تحلیل چگونگی اعطای پاداش ورود به بهشت در برابر گریه بر امام حسین (ع) از دیدگاه امام رضا (ع) و سایر اهل بیت (ع)

تحلیل چگونگی اعطای پاداش ورود به بهشت در برابر گریه بر امام حسین (ع) از دیدگاه امام رضا (ع) و سایر اهل بیت (ع)

نویسندگان: رضا باقی زاده پلامی(1)، کاووس روحی برندق(2)

روایت‌های فراوانی از اهل بیت (علیه‌السّلام) از جمله امام رضا (علیه‌السّلام) درباره‌ی ثواب گریه بر مصائب امام حسین (علیه‌السّلام) وارد شده، در این احادیث، پاداش فراوانی از جمله ورود به بهشت در برابر گریستن، گریاندن و حتی تباکی(3) بر امام حسین (علیه‌السّلام) ذکر شده است. این احادیث از نظر اینکه چگونه صرف گریه کردن بر امام حسین (علیه‌السّلام) موجب ورود به بهشت می‌شود و این مسئله چگونه با حکمت خداوند سازگار است و این همه اجر و پاداش دربر دارد، مورد اشکال شده است. مقاله‌ی پیش رو درصدد پاسخ به این شبهه برآمده و پس از بررسی وجوه مختلف، به این نتیجه رسیده که مجموعه گزاره‌های موجود، ناظر به کلیّت مسئله است و نه تنها با مشروط بودن آن به امور دیگر اعم از مقتضی، شرط، جزء یا رفع و دفع موانع دیگر منافات ندارد، بلکه گزاره‌های دینی دیگر که سایر امور را شرط و… به شمار آورده‌اند، مفسر و مبّین گزاره مورد بحث خواهند بود.

مقدمه
درباره‌ی قیام امام حسین (علیه‌السّلام) که در سال 60 ق شروع شد و در سال 61 ق به بار نشست، مباحث مختلفی از قبیل زمینه‌ها، درس‌ها، پیام‌ها و ابعاد مختلف اهداف آن از قبیل ظلم ستیزی، آزادگی، شهادت طلبی، ایثار، حقیقت‌جویی و… صورت گرفته است؛ اما شبهه‌ها و سؤال‌هایی نیز ذهن‌ها را به خود مشغول کرده، از آن جمله فلسفه‌ی گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام) بوده، به ویژه با توجه به اینکه در روایت‌های بسیاری، برای موضوع بیان شده پاداش‌های فراوانی-از قبیل محو گناهان و اعطای جایگاه بهشت به انسان و…-ذکر شده است.
روایت‌های مذکور که به نقل از امامان معصوم (علیه‌السّلام) در جوامع حدیثی شیعه آمده است(4) دسته بندی مختلفی دارند. از جمله احادیث مربوط به فضیلت گریستن بر امام حسین (علیه‌السّلام)، حدیث مفصّل منقول از امام رضا (علیه‌السّلام) بوده که توسط «ابن شبیب» نقل شده است. در این حدیث، ریّان بن شبیب می‌گوید:
روز اول ماه محرم به محضر امام رضا (علیه‌السّلام) رسیدم حضرت فرمودند: ای پسر شبیب، محرم، ماهی است که در عهد جاهلیت [هم] محترم می‌شمردند و ظلم و جنگ در آن را حرام می‌دانستند، اما این امت، نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) را. در این ماه فرزندان پیامبر (صل‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) را کشتند، زنان او را اسیر کرده و اثاث او را غارت کردند. خداوند هرگز این جرم آنها را نبخشد. ای پسر شبیب، برحسین (علیه‌السّلام)، گریه کن… آسمان‌های هفت‌گانه و زمین در قتل او گریستند….ای پسر شبیب، اگر برحسین (علیه‌السّلام) گریه کنی چنان که اشک تو بر گونه‌هایت روان گردد، خداوند هر گناهی که کرده باشی کوچک با بزرگ، اندک یا بسیار می‌آمرزد… ای پسر شبیب، اگر دوست داری در درجات بالای بهشت با ما باشی، به سبب حزن ما محزون و برای شادمانی ما شاد باش (مجلسی، 1403ق، ج44: 285).
امام باقر(علیه‌السّلام) در حدیثی روایت می‌کنند که امام سجاد (علیه‌السّلام) فرمودند: «هر مؤمنی که برای کشته شدن امام حسین (علیه‌السّلام) گریان کند به طوری که اشک بر صورتش جاری شود، خداوند متعال غرفه‌هایی در بهشت برای او آماده می‌کند که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد…» (ابن قولویه قمی، 1418ق، باب 201:32 و ابن بابویه، 1391 ق: 110-111).
همین مضمون در روایت دیگری از امام باقر (علیه‌السّلام) آمده است (ابن قولویه قمی، 1418ق، ح11: 207).
همچنین ابوهارون مکفوف(5) روایت می‌کند که امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: «هر کس نزد او از حسین یاد شود و به اندازه‌ی بال مگسی از چشمانش اشک جاری شود، ثواب او بر عهده‌ی خدای عزوجل است و خدای متعال به کمتر از بهشت برای او راضی نمی‌شود»(همان، ح3: 202).
در روایت دیگر، از امام رضا (علیه‌السّلام) آمده است:
هر کس در روز عاشورا در برآوردن نیازهای خود نکوشد، خدا در دنیا و آخرت حاجت‌های او را برآورده می‌کند و هر کس روز عاشورا را روز مصیبت، اندوه و گریه خود قرار دهد خدای متعالی روز قیامت را روز شادی و سرور او قرار می‌دهد و در بهشت چشم اور را روشن می‌کند. اما هر که روز عاشورا را روز برکت [و کسب و کار] بداند و در این روز-برای منزلش چیزی ذخیره کند، خدا برکت را از او می‌گیرد (ابن شهرآشوب، 1421 ق، ج4: 94).
همچنین درباره‌ی ثواب سرودن شعر در عزای امام حسین(علیه‌السّلام)، احادیثی از ائمه اطهار (علیه‌السّلام) نقل شده است. از آن جمله ابوهارون مکفوف می‌گوید: امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: «هر کسی شعری در سوگ حسین (علیه‌السّلام) بخواند و خود بگرید و 10 تن را بگریاند، بهشت برای آنان نوشته می‌شود» (ابن قولویه قمی، 1418ق، باب 33: 208؛ ابن بابویه، 1391ق: 111).
در روایت دیگر، ابوعماره نوحه‌سرا گوید: امام صادق (علیه‌السّلام) فرمودند: ای ابوعماره؛ شعری در سوگ حسین (علیه‌السّلام) برایم بخوان. من خواندم و حضرت گریستند. باز خواندم و آن حضرت گریستند و باز خواندم و باز امام (علیه‌السّلام) گریستند. به خدا قسم، پیوسته شعر می‌خواندم [و آن حضرت می‌گریستند] تا آنکه از اندرون خانه صدای گریه شنیدم. در این هنگام امام (علیه‌السّلام) فرمودند:
هر کس در سوگ حسین (علیه‌السّلام) که شعری بخواند و 50 نفر را بگریاند، بهشت، پاداش اوست… . هر کس در سوگ حسین (علیه‌السّلام) شعری بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت برای او است، هر کس در سوگ حسین (علیه‌السّلام) شعری بخواند و خود بگرید، بهشت از آن اوست و هرکس در عزای حسین (علیه‌السّلام) شعری بخواند و تباکی کند، بهشت از برای اوست (ابن قولویه قمی، 1418ق، باب 209:33 ابن بابویه، 1391ق: 112).
این احادیث از نظر سندی تواتر معنوی دارند، یعنی به حدی زیادند که هر نظاره‌گری اطمینان می‌یابد اصل مضمون ارزشمند گریه، صرف نظر از تعابیر و عبارت‌های خاص، از سوی معصومان (علیه‌السّلام) صادر شده است (پیشوایی و دیگران، 1390، ج 201:1 و جمعی از محققان، 421:1387).
چه سرّی در گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام) وجود دارد که این همه پاداش از جمله پاداش ورود به بهشت بر آن مترتب شده، در حالی که خداوند حکیم است و اجر و مزد را با حکمت می‌دهد، چه حکمتی است که کسی در مجلس امام حسین (علیه‌السّلام) گریه کند یا دیگران را بگریاند یا حتی تباکی کند و آنگاه بهشت بر او واجب شود؟
برای شبهه‌های یاد شده پاسخ‌های مختلفی ارائه شده است، مقاله‌ی حاضر پس از نقل، تحلیل و بررسی و نقد آنها به ارائه‌ی دیدگاهی نو می‌پردازد.
دیدگاه‌ها
1. گریه مایه‌ی تعالی و تقرب به خدا
در جهان بینی الهی، کمال انسان در تقرب به خداست و در این زمینه گریه از خوف خدا زمینه ساز «قرب الهی» است، چنان که امام باقر (علیه‌السّلام) فرمودند: «از سخنان خداوند به موسی در کوه طور این بود: ای موسی به قوم خود این سخن مرا برسان که هیچ چیز مانند گریه از خوف من، متقربان را به من نزدیک نمی‌کند» (ابن بابویه، 1391ق: 172).
امام صادق (علیه‌السّلام) نیز نزدیک‌ترین حالت بنده به پروردگار را حالتی می‌دانند که او در سجده با گریه است» (کلینی، 1388ق، ج 2: باب البکاء).
گریه مایه‌ی دستیابی به رحمت خداوند است، چنان که در مناجات منقول از امام سجاد (علیه‌السّلام) آمده است: «خداوندا اشک چشم کسی که از خوف تو می‌گرید، در سایه‌ی رحمت توست» (طوسی، 1411ق، 739).
در تشبیهی زیبا، ملای رومی، گریه‌ی بنده برای جلب رحمت پروردگار را، به گریه‌ی کودک برای جلب ترحم مادر همانند کرده و چنین سروده است:
تا نگرید ابر کی خندد چمن *** تا نگرید طفل، کی جوشد لبن
طفل یک روزه همی داند طریق *** کی بگیریم تا رسد دایه‌ی شفیق
تو نمی‌دانی که دایه‌ی دایگان *** کی دهد بی گریه شیر او را رایگان
گفت: «فلیبکوا کثیرا» گوش دار *** تا بریزد شیر فضل کردگار
(مولوى، 1380، ج3 دفتر 5).
بر این اساس، اگر کسی برای عظمت قیام امام حسین (علیه‌السّلام)، مظلومیت آن حضرت و ظلم‌هایی که به ایشان و دیگر شهدای کربلا شده و برای رضای خدا گریه کند، این مسائل سبب تقرب به خدا و رحمت واسعه‌ی باری تعالی و در نهایت باعث ورود به بهشت جاویدان می‌شود.
2. گریه، زداینده‌ی آثار گناهان
گریه، نقش توبه دارد، یعنی همان‌طور که توبه‌ی واقعی سبب آمرزش گناه و محو عذاب می‌شود گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام) نیز می‌تواند سبب از بین رفتن گناه، پاک شدن انسان و در نتیجه ورود به بهشت شود. علامه طباطبایی در پاسخ به این سؤال که چگونه طبق فرمایش امام صادق (علیه‌السّلام) یک قطره از اشک عزادار امام حسین (علیه‌السّلام) آتش جهنم را فرو می‌نشاند (حرعاملی، 1381ق، ج 14: 507) می‌گوید:
چه مانعی دارد که قطره اشکی به اذن و خواست خدا، آتش جهنم را خاموش گرداند. در واقع قطره‌ی اشک نظیر تویه است که باعث آمرزش گناه و محو آثار و از بین بردن عقاب می‌شود و نیز در نقطه‌ی مقابل آن کمر باعث حبط و نابودی حسنات و نعمت‌های بهشتی و سبب افروختن آتش می‌گردد (رخشاد، 1382: 182).
3. گریه، هماهنگی با روح شهید و موجب الگوگیری
اگر گریه و عزاداری برای امام حسین (علیه‌السّلام) سبب شود که انسان پیام‌های نهضت عاشورا همچون ظلم ستیزی، آزادگی، شهادت طلبی، شجاعت، ایثار، حقیقت‌جویی و… را درک کند و در زندگی خود به آنها پایبند باشد، این گریه می‌تواند ثمربخش و سبب ورود به بهشت شود. امام خمینی (رحمه‌الله‌علیه) در این باره می‌گوید: «گریه کردن بر عزای امام حسین (علیه‌السّلام) زنده نگه داشتن نهضت و زنده نگه داشتن همین معناست که یک جمعیت کمی در مقابل یک امپراتور بزرگ ایستاد… آنها از همین گریه‌ها می‌ترسند، برای اینکه این گریه‌ای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است» (1362، ج 32: 31-32).
