نویسنده: مریم شکریان (کارشناس ارشد فلسفه)
بسمه تعالی
چکیده:
نوشته حاضر مروری است بر مهم ترین مباحث تربیتی در اسلام یعنی اعتدال که تلاش شده است بر اساس آموزش های قرآن کریم و نهج البلاغه و برگرفته از تعلیمات مدرسه پیامبر اکرم (ص) و اوصیای آن حضرت باشد. این مقاله در چند بخش تنظیم شده است که موضوعاتی به هم پیوسته و دارای یک جهت گیری اند. در بخش نخست ابتدا معنا و مفهوم اعتدال از دیدگاه اخوان الصفا و جاحظ دو تن از دانشمندان مسلمان بیان شده و سپس نقش تربیتی اعتدال در قران و نهج البلاغه بیان شده است و سپس آیات مربوط به اعتدال در کلیه ی امور از جمله خوردن و آشامیدن، عبادت، دوستی و دشمنی، روابط اجتماعی، بیم و امید، شهوات، آثار و نتایج عدم رعایت اعتدال در ارائه گردیده است.
و در پایان نتیجه رعایت اعتدال در جامعه و این که اگر اعتدال رعایت شود نه تنها فرصت های برابر را برای همه به وجود می آورد بلکه هر نوع تبعیض و اندیشه طبقاتی را از بین می برد و جامعه ای مؤمن و متقی، آگاه و کوشا به وجود می آید.
کلید واژه:
اعتدال، اجتماع، تربیت، قرآن، نهج البلاغه، اقتصاد.
مقدمه
هر حرکت و فعل تربیتی باید بر اعتدال استوار باشد و از حد وسط بیرون نرود و به افراط و تفریط کشیده نشود تا حرکت و فعلی مطلوب باشد.
آیین تربیتی دین به اعتدال در هر امری فرا می خواند و مجموعه قوانین و مقررات و آداب دینی به گونه ای است که انسان متعادل تربیت شوند. خدای متعال امت اسلامی را امتی متعادل و با هویّت معرفی می کند و نمونه ای را که این امت باید خود را با او تطبیق دهد و در پی او رود، پیامبر اکرم (ص) معرفی می نماید.
(وَ کَدلکَ جَعَلناکُمْ اُمَهً وَسطاً لِتَکُونُوا شُهَداء عَلَی النّاسِ وَ یَکُونَ الرَّسُولَ عَلَیکُمْ الشَهیداً) (بقره – آیه 143)
امت میانه یعنی امتی که در هیچ امری از امور، خواه نظری و خواه عملی، افراط و تفریط نمی کند و همه برنامه هایش در حدّ اعتدال است.
عدالت و برابری که در قرآن به قسط تعبیر شده است از جمله اهداف تربیت اسلامی است. قرآن به پیامبر (ص) خطاب می کند و می گوید:
(قُلْ اَمَرَ رَبّی بِالقِسط) (اعراف – آیه 29)
بگو که پروردگار من امر به عدالت کرده است. به مومنین دستور داده است که:
(یا اَیُّهَا الذَّینَ آمنَوُا کُونُوا قَوامینَ بِالقسطِ شُهداءَ لله) ( نساء – آیه 135)
ای کسانی که ایمان آورده اید در بپا داشتن و اقامه عدالت و برابری بکوشید و گواه و شاهدی بر خدا باشید و همان گونه که خدا عادل است شما هم با اجرای عدالت شاهد و گواهی بر او باشید. در اسلام رعایت عدالت و اقامه قسط با احسان و نیکی توأم است.
(انَّ الله یامرُ بالعدل و الاحسان و ایتاء ذِی القُربی) (نحل – آیه 90)
خداوند به عدل و نیکی کردن و بخشش و خویشاوندان امر می کند. قرآن مردم را به تعاون و همکاری در کار خیر و داشتن تقوی دعوت می کند و می گوید:
(وَ لا تَعاوَنُوا عَلی الاِثمِ وَ العُدوان) (مائده – آیه 2)
و در گناه و ستم همکاری نکنید حتی فساد فرعون را در این می داند که:
(انَّ فرعونَ علَا فِی الاَرض وَ جَعَلَ اَهْلَها شیعا یَستَضعفُ طائفهً منهُم یُذَبِّحُ اَبنَاءَهُم وَ یَستَحیی نِساءَهُم) (اسراء – آیه 110)
همانا فرعون در سرزمین خود، برتری طلبی می کرد و مردم زیر دست خود را دچار تفرقه و اختلاف نمود و گروه گروه کرد. بطوری که گروهی را به استضعاف کشید و آنان را ضعیف و زبون گردانید. پسران آنان را کشت و زنان را زنده نگه داشت. اختلاف، بی عدالتی و برتری طلبی، جامعه زمان فرعون را به تباهی کشاند.
