نویسنده:حمیدرضا صداقت
در مقاله حاضر نویسنده یکی از آثار و کارکردهای تقوا را مورد بررسی قرار داده که همان مصونیت یابی در زمینه های روحی و روانی و کسب آرامش و رهایی از خود فراموشی و خدا فراموشی و خسران دنیوی و اخروی است . با هم آن را از نظر می گذرانیم.
شخص متقی، انسان کامل
تقوا و پرهیزگاری در فرهنگ قرآن و کاربردهای آن، حوزه گسترده ای را شامل می شود به گونه ای که می توان پای بندی به قوانین عقلانی و عقلایی و شرعی را از مصادیق عینی تقوا دانست. بنابراین پرهیزگاران در فرهنگ قرآنی کسانی هستند که در حوزه بینش و نگرش و کنش و واکنش، همواره پای بند قوانین و آموزه های وحیانی، فطری و عرفی هستند که خردمندان به حکم خردورزی بدان حکم کرده و به عنوان سنت ها، آداب و رسوم از نسلی به نسل دیگر منتقل می کنند.
می توان تقوا را به معنای عمل به اصول اخلاقی، حقوقی، شرعی، آداب و رسوم و هنجارهای پسندیده اجتماعی و عرفی و پرهیز از مخالفت با آن ها دانست؛ زیرا اصول اخلاقی که شامل اصول اخلاقی فردی و یا اجتماعی است، آن دسته از منش ها و کنش هایی است که شخص به عنوان فضیلت اخلاقی بدان پای بند است. بنابراین در منش خویش به گونه ای است که زیبایی ها و امور پسندیده را بروز و ظهور می دهد و اهل کرامت و شرافت و عزت است او در کنش های هنجاری خویش نیز از اصول اخلاقی و فضیلت های هنجاری پیروی می کند و از نظر روان شناسان اجتماعی برخوردار از شخصیت سالم می باشد. نسبت به حقوق اجتماعی و قوانین مدون عقلایی همانند اصول اخلاقی برخاسته از حکم عقل، واکنش مثبت و سازنده ای از خود بروز می دهد و احترام به قوانین و حقوق فردی و اجتماعی دیگران را سرلوحه عمل اجتماعی خویش قرار می دهد. از سوی دیگر نسبت به آداب و رسوم و سنت های عقلایی پای بندی کامل خویش را به اشکال مختلف نشان می دهد و برپایه عرف پسندیده ملت و جامعه عمل می کند. از این رو می توان گفت که شخص متقی در حوزه عمل شخصی انسانی کامل است که از هر نظر به بلوغ و کمال دست یافته و براساس فضیلت های اخلاقی عمل می کند و در کنش های اجتماعی نیز رفتار خویش را برپایه اصول اخلاق اجتماعی، مبانی حقوقی و بنیاد سنت های عقلایی و عرف پسندیده تنظیم می کند. این مفهومی است که می توان از کاربرد متقی و پرهیزگار در آیات قرآنی به دست داد. مفهومی که به یک معنا از محوریت بالایی برخوردار می باشد و از نظری در شبکه اصول بنیادین دین جای می گیرد. این گونه است که میان تقوا و انسان کامل ارتباط استوار و محکمی است و می توان هر یک را در معنا و مفهوم دیگری به کار برد. به این معنا که از نظر مفهومی هرچند به ظاهر دوگانه می نماید ولی مصداق بیرونی و خارجی آن امری یگانه است . در حقیقت با دو عنوان یک و مصداق بیرونی مورد نظر قرار می گیرد. از این رو می توان گفت که متقی در کابرد قرآنی به معنا و مفهوم انسان کامل است.
با این تفسیر و تعبیری که از مفهوم تقوا و پرهیزگاری ارائه شد می توان برای آن آثار و کارکردهای گوناگونی در حوزه های مختلف تبیین کرد که در اینجا فقط به کارکرد مصونیت یابی تقوا اشاره می شود. با این همه مصونیت یابی از راه تقوا نیز خود حوزه های چندی را شامل می شود که به برخی از آن ها به طور جداگانه در این جا اشاره می شود.