شهید مطهری گریه بر شهید، از جمله امام حسین (علیه‌السّلام) را شرکت در حماسه‌ی او، هماهنگی با روح او و موافقت با نشاط و حرکت او می‌داند (مطهری، 1373: 121-122).
همچنین گفته شده است: مردم با شرکت در عزاداری امام حسین (علیه‌السّلام) و گریه بر آن حضرت و تأسی از آن بزرگوار، رابطه‌ی خود را با خدا تقویت کرده و در نتیجه، حقایق اسلام را بهتر می‌شناسند. از این رو گریه و عزاداری برای امام حسین (علیه‌السّلام) به منزله‌ی نگاه داشتن اساس اسلام است تا مردم با تأسی به آن بزرگوار به یاد خدا بوده و هر چه بیشتر پایبند به برپایی فرائض و حدود الهی شوند، در این صورت است که گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام) بهشت را بر انسان واجب می‌کند (پیشوایی و دیگران، 1390، ج 1: 260-265).
بنابراین، گریستن در سوگ شهدای کربلا، تجدید بیعت با عاشوراست و فرهنگ شهادت، تغذیه‌ی فکری و روحی عزاداران با این مکتب بوده و اشک ریختن نوعی امضا کردن پیمان و قرارداد مودّت با سیدالشهدا (علیه‌السّلام) است. گریه در فرهنگ عاشورا، سلاح همیشه برانی است که فریاد اعتراض به ستمگران دارد. رسالت اشک، پاسداری از خون شهید است. در نتیجه اگر گریه در راستای احیای فرهنگ عاشورا باشد نتیجه بخش است (محدثی، 1374: 382-384).
4. تقوا شرط قبولی اعمال
خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ المُتَقِین؛ خداوند فقط از پرهیزگاران می‌پذیرد» (مائده/27). بر اساس این آیه، شرط قبولی اعمال، تقوای الهی بوده، از این رو وصول به پاداش عزاداری و گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام) مشروط به این است که عزاداران، تقوای الهی پیشه کنند و در زمره‌ی متقین باشند، یعنی عزاداری و گریه بر ایشان مثل مستحبات دیگر از قبیل دعا، صدقه، زیارت، توسل و… برای رسیدن به بهشت و قرب الهی در حد «مقتضی» است و هنگامی «فعلیت» می‌یابد که عزاداران از معاصی و گناهان که نقش مانع دارد به دور باشند و در صورت آلودگی توبه کنند، چون گناه و آلودگی مانع رسیدن فیض الهی (بهشت) به انسان است (پیشوایی و دیگران، 1390، ج1: 204-205).
5. این پاداش در قبال ایثارگری و تحمل مصائب امام حسین (علیه‌السّلام)
گفته شده گستره‌ی کمّی و کیفی ثواب‌هایی که برای گریه، عزاداری و زیارت امام حسین (علیه‌السّلام) ذکر شده است، متناسب با ایثار، شجاعت، توکل، رضا، مردانگی و آزادگی است که از آن حضرت به ظهور رسید و نیز سازگار با مصائب بزرگی است که متحمل شدند (گروه مؤلفان، 1385: 195).
بحث و تحلیل
از میان پنج وجهی که برای توجیه روایت‌های مربوط به ورود به بهشت در اثر گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام) بیان شده است، وجه نخست و چهارم به نقش اقتضا اشاره دارد. به این معنا در گریه، اقتضای ورود به بهشت نهفته است، ولی به اصطلاح، علت تامه بودن گریه برای ورود به بهشت نیست. چنان که وجه دوم بر شرط بودن گریه برای ورود به بهشت دلالت دارد، به این معنا که گریه در کنار سایر امور لازم و شایسته موجب ورود به بهشت است. بر اساس وجه سوم نیز زمینه سازی برای ایجاد تحول در فرد و در پی داشتن انجام اعمال نیک دیگر است و وجه پنجم صرفاً درصدد رفع استبعاد تعلق ثواب به لحاظ کمال معنوی و گذشت بی نظیر امام حسین (علیه‌السّلام) است و فلسفه‌ی ورود به بهشت در اثر گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام) را توجیه نمی‌کند. بدین‌سان، در یک جمع بندی کلی می‌توان گفت به جز وجه پنجم، بر اساس سایر وجوه، گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام) به عنوان مقتضی یا شرط ورود به بهشت توجیه می‌شود.