اسلام با دعوت به اتحاد و اتفاق و تشکیل یک اجتماع اسلامی بر مبنای وحدت و بهم پیوستگی آنان را به یک زندگی شرفتمندانه فرا می خواند. هدف تربیت در اسلام این است که روح تبعیض و نابرابی از بین برود و مردم به وحدت واقعی برسند. حتی فلسفه عبادات جمعی از قبیل نماز جماعت، نماز جمعه و حج برای ایجاد روح برادری است.
همانگونه که پرداخت صدقات و زکوه و جلوگیری از ربا و رشوه و اختلاس برای ایجاد روح برابری است.
معنا و مفهوم اعتدال:
اعتدال واژه آشنا و اصطلاحی کلیدی در متون اخلاقی گذشتگان است. انسان در میان دو قطب افراط و تفریط در رفتار و سلوک و ملکات نفسانی، در صورتی به الگوی صحیح روحی و رفتاری دست می یابد که اعتدال پیشه کند. تصویری که اخوان از اعتدال ارائه می دهند، حکایتگر نبردی میان عقل و طبیعت است، به این معنی که دوری از مقتضیای طبیعت و تقرّب به لوازم عقل را اعتدال می دانند و می گویند. قوای نفس انسانی، آن گاه که اعتدال یابد و از جانب طبیعت به سوی عقل میل کند، چون ملائکه می شود و کردارش شبیه کردار ایشان می گردد و پس از جدایی نفس از بدن به سوی آنان می رود، و آن گاه که از جانب عقل به سوی طبیعت تمایل یابد. چون شیاطین می گردد و در حزب ابلیس لعین می شود و افعالش همانند افعال شیاطین می گردد و به هنگام مفارقت از جسم با ایشان همراه می شود.
در جای دیگر از رسائل بر اعتدال در شخصیت و رفتار تأکید می کنند و برادران خود را به جلب اعضایی جدید با ویژگی اعتدال دعوت می کنند و تصریح می کنند که در عضوگیری، احوال افراد به دقت بررسی می شود و مذهب و اعتقاد آن ها را بشناسند، تا اگر شایسته صداقت و اُخوت بودند، آن گاه به جلسات اخوان راه یابند. زیرا انسان ها و اقوام دارای طبایع متفاوت هستند و برخی از حال اعتدال خارجند. پس باید از میانه افراد آنانی را که خیر، شکور، امین، حلیم، سخی، شجاع ودود، عفیف، صبور، قنوع، لطیف، و موافقند برگزید.
در خصوص ریشه های اخلاق ناپسند، اخوان بر این باورند که هرگاه آن داشته از صفات نفسانی همچون کبر، حرص و حسد که در سرشت انسان وجود دارند، در موقع خویش به انداز و آنگونه که شایسته است بروز کنند، نه تنها مذموم نیستند، بلکه معدومند. این سخن نیز ناشی از جایگاهی است که اعتدال در نظام فلسفی اخوان دارد. (دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، 1377، ص 211)
از نکاتی که جاحظ به آن توصیه کرده مسأله مراعات اعتدال و میانه روی در صفات و افعال است به نظر وی، مقصود از اعتدال، امری کمّی و مقداری نیست، چنان که در خلقت انسان، ملاک اعتدال کمّیت نیست بلکه مراد آن است که ترکیب او به گونه ای باشد که اجزاء همگی با یکدیگر تناسب داشته باشند و جزئی از آن موجب از دست دادن جزء دیگر نشود، مانند درشتی چشم که با بینی مناسب نیست و نیز پهنای زیاد پیشانی، که با کوچک کردن بقیه بخش های صورت تناسبی ندارد. بنابراین اعتدال در صفت نیز به معنای در حد وسط بودن است و هر گونه افراط یا تفریط، به از بین رفتن اعتدال می انجامد. (رسائل، ج 1، ص 76)
حکما اساس اخلاق را در اعتدال در خوی ها و صفات می دانند و برای نجات و رستگاری انسان و رساندن او به سعادت، راه اعتدال را توصیه می کنند. ملا مهدی نراقی در این باره می نویسد:
«بر هر خردمندی واجب است که در اکتساب فضایل اخلاقی که حدّ وسط و اعتدال در خوی ها و صفات است و از جانب شریعت مقدس اسلام به ما رسیده است کوشا باشد و از رذایل که افراط و تفریط است اجتناب کند، و اگر در این راه کوتاهی و تفسیر کند، هلاکت و شقاوت ابدی گریبانگیرش شود. (نراقی، 1405، ص 41)
تربیت فطری، تربیتی معتدل است و جز براساس برنامه ای معتدل نمی توان راه تربیت حقیقی را هموار کرد و استعدادهای ایشان را در جهت کمال مطلق شکوفا نمود. تربیت خردمندانه تربیتی است مبتنی بر حفظ اعتدال در همه امور و پرهیز از افراط در همه شئون، اقتضای خردورزی اعتدال و اقتضای نادانی افراط و تفریط است. چنان که امیرالمؤمنین علی (ع) فرموده است: «لا تَری الجاهِل اِلّا مُفرِطا اوْ مُفرطاً» نادان را نبینی جز کاری را از اندازه فراتر کشاند، و یا بدانجا که باید نرساند. البته اندازه شناختن و اندازه نگه داشتن در تربیت امری دشوار است و جز یا خردورزی در تربیت نمی توان اندازه ها را دریافت و آن ها را پاس داشت و به تربیتی فطری اهتمام گذاشت.
