نویسندگان:سید محمد صادق حسینی سرشت
امیر اشرافی
مراتب تقوا
تقوا مفهومی مشکک و ذومراتب است . امام خمینی (ره ) چنین می فرمایند:
«وبباید دانست که «تقوا » اگر چه از مدارج کمال و مقامات نیست، ولی بی آن نیز حصول مقامی امکان ندارد؛ زیرا که مادامی که نفس ملوث به لوث محرمات است، داخل در باب انسانیت و سالک طریق آن نیست؛ و مادامی که تابع مشتهیات و لذایذ نفسانیه است و حلاوت لذایذ در کام اوست، اول مقام کمالات انسانیه برای او رخ ندهد؛ وتا حب و علاقه به دنیا در قلب او باقی است، به مقام متوسطین و زاهدین نرسد، وتا حب نفس در کامن ذات اوست، به مقام مخلصین ومحبین نایل نگردد وتا کثرات ملک و ملکوت در قلب او ظاهر است، به مقام مجذوبین نرسد؛ وتا کثرات اسماء در باطن ذات او متجلی است، به فنای کلی نایل نگردد، وتا قلب التفات به مقامات دارد، به مقام کمال فنا نرسد؛ وتا تلوین در کار است، به مقام تمکین نرسد وذات به مقام اسم ذاتی در سر او تجلی ازلی و ابدی نکند.پس تقوای عامه از محرمات است و خاصه از مشتهیات و زاهدان از علاقه به دنیا و مخلصان از حب نفس و مجذوبان از ظهور کثرات افعالی و فانیان ازکثرات اسمائی و واصلان از توجه به فنا و متمکنان از تلوینات( فاستقم کما امرت)(1)»(2).
در روایتی از امام رضا(ع) که به طرق مختلف و نیز با عبارات تقریباً متفاوت وارد شده است ؛ مراتب تقوا این چنین بیان شده است :
«عن ابی الحسن (ع) قال سمعته یقول: الیمان فوق الاسلام بدرجه و التقوی فوق الایمان بدرجه و الیقین فوق التقوی بدرجه و ما قسم فی الناس شیء اقل من الیقین (3).
در تفسیرنمونه، کلامی نزدیک به این مضامین آمده است:
«در این که منظور از تقوا چیست ؟ در میان مفسران سخن بسیاراست اما شک نیست که حق تقوی، آخرین و عالیترین درجه پرهیزگاری است که پرهیز از هرگونه گناه و عصیان و تعدی و انحراف را شامل می گردد.:»(4).
در این عبارت، مرتبه بالاتر تقوا؛ یعنی یقین ذکر نشده است.
مرحوم علامه طباطبایی حالات روانی و رشد انسان، از مراحل فطری تا کمالات معنوی را ذیل آیه 11 سوره شعرا چنین مرقوم فرموده اند:
«… واین[ حرکت انبیای عظام] را اگر بخواهیم تشبیه کنیم؛ نظیر فطرتی است که خداوند در چند مرحله به آدم ارزانی می دارد،یک مرحله ضعیف آن ،همان سلامت فطری است که در حال کودکی به آدمی می دهد و مرحله بالاتر آن را در حال بزرگی که آدمی به خانه عقل می نشیند ارزانی می کند که نامش را اعتدال در تعقل و جودت در تدبیر(5) می گذاریم و مرحله قوی تر آن را بعد از ممارست در اکتساب فضائل می دهد؛ زیرا در مرحله دوم؛آدمی را وادار به کسب فضائل می کند وچون این کسب فضائل تکرار شد، حالتی درآدمی پدید می آید به نام ملکه تقوی واین سه حالت در حقیقت یک چیز و یک سنخ است، که به تدریج ودرحالی دیگر نمو می کند.»(6).