مصونیت یابی روحی و روانی
قرآن یکی از مهم ترین آثار تقوا را در حوزه روحی و روانی آدمی، مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. تبیین این گونه از آثار و کارکردها برای آن است تا شخص گرایش و انگیزه ای برای عمل به اصول تقوایی پیدا کند؛ زیرا یکی از راه های تشویق اشخاص به عمل به چیزی، تبیین و روشن سازی آثار و فواید و کارکردهایی است که آن چیز می تواند برای فرد و یا جمع داشته باشد. از این رو قرآن در بسیاری از موارد تنها به ذکر قوانین و احکام حقوقی و عبادی و جزایی (کیفری) بسنده نمی کند؛ بلکه ضمن بیان حکم و آموزه های دستوری به صورت امر و نهی، به آثار و فواید آن نیز اشاره می کند. بر این اساس کتاب ها و رساله های بسیاری به عنوان فلسفه احکام و قوانین نوشته شده که به آثار و علل و حکمت احکام و قوانین آسمانی و وحیانی می پردازد. از جمله معروف ترین و نامدارترین این نوشته ها می توان به کتاب علل الشرایع فقیه بلند آوازه صدوق اشاره کرد که در آن به علل، حکمت و فلسفه برخی از احکام شرعی بر پایه روایات و احادیث پرداخته است.
بشارتهای قرآن بیش از انذارهای آن
قرآن با تبیین کارکردها و آثار تقوا در حوزه های مختلف می کوشد تا مخاطب و مکلف را به پای بندی واقعی وادار نماید. هنگامی که پزشک، نسخه ای برای درمان می پیچد اگر شخص به فواید و آثار آن آگاه شود خود به عنوان مراقب خویش عمل می کند و همواره می کوشد تا به درستی نسخه را عمل کند و کوچک ترین تردیدی در عمل به آن نیابد و یا کوتاهی و تساهلی انجام ندهد.
آگاهی به آثار و فواید و حکمت هر چیزی عاملی مهم برای عمل دقیق به آن از سوی اشخاص است. در مسئله قوانین و مقررات جاری کشوری مانند وجوب عمل به بستن کمربند در هنگام رانندگی و یا توقف در پشت چراغ قرمز نیز همین مسئله مطرح می شود.
هنگامی که شخص از کارکردها و آثار چیزی آگاه می شود خود بدان پای بند می شود و دیگر نیازی به بهره گیری از احکام و قوانین بازدارنده و کیفری نیست. از این رو قرآن در بسیاری از موارد پس و یا پیش از بیان حکم و قانونی به فواید وآثار آن توجه می دهد. قوانین کیفری و بازدارنده آن نیز نسبت به مطالب تبیینی و توضیحی آن بسیار کم تر است. به این معنا که همواره بشارت و تشویق و پاداش در آموزه های قرآنی بیش تر از انذار و تنبیه و کیفر می باشد.
تقوا، عامل رهایی از دلهره
قرآن روشن می سازد که تقوا عاملی مهم برای مصونیت یابی انسان از ترس و دلهره است. انسان همواره در جست وجوی امری است که از آن به فضیلت سعادت و خوشبختی یاد می کند. سعادت به معنای آرامش روحی و روانی و امنیت اجتماعی و آسایش و رفاه مادی است. از این رو، سعادت و خوشبختی به عنوان دغدغه انسان مطرح است و حتی تشکیل اجتماع و پدیداری دولت ها برای دستیابی به این مهم می باشد.
انسان متقی که به قوانین و آموزه های عقلی و عقلایی و شرعی پای بند است، به نوعی آرامش روانی و روحی دست می یابد؛ زیرا می داند که هر چیزی در طول مشیت و اراده الهی تحقق می یابد و به توحید افعالی و توحید محض باورمند است؛ بنابراین تنها به وظیفه و تکلیف خود عمل کرده و از حق و حقوق خود و جامعه اش دفاع می کند. نتیجه این گونه بینش و نگرش به هستی و رخدادها و پدیده ها موجب می شود که نسبت به آینده خویش ترسی نداشته و خود و همه امور زندگی اش را به خداوند و حکمت و تدبیر او واگذار و تفویض می کند. چنان که نسبت به گذشته خویش نیز اندوه و غمی به دل راه ندهد؛ زیرا می داند هر چیزی که به او داده شده و یا گرفته شده به حکمت و تدبیر و علم و قدرت الهی بوده است.
تقوای کامل
خداوند در آیه35 سوره اعراف توضیح می دهد که تقوا از چنین کارکردی برخوردار می باشد. البته در این آیه واژه اصلح نیز به کار رفته است که با توجه به تفسیری که از تقوا شد این واژه در حقیقت تاکید بخشی از تقوای عملی است. به این معنا که شخص گمان نکند تنها تقوای بینشی و نگرشی برای دستیابی به آرامش روحی و روانی کفایت می کند، بلکه تقوای کامل نیاز است که قرآن از آن به حق تقاته تعبیر می کند.