امیرالمؤمنین (ع) در حکمتی والا فرموده است: به رگ های دل این آدمی گوشتپاره ای آویزان است که شگفت تر چیزی که در اوست آن است. آن دل است که دل را مادّه ها بود از حکمت و ضدهایی مخالف آن، پس اگر در دل امیدی پدید آید، طمع آن را خوار گرداند، و اگر طمع بر آن هجوم آرد، حرص آن را تباه سازد، اگر نومیدی بر آن دست یابد، دریغ آن را بکشد، و اگر خشمش بگیرید، برآشوبد و آرام نپذیرد، اگر سعادت خرسندی اش نصیب شود، عنان خویشتنداری از دست بدهد و اگر ترس به ناگاه او را فراگیرد، پرهیزیدن او را مشغول گرداند، و اگر گشایشی در کارش پدید آید، غفلت او را برباید، اگر مالی به دست آورد. توانگری وی را به سرکشی وا دارد، و اگر مصیبتی بدو رسد، ناشکیبایی رسوایش کند، و اگر به درویشی گرفتار شود، به بلا دچار شود، و اگر گرسنگی بی طاقتش گرداند، ناتوانی وی را از پای بنشاند، و اگر پر سیر گردد، پری شکم زیانش رساند. پس هر تقصیر، آن را زیان است. و گذراندن از هر حد موجب تباهی انسان می گردد. بهترین نظام تربیتی، نظامی است معتدل که در آن نه امید بیش از اندازه، نه بیم بیش از اندازه حاکم باشد چنان که از امیرالمؤمنین (ع) روایت شده است که فرمود:
« خَیرُ الاَعمالِ اِعتدالِ الرَّجاءِ وَ الخَوفِ» (نهج البلاغه، حکمت 70)
بهترین کارها اعتدال امید و بیم است. (غررالحکم، ج 1، ص 355). ساختار تربیتی اسلام ساختار
معتدل است و مردمان را در بستر اعتدال هدایت می کند و به سوی مقاصد تربیتی سیر می دهد. امام علی (ع) در نخستین خطبه حکومتی خود بدین حقیقت اشاره کرده و فرموده است:
«الیمین و الشّمال مَضَلَّهُ، و الطریقُ الوسطی هیِ الجادَّهُ، علیها باقی الکتاب و آثار النبوَّهِ، و منها منفَذٌ السُّنه، و الیها مَصیرُ العاقبهِ) (نهج البلاغه، کلام 16)
چپ و راست کمینگاه گمراهی است، وراء میانه، راه راست الهی است، کتاب خدا و آیین رسول آن را گواه است و سنت را گذرگاه است و بازگشت بدان جایگاه است. امیرالمؤمنان علی (ع) در توصیف اهل تقوی و سیرت پروا پیشگان که به تربیت کمال دست یافته اند چنین فرموده است:
«فَالمُتَّقونَ فیها هُمْ اَهلُ الفَضائِلِ، مَنطُقُهم الصَّوابَ وَ مَلْبَسُهُم الاقتصادُ و مَشیهُم التَّواضُعُ».