نکته ی مهمی که باید مد نظر گرفت این است که هر کس باید تا حد توان خود،تقوا مداری و پروا پیشگی را سر لوحه قرار دهدو سعی کند که نمی از یم این فضیلت را بچشد:( فاتقوا الله ما استطعتم و اسمعوا و اطیعوا وانفقوا خیرا لانفسکم و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون)(7) آیه ای دیگر نیز عبارت است از: (یا ایها الذین امنوا اتقوا الله حق تقاته ولا تموتن الا و انتم مسلمون)(8) طریحی درباره عبارت(تقوا الله حق تقاته) سه وجه را بیان کرده است :
«اول: خداوند اطاعت شود و سرپیچی نشود و سپاسگزاری شود و ناسپاسی نشود ویاد شود و فراموش نگردد. این مضمون سخن امام صادق (ع) است و بهترین دیدگاه محسوب می گردد.
دوم: بازداشتن از تمامی گناهان است که دیدگاه ابوعلی جبائی است .
سوم: جهاد درراه خدا به گونه ای که سرزنش هیچ سرزنش کننده ای او را سست کند وبرای برپایی عدالت در حال ترس و امنیت به پا خیزد که دیدگاه مجاهداست . » (9).
برپایه ی دیدگاه علامه طباطبایی « اسلام و تقوا[ در این آیه ] یکی ویا به منزله یک چیز دانسته شده است . » (10).
تقوا؛وصیت خداواهل بیت:
خداوند تبارک و تعالی تمامی اهل کتاب و مسلمانان را به تقوا و پروا پیشگی ، وصیت وسفارش نموده است: ( ولقد وصینا الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و ایاکم ان اتقوا الله»(11).
در روایتی از امام صادق (ع) چنین آمده است:
«… پروردگار عالم، تمام آنچه را که سفارش کنندگان از اولین تا آخرین به یکدیگر می کنند را در یک ویژگی و خصلت جمع کرده است و آن تقوا است …[ که در آیه بالا ذکر شد] ودر آن تمام عبادات نیک و شایسته جمع است و هرکه به درجات والا رسیده به وسیله تقوا بوده است و هر که زندگی پاک داشته، به وسیله تقوا و ارتباط دایم با خدا بوده است. خداوند تبارک و تعالی فرموده است : ( ان المتقین فی جنات و نهر فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر)(12)»(13) طبق آثار واصله از ائمه ی اطهار(ع) بر تقوا بسیار تاکید شده است . رسول خدا(ص) چنین فرمودند:«… معاشرالناس التقوی التقوی…»(14).
وصیت و سفارش دائمی اهل بیت، دعوت به تقوا و پروا مداری است . چنان که در زیارت جامعه ی کبیره که توسط امام هادی(ع) در معرفی اهل بیت بیان شده است ؛ چنین ایراد شده است : « … ووصیتک التقوی…»(15).
در روایتی دیگر از ائمه طاهرین(ع) بزرگترین پشتوانه ی آدمیان تقوا برشمرده شده است :
«… واعلم ان الخلائق لم یوکلوا بشیء اعظم من التقوی فانه وصیتنا اهل اللبیت..» (16).
از سفارش های دامی مولای متقیان حضرت علی(ع) تقوا است. ایشان در سفارش به فرزندان، کارگزاران و عموم مردم،آنان را دعوت به تقوا می نمودند:«…اوصیکم عباد الله بتقوی الله الذی…..»(17).
حضرت علی(ع) دعوت به تقوا را بهترین وصیت و سفارش دانسته اند:
«… اوصیکم عبادالله بتقوی فانها خیر ما تواصی العباد به و خیرعواقب الامور عندالله ….» (18).
امام علی (ع) در نامه ای که خطاب به فرزندشان امام حسن(ع) دارند، فرموده اند:
«… واعلم یا بنی ان احب ما انت اخذ به الی من وصیتی تقوی الله …»(19).
از این سخن امام به خوبی می توان دریافت که وصیت و سفارش به تقوا، برای تمام افراد بشر در هر سن، مقام، مسؤولیت و.. که باشند، اهمیت این خصلت نیکو را می رساند. گاه در سخنان ایشان عبارتی توضیحی برای تقوا آمده است:
«… اوصیکم عباد الله بتقوی الله فان التقوی افضل کنز و احرز حرز و اعز فیه نجاه کل هارب ودرک کل طالب و ظفر کل غالب….»(20).
تقوا چنان اهمیت دارد که حضرت علی (ع) در لحظات پایانی عمر گهربارشان نیز چنین فرمودند:
«کان امیرالمؤمنین(ع) یقول عند الوفاه(تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان)(21) ثم کان یقول «لا اله الا الله» حتی توفی (ع).
دیگر ائمه (ع) نیز،هیچ گاه از دعوت به تقوا فروگذاری نکرده و بدان دعوت نموده اند:
«… عمرو بن سعید بن هلال التقفی عن ابی عبدالله (ع) قال : قلت له انی لا القاک الا فی السنین فاخبرنی بشیء اخذ بهفقال : اوصیک بتقوی الله والورع و الاجتهاد و اعلم انه لا ینفع اجتهاد لاورع فیه .(22)
نتیجه ی سخن این که به خاطر ضرورت و اهمیت تقوا مداری ،سفارش بی شائبه و بی دریغ ائمه اطهار(ع) بدان، درهر حال و به همه افراد بوده است .
تقوا؛بالاترین کرامت
یکی از ویژگی های تقوا که قرآن کریم بدان تصریح کرده، کرامت است 🙁 یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلنا کم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم ان الله علیم خبیر )(23).
در روایتی جابربن عبدالله انصاری از امام باقر(ع) و ایشان از رسول خدا(ص) نقل می کنند که فرمودند:
«حسب آدمی ،دین او و جوانمردی اش، اخلاق او وریشه اش، خرد اوست و خداوند فرمود:( ما شما را از مرد وزنی آفریدیم، وشما را ملت ملت وقبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایی متقابل حاصل کنید. درحقیقت ارجمند ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست ) سپس رسول خدا دو مرتبه خطاب به سلمان فرمودند: از میان این افراد(صحابه) هیچیک بر شما برتری ندارند؛ مگر به واسطه تقوای خداوند و تقوای توبرتقوای ایشان برتری دارد؛ لذا، تو از همه برتر هستی،»(24).
در جایی دیگر رسول خدا(ص) تقوا را کرامت دانسته اند و چنین فرموده اند:
«التقوی کرم[کریم] والحکمه لین[زین] والصبر خیر مرکب».(25).
حجال جمیل بن دراج واو از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمودند:
«….عن الحجال قال قلت لجمیل بن دراج قال رسول الله ص اذا اتاکم شریف قوم فاکرموه قال نعم قلت و ما الشریف من کان له مال قلت فما الحسیب قال الذی یفعل الافعال الحسنه بماله وغیرماله قلت فما الکرم ؟ قال التقوی . »(26).
در روایتی دیگر نیز رسول خدا(ص)حسب را تقوا ذکر کرده اند واین گونه می فرمایند:
«العلم خدین[خلیل] المومن و الحلم وزیره و العقل دلیله و الصبر امیرجنوده و الرفق والده و البراخوه و النسب آدم و الحسب التقوی و المروءه اصلاح المال».(27)
از روایت های فوق الذکر می توان چنین نتیجه گرفت که خوبی ها و فضایل همگی در یک دایره هستند وهمدیگر را پوشش می دهند. امیرمؤمنان حضرت علی (ع) نیز تقوا را کرامت و بزرگی نام نهاده اند:
«الحیاءزینه و التقوی کرم و خیرالمراکب مرکب الصبره» (28)در برتری تقوا همین بس که دوست داشتن افراد نیز به میزان آن باید باشد: «قال امیرالمومنین (ع) … احبب الاخوان علی قدر التقوی …» (29).
آنچه به تمام اعمال آدمی ارزش می دهد،تقوا است ؛ امام باقر(ع) از قول امام علی(ع) چنین فرمودند:«لا یقل عمل مع التقوی و کیف یقل ما یتقبل»(30).
ابوالعتاهیه نیز چه زیبا سروده است :
الا انما القوی هی البر و الکرم
وحبک للدنیا هو الفقر و العدم(31)
کوتاه سخن این که در قرآن و سنت ،والاتر ین ، بالاترین و گرانمایه ترین ملاک برتری وارجمندی، تقوا است .
تقوا ؛ بهترین پوشش
از دیدگاه قرآن کریم بهترین لباس و پوشش برای آدمی، پروا پیشگی است : ( یا بنی ادم فذ انزلنا علیکم لباسا یواری سوءا تکم و ریشا و لباس التقوی ذلک خیر ذلک من آیات الله لعلهم یذکرون)(32).در تفسیر این آیه چنین آمده است :« از آنجا که لباس تقوا در مقابل لباس جسمانی قرار گرفته ، منظور از آن همان «روح تقوا و پرهیزگاری» است که جان انسان را حفظ می کند ومعنی «حیا» و «عمل صالح» و امثال آن در جمع است. در پایان آیه می فرماید: این لباس هایی که خدابرای شما قرار داده اعم از لباس مادی و معنوی، لباس جسمانی و لباس تقوا، همگی از آیات و نشانه های خدا است تا بندگان متذکر نعمت های پروردگار شوند.»( 33) پرزینت ترین لباس، لباس اهل تقوا است . امام صادق (ع) می فرمایند:
«… ازین اللباس للمومن لباس التقوی وانعمه الایمان قال الله تعالی و لباس التقوی ذلک خیر»(34) دعای اهل بیت(ع) این بوده که خداوند ایشان را به زینت پرواپیشگان، بیاراید:«…. اللهم زینی بزینه اهل التقوی …»(35).
امام علی (ع) در کلامی خطاب به فرزندشان ابا عبدالله الحسین (ع) چنین فرمودند:
«… من تعری من لباس التقوی لم یستتر بشیء من اللباس …»
«… وهر که از لباس تقوا محروم باشد، هیچ لباس دیگری اورا نخواهد پوشاند…»
براساس آنچه از آیات و روایت ذکر شده می توان چنین نتیجه گرفت که بهترین لباس، لباس تقوا است.
تقوا؛محکم ترین عزت
طبق آیات قرآن کریم«عزت حقیقی ازآن خدا، رسولش(ع) و مؤمنین »(36) است و براستی که اینان متقیان حقیقی هستند ودرحقیقت می توان گفت که عزت و تقوا از آن معصومین(ع) و مؤمنین است و محکم ترین عزت از دیدگاه امام علی(ع) تقوا است. عبدالله بن میمون قداح از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمودند:
رسول خدا(ع) هنگام همراهی و وداع یاران چنین می فرمودند:
«استودع الله دینک و امانتک و خواتیم عملک ، و وجهک للخیر حیث ما توجهت ، و زودک التقوی و غفرلک الذنوب»(37) «دینت، امانتت و سرانجام کارت را به خداوند می سپارم واز آن رو که به سوی خیر روانه شدی از خداوند[می خواهم] تورادرخیر راهی سازد و تقوا را روزی ات سازد و گناهنانت را بیامرزد.»
تقوا جامع ودر بردارنده و مقدمه صفات و ویژگی های زیادی است : « السید بن الطاووس: وجدت فی کتاب… علیه مکتوب « سنن ادریس» و کان فیه: اعلموا و استیقنوا ان تقوی الله هی الحکمه الکبری والنعمه العظمی و السبب الداعی الی الخیر و الفاتح لابواب الخیر والفهم و العقل.» (38) «سید بن طاوس[می نویسد]: کتابی یافتم که بر آن نوشته شده بود: « سنن ادریس» ودرآن چنین بود: بدانید و یقین کنید که تقوای خداوند، بزرگ ترین حکمت و عظیم ترین نعمت است. همان وسیله ای است که به خوبی دعوت می کند ودرهای نیکی، فهم وخرد را می گشاید.
