حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: عده اى از انصار خدمت پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) آمده پس از سلام عرض کردند یا رسول الله حاجتى داریم . فرمود: چیست حاجت شما. گفتند درخواست بزرگى است. فرمود: هر چه هست بگوئید.
گفتند مى خواهیم براى ما بهشت را ضمانت بفرمائید. پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) سر به زیر انداخت و یا چیزى بر روى زمین مى کشید پس از لحظه اى سر بر داشته فرمود: ضمانت مى کنم به شرط اینکه از احدى چیزى نخواهید و سؤ ال نکنید. پس از این شرط خود را مقید نمودند که سؤ ال نکنند به طورى که در مسافرت هنگام سوارى اگر شلاق یکى از آنها مى افتاد از ترس سؤ ال و درخواست ، به کسى نمى گفت آن را بدهد. پیاده مى شد و برمى داشت حتى بر سر سفره آب مى خواست یک نفر از او نزدیک تر به آب بود نمى گفت آب را بده از جا حرکت کرده آب مى خورد.(1)
1- فروع کافى ، جزء 4، ص 21.
منبع :آگاه شویم،حسن امیدوار،جلد دهم.