حق تقوا آن است که شخص افزون بر بینش می بایست در عمل نیز کارهای صالح انجام دهد. بنابراین شخص متقی کامل که اعمال صالح انجام می دهد به آرامش دست یافته و از ترس از آینده و اندوه بر گذشته رهایی می یابد.
لازمه کسب آرامش
دلیل بر این تفسیر آن است که خداوند در آیه 67 و 68 سوره زخرف تنها به تقوا بسنده کرده و می فرماید: الاخلاء یومئذ بعضهم لبعض عدو الاالمتقین یا عباد لا خوف علیکم الیوم و لا انتم تحزنون، در این آیات آرامش روحی و روانی تنها به پرهیزگاران و متقین وعده داده شده است بدون آن که قید اعمال صالح در آن به کار رفته باشد. از این رو می توان گفت که تقوا در این آیه به همان معنای وسیع خویش به کار رفته و در آیه 35 سوره اعراف تنها از باب توضیح و تاکید و دفع توهمی قید اصلاح افزوده شده است تا گمان نشود که مفهوم تقوا در فرهنگ قرآنی تنها اختصاص به تقوای بینشی و نگرشی و یا اخلاق فردی دارد بلکه شامل اخلاق اجتماعی و رفتارها و هنجارهای پسندیده نیز می شود. به سخنی دیگر تا زمانی که شخص متقی بینش و نگرش درست خود را در عمل و زندگی بروز ندهد نمی توان آن را تقوای کامل دانست که نتیجه ای چون آرامش داشته باشد. کسانی که در جست وجوی آرامش هستند می بایست افزون بر تصحیح بینش و نگرش خود در عمل، رفتاری هنجاری و پسندیده داشته باشند.
نقش تقوای اجتماعی
نتیجه این گونه رفتار، ایمنی از توطئه دشمنان و دسیسه های آنان است. این گونه مصونیت یابی از دست دشمنان به حوزه امنیت اجتماعی و سیاسی بازمی گردد که یکی از مهمترین دغدغه بشر می باشد.
دشمنان هر جامعه ای می کوشند تا با اختلال در امنیت اجتماعی و سیاسی جامعه به اهداف خویش دست یابند. از این رو جامعه برای رسیدن به امنیت و آرامش جمعی می بایست راه تقوا را در پیش گیرد. از آنجایی که تقوا در مفهوم قرآنی مفهومی گسترده دارد، به خوبی می توان دریافت که چگونه تقوا می تواند امنیت اجتماعی جامعه را تضمین کند، زیرا جامعه متقی با عمل به قوانین و اعمال صالح، همبستگی و اتحاد خویش را افزایش می دهد و همدلی و همرنگی در میان آنان موجب می شود که جامعه از استحکام و استواری بالایی برخوردار گردد و از توطئه ها و دسیسه های دشمن در امنیت قرار گیرد و مصونیت یابد. (آل عمران آیه 120)
مصونیت از فراموشی
مصونیت از فراموشی به دو شکل خودفراموشی و خدافراموشی از دیگر آثار تقواست. تقوا که به معنای حضور دائم خداوند در همه عرصه های بینشی و نگرشی و کنشی است موجب می شود که شخص هیچگاه خدا را فراموش نکند و از فراموشی مصونیت یابد. (حشر آیه 18 و 19) از آنجایی که در فرهنگ قرآن ارتباط تنگاتنگی میان خودشناسی و خداشناسی وجود دارد، ذکر خدا به معنای خودیابی نفس است. از این رو قرآن بیان می داردکه شخصی که از خدا فراموشی مصونیت می یابد از خودفراموشی نیز مصون می شود. (همان)
این گونه است که شخص متقی در دنیا و آخرت از خسران نجات می یابد و از کسانی می شود که به حکم سوره عصر از آسیب های دنیا مصونیت می یابد. قرآن در سوره والعصر بیان می کند که همه انسان ها به طور طبیعی در خسران و از دست دادن سرمایه ای هستند که خداوند به ایشان سپرده است و تنها کسانی که از نظر بینشی و نگرش و کنش، خود را ساخته و اهل حق و عمل به حق می باشند و نیز دیگران را در حوزه بینش و نگرش و کنش راهنمایی می کنند و به خیر و حق سفارش می دهند. از این حکم کلی رهایی می یابند و خسران و زیان نمی بینند (طلاق آیه 9 و 10)
منبع:کیهان