« لاشرف اعلی من الاسلام و لا عز اعز من التقوی و لا معقل احسن من الورع و لا شفیع انجح من التوبه » (39) «هیچ بزرگی و شرافتی بالاتر از اسلام نیست و هیچ ارجمندی ارجمند تر از پرهیزکاری نیست و هیچ پناهگاهی، نیکوتر از باز ایستادن از حرام و شبهه ها نیست وهیچ خواهشگری ، سودمندتر از توبه نیست. »
رسول خدا(ص) در کلامی خطاب به معاذ بن جبل چنین فرمودند:
«… واوثق العز التقوی ..» (40) «… محکم ترین عزت ،پروا پیشگی است …» تقوا نیکوترین نیکی ها است که آدمی را به بالاترین درجات می رساند:«عن علی(ع) علیکم بلزوم الدین و التقوی و الیقین فهن احسن الحسنات وبهن ینال [تنال] رفیع الدرجات»(41) بر شما باد به دینداری، پروا پیشگی و یقین،چه این ها نیکوترین نیکی هایند که آدمی به وسیله آن ها به بالاترین درجات می رسد».
کوتاه سخن این که محکم ترین عزت بنا به دیدگاه قرآن و سنت ائمه ی معصومین(ع) تقوا است .
تقوا ،والاترین فضیلت
طبق سنت ائمه ی معصومین(ع) تقوا بالاترین و والاترین فضیلت است . فردی از امام علی(ع) سؤال کرد که : چه عملی پرفضیلت ترین عمل است؟ حضرت پاسخ دادند: تقوا(42) . امام باقر(ع) نیز فرمودند:
«لا زاد افضل من التقوی ولا شیء احسن من الصمت و لا عدو اضر من الجهل و لا داء ادوی من الکذب»(43) «هیچ توشه ای ؛ والاتر از تقوا وهیچ چیز، بهتر از سکوت[معنادار] وهیچ دشمنی ،زیان رساننده تر از بی خردی و هیچ دردی، بدتر از دروغ نیست. »
با این وجود بی شک تقوا پیشگان، صاحب فضیلت هستند؛ امیرالمؤمنین علی(ع) چنین فرموده اند:
«…. فالمتقون فیها هم اهل الفضائل ..» ( 44) «…پرهیزگاران در این دنیا همان اهل فضلیت هایند….»
واز طرفی آنها،بهترین های اهل فضیلت هستند؛ زیرا تقوا، سرآمد اخلاق حسنه است : « التقی رئیس الاخلاق»(45) «تقوا و پرهیزگاری سرآمد اخلاق می باشد. »
اهل تقوا چنان در فضائل سرآمد هستند که خداوند باری تعالی ؛ اخلاق ایشان را ذکر و می ستاید:«الامام علی(ع) ذکرالله شیمه المتقین »؛ (46) «خداوند از منش پرهیزگاران[ به نیکی] یاد کرده است . » نیک ترین افراد، پرهیزگاران اند؛ امام علی(ع) فرمودند: « ابرکم اتقاکم» .( 47) طبق دیدگاه امیرالمومنین(ع) تقوا؛ نهایت زیرکی، (48) پربارترین زراعت،(49) چیزی که هیچ مثل و مانندی ندارد و در آن هیچ تخلفی نیست، معرفی شده است . (50) از منظرایشان تقوا،دوری گزیدن(51) و پرهیز نمودن از هر آن چیزی است که انسان را به گناه می کشاند.
شیعیان و مؤمنان حقیقی نیز کسانی هستند که متصف به صفت تقوا شده اند: « عن علی(ع) این الابصار اللامحه منار التقوی»(52) «کجایند دیدگان بینا و علامت راه پرهیزگاری . » بنایی که براساس تقوا فراهم آمده باشد؛ پرخیر و برکت است .در روایتی از امام صادق(ع) آمده است :
«سالته عن المسجد الذی اسس علی التقوی قال: مسجد قبا»(53) «از امام (ع) درباره مسجدی که براساس تقوا بنا نهاده شده است . پرسیدم ،پاسخ فرمودند: مسجد قبا است».
با توجه به آنچه ذکر شد می توان چنین استنباط کرد که تقوا، فضیلتی است که یک سلسله از صفات نیک و خیر را در پی دارد.
تقوا؛ بهترین توشه
طبق آیات قرآن کریم، تقوا بهترین توشه آخرت است : ( و تزودوا فان خیر الزاد التقوی )( 54).
برای خود توشه برگیرید که درحقیقت، بهترین توشه، پرهیزگاری است » از دیدگاه رسول خدا(ص) حامل وحی الهی،بهتری توشه ی دنیا تقوا است . ایشان فرمودند: « خیر الزاد التقوی»(55) «بهترین توشه پروا پیشگی است » .
رسول خدا(ص) زمانی که با مؤمنین وداع می نمودند چنین می فرمودند:
«زودکم الله التقوی و وجهکم الی کل خیر وقضی لکم کل حاجه وسلم لکم دینکم و دنیاکم و ردکم الی سالمین.»(56). « خداوند پروا پیشگی را توشه ی شما گرداند وبه سوی کارهای خیر شما را روانه کند وهمه حاجات شما را برآورده کند ودین و دنیای شما را به سلامت دارد و شما را نزد من سالم برگرداند.»
ائمه اطهار(ع) نیز به پیروی از رسول خدا(ص) چنین معتقد بوده اند ؛امام باقر(ع) می فرمایند:
«زمانی که امیرالمؤمنین علی(ع) در کوفه بودند، هرگاه نماز عشاء پایانی خود را به جا می آوردند، مردم رابه سه مرتبه صدا می زدند به طوری که تمام مردم داخل مسجد بشنوند و چنین می فرمودند: ««وانقلبوا بافضل ما بحضرتکم من الزاد و هو التقوی …» ( 57).«به وسیله برترین چیزی که نزد شما وجود دارد. یعنی تقوا،دگرگون گردید…» ایشان در جای دیگری چنین می فرمایند:« اوصیکم عبادلله بتقوی الله التی هی الزاد و بها المعاذ زاد مبلغ و معاذ منجح دعا الیها اسمع داع و وعاها خیر واع فاسمع داعیها و فاز واعیها » (58) «بندگان خدا! شما را به تقوا و پروای از خدا سفارش می کنم، که توشه ی سفر و پناهگاه است، توشه ای که به مقصد می رساند و پناهگاهی که از عذاب می رهاند، و شنونده ترین دعوت کنندگان به سوی آن فرا خوانده و بهترین پذیرندگان آن را پذیرفته ، پس دعوت کننده به تقوا آن رابه گوش مردمان رسانده و پذیرنده اش رستگار گشته » .
جان سخن این که بهترین توشه ی این دنیا برای مردمان در روز آخرت تقوای الهی است.
پی نوشت ها :
1.«پس پایداری کن آن گونه که فرمان می بایست برد.[هود/112].
2.موسوی خمینی،سید روح الله، شرح چهل حدیث(اربعین حدیث)، ص206.
3. «ازامام رضا (ع) شنیدم که چنین فرمودند: ایمان یک درجه بالاتر از اسلام و تقوی یک درجه بالاتر از ایمان و یقین یک درجه بالاتر از تقوا است و هیچ چیز کمتر از یقین در میان مردمان تقسیم نشده است . » [کلینی، محمد بن یعقوب ، الکافی، تصحیح علی اکبرغفاری، ج2،ص51ونیز ر.ک: ابن طاووس، علی بن موسی بن جعفر،التمحیص، ص63، حمیدی قمی ،عبدالله بن جعفر،قرب الاسناد، ص155].
4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه ، ج3،ص27.
5.خوش فکری.
6. طباطبایی ، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیرالقرآن ، ترجمه: سید محمد باقر موسوی همدانی، ج15،ص369.
7.«پس تا می توانید از خدا پروا بدارید و بشنوید و فرمان ببرید، ومالی برای خودتان[در راه خدا]انفاق کنید، و کسانی که از خست نفس خویش مصون مانند، آنان رستگارانند.»[التغابن/16].
8.«ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا آن گونه که حق پروا کردن از اوست، پروا کنید؛ واز دنیا نروید، مگر این که مسلمان باشید.»[آل عمران.102].
9. طریحی، فخراالدین، مجمع البحرین و مطلع النورین، ج4، ص537.
10. طباطبایی، سید محمد حسین،المیزان فی التفسیر القرآن ، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، ج1،ص421.
11. «… وما به کسانی که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و [نیز ] به شما سفارش کردیم که از خدا پروا کنید…» [النساء/131].
12.«درحقیقت مردم پرهیزگار درمیان باغ ها و نهرا، در قرارگاه صدق، نزد پادشاهی توانایند».[القمر/54-55].
13. الامام الصاق(ع) جعفر بن محمد، مصباح الشریعه، ص 163.
14.«…ای گروه مردمان! برشما باد تقوا پیشگی ! برشما باد تقوا پیشگی! …»[فتال نیشابوری، محمد بن حسن، روضه الواعظین، ج1، ص98].
15. «…. سفارش شما تقوا و پروا مداری است…»[صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین، عیون اخبار الرضا(ع) ،ج2،ص276].
16. «بدان که آدمیان هیچ پشتیبانی که بزرگ تر از پروا مداری باشد ندارند، تقوا سفارش ما خاندان رسول خدا»… [به شما انسانها]است….»[شهید ثانی، زین الدین بن علی بن احمد، کشف الریبه عن احکام العبیه، ص 95].
17. [سید رضی، ابوالحسن حسین بن محمد، نهج البلاغه ، ترجمه دکتر علی شیروانی، خطبه83].
18.«بندگان خدا! شما رابه تقوای الهی سفارش می کنیم که بهترین چیزی است که بندگان خدا یکدیگر را به آن سفارش می کردند، وبهترین عواقب امور در نزد خدا است . …» [ همان،خطبه 173].
19.«وپسرم ! بدان محبوب ترین چیزی که از این وصیت فرا می گیری، تقوای خداست…» [ همان، نامه31].
20. «…شما بندگان را به پروای الهی سفارش می کنم ، چه ؛ پروا بالاترین گنج ، بهترین محافظ، عزیزترین عزت ها است در سایه تقوا هر رمنده ای نجات می یابد وهر طالبی به خواسته اش می رسد وهر چیره ای به پیروزی دست می یابد…»[ طوسی، ابوجعفر محمد بن الحسن، الامالی، ص 184].
21.المائده/2.
22. «.. عمرو بن سعید بن هلال ثقفی از امام صادق(ع) نقل می کند که به ایشان عرضه داشتم: سال های طولانی شما را رویت نمی کنم مرا به مطلبی مطلع سازید تا آن را انجام دهم . امام (ع) در پاسخ فرمودند: شما را به پروای الهی ، خودداری وتلاش سفارش می کنم و بدان که تلاش و کوششی که پروا در آن نباشد هیچ سودی ندارد.» [کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج2،ص77].
23.الحجرات/13.
24. کلینی، محمد بن یعقوب، پیشین، ج 8، ص181.
25. «پروا ارجمند، حکمت نرم[ زینت] و صبر بهترین وسیله است . » [ ابن اشعث کوفی، محمد بن محمد، الجعفریات، ص 149].
26. «حجال از جمیل بن دراج واواز رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمودند: هرگاه بزرگ یک قوم نزد شما آمده، اورا گرامی بدارید . گفتم : شریف چه کسی است ؟ این مسأله را ازامام صادق(ع) پرسیدم ایشان فرمودند: کسی که مال داشته باشد. عرض کردم : حسب چیست؟ فرمودند: کسی که کارهای شایسته با مال و غیر مال خود انجام می دهد .عرض کردم : کرامت چیست؟ فرمودند: تقوا و پروا پیشگی.»[حر عاملی ، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ج12، ص100].