پس پرهیزکاران در این جهان صاحبان فضیلتند. گفتارشان صواب و پوششان میانه روی و رفتارشان فروتنی است. (نهج البلاغه، خطبه 193)
اعتدال در خوردن و آشامیدن:
از آن جا که انسان همواره در معرض خطر افراط یا تفریط است، شاخص اعتدال در تربیت اسلامی، اهمیت فراوان دارد. امت های پیشین یا به افراط در آخرت گرایی یا به تفریط در توجه به مواهب طبیعی گرفتار می شدند در تفسیر آیه «صِراطَ الذَّینَ اَنْعَمْتَ عَلَیهم غَیرالمَغضُوبِ عَلَیهِم وَ لا الضالین» (حمد – آیه 9 – 6) در روایات، مغضوب علیهم تطبیق بر یهود شده و ضالین تطبیق بر نصاری گردیده است. (طالقانی، پرتوی از قرآن، ج 1، ص 27)
امت خاتم پیامبران به عنوان «امت وسط» معرفی شده که در توجه به ابعاد و جنبه های مختلف زندگی خود و در التزام به شاخص ها و ملاک های تربیت اسلامی، جانب اعتدال را رعایت کرده است و از افراط و تفریط در امان می ماند.
(و کذلک جعلناکم امهً وسطاً لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیداً) (بقره، آیه 143)
در قرآن کریم به عنوان نمونه، بر رعایت اعتدال در انفاق با رعایت اعتدال در مصارف مادی خوردن و آشامیدن تصریح شده است چنان که قرآن کریم می فرماید:
(وَ الذَّینَ اِذا اَنْفَقُوا لَمْ یَسْرفوا و لَمْ یَقتَرِوا وَ کانَ بَینَ ذَلک قَواما) (فرقان، آیه 67)
و آنان که چون انفاق کنند نه فزون روند و نه سخت گیرند و میان این دو راه استواری است.
و یا در جای دیگر می فرماید:
(وَ کُلوا و َ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا) (اعراف، آیه 3)
بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید.
اعتدال در عبادت
در قرآن کریم آیاتی متعدد درباره اعتدال وارد شده است و جهت گیری تربیتی این کتاب الهی بر این است که انسانی تربیت کند که در همه امور فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، نظامی، اقتصادی، و جز این ها متعادل باشد، انسانی که مشی و راه و رسمی متعادل داشته باشد چنان که از زبان «لقمان حکیم» به فرزندش آمده است:
(وَ اقْصِدْ فِی مَشْیِکَ) (لقمان: آیه 19)
در رفتارت میانه رو باش.
انسان عاقل انسانی متعادل است و به هیچ وجه از مرزهای اعتدال خارج نمی شود و گام در مسیر افراط و تفریط نمی گذارد. به بیان امیرالمؤمنان (ع) انسان جاهل است که جز راه افراط و تفریط سیر نمی کند، چنان که فرموده است: «لا تَری الجاهِلَ اِلّا مُفْرطاً اَوْ مُفْرطاً» (نهج البلاغه، حکمت 7) جاهل را نمی بینی مگر این که یا افراط می کند یا تفریط.
راه تربیت درست که آدمی را به صراط مستقیم سعادت می رساند راهی متعادل است، چنانکه مربیان الهی مُتربیان خود را در همه وجوه بدان دعوت می کردند. امام باقر (ع) فرزند خود، حضرت امام صادق (ع) را به اعتدال فرا خوانده و فرموده است:
«یا بُنَیَّ علیکَ بالحسنهِ بینَ السَّیئینُ تَمْحُوهُما» فرزندم، بر تو باد که مراقب باشی به نیکویی اعتدال میان دو بدی افراط و تفریط که بدی ها را از بین می برد. حضرت امام صادق (ع) گوید که از آن حضرت پرسیدم که این امر چگونه است و امام باقر (ع) فرمود:
«مثلُ قولِ الله: (وَ لا تَجْهَر بِصلاتِکَ وَ لا تُخْافِتْ بِها) لا تَجْهَر بِصلاتِکَ سَیّئهَ وَ لا تُخافِتْ بها سَیّئهً. (و ابتغ بین ذلک سبیلاً)) (اسراء، 110)
حسنهً. و مثلَ قوله: (و لا تعجلَ یدکَ مغلولَهً الی عُنْقُکَ وَ لاَ تَبْسُطهَا کَلَّ البسط) (اسراء، آیه 29)
و مثلُ قوله: (و الذینَ اذا انفقوا لَمْ یسرِفوا و لَمْ یقتَرَوا) (فرقان، آیه 67)
(فأسرَوا سَیّئهً و اقتروا سَیّئهً و کانَ بینَ ذلکَ قواماً، حسنهً، فعلیک بالحسنه َ بینَ السَّیئَتین) (تفسیرالعیاشی، ج 2، ص 329)
مانند این سخن خداوند: نماز خویش به آواز بلند مخوان و آن را آهسته هم مخوان» بلکه میان این دو راهی معتدل برگزین که همان نیکویی است و مانند این سخن خداوند: «هرگز دستت را به گردنت مبند و آن را یکسره مگشای» و مانند این سخن «و آنان که چون هزینه کنند نه اسراف کنند و نه ننگ گیرند» که اسراف کردن و تنگ گرفتن همان بدی است و میان این دو به راه اعتدال باشید. همان نیکویی است پس بر تو باد به نیکویی میان این دو بدی.
امام باقر (ع) براساس آموزش های قرآن کریم راه اعتدال را این گونه نشان می دهد. به عنوان نمونه آیاتی را ذکر می کند و هرگونه افراط و تفریط را نفی می نماید. در نخستین آیه ی مورد استفاده امام (ع) خدای سبحان به اعتدال در دینداری فرمان می دهد:
(و لاتجهَر بِصلاتِکَ و لاتُخافِت بها) (اسراء، آیه 110)
با توجه به سیاق این آیه و روایاتی که از ائمه (ع) در معنای آن وارد شده است. (تفسیرالعیاشی، ج 2، ص 318). و نیز شأن نزول آن بیانگر اعتدال در عبادت و دین داری و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط در این امور است. و بیان «وابتغ بین ذلک سبیلاً» باید دستوری کلی برای همه اعمال و رفتار و تمام برنامه های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی قرار گیرد. در دو آیه بعدی مورد استفاده امام باقر (ع) خداوند به اعتدال در انفاق به طور کلی اعتدال در امور اقتصادی فرمان می دهد. (تفسیر نمونه، ج 12، ص 327).
اعتدال در دوستی و دشمنی
پیشوایان دین در همه امور توصیه به اعتدال کرده اند تا پیروان آنان نسبت به این امر خطیر حساسیت لازم را پیدا کنند و در هیچ امری پا را فراتر از اعتدال نگذارند. از جمله توصیه های آنان، توصیه به اعتدال در دوستی و دشمنی است، چنان که در حدیثی که هم از پیامبر اکرم (ص) و هم از امیرمؤمنان (ع) روایت شده است بر این امر تأکید کره اند:) «اَحْبِبْ حَبیبکَ هوناً ما عَسی اَنْ یَکُونَ بَغیضِکَ یَوماً ما، وَاْبغِضْ بِغَضیِکَ هَوْناَ ما عَسی اَنْ یَکُونَ حَبیبکَ یوماً مَا).
دوست خود را دوست بدار از سر اعتدال، شاید روزی از روزها دشمنت شود، و دشمنت را دشمن بدار از روی میانه روی، شاید روزی از روزها دوستت گردد. انسان عاقل، چه در دوستی و چه در دشمنی، مال اندیش است و از خواهش نفس پیروی نمی کند و از اعتدال مرزها بیرون نمی رود پیروی از خواهش نفس و تابع احساسات شدن آدمی را به افراط و تفریط می کشد.
بسیاری از جوانان در دوستی و دشمنی اهل افراط و تفریطند. هنگامی که با کسی دوست میشوند آن قدراحساس صمیمیت و محرم بودن می کنند که به دوست خود بی حساب اطمینان می کنند و همه اسرار زندگی خویش را با وی در میان می گذارند، غافل از این که پیوند دوستی و رفاقت همیشه و در هر اوضاع و احوالی محکم و پایدار نمی ماند. ممکن است پیشامدها و حوادث، رشته رفاقت و دوستی را پاره کند و آن دوستی به دشمنی مُبدل شود. بنابراین لازم است رفقای یکدل در دوران رفاقت و دوستی همراه از افراط بپرهیزند و در حدود عقل با یکدیگر یگانه و همراز باشند. (شکوهی یکتا، 1363، ص 126).
امام صادق (ع) در این باره اصحاب خود را نصیحت کرده است: «وَ لا تُطلِع صَدیقِکَ مِنْ سرّکِ الّا مالَوا اَطَلْعُ علیه عَدوّکَ لَمْ یَضُّرْکَ فَانَّ الصّدیقَ رُبَّما کانَ عدوّکَ (وسائل الشیعه، ج 8، ص 502).
دوست خود را از اسرارت آگاه مکن، مگر آن سرّی که اگر فرضاً دشمنت بداند به تو زیان نمی رسد، زیرا دوست کنونی ممکن است روزی دشمن تو گردد.
