عبارت «الدعا مخ العباده» (دعا مغز عبادات است) یعنی چه؟

عبارت «الدعا مخ العباده» (دعا مغز عبادات است) یعنی چه؟

عبارت «الدعا مخ العباده» (دعا مغز عبادات است) یعنی چه؟

پاسخ

در ابتدا باید معنی دعا روشن شده و بعد به معنای مغز بودن آن، بپردازیم .
دعا در فرهنگ لغت به مفهوم خواندن، صدا زدن، و عبادت و نیایش است. خواندن گاهی توأم با خواستن است و زمانی به شکل راز و نیاز و تضرع و ابتهال می باشد.[1] اقبال لاهوری می نویسد: نیایش خواه به شکل فردی و خواه به صورت اجتماعی، تجلی اشتیاق درونی انسان برای دریافت جوابی در سکوت است.[2] اگر بخواهیم تعریف جامع تری از دعا ارائه بدهیم، باید بگوئیم دعا تجلی عشق و میل به خدا برای نیل به تکامل و رفع نیازمندیهاست و (الدعا الرغبه الی الله) نیایش، گرایش و کشش به سوی خداست.
استاد شهید مرتضی مطهری می فرمایند: اولیاء خدا هیچ چیزی را به اندازه دعا خوش ندارند، همه خواهش ها و آرزوهای دل خود را با محبوب واقعی در میان می گذارند و بیش از آن اندازه که به مطلوبهای خود اهمیت دهند به خود این طلب و راز و نیاز اهمیت می دهند. هیچ گونه احساس خستگی و ملالت نمی کنند.[3] آیه الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی که یکی از زاهدان و عارفان بلند مرتبه است، یکی از فواید دعا را گشوده شدن درهای مکاشفه و مشاهده و تحصیل معارف و حقایق عالیه در نزد عارفین و عابدان حقیقی می داند، آنجا که می گوید: «بیشتر مردم قدر نعمت مناجات را نمی دانند، مناجات شامل معارف بالایی ا ست که به جز اهلش که همان اولیای خدا هستند و از طریق کشف و شهود به آن رسیده اند کسی از آن آگاهی ندارد و رسیدن به این معارف و اراده مکاشفه از بهترین نعمت های آخرت است که قابل مقایسه با هیچ کدام از نعمت های دنیا نیست.[4] روایتی از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده که می فرمایند: «در نزد خدا مقاماتی است که بدون دعا به کسی نمی دهند».[5] و پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ فرموده اند: بهترین عبادت دعاست.[6] اما مغز بودن دعا نسبت به عبادات دیگر که در کتابهای مختلفی چون بحارالانوار عده الداعی، و ارشاد القلوب و… وارد شده، در پاورقی محجه البیضاء، ج 2، ص 283 در توضیح این عبارت می فرماید: مخ خالص هر شی را گویند. علت اینکه دعا چنین است ، چون حقیقت عبادت همان خضوع و تذلل است و این در دعا بیش از سایر عبادات حاصل است.
و در پاورقی عده الداعی در توضیح (الدعا مخ العباده) می فرماید: مخ هر چیزی خالص آن می باشد، وقتی دعا کننده از ما سوا و غیر خدا قطع امید می کند و در عالم وجود ، مؤثری غیر از ذات باریتعالی نمی داند و تمام امور را در دست حضرت حق می بیند، با تمام وجود متوجه آن قدرت غیر متناهی می شود و غرض از عبادت هم ثواب و پاداش معنوی و اخروی می باشد ، که آن هم منحصراً دست خداوند می باشد.[7] استاد حسن زاده آملی نیز در کتاب هزار و یک نکته می فرمایند: لطائف و اسراری که در ادعیه استفاده شده در روایات دیده نمی شود و علتش این است که ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ در روایات با مردم محاوره داشتند وبه کنه عقل خودشان با آنها سخن نگفتند، بلکه به قدر عقول آنان (مردم) تکلم می کردند. اما با خداوند متعال، بکنه عقل خودشان مناجات و دعا داشتند.[8] و در ریاض السلاکین آمده است: عبادت اظهار کردن نهایت ذلت و خضوع و انکسار و حاجت می باشد و چیزی بالاتر از دعا برای این امر نداریم.[9]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. ترجمه المیزان، سوره بقره، آیه 186.
2. انگیزه پیدایش مذاهب، آیه الله مکارم شیرازی (انتشارات هدف) قسمت دعا، ص 90.
3. تفسیر نمونه، سوره بقره، آیه 186، ج اول.
4. ره توشه راهیان نور ویژه رمضان 1376، ج 2، ص 113.
5. احیاء تفکر دینی، اقبال لاهوری، ترجمه احمد آرام (انتشارات قلم، چاپ آفتاب، ص 108.

پی نوشت ها:
[1] . ره توشه راهیان نور، ویژه رمضان 78 .
[2] . اقبال لاهوری، احیای تفکر دینی، احمد آرام، رسالت قلم، چاپ آفتاب، ص 108.
[3] . مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران، کتابفروشی صدوق، ص 247 .
[4] . ره توشه راهیان نور، ویژه رمضان 76، ج 2، ص 113 .
[5] . کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 2، ص 466.
[6] . مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفا، ج 93.
[7] . عده الداعی، ص 29 ـ 30 .
[8] . هزار و یک نکته، ص 89، نکته 91 .
[9] . ریاض السالکین، چاپ جامعه مدرسین، ج 6، ص 46 .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید