1- قبل از انعقاد نطفه
– چهل روز قبل از انعقاد نطفه پدر و مادر مراقب اعمال، رفتار و تفکرات خود باشند و از شنیدن و دیدن گناه بپرهیزند. و البته توصیه به مراقبه همیشگی است ولی در این دوره پیشین گناه پدر و مادر تأثیر منفی بر نطفه دارد.
– در این چهل روز و در تمام دوران بارداری نماز اول وقت، خواندن قرآن و با وضو بودن در همه اوقات توصیه می شود.
– در صورت امکان هم پدر و مادر حجامت کنند تا خون آلوده در نطفه تأثیر منفی نگذارد.
– علاوه بر استفاده از غذای حلال این خوراکی ها مصرف شود: انار، سیب، انگور، کاسنی، انجیر، زیتون، عسل، خرما، خاکشیر، سبزیجات، خربزه.
– غذای حرام اثرات نامطلوبی در تربیت فرزند می گذارد. در همه مراحل رشد کودک باید مراقب غذای او باشیم. از مالی که خمس آن پرداخت نشده و یا حق دیگران در آن است باید پرهیز کرد. امام حسین علیه السلام در مورد لشگر عمر سعد در روز عاشورا می فرمایند: “در شکم های آنها از حرام پر شده و شیطان بر آنها مسلط شده”.
– با شکم پر عمل نزدیکی صورت نگیرد زیرا از معنویت کودک می کاهد. ضمناً بهتر است این عمل در آخر شب صورت گیرد.
– بهتر است والدین قبل از انعقاد نطفه سه روز روزه بگیرند.
– قبل از آمیزش بهتر است نکاتی رعایت شود:
1- استغفار
2- با وضو بودن
3-گفتن اعوذ بالله و بسم الله
4- صدقه
5- پرهیز از گناه
6- دو رکعت نماز
7- صلوات
8- گریه برای اهل بیت علیهم السلام
9- خواندن دعای “اللهم ارزقنی ولدا واجعله تقیاً زکیا و اجعل عاقبه الی خیر”
– هر گونه که می خواهید کودک شما بشود همان را در ذهن خود تصور کنید (خوش اخلاق، مومن، زیبا، مهربان و…)
2- دوران بارداری
1- خواندن سوره انبیاء 2- ذکر زیاد 3- دوری از مجالس گناه 4- شرکت در مجالس اهل بیت علیهم السلام 5- خواندن زیارت عاشورا 6- دوری از موسیقی مهیج ومبتذل (زیرا کودک کم اراده می شود و موجب فساد روح است) 7- اجتناب از دیدن فیلم های مبتذل 8- دائم الوضو بودن 9- پرهیز از بوهای بد 10- استشمام عطر (به ویژه عطر گل محمدی، یاس، نرگس) 11- مصرف غذاهای انار، سیب، انگور، کاسنی، انجیر، زیتون، عسل، خرما، خاکشیر، سبزیجات، خربزه.
– از خوردن غذاهای مضر پرهیز شود (سوسیس، کالباس، پفک، چیپس، کاکائو، قند و شکر، چای، گوشت گاو، غذاهای کنسرو شده) زیرا موجب فساد جسم و روح کودک می شود.
– بهتر است مادر زود بخوابد و سحرخیز باشد و در وقت سحر به قرائت قرآن، نماز شب و ذکر بپردازد.
– روح کودک در رحم مادر، گیرایی بسیار دارد پس مادر باید مراقب گفتار و شنیدار و دیده های خود باشد. الفاظ منفی و رکیک در روح کودک اثر منفی خواهد گذاشت. با جنین به ویژه بعد از ماه چهارم حرف بزنید و عبارات مثبت و امید بخش و معنوی را به او القاء کنید. او را با الفاظ مثبت صدا بزنید.
3-دوران شیر خوارگی
– توصیه های قبل، در این دوران نیز رعایت شود.
– در هنگام شیر دادن وضو گرفته، کودک را نوازش کنید و با او سخنان مهربانه بگوئید.
– در این دوران روح کودک به ویژه در حال خواب گیرایی بسیار دارد. آیات قرآن و کلمات مثبت و معنوی را به او القاء کنید.
– پس از تولد کودک در گوش راست او اذان و در گوش چپ اقامه بخوانید. بهتر است این کار توسط مادر انجام شود.
– کام کودک را با تربت کربلا و یا آب فرات و یا خرما بردارید.
– مصرف عرق رازیانه و یا عرق زیره موجب افزایش و تنظیم شیر مادر می شود.
– دوران شیرخوارگی کودک به این ترتیب محاسبه می شود:
دوران شیر خوارگی: (مدت بار داری)-30
مثلاً اگر کودک 9 ماهه به دنیا آمده 21=9-30
و اگر 5/8 ماهه به دنیا آمده 5/21=5/8-30
کمتر از این مدت، ظلم به کودک است و موجب بروز رفتارهای منفی در او خواهد شد.