اعتدال در روابط اجتماعی
زندگی اجتماعی زمانی به درستی سامان می یابد که بر روابطی معتدل استوار باشد زیرا هرگونه افراط و تفریط در روابط اجتماعی سبب تزلزل فرد و جامعه و سیر آن ها به سوی تباهی می شود. انسان خردمند و زیرک در اداره امور، در مدیریت، در رهبری و به طور کلی در هر ارتباط اجتماعی رفتاری متعال دارد و دیگران را براساس اعتدال حرکت می دهد. امیرمؤمنان علی (ع) فرموده است: «الفقیهُ کلُّ الفقیهِ مَن لم یُقنَطّ النّاسَ مِنْ رَحْمَهِ الله، و لَمْ یُؤیسِهُم مِنْ رَوحِ الله، وَ لَمْ یؤمنهُمْ مِنْ مَکرِ الله.» (نهج البلاغه، حکمت 90). دانای فهمیده و زیرک کسی است که مردم را از آمرزش خدا مأیوس نسازد، او از مهربانی او نومیدشان نکند و از عذاب ناگهانی وی ایمنشان ندارد.
اعتدال در بیم و امید
امید بیش از اندازه فرد را گستاخ، و بیم بیش از اندازه فرد را متوقف می سازد، پس مربی باید در هر فعل تربیتی بر مدار اعتدال سیر کند و مترّبی را در اعتدال بیم و امید سیر دهد. از امام صادق (ع) روایت شده است که گفت: پدرم (ع) می فرمود:
انّهُ لَیسَ مِنْ عبدٍ مؤمنٍ الّا وَ فی قلبِهِ نُوران. نُورُ خِیفهٍ و نُورُ رَجاءٍ، لَوْوُزنَ هَذا لَمْ یَزِد عَلی هَذا وَ لَوْ وُزِنَ هَذا لَمْ یَزدْ عَلی هذا. (الکافی، ج 1، ص 67).
هیچ بنده مومنی نیست مگر آن که در دلش دو نور است. نور بیم و نور امید که اگر این وزن شود، از آن بیشتر نباشد و اگر آن وزن شود، از این بیش تر نباشد.
بهترین زمینه برای رشد و تعالی اعتدال بیم و امید است چنان که در خبری از امیرمؤمنان (ع) آمده است. «خیرُ الاعمالِ اِعتدالِ الرَّجاءِ و الخوفِ» غررالحکم، جض، ص 355.
بهترین کارها اعتدال بیم و امید است.
خدای تبارک و تعالی آدمیان را در چنین زمینه ای به سوی کمال سیر می دهد، چنان که در کتاب الهی کنار آیات عذاب الیم آیات تشویق و امید قرار دارد. و شأن فرستاده گرامی اش بشارت و انذار است.
(انّا اَرْسَلناکَ بِالحَقِ بَشیرِاً و نذیراً) (بقره، آیه 119)
ما تو را به راستی نوید رسان و بیم دهنده فرستادیم.
(وَ مَا اَرْسَلناکَ اِلّا مبشَراً و نذیراً) (فرقان، آیه 56).
و ما تو را جز مژده دهنده و بیم دهنده نفرستادیم.
(نبیَّ عِبادی اِنّی اَنَا الغَفُور الرَّحیمُ و انَّ عَذابی هوَ العَذابُ الاَلیم) (حجر، آیه 50 – 49).
به بندگان من خبرده که منم آمرزنده مهربان، و این که عذاب من عذابی است دردناک.
اعتدال بهترین راه تربیت
راه و رسم اعتدال کوتاه ترین و استوارترین راه تربیت است، راهی که کتاب خدا و آیین پیامبر اکرم (ص) بر آن بنا شده است امام علی (ع) دراین باره فرموده است:
«اَلیمینُ وَ الشِمالُ مُضِلَّهٌ و الطَّریقُ الوُسطی هیَ الجادَّهُ علیها باقی الکتابِ و آثارُ النُبوهِ وَ مِنُها مَنفَذُ السُّنَّهَ و اِلَیها مصیرُ العاقبهِ.» (نهج البلاغه، خطبه 16).
انحراف به راست و چپ گمراهی است و راه مستقیم و میانه جاده وسیع حق است کتاب خدا و آیین رسول همین را توصیه می کند، و سنّت پیامبر نیز به همین راه اشاره می کند و سرانجام همین جاده ترازوی کردار همگان است و راه همه بدان منتهی می شود.
سلامت فرد و جامعه در گرو تربیتی متعادل است، زیرا هر گونه انحراف از اعتدال و افراط و تفریط در صفات و اعمال و رفتار، انحراف از حق است. پیشوای موحدّان علی (ع) فرموده است: «مَنْ اَرادَ الَسلامَهَ فَعَلیهِ بِالقَصد» (شرح غررالحکم، ج 5، ص 266).
