پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«تَزّوجوا فِی الحَجزِ الصّالحِ فانَّ العِرق دَسّاسُ».(1)
«با خانواده ی خوب و شایسته وصلت کنید، زیرا خون اثر دارد».
پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمودند:
«اگر کسی برای خواستگاری نزد شما آمد که اخلاق و دینش مورد رضایت شما است، فوراً دختر خود را به ازدواج او در آورید و گرنه فساد وتباهی بزرگی در جامعه روی خواهد داد.»(2)
نتیجه این که ملاک و معیار در ازدواج، دین و اخلاق نیکو است.
1. انتخاب خویش قبل از انتخاب همسر
برای شناخت طرف مقابل، ابتدا باید خود را بشناسیم، ما چقدر نقاط قوّت و ضعف خود را می دانیم؟
میگویند: کسی که انتظار پروانه را می کشد باید بوی گل بدهد!
علی (علیه السلام) می فرمایند:
«اَفضَلُ المَعرفه مَعرفَه الاِنسانِ نَفسَهُ».(3)
بالاترین شناخت، شناخت خود انسان است.
انسان به خاطر غریزه ی حبّ ذات گاهی ضعف های خود را نمی بیند؛ لذا نیاز به خود سازی دارد. یکی از ملاک های و معیارهای انتخاب همسر، این است که انسان ابتدا خود را انتخاب کند تا دیگران، که اگر نقاط ضعفی دارد آنها را از بین ببرد.
2. ایمان و تقوی
امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرمایند:
«دخترت را به آدم دین دار بده؛ اگر خوب باشد، دخترت را اخترام می کند و اگر هم بد باشد، به خاطر دین داری، به دختر ظلم نمی کند.»(4)
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«از سبزه هایی که در زمین های آلوده می رویند، بپرهیزید.»
سؤال کردند: «چگونه یا رسول الله؟» حضرت فرمودند:
«از ازدواج با دختران زیبا رویی که در خانه های بی دین تربیت شده اند بپرهیزید.»(5)
امام باقر (علیه السلام)، می فرمایند:
«هر گاه کسی برای خواستگاری نزد شما آمد که اخلاق و دینش را می پسندید، به او زن بدهید و گر نه فتنه و فساد بزرگی در زمین به وجود می آید.»(6)
چرا دین داری یک ملاک مهم در ازدواج است؟
1. چون انسان متدّین و دین دار، مقیّد به ارزش های دنیی است.
2. آدم دین دار حقوق همسر را رعایت می کند.
3. فرد دیندار و با تقوی از خدا می ترسد و از جاده انصاف خارج نمی گردد.
4. انسان دیدار عفّت را رعایت می کند و حیا را در خانواده حاکم می کند.
5. دین داری بهترین پشتوانه در مشکلات زندگی است.
6. انسان های دین دار، منشاء خیرات هستند واز پایگاه اجتماعی بالایی برخوردارند.
7. انسان دین دار عامل آرامش و سکون در خانواده است.
زن خوب فرمانبر پارسا*** کند مرد درویش را پادشا(7)
3. اخلاق
علی (علیه السلام) می فرمایند:
«أَحسَنُ الشَّی ء الخُلقُ؛ بهترین چیز اخلاق است.»(8)
جلوه های اخلاق
– پاکی و مروّت
– عفاف و پاک دامنی
– حیا
– حلم داشتن
– صداقت
– بخشایش وگذشت
– راست گویی
– فداکاری
– قناعت
– خوش قولی
– عطوفت ومهربانی
حسین بن بشّار در نامه ای به امام هفتم (علیه السلام)، نوشت:
«یکی از نزدیکانم دخترم را خواستگاری کرده است درحالی که آن جوان بداخلاق است. چه کنم؟»
امام کاظم (علیه السلام)، فرمودند:
«لاتُزَوَّجه اِن کانَ سَیی ء الخُلُق».(9)
اگر بد اخلاق است، دخترت را به ازدواج او درنیاور
زید بن حارثه فرزند خوانده ی رسول خدا بود و از لحاظ دیانت مقام والایی داشت و زینب نیز که مؤمن و دختر عمّه ی پیامبر (صلی الله علیه و آله)، بود، به سبب عدم تفاهم اخلاقی از هم جدا شدند.