بدین‌سان، گزاره‌ی مورد بحث در صورت فهم ظهور گزاره‌ها که برخی ناظر به 1. علت تامه بودن امر یاد شده در آنها برای حصول چیزی است و در موارد دیگر ناظر به علت ناقصه (جزء علت تامه) بودن امر یاد شده است که خود با توجه به انواع علت‌های ناقصه به مقتضی، شرط، جزء و شطر یا نبودن مانع است که در مورد مسئله محل بحث به گونه‌ی 2، 3 و 4 تفسیر و تبیین شده است، به این صورت که وجه نخست و چهارم ناظر به مقتضی بودن گریه برای ورود به بهشت و وجه دوم و سوم ناظر به شرط بودن آن و ضمیمه شدن گریه به اعمال دیگر است. بر این اساس، نقش مانع نبودن امور دیگر در این سیستم نادیده انگاشته شده است که می‌توان آن را وجه دیگری (وجه ششم) برای مسئله‌ی مورد بحث برشمرد. به این صورت که گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام) به عنوان عامل ورود به بهشت، در صورتی است که مانع دیگری (گناه) در کنار آن نیاید، وگرنه نقش ورود به بهشت را نخواهد داشت؛ بلکه می‌توان وجه فراگیر (وجه هفتم) را بیان کرد که گزاره مورد بحث به عنوان گزاره‌ای کلی و اجمالی ناظر به تمامیت موضوع نیست و حتی مقتضی‌ها، شرط(ها)، جزء یا اجزاء و رفع و دفع مانع یا موانع دیگر در نظر گرفته نشده است. پس، مشروط کردن ورود به بهشت به امور دیگر نه تنها با آن منافات ندارد بلکه مکمل، مفسر و مبّین آن خواهد بود.
نتیجه‌گیری
از مجموع راهکارهایی که توسط دانشمندان در تبیین گزاره ورود به بهشت در اثر گریه بر امام حسین (علیه‌السّلام)-که در روایت‌های بسیاری مطرح بوده-ارائه شده است یکی (وجه پنجم) نادرست و بقیه‌ی وجوه (وجه یکم، دوم، سوم و چهارم) ناقص، نارسا و بخشی از پاسخ هستند. چنان که-وجه ششم که از سوی نویسندگان به عنوان احتمالاً ذکر شده همین وضعیت را داراست و تنها وجه درست در پاسخ مسئله‌ی مقاله وجه فراگیر هفتم است.
پی‌نوشت‌ها:
1- استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد آشتیان reza.baghizadeh(a)gmail.com
2- استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه تربیت مدرس k.roohi@modares.ac.ir
3- منظور از تباکی این است که اگر به انسان حالت گریه دست نداد، خود را به گریه وادارد (پیشوایی و دیگران، 1390، ج 1: 201). چنان که ابن اثیر آن حالت را «تکلّف البکاء» معنی می‌کند و در تفسیر جمله «فان لم تجدو بکاء فتباکوا» می‌گوید: أی تکلّفوا البکاء (1376، ج 1: 150)، برخی دیگر گفته‌اند: منظور از تباکی یعنی اینکه خودش را شبیه کسی که گریه می‌کند درآورد. مثلاً سرش را پایین بیندازد، صورت گریه و نشانه‌های رقت و تأثر را ظاهر کند که در این صورت ثواب می‌کند (ابن بابویه، 1417ق: 120-121). در هر حال، باید توجه داشت که تباکی با ریاکاری فرق می‌کند بلکه اخلاص هم در تباکی شرط است. علامه شوشتری در این باره می‌گوید: «تباکی را باید برای خدا انجام داد نه اینکه برای دیدن مردم و ریا انجام بگیرد، بنابراین تباکی عملی است که خلوص در آن شرط است» (تستری، بی‌تا: 250). در فرهنگ شیعه، توصیه به تباکی، تنها برای عزاداری نیست؛ بلکه برخی روایت‌ها، تباکی را در نماز واجب یا هنگام درخواست حاجت از خداوند نیز، توصیه کرده‌اند، چنان که کلینی در باب «دعا» احادیثی نقل کرده است که به این امر توصیه می‌کنند؛ از آن جمله: امام صادق‌ها (علیه‌السّلام) فرمودند: «[هنگام دعا] اگر گریه‌ات نیامد، خود را به گریه وادار کن» (1388ق، ج 2: 350).
