دل را به نور عشق صفا می دهد نماز
جان را به یاد دوست جلا می دهد نماز
از خارزار شرک اگر بگذری به صدق
باغ تو را ز جلوه صفا می دهد نماز
رابطه انسان با هر موجودی و هر کسی بر اساس درک و آگاهی او نسبت به آن موجود است و اگر نسبت به موجودی درکی نداشته باشد، هیچ گاه مایل به آن نخواهد شد و از او دوری خواهد گزید.
روح انسانی ـ که مرتبه عالی وجودی انسان است ـ قابلیت دارد با خدای متعال، رابطه تشریعی داشته باشد. علّت این که مرتبه انسانی نفس، قادر به چنین ارتباطی است اینست که خواسته های روح انسانی، فوق مادّی و حسّی است و لذا فطرتاً توجهش به وجود عالی است نه دانی.
در نظام الهی، نماز رابطه انسان با خداست و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز از گناهان است.
از همین رو در دین اسلام اهمیت زیادی به نماز و ارتباط پیوسته با پروردگار عالم داده شده است، «الصلوه معراج المۆمن .. نماز پلکان ترقی و عروج انسان مۆمن است »(1)
این ارتباط با خالق هستی و سر بر آستان دوست فرود آوردن، به حدی برای تکامل این موجود خاکی ضروری دانسته شده که بر هر فرد مسلمان واجب گردیده، در شبانهروز پنج مرتبه خود را از تمّنیات دنیا خالص گردانده، در محضر پروردگار خویش سر بر سجده گذارد و اظهار خشوع و بندگی نماید.
متون دین سرشار از عباراتی است که در آن نماز و مناجات با پروردگار از عالیترین جلوه های عبودیت، شمرده شده است. در احادیث، نماز به نهری تشبیه شده که انسان روزی پنج بار خود را در آن شستشو می کند و دیگر چرکی باقی نمی ماند.(2)
با توجه به همین تاکیدات بوده است که علماء ربانی و اولیاء خدا به هنگام نماز، چه نمازهای واجب و چه نمازهای مستحب خصوصا نماز شب، دست از همه تعلقات دنیوی شسته و خود را برای اقامه نماز و صحبت با خالق بی نیاز آماده می کردند، گو اینکه به مهیمانی شخص کریمی می روند؛
لذا به فرموده قرآن کریم نماز برای اولیاء خدا و خاشعین در محضر حق امری شیرین و آسان است
«وانها لکبیره الا علی الخاشعین»(بقره/ 45)
آیت الحق ملاحسینقلی همدانی(ره) درباره آداب این واجب بزرگ الهی می فرمایند
« …شروع به نماز کن با قلب پاک از حقد و حسد و غل و غش مسلمان و لباس و فرش و مکان نمازت باید مباح باشد… و بایست به نماز به (گونه) ایستادن بنده در حضور مولای جلیل، با گردن کج و قلب خاضع و خاشع و بعد از فریضه صبح هفتاد مرتبه استغفار و صد کلمه ی طیبه ی توحید و دعای صباح مشهور را بخوان و تسبیح سیده نساء را بعد از فریضه ترک مکن»(3)
مۆلف کتاب«حیوه الاسلام» در احوالات آخوند خراسانی (ره) و تقید ایشان به نماز جماعت و نافله ها می نویسد
« آخوند در دو وقت صبح و مغرب، نماز به جماعت می گذارد الا در ماه مبارک رمضان که هر سه وقت نماز را به جماعت ادا می نمود و نوافل شبانه روزی از آن جناب فوت نمی شد، لکن نه صرف ادای تکلیف باشد بلکه روح جذبه حق از عباداتش هویدا بود»(4)
عشق اولیاء خدا به نماز به حدی بوده است که می نویسند
« مرحوم سید مرتضی(ره) در هنگام مرگ، وصیت کردند که تمام نمازهای مرا که در طول عمرم خوانده ام به نیابت از من دوباره بخوانید. وقتی از علت آن سۆال کردند، اینطور جواب فرمودند:
«من علاقه مند به نماز و عاشق راز و نیاز با خدا بودم و از آن لذت فراوان و همیشه قبل از رسیدن وقت نماز برای آن لحظه شماری می کردم.
به همین دلیل شاید نمازهای من صد در صد خالص برای خدا نبوده و لذت روحی خودم در بجا آوردن آنها نقش داشته و نمازی که یک درصد هم برای غیر خدا باشد، شایسته درگاه خدا نیست.»(5)
بوعلی سینا (ره) نیز هرگاه در فهم و حل مسأله ای در می ماندند، برمی خواست و وضو می گرفت و به سوی مسجد جامع می رفت.
در آنجا نماز می خواند و به درگاه خدا برای حل مشکل دعا می کند و فهم و حل آن مسئله برایش آسان می شد(6)
آنچه از بررسی نقش نماز در حیات روحانی اولیاء الهی حاصل می گردد این است که، نماز علاوه بر احکام ، آداب، و آثار ظاهری ، دارای اسرار و آثار غیبی و ناپیدایی است که حکم باطن و ملکوت آن را داشته و با طهارت باطن می توان به آن راه یافت.
پی نوشتها:
1. امام خمینی(ره)، آداب الصلوه، تهران، مۆسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص 3 و 34
2. شیخ حر عاملی ، وسائل الشیعه ، تحقیق: شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی، تهران، مکتبه الاسلامیه ، ج 3 ،ص 7
3. حسن صدری مازندرانی، حیات عارفانه ی فرزانگان (نماز اول وقت)، قم، انتشارات میراث ماندگار ص 47
4. رضا مختاری، سیمای فرزانگان، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 169.
5. محمود شریفی ، سیدمرتضی پرچمدار علم و سیاست، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی ، ص 63
6. رضا مختاری، همان، ص 171.
منابع:
قرآن کریم
وسائل الشیعه
تهیه و فراوری: حق دوست / تبیان