همچنین مرحوم شیخ طوسی ، راوندی و دیگر بزرگان به نقل از اسحاق بن عبداللّه علوی حکایت کند: روزی از روزها پدرم با عمویم با یکدیگر اختلاف کردند، درباره آن چهار روزی که در طول سال برای روزه گرفتن ، نسبت به بقیّه روزها فضیلت و اهمّیتی بیشتر دارد. لذا برای حلّ اختلاف و گرفتن جواب صحیح تصمیم گرفتند تا به ملاقات و زیارت حضرت ابوالحسن ، امام هادی علیه السلام بروند. و در آن روزها، حضرت در محلّی – به نام صریا – نزدیک مدینه ساکن بود؛ و هنوز به شهر سامراء منتقل نشده بود. به همین جهت ، به قصد زیارت و ملاقات آن حضرت حرکت نمودند، هنگامی که وارد منزل امام هادی علیه السلام شدند و در محضر شریفش نشستند، حضرت قبل از هر سخنی اظهار فرمود: نزد من آمده اید تا از روزهائی که در طول سال بهتر است ، در آن ها روزه گرفته شود، سؤال نمائید؟ عرضه داشتند: بلی ، یاابن رسول اللّه ! ما از محلّ خود فقط برای همین موضوع ، آمده ایم . حضرت فرمود: پس بدانید که آن ها چهار روز است : روز هفدهم ربیع الاوّل سالروز میلاد مسعود پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ، روز بیست و هفتم رجب سالروز بعثت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله ، روز بیست و پنجم ذی القعده سالروز دَحْو الاْ رض ؛ و آن روزی است که زمین از زیر کعبه الهی پهن و گسترده شد. و روز هیجدهم ذی الحجّه سالروز غدیر خُمّ – که پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله از طرف خداوند متعال ، حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام را به عنوان امیرالمؤ منین و خلیفه بلافصل خویش ، منصوب و معرّفی نمود.
چهل داستان و چهل حدیث از امام هادی(ع)/ عبدالله صالحی