4- این روایت‌ها توسط افراد زیر ذکر شده است: حرعاملی، در جلد 10 صفحه‌ی 391 کتاب وسائل الشیعه الی تحصیلی مسائل الشریع^ و با عنوان «باب استحباب البکاء لقتل الحسین (علیه‌السّلام) و ما اصاب اهل البیت (علیه‌السّلام)»، ابن قولویه در صفحه‌های 100 تا 109 کامل الزیارا^ طی باب‌های متعدد با عناوین مختلف، علامه مجلسی در جلد 44 صفحه‌ی 278 بحارالانوار با عنوان «ثواب البُکاء علی مصیبته و مصائب سائر الائمه»، جمعی از محققان در نهضت عاشورا، جستارهای کلامی، سیاسی و فقهی و عباس کوثری در صفحه‌ی 421 مقاله‌ی «مبانی فقهی عزاداری».
5- «مکفوف» به معنای نابیناست و چون وی نابینا بوده، به این نام شهرت داشته است (پیشوایی و دیگران، 1390، ج 1: 197).
منابع تحقیق :
قرآن کریم
ابن اثیر، شیبانی جزری مبارک بن محمد، (1376). النهایه فی غریب الحدیث و الاثر. محقق طاهر احمد الزاوی و محمود محمد الطناحی، قم: اسماعیلیان.
ابن بابویه، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، (1417ق). الامالی الصدوق. محقق قم الدراسات الاسلامیه، قم: مؤسسه البعثه.
ابن بابویه، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، (1391ق). ثواب الاعمال و عقاب الاعمال. مصحح علی اکبر غفاری، تهران: مکتبه الصدوق.
ابن شهرآشوب مازندرانی، ابوجعفر محمد بن علی، (1421ق). مناقب آل ابی طالب (علیه‌السّلام)، محقق یوسف البقاعی، قم: ذوی القربی.
ابن قولویه قمی، ابوالقاسم جعفربن محمد، (1418ق). کامل الزیاراه. محقق نشر الفقاهه، بیروت: دارالسرور.
پیشوایی، مهدی و دیگران، (1390). مقتل جامع سیدالشهدا (علیه‌السّلام). چاپ سوم، قم: مؤسس‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه‌الله‌علیه).
تستری، جعفر، (بی‌تا). الخصائص الحسینیه. محقق سید جعفر حسینی، بی‌جا: دارالاعتصام. جمعی از محققان، (1387). نهضت عاشورا، جستارهای کلامی، سیاسی و فقهی، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
حرعاملی، محمد بن حسن، (1381ق). وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه. مصحح و محقق میرزا عبدالرحیم ربانی، تهران: مکتبه الاسلامیه.
رخشاد، محمد حسین، (1382). در محضر علامه طباطبایی، چاپ اول، قم: سماء.
طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، (1348). اختیار معرفه الرجال (رجالی کشمی). مصحح حسن مصطفوی، مشهد: انتشارات دانشگاه مشهد.
طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، (1411ق). مصباح التهجد. بیروت: فقه الشیعه.
کلینی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، (1388ق). الاصول من الکافی، محقق علی اکبر غفاری، مصحح نجم الدین عاملی، تهران: مکتبه الاسلامیه.
گروه مؤلفان، (1385). پرسش‌ها و پاسخ‌های دانشجویان. چاپ پنجم، قم: دفتر نشر معارف.
مجلسی، محمدباقر، (1403ق). بحارالانوار، بیروت: الوفا.
محدثی، جواد، (1374). فرهنگ عاشورا. قم: معروف.
مطهری، مرتضی، (1373)، قیام و انقلاب مهدی به ضمیمه شهید. قم: صدرا.
موسوی خمینی، روح الله، (1362). صحیفه نور، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
مولوی، جلال الدین محمد بلخی، (1380). مشنوای معنوی، چاپ سوم، تهران: گنجینه.
منبع مقاله :
بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا (علیه‌السّلام)؛ (1394)، فصلنامه‌ی فرهنگ رضوی علمی پژوهشی، مشهد مقدس: دفتر نشریه، شماره‌ی دهم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید