نویسنده:عبدالله راهبر
آنچه قدمت عشق و دوست داشتن شما را مقدس و دایمی می کند،داشتن رابطه یی است که بتوانید با اعتماد و تکیه برآن زندگی خود را بنا کنید و مطمئن باشید که هرگز درد فراغ شما را نخواهد آزرد و به حال خود رها نخواهید شد .آنچه دراین بین ممکن است رابطه ی عاطفی شما را تحت سلطه ی خود بیاورد و از شکوه آن بکاهد این است که شما به دوست داشته شدن طوری عادت کنید که به قدردانی و احترام به آن منبع عطوفت از یادتان برود و با آن مانند تمام داشته های معمول و پیش پا افتاده تان برخورد کنید.درحالی که حقیقت این است که داشتن جایگاه عاطفی و عشقی در زندگی هر فرد گوهر نایابی است که معمولا با از دست دادن آن نه تنها زندگی تلخ و بی رنگ می شود،بلکه گاهی کسب مجدد آن دشواری های بسیاری را به دنبال دارد . در زندگی زناشویی برخلاف دوران نامزدی برخلاف تصور همگان ،نشان دادن عشق و علاقه ی متقابل بسیاردشوارتر است . زیرا کسی که سابق بر این برای چند ساعت در روز همنشین شما بود و شما را در بهترین حالات و وضعیت ظاهری می دید ، حال باید شاهد فعالیت ها و ظاهر شما در کل روز باشد. از هیچ کس نمی تواند انتظار داشت که بعد از خواب دراز مدت شبانه با موهایی مرتب و آراسته از خواب بیدار شود و نمی توان ادعا کرد که تماشای مسواک زدن فر مورد علاقه تان بهترین و رمانتیک ترین منظره ی زندگی شما باشد . در حقیقت پس از مدتی زندگی مشترک ، به این نتیجه پی خواهید برد که طرف شما نیز مانند سایر انسان ها شرایط و نیازهایی دارد که چندان مطبوع و دلپسند نیستند و حتی می تواند آزار دهنده باشد.صدای خرخر کردن همسر شما چندان خوشایند نیست و به همان اندازه جوراب های بدبوی او ،بهم ریختن منزل ، بدخلقی های گاه به گاه و حتی دعوا بر سر تماشای برنامه های تلویزیونی همه و همه می توانند شما را به تدریج از همسرتان دلزده و حتی ناامید کنند. بارها احساس می کنید که همسر فرشته خوی خود را از دست داده اید و به جای موجود ستودنی و زیبای روزهای نامزدی با یک انسان عادی روبه رو هستید که دوست داشتن او اگر سخت نباشد چندان هم آسان نیست . دوران تجرد با همه ی خصوصیات و شرایط برجسته ی خود ، به شما آزادی کامل دربرگزیدن هر چیز و مطابق سلیقه ی شخصی تان را می داد و محور هر چیز راحتی ،آرزو ،انگیزه و خواست خود شما بود. اما پس از ازدواج و تأهل ، وضع دیگر به صورت قبلی نمی تواند ادامه یابد . زیرا در زندگی مشترک همه چیز با خواست ، میانگین و توافق طرفین باید صورت بپذیرد، زیرا درغیراین صورت نمی توان نام زندگی مشترک را به آن داد . به هر حال همچنان بسیاری از زوجین از زندگی خود رضایت ندارند. به گفته ی آنان عشق و علاقه ی طرفین نسبت به اوایل زندگی مشترک روز به روز کم و کمتر می شود و زندگی آنها دیگر رنگ و بوی نخستین را ندارد. سؤال آنها این است که چگونه می توان عشق را زنده نگه داشت؟ چگونه می توان با دیدن و شنیدن یک لبخند و یک خسته نباشید از همسر به شادترین لحظات زندگی رسید؟ آیا عشق ماندگار است یا تنها عطر خوشبویی است که مشام را می نوازد و بعد کم کم محو و کم رنگ می شود؟
چگونه می توان جلو مرگ عشق را گرفت ؟
عادت کردن زوجین به یکدیگر وتکراری شدن بعضی چیزها ،آنها را به صورت عادت در می آورد و تقدس اولیه را از آنها سلب می کند.برای مثال دو نامزد جوان شاید روزی طاقت دوری و جدایی از یکدیگر را نداشته اند.اما بعد از ازدواج و مدتی گذران زندگی به قدری به وجود هم خو می کنند که گاه حتی تغییرات ظاهری یا دوری های پیش آمده ،اندکی نیز آنان را آزرده نمی کند.بسیارند کسانی که روزی خود عاشق بوده اند و با تمام قلب و جان حاضر بوده اند راه های طولانی را طی سخت ترین مصایب را تحمل کنند تا به محبوب خود برسند، ولی حال که مدتی از ازدواج شان گذشته ،عشق و علاقه ی سایرین را به سخره می گیرند و آن را پوچ و غیر واقعی می دانند.هیچ چیز حقیقی تر و والاتر از عشق نیست و عشق های دراز مدت که سالها به طول می انجامند ، قابل اعتماد هستند و می توان با تکیه زدن بر آن به هر کجا رسید. همسر مورد علاقه شما همان نیمه ی گمشده یی است که همیشه به دنبالش گشته اید و تنها کسی که می توانید همیشه روی او حساب کنید و تحت مراقبت و در سپر حفاظت او بسر برید. چگونگی این امر به طول مدت ،شورعشق جاری بستگی دارد . عشق هر چه دیرپا باشد ، ماندگار و حقیقی تر است .
قدردان شادی های کوچک باشید
مسلماً شما قدردان کارهای بزرگ و مهمی که همسرتان در راه دوام زندگی مشترک شما انجام می دهد هستید. همیشه می توان برای دریافت هدیه ی سالگرد تولد و ازدواج ، احترام متقابل در خلوت و در میان جمع و کمک در نظافت منزل از وی تشکر کرد و آن را ستود . اما متأسفانه بشر فراموشکار با عادت کردن به هرچیز،اندک اندک آن را کوچک وعادی تر می بیند تا جایی که امید وتشکر جای خود را به انجام وظیفه و تعهد می دهند. تا به حال چند بار از همسرتان برای بیرون گذاشتن زباله تشکر کرده اید ؟ آیا آنچه همسرتان در خانه ی خود می یابد ، لبخند و قدردانی و آرامش است یا توقع و فشار و بدخلقی؟ همه ی قدم های کوچک و بزرگ همسرتان در راستای شکوفا کردن درخت عشق در زندگی تان والا و شایسته ی قدردانی است ، پس کلمه ی جادویی «متشکرم» را از یادنبرید .
دست از حساسیت بی مورد بردارید.
همه ی روانشناسان متفق القولند که ازدواج بیش از اینکه داستان شاه پریان باشد ، مسئولیت است و توان کشیدن این بار سنگین به دست نمی آید مگر آنکه شما و همسرتان به کار گروهی دست یابید. شما می بایست تیمی دو نفره را تشکیل دهد تا ضمن برخورد و کشمکش های دنیای بیرون ، بی دغدغه از همنشینی و مصاحبت با همسرخود لذت ببرید. این مهارت به سادگی و به سرعت به دست نمی آید،مگر با خواست قلبی شما برای ساختن زندگی مشترک تان .گاه کارهای کوچک مشکلات بزرگ را حل می کنند و گاه عدم انجام آنها یک زندگی را برای یک عمر از بین می برند . دعوا بر سر مسایل کوچکی چون شراکت در انجام کارهای منزل از این دست است . پس هم تیمی خوبی باشید.
تنها صرف دو دقیقه وقت ، دنیای شما را زیبا می کند.
درست است که تعطیلات آخر هفته فرصت خوبی برای تفریح و با هم بودن است ،ولی سعی کنید حتی برای چند دقیقه هم که شده است درطول روز با یکدیگر تنها باشید ، با همسرتان ارتباط روحی برقرار کنید ، زندگی را از زوایه یی دیگر ببینید و همواره جمله ی زیبای «دوستت دارم» را به عنوان هدیه یی که هرگز مستعمل و تکراری نمی شود به شریک زندگی خود هدیه دهید.
زیبایی و آراستگی ظاهر را دست کم نگیرید.
درست است که در انتهای یک روز ، خستگی و فشار کار به قدری زیاد است که هر کس به دنبال مکانی برای آسودن می گردد ،ولی از یاد نبرید که زیبایی خود نقش مهمی درآسایش و آرامش چشمان خود شما و شریک زندگی تان دارد . برای راحت شدن از شرخستگی روزانه ، افکندن خود به رختخواب و نادیده گرفتن ظاهر مرتب خود ، هر چند ممکن است گزینه ی راحت تر فوری تر به نظر بیاید ، ولی تجربه ثابت کرده است که دوش گرفتن و مرتب کردن ظاهر و آراستن خویش تا چه حد در رفع خستگی مفید است و علاوه بر آن شریک زندگی تان ، با نگاه کردن به سرو وضع مرتب شما چقدر انرژی مثبت می گیرد و احساس خواهد کرد که بعد از یک روز کاری سخت به منزل امن و دنج خود آمده که در آن همسری مهربان و آراسته در انتظارش است .
منبع:نشریه 7 روز زندگی ،شماره 91