سعد بن معاذ هم که از صحابی خاص رسول الله بود، به علّت بد خلقی، موقع دفن او توسّط (صلی الله علیه و آله)، دچار فشار قبر گردید.
پس بالاترین نعمت پس از اسلام همسر خوش خلق است.
4. اصالت خانوادگی
بعضی از خانواده ها ذاتاً شریف و بزرگوار و آبرومند هستند. اگر چه فقیر باشند و بعضی خانواده ها پست و فرومایه و بی آبرو هستند، اگر چه ثروتمند ودارای مقام باشند. درانتخاب همسر اصالت و شرافت خانوادگی یک مزّیت محسوب می شود. اوّلاً همسری که در چنین خانواده ای تربیت شده باشد، غالباً شریف و بزرگوار خواهد بود و ثانیاً رفتار خانواده های شریف نسبت به عروس و دامادشان ، غالباً بهتر و مؤدّب تر از خانواده های پست و فرومایه است و تقید بیشتری به آداب و رسوم و ضوابط اخلاقی دارند. آنها برای حفظ آبرو و شرافت خانوادگی هم که شده، از اخلاق و رفتار زشت خودداری خواهند کرد.
بنابراین ، دختران و پسرانی که در صدد انتخاب همسر هستند، باید سعی کنند حتّی المقدور با خانواده های شریف و اصیل وصلت نمایند و از ازدواج با خانواده های پست و فرومایه مانند معتادها، قاچاقچیان، سارقین و اشرار جداً اجتناب نمایند. که غالباً با مشکلاتی مواجه خواهند شد.
امّا تذکّر این مطلب هم ضرورت دارد که چنین نیست که همه ی فرزندانی که در خانواده های فرومایه و شرور باشند با مشکل جدّی مواجه هستند؛ بلکه در بین آنها فرزندان دین دار و خوش اخلاق پیدا می شوند که متأسفان قربانی سوء سابقه ی والدین خود می گرداند.(10)
5. عفّت ونجابت
زندگی زناشویی بر پایه ی انحصار واعتماد بر پا می شود. زن و شوهر قصد دارند تمام وجود یکدیگر را تصاحب نمایند و دیگری دراین کانون انحصاری راه نداشته باشد. مرد از همسرش انتظار دارد که چشم طمع از مردان بیگانه قطع کند وتمام وجودش را در انحصار او قرار دهد. به مردان بیگانه نگاه نکند، محبّت دیگری در دلش نباشد، زیبایی هایش را در معرض دید دیگران قرار ندهد، با آن ها گرم نگیرد و شوخی و مزاح نکند و عفیف و پاکدامن باشد.
مرد به هنگام گزینش همسر در صدد یافتن زن عفیف، با حیا و پاکدامنی است که صد در صد مورد اعتماد باشد. و این خواسته ی بسیار با ارزش و مشروعی است؛ زیرا زندگی با یک زن خیانتکار برای یک مرد غیور غیرقابل تحمّل است. زن نیز به هنگام ازدواج در صدد یافتن شوهر عفیف و پاکدامنی است که صد در صد مورد اعتماد باشد، چشم چرانی نکند و دلش را از محبّت زنان بیگانه خالی گرداند و تمام وجودش را در انحصار همسر مشروعش قرار دهد.(11)
پی نوشت ها :
1- مکارم الاخلاق، ص 197.
2- وسایل الشیّعه، ج 14، ص 51.
3- محمّدی ری شهری، میزان الحکمه، ح 4064.
4- مکارم الاخلاق، طبرسی، ص 204.
5- بحار الانوار، ج 3، ص 232.
6- وسایل الشّیعه، ج 14، ص 51.
7- سعدی.
8- هدایه العلم، ص 411.
9- شیخ صدوق، من لایحضر الفقیه، ج 3، ص 409.
10- ابراهیم امینی، انتخاب همسر، چاپ هفدهم، ص 118.
11- همان، ص 110.
منبع مقاله :
رفیعی محمدی، علی محمد، (1392)، انتخاب همسر، قم: انتشارات رسول اعظم(ص)، چاپ اول