– از شیر گرفتن کودک نباید ناگهانی باشد این کار باید به مرور انجام شود.
4- دوران خرد سالی
– هر گاه کودک زبان گشود ذکر لااله الاالله و محمد رسول الله و صلوات را به او یاد دهید (البته با فاصله زمانی) تا 7 بار تکرار کنید و سپس او را تشویق کنید.
– زمانی که کودک شروع به راه رفتن و صحبت کردن و درک مفاهیم می کند او را به طبیعت ببرید و نعمت های خدا را به او معرفی کنید. برای فهم عظمت و بزرگی خدا کوه را به او معرفی کنید و برای فهم زیبایی خدا گل و درخت را به او بشناسانید، آب را نشانه لطف و مهربانی خدا معرفی کنید و… (از سن 4 سالگی به بعد)
– تفریح در طبیعت بسیار برای کودک لازم است. (به ویژه بازی با آب و خاک) کم تحرکی کودک جسم و روح او را فاسد می کند. بنابراین او را به بازی وا دارید و از تماشای بیش از حد تلویزیون و بازی های کامپیوتری که موجب کم تحرکی است او را باز دارید و گاهی، وقت خود را صرف بازی با او نماید.
– در این دوران (4 سالگی به بعد) باید کودک را با خدا آشنا کرد. با کمال مهربانی باید به او آموخت که خدا خالق همه ی موجودات است، او اعمال ما را می بیند، دوستدار انسان های نیک است، همه جا حاضر است و…
– در این دوران (خردسالی) سخن از غضب خدا و جهنم باید بسیار محدود باشد و بیشتر از لطف خدا و بهشت و نعمات آن گفته شود.
– آموزش مفاهیم دینی، باید همراه با خاطره های خوشایند باشد (بازی، لبخند، جایزه، گردش و…)
– در هنگام آموزش، کودک و مربی باید در حالت شادابی باشد. وقتی که کودک خسته، خواب آلود و یا مضطرب است از آموزش مفاهیم دینی به او بپرهیزید زیرا تا آخر عمر خاطره ای بد از دین در ذهن او نقش می بندد.
– آموزش کودک در 7 سالگی نباید به صورت رسمی و مستقیم (درکلاس درس) باشد بلکه باید از شعر، داستان، جملات کوتاه و قابل فهم، کارتون و… استفاده کرد.
– می توان مفاهیم دینی را به صورت بازی و تئاتر و داستان به کودک القاء کرد. (مثلاٌ کمک به پیرمردی که می خواهد از خیابان رد شود به صورت تئاتر نمایش داد)
– هدف قصه فقط مشغول کردن کودک نیست بلکه باید جهت تربیتی داشته باشد و الا ذهن کودک را مفاهیم بی ارزش پر خواهد کرد. می توان داستان کودکی اهل بیت علیهم السلام، پیامبران و انسان های بزرگ تعریف کرد. قصه افراد بد و سرنوشت آنها هم می تواند مؤثر باشد. (البته همه ی اینها باید متناسب با سن کودک باشد)
– در آموزش مسائل دینی این موارد رعایت گردد: سخن نرم و شیوا، ظاهر مناسب و آراسته، خوش خلقی
– در آموزش کودک بردباری لازم است به دلیل ضعف تمرکز کودک، گاهی لازم است مطلبی بارها تکرار شود (البته با فاصله ی زمانی)
– برای تشویق کودک به عبادت برای او تسبیح، سجاده و برای دختر بچه چادر نماز تهیه کنید.
– اگر در حال عبادت هستید و کودک از سر و گردن شما بالا
می رود از رفتار خشن بپرهیزید و با نرمی رفتار کنید زیرا این رفتار در خاطر او خواهد ماند.
– مناسب نیست در تشویق کودک به عبادت دائماً از مادیات استفاده شود، بهتر است تشویق ها بیشتر معنوی باشد (نگاه محبت آمیز، نوازش، توجه، بوسیدن، تشویق زبانی)
– در 7 سال اول از مجبور کردن کودک به حفظ قرآن، خواندن نماز و… جداً بپرهیزید زیرا این دوران پادشاهی بازی کودک است.
– از خردسالی باید آداب زندگی را به کودک آموخت. (سلام کردن، احترام به بزرگتر، آهسته غذا خوردن، اجازه گرفتن، گفتن بسم الله قبل از غذا و الحمدلله بعد از غذا، گفتن یاحسین بعد از نوشیدن آب، حرف نیکو زدن و پرهیز ازحرف های زشت، کمک به دیگران، همکاری در خانه، خوب جویدن غذا و…)
– علت بروز رفتار خلاف و گناه و ابتلا به مواد مخدر این است که انسان خود را حقیر و بی قیمت می شمارد. بنابراین از تحقیر و پائین آوردن شخصیت کودک بپرهیزید و به او احترام بگذارید.
– از بکار بردن کلماتی که بار منفی دارند بپرهیزید (شیطان، بچه ی بد، بی ادب، دست و پا چلفتی، بی عرضه، بی لیاقت و…) زیرا روح او را با امور منفی پیوند می دهند.
– اگر کودک مرتکب اشتباه شد نباید با کتک، خشونت و سرزنش با او برخورد کرد زیرا او خلاف خود را پنهان خواهد کرد و شما متوجه نقطه ضعف او نمی شوید و به دروغگویی روی می آورد.
– راه صحیح آن است که به او تذکر داده شود و یا به طور مستقیم (مثلاً با داستان) نتیجه کار بد به او گفته شود و در صورت ادامه دادن برای او محرومیت موقت ایجاد شود.
– اگر بچه مرتکب کار خلاف شد نباید به او این القاب را بدهید: بچه بد، بی ادب، بی ذات و… بلکه باید گفت: کارت بد بود، کاری که کردی خوب نبود، بچه خوب کار بد انجام نمی دهد و… (به عبارت دیگر باید بدی را به کار او نسبت دهیم نه به خود او)
– کودک را در مجالس اهل بیت علیهم السلام حاضر کنید ولی از افراط در این کار بپرهیزید. نباید در این امور او را خسته کرد.
– علاوه بر اسباب بازی، کتاب های مفید نیز برای فرزند خود تهیه کنید.
– صدقه را به دست کودک بپردازید.
– نباید هیچ توصیه ای به کودک کرد مگر آنکه خود به آن عمل کنیم.
– انتخاب واژه مناسب در تعالیم مفاهیم دینی بسیار مهم است. مثلاً مناسب نیست بگوییم: زیرا لفظ قبر تداعی کننده وحشت است خوب است گفته شود: نماز کلید بهشت است، نماز نور چشم است… نماز نور زندگی است و…
– استفاده از شعر در آموزش دینی کودک بسیار مؤثر است.
– سوالات دینی تقریباً از 4 سالگی آغاز می شود. این سوالات زمینه خوبی برای رشد کودک است و کوتاهی در پاسخ به آنها مانع رشد مذهبی کودک می شود.
– سوال کودک را نباید با وحشت و عبارات تند پاسخ داد زیرا باعث دین گریزی او می شود. پاسخ ها باید صحیح و مطابق فهم کودک باشد. برای یافتن پاسخ صحیح به فرد متخصص و یا کتب موجود در این زمینه مراجعه شود.
– اگر به سوالات کودک پاسخ داده نشود ممکن است از نا آگاهان و غرض ورزان بپرسد و دچار انحراف شود. باید این سوالات را جدی گرفت و با متانت و حوصله به آنها پاسخ گفت.
– از پاسخهایی مانند… بپرهیزید.
– به سوالات کودک بدون فکر و تحقیق پاسخ ندهید اگر جواب سؤالی را نمی دانید به او قول دهید که به سؤال او پاسخ خواهید گفت.
– برای پاسخ به کودک زمان و مکان مناسبی در نظر بگیرید. پاسخ دادن نباید در هنگام کارهای دیگری باشد. در پاسخ سوالات از نکات علمی ملموس استفاده کنید.
مثال: امام صادق علیه السلام در جواب کودکی که خواسته بود خدا را به او نشان دهد دستور داد مقداری قند در آب حل کنند و به کودک فرمود بنوش، سپس سؤال کردند: چه مزه ای دارد؟ کودک: شیرین است. امام: چرا؟ کودک: دیده نمی شود، از مزه اش فهمیدم که شیرین است. امام: آفرین خدا هم در این عالم حضور دارد (ولی به چشم دیده نمی شود) لذت هایی که از مشاهده کوه، دشت، طبیعت، خوردنی ها و زیبایی ها می بری بیانگر حضور خالق آنهاست که با چشم نمی توان دید.
-چند نمونه از سوالات و پاسخ آنها:
خدا کیست؟ کسی که ما را آفریده و برای ما آب و نان و هوا و… را آفریده تا از آنها استفاده کنیم. مهربانی او از پدر و مادر هم بیشتر است. از همه موجودات قدرتمندتر است.
خدا کجاست؟ خدا همه جاست.
چطور خدا همه جا است؟ مثل هوا که در همه جا هست و ما بدون آن نمی توانیم زندگی کنیم. خدا هم همه جا هست و ما بدون او زنده نیستیم.
اگر خدا همه جا هست چرا او را نمی بینیم؟ خیلی چیزها مانند هوا، گرما، برق را نمی بینیم ولی وجود دارند.
خدا را چه کسی آفریده است؟ او همیشه بوده است و کسی او را نیافریده است