هر که خواهان سلامت است، پس باید میانه روی پیشه کند.
آفرینش انسان به گونه ای است که هرگونه بیرون شدن از مرزهای اعتدال او را آسیب می رساند و از نظر تربیتی دچار توقف یا گستاخی می سازد. به بیان امیرالمؤمنان (ع) «فَکُلُّ تَقْصِیر به مُضِرٌّ وَ کُلُّ اِفراطٍ لَهُ مُفْسَدَهٌ» هر کمبود آن را زیان است و هر زیادی آن را تباهی است.
بنابراین باید در همه وجوه فردی و اجتماعی راه اعتدال را سامان داد تا بتوان مردمان را به سوی اخلاق و رفتاری نیک و درست سیر داد. علی (ع) فرموده است:
«عَلیکَ بِالقَصدِفَاَنَّهُ اَعْونُ شَیءٍ عَلی حُسنِ العَیشِ» (تهذیب اخلاق و تطهیر الاعراق، ص 45) بر تو باد به میانه روی در امور زیرا میانه روی یاری کننده ترین چیز برای خوب زندگی کردن است.
حکما اساس اخلاق را در اعتدال در خوی ها و صفات می دانند و برای نجات و رستگاری انسان و رساندن او به سعادت، راه اعتدال را توصیه می کنند. علم اخلاق اسلامی، ص 410، ملا مهدی نراقی در این باره می نویسد: «بر هر خردمندی واجب است که در اکتساب فضایل اخلاقی که حد وسط و اعتدال در خوی ها و صفات است و از جانب شریعت مقدس اسلام به ما رسیده است کوشا باشد و از رذایل که افراط و تفریط است اجتناب کند و اگر در این راه کوتاهی و تقصیر کند هلاکت و شقاوت ابدی گریبان گیرش شود.
همه اخلاق نیکو در میانه است
میانه چون صراط المستقیم است
که از افراط و تفریطش کرانه است
ز هر دو جانبش قعر جحیم است
گلشن راز، ص 61
اعتدال در امور ودوری از شهوت پرستی:
(وَ اَنْکِحُوا الایامیَ مِنْکُم وً الصَّالحینَ مِن عِبادِکُمْ وَ اِمائِکُمْ، اِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهُم الله مِنْ فَضلِهِ وَ اللهُ واسعٌ عَلیم).
(بی همسران خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید، اگر تنگدستند، خداوند آنان را از فضل خویش بی نیاز خواهد کرد و خدا گشایشگر داناست) (نور، آیه24 و 32)
ازدواج امری نیکوست، اما شهوت پرستی آن چنان مذموم است که روح و جسم انسان را تخریب می کند و از همین رو، قرآن کریم انسان را به ازدواج و اعتدال در امور تشویق می کند. (نساء، 3)
شایان ذکر است که قرآن کریم استفاده حلال، معتدل و معتدل از دنیا و نعمت های آن و نیز لذت بردن از همسر حلال را ممنوع نمی سازد، بلکه دلبستگی افراطی به این امور را ناپسند می شمرد. (بقره، آیه 201 و اعراف، آیه 31).
(اِعْدِلُوا هُوَ اَقْرَبُ لِلتقوی) (مائده، آیه 8).
عدالت کنید که آن به تقوا نزدیک تر است.
ستمکاری به خویشتن و دیگران نوعی بیماری است. قرآن کریم انسان ها را به دادگستری فرا می خواند. (مائده، آیه 8 و نساء، آیه 135 و انعام، آیه 152، و نحل، آیه 90)
و عدالت را به تقوی نزدیک تر داشته و به کرّات ستمکاران را سرزنش و تهدید می کند و راه توبه را به سوی آنان می گشاید، قرآن همچنین مردم را از تمایل به ستمکاران و تکیه بر آنان بر حذر می دارد. در اسلام عدالت شرط گواهی دادن امامت جماعت، رهبری امت و موارد دیگر است. (بقره، آیه 124، طلاق، آیه 2، نساء، آیه 3)
تا افراد جامعه اسلامی به سوی عدالت ورزی حرکت کنند و از ستمکاری فاصله گیرند. تا بدین رو جامعه ای سالم و عدالت محور داشته باشند و از سویی بهداشت روانی آن ها در اجتماع نیز تأمین گردد. (بهجب پور، 1384، ص 177).
آثار و نتایج عدم رعایت اعتدال
ارزش هر صفتی در میانه روی در آن است هرگونه افراط یا تفریط، موجب می شود عنوان ممدوح و پسندیده بودن از یک صفت سلب گردد، و عنوان نکوهیده و رذیله بر آن اطلاق شود. صفات نیکو تا زمانی آثار پسندیده به دنبال دارد و برای جامعه سودمند است، که از حد اعتدال خارج نشود. در غیر این صورت نتایج سوء و زیانباری بر آن مترتب خواهد گردید. از این رو افراط در بخشش، به تبذیر، زیاده روی در فروتنی، به ذلت و خواری، و افراط در بزرگ منشی، به کبر و خشم بر اطرافیان منجر می شود. (رسائل، ج 1، ص 84) در زمینه افعال نیز، شخص، باید اعتدال را نصب العین خویش قرار دهد، مثلاً در معاشرت با دوستان از افراط و تفریط بپرهیزد، زیرا زیاده روی در انس گرفتن و شوخی، از قدر و منزلت فرد نزد دوستانش می کاهد و حتی گاهی ملامت و دلسردی، جایگزین محبت و دوستی شده، باعث می شود شخص به دوستان بد گرفتار آید. در مقابل چنانچه در این امر سستی ورزد و به مدت طولانی از ملاقات و ارتباط با دیگران اجتناب کند، محبت و علاقه کاهش می یابد و شخص دوستان خود را از دست می دهد و آن ها را از اطراف خویش پراکنده می سازد.
آدمی باید در شوخی و مزاج نیز حد وسط را برگزیند و از افراط در شوخی بپرهیزد، زیرا افراط در آن، از ارزش شخصی می کاهد همچنین افراط در حزم و احتیاط، موجب می شود فرد به هیچ کس اعتماد نکند (اعرافی و همکاران، 1377، ص 39).
نتیجه:
به طور کلی، اعتدال و رعایت حد وسط، خصوصیت تربیتی امت اسلام به شما رفته است. به خصوص در نظام آموزش و پرورش، با توجه به دوره های مختلف سنی نوباوگان، نوجوانان و اقتضائات منطقه ای و فرهنگی و شرایط روحی و جسمی و جنسی آنان، طراحی ساز و کارهای تربیتی مناسب که بدون عدول از این شاخص ها، بتواند هدف های تربیتی اسلام را تحقق بخشند، امری خطیر و حساس است که تنها با نوعی اجتهاد تربیتی امکان پذیر است.
اصل اعتدال در جامعه نه تنها فرصتهای برابر را به وجود می آورد بلکه هر نوع تبعیض و اندیشه طبقاتی را از بین می برد. وقتی ایمان، تقوی، علم و مجاهدت در راه خدا معیار و ملاک ارزش و فضیلت باشد هر فردی برای کسب این فضایل تلاش می کند و جامعه ای مومن و متقی و آگاه و کوشا به وجودی می آید. و انشاء الله.
$ منابع و مآخذ:
1- قرآن کریم.
2- نهج البلاغه.
3- احمدی، سید احمد، (1384)، اصول و روش های تربیت در اسلام، دانشگاه اصفهان.
4- اعرافی، علیرضا، آراء دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، دفتر همکاری حوزه دانشگاه، سمت، قم.
5- بهجت پور، عبدالکریم و همکاران، (1384)، تفسیر موضوعی قرآن کریم، دفتر نشر معارف، قم، تفسیر نمونه، ج 12.
6- خوانساری، جمال الدین محمد، (1373)، شرح غررالحکم و دررالحکم، ج 3، دانشگاه تهران.
7- دلشاد تهرانی، مصطفی، (1383)، تفسیر موضوعی نهج البلاغه، دفتر نشریات معارف، قم.
8- دلشاد تهرانی، مصطفی، (1382)، سیری در تربیت اسلامی، دریا، تهران.
9- شبستری، محمود، (1361)، گلشن راز، به اهتمام صابر کرمانی، انتشارات طهوری، تهران.
10- شکریان، مریم، (1386)، فلسفه تعلیم و تربیت در قرآن کریم و نهج البلاغه، پایان نامه کارشناسی ارشد، اصفهان.
11- شکوهی، یکتا، محسن، (1363)، مبانی تعلیم و تربیت اسلامی، دفتر تحقیقات و برنامه ریزی درسی، قم.
12- طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، ج 1، شرکت های انتشارات بی تا، تهران.
13- مجله رشد معلم (1384)، آموزش قرآن، دوره سوم، شماره 2، تهران.
14- نراقی، مهدی، (1405)، جامع السعادات، علم اخلاق اسلامی، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، انتشارات حکمت.