داستانهای پیامبر اکرم (ص) : سلام یهود

داستانهای پیامبر اکرم (ص) : سلام یهود

عایشه همسر رسول اکرم در حضور رسول اکرم نشسته بود که مردی یهودی وارد شد. هنگام ورود به جای سلام علیکم گفت: «السام علیکم» یعنی «مرگ بر شما». طولی نکشید که یکی دیگر وارد شد، او هم به جای سلام گفت «السام علیکم». معلوم بود که تصادف نیست، نقشه ای است که با زبان، رسول اکرم را آزار دهند. عایشه سخت خشمناک شد و فریاد برآورد که: «مرگ بر خود شما و. . ».
رسول اکرم فرمود:
«ای عایشه! ناسزا مگو. ناسزا اگر مجسم گردد بدترین و زشت ترین صورتها را دارد. نرمی و ملایمت و بردباری روی هرچه گذاشته شود آن را زیبا می کند و زینت می دهد، و از روی هر چیزی برداشته شود از قشنگی و زیبایی آن می کاهد. چرا عصبی و خشمگین شدی؟»
عایشه: «مگر نمی بینی یا رسول اللّه که اینها با کمال وقاحت و بی شرمی به جای سلام چه می گویند؟»
– چرا، من هم در جواب گفتم: «علیکم» (بر خود شما) همین قدر کافی بود». [1] [1] . وسائل ، ج /2ص 212.

منبع: داستان راستان،شهید مطهری،جلد اول.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید