انّ ربّک یعلم انّک تقوم ادنی من ثلثی اللّیل و نصفه و ثلثه و طائفه من الّذین معک و الله یقدّر اللّیل و النّهار.
پروردگارت میداند که تو و گروهی از کسانی که با تو هستند نزدیک دو سوم از شب یا نصف یا ثلث آن را بپا میخیزید و خداوند شب و روز را اندازهگیری میکند. « مزمل ، 20»
اشاره به همان دستوری است که در آغاز سوره به پیامبر داده شده تنها چیزی که در اینجا اضافه دارد این است که گروهی از مؤمنان نیز در این عبادت شبانه، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را همراهی میکردند.
ولی به گونهای که از بعضی روایات استفاده میشود جمعی از مسلمانان در نگهداشتن حساب (ثلث) و (نصف) و (دو ثلث) گرفتار اشکال و دردسر میشدند (چرا که وسیله سنجش زمان در آن عصر وجود نداشت) و به همین جهت ناچار احتیاط میکردند و این امر سبب میشد که گاه تمام شب را بیدار بمانند، و مشغول عبادت باشند تا آنجا که پاهای آنها به خاطر قیام شبانه ورم کرد.
لذا خداوند این حکم را بر آنها تخفیف داد و فرمود:
علم ان لن تحصوه فتاب علیکم فاقرءوا ما تیسر من القرآن.
او میداند که شما نمیتوانید مقدار مزبور را دقیقاً اندازهگیری کنید به همین جهت شما را بخشید اکنون آن مقداری که از قرآن برای شما میسر است تلاوت کنید.
این احتمال نیز وجود دارد که وقتی حکم وجوب برداشته شود گناهی صورت نمیپذیرد و در نتیجه همچون آمرزش الهی خواهد بود. در این که منظور از جمله «فاقرؤوا ما تیسر من القرآن.»
آن چه از قرآن برای شما میسر است بخوانید.
چیست؟ گفتگو بسیار است: جمعی آن را به نماز شب تفسیر کردهاند که در لابلای آن حتماً آیات قرآن خوانده میشود و بعضی گفتهاند منظور همان تلاوت قرآن است هر چند در اثناء نماز نباشد سپس بعضی مقدار آن را به پنجاه آیه و بعضی به یکصد آیه و بعضی دویست آیه تفسیر کردهاند ولی هیچ یک از این اعداد دلیل خاصی ندارد، بلکه مفهوم آیه این است که هر مقداری که انسان به زحمت نمیافتد از قرآن بخواند.
ولی حق این است که ظاهراً امر در جمله (فاقرءوا…) وجوب است چنانکه در اصول فقه بیان شده مگر اینکه گفته شود این امر به قرینه (اجماع فقهاء بر عدم وجوب) یک امر استحبابی است و نتیجه این میشود که در آغاز اسلام به خاطر وجود شرایطی این تلاوت و عبادت شبانه واجب بوده و بعد هم از نظر مقدار و هم از نظر حکم تخفیف داده شده و به صورت یک حکم استحبابی آن هم به مقدار میسور در آمده است ولی به هر حال وجوب نماز شب بر پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ تا آخر عمر ثابت ماند (به قرینه سایر آیات قرآن و روایات).[1]
[1] . سورهی مزمل، نمونه، ج 25، ص 191 الی 194 و 196.