27.«علم دوست مومن، بردباری یارش، خرد راهنمای او، شکیبایی فرمانده سپاهیانش ، مدارا پدرش ، نیکی برادرش ، آدم نسبش ، تقوا حسبش و جوانمردی اصلاح مال او است . » [ حرانی، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، ص 46].
28. «حیاء زینت، پروا کرامت و بهترین وسیله، صبر است. » [ ابن ابی الحدید المعتزلی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج1،ص319].
29. «امیرمومنان علی(ع) فرمودند: برادران دینی ات را به اندازه پروا پیشگی آنان دوست بدار ..»[صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین، صفات الشیعه، ص304].
30. «هر کرداری که با تقوا همراه باشد اندک نیست و چگونه آنچه مورد قبل واقع شود اندک است..»[مفید، ابوعبدالله محمد به محمد بن النعمان البغدادی، الامالی، ص 194].
31. «هان! آگاه باشید که تقوا، نیکی و کرامت است و دوستی دنیا[ی مذموم]، فقر و ناداری است . » [ ابن ابی الحدید المعتزلی ، عبدالحمید، پیشین، ج3،ص337].
32. الاعراف/26. ترجمه : « ای فرزندان آدم ، در حقیقت ، ما برای شما لباسی فرو فرستادیم که عورت های شما را پوشیده می دارد. و[برای شما] زینتی است ، و[لی] بهترین جامعه، [لباس]تقواست . این از نشانه های [ قدرت] خداست ، باشد که متذکر شوند.»
33. مکارم شیرازی ، ناصر ، تفسیر نمونه ، ج6، ص133.
34.«زیباترین لباس برای مؤمن لباس تقوا و پربرکت ترین آن لباس ایمان است. خداوند بلند مرتبه فرموده اند : لباس تقوا بهترین لباس است . » [ الامام الصادق(ع) ، جعفر بن محمد، مصباح الشریعه، ص3].
35. حرانی ، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، ص88.
36.المنافقون/8وفاطر/10.
37. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ج11،ص407.
38. محمدی ری شهری ، محمد ،خردگرایی درقرآن و حدیث ،ترجمه: مهدی مهریزی، صص 108-109.
39. سید رضی، ابوالحسن حسین بن محمد، نهج البلاغه، ترجمه: دکترعلی شیروانی، حکمت37؛ ونیز ر. ک : کراجکی، ابوالفتح، کنزالفوائد، ج1،ص278؛ دیلمی، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین، ص186.
40. دیلمی، ابومحمد حسن بن محمد، ج1، ص73.
41. آمدی، عبدالواحد التمیمی ، غررالحکم ودررالکلم، ص85.
42. «… قال فای عمل افضل؟ قال : التقوی..» ر ک : صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین بن بابویه القمی، معانی الخبار،ص 198؛ همو، من لا یحضره الفقیه، ج4،ص381.
43. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، ج2،ص185؛ و نیز ر .ک : حلی، رضی الدین علی بن یوسف، العداد القویه، ص152.
44. سید رضی ، ابوالحسن حسین بن محمد، نهج البلاغه، ترجمه دکترعلی شیروانی، خطبه193.
45. همان، حکمت410.
46. محمدی ری شهری ، محمد، میزان الحکمه، ترجمه حمید رضا شیخی ، ج2، ص 965.
47. آمدی، عبدالواحد التمیمی، غررالحکم ودررالکلم، ص 269.
48. همان.
49. همان.
50. همان .
51. همان.
52.همان، ص60.
53. کلینی ، محمد بن یعقوب ، الکافی، ج3، ص296.
54.بقره/197.
55. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، ج15،ص341.
56. برقی، احمد بن محمد بن خالد، ج2، ص354؛ ونیز ر ک : ابن ابی فراس ، ورام، مجموعه ورام، ج2، ص 6.
57. فتال نیشابوری ، محمد بن حسن، روضه الواعظین، ج2، ص445.
58. سید رضی، ابوالحسن حسین بن محمد، نهج البلاغه، ترجمه:دکترعلی شیروانی، خطبه ی 116.
منبع:نشریه اخلاق،شماره 15
ادامه دارد…