانهای پاک، پذیرای آن می گردد و چگونه پروردگار در این قرآن از هر مثلی برای مردم آورده، باشد که آنان پند پذیرند.
خداوند، آن هنگام که ویژگیهای قانتان (عبادت پیشگان) را که، همان امامان معصوم اند- شرح داد و آنها را از پیشوایان کفر، که دوزخی هستند، جدا کرد، از پیروان این امامان و پیشوایان سخن می گوید که برخی از آنها از طاغوت دوری می جویند و به سخن گوش فرا می دهند و بهترین آن را پیروی می کنند و برخی از آنها نیز چنان اند که فرمان عذاب پروردگار بر آنان واجب می شود.
آیات قرآن، سپس عقل را برای ما یادآور می شود که جوهره ی آدمی است و پروردگار بدان قومی را هدایت می کند و آنان را از جمله ی بهشتیان قرار می دهد. قرآن عقل و خرد آدمی را از رهگذر برشمردن آیات و نشانه های پروردگار در میان آفریدگان، برمی انگیزد، این کتاب آسمانی از چرخه ی زندگی گیاه سخن می راند که با بارش باران و اندوختن آب در چشمه ها آغاز شده، با رویش گیاهان گوناگون ادامه یافته آنگاه با خاشاک شدنشان پایان می پذیرد.
سوره ی زمر به بررسی موضوع با اهمیت دیگری می پردازد که همان گشاده داشتن سینه برای پذیرش اسلام و گردن نهادن به سنّت ها و قوانین آن برای زندگی است، تا آدمی از نور و گواهی از سوی پروردگار، برخوردار باشد.
آیات قرآن، صاعقه وار بر قلب غافلان فرود می آید و قوه ی فهم را در آن شکوفا می سازد و گنجینه های خرد را در آن برمی انگیزد و آن را به سوی حقیقت مرگ، که در کمین هر موجود زنده ای است، رهنمون می شود. با این همه، مرگ، آسان ترین مرحله ای است که در انتظار انسان غافل است و در پی آن، مراحل دشوارتری مانند: دادخواهی، حسابرسی، کارنامه ی کردار و شاید کیفری بزرگ و ابدی نهفته است.
در بخشی از بخشهای سوره، پروردگار رحمت گسترده ی خویش را برای بندگان، یادآور می شود و اینکه تا چه اندازه می توانیم از آن بهره مند شویم. آیا خداوند، ما را از روزی گسترده ای برخوردار نساخته است؟ و ما را در نعمتهای نهان و آشکار خویش غرق ننموده است؟
آیات و نشانه های پروردگار در هستی، نه تنها گواهی بر وجود اوست، بلکه راهی فراسوی شناختی والا از او نیز هست. آدمی نباید بر رسیدن به مرتبه ای از ایمان بسنده کند، بل باید راه خود را پی گیرد تا به درجه ای از عرفان رسد، عرفان نیز از درجاتی برخوردار است، انسان هر اندازه در کرانه های هستی و در جان خود، اندیشه کند و دگرگونی ها و تغییراتی را که برای او روی می دهد، بنگرد، بر یقین و معرفت او افزوده می گردد و به آنجا می رسد که همانند امام علی (علیه السلام) می گوید: «اگر پرده کنار رود، بر یقین من چیزی افزوده نمی گردد». (1)
پس از پرداختن به مطالب یادشده، آیاتِ سوره ی زمر گفتاری از گفتارهای جهنم را می آغازد، که از دشواریها و کیفر آن، مگر با یگانه پرستی و پرهیزگاری، گریزی نیست. امّا شرک؛ کردار آدمی را تباه می سازد، حتی اگر از سوی پیامبری بزرگ و با جایگاه والا، سرزند. (آیه 65)
در پایان مایلیم بگوییم نامگذاری این سوره به زمر، ممکن است به این علت باشد که پروردگار خواسته ماهیت تعامل میان افراد جامعه را به مردم بفهماند و آنان را آگاه سازد که معیار حق، کردار و وابستگیهای آنان است… مردم در روز رستاخیز یا به دزوخ رانده می شوند و یا به بهشت برده می شوند و این در زندگی انسان، معیاری اساسی است. بنابراین آدمی اگر می خواهد خویشتن را بشناسد، باید به سراغ کسانی رود که از نظر اجتماعی و علمی به آنان وابسته است، دیگران نیز اگر خواهان شناسایی او هستند، باید چنین کنند، پس هرگاه کسانی که آدمی به آنان وابسته است نیکوکار بودند، او نیز از جمله ی آنان است و اگر گمراه بودند او نیز همانند آنان است.
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج40، ص 153.
منبع مقاله :
مدرسی، سید محمدتقی؛ (1386)، سوره های قرآن: درونمایه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمی صابری، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوی، چاپ اول.