در قرآن مجید به طور صریح و روشن از واجب شدن خمس و عمده ی موارد مصرف آن سخن به میان آمده است .
آن جا که می خوانیم :
«و اعلموا انما غنمتم من شیء فان لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل (1)»
«بدانید آن چه را به دست می آورید یک پنجم آن مال خدا و رسول و خویشان او و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان است.»
به استناد دستور صریح آیه مذکور و بر مبنای آموزه های دینی برگرفته از آثار معصومین (ع) تمام فقهای فتوا داده اند در هفت چیز خمس واجب است:
1- غنیمت جنگی که از کفار حربی بدست آمده باشد به هر مقدار که باشد مشروط آن که جنگ با حضور امام معصوم (ع) انجام شده باشد.
2- معدن. تمام آن چه از معدن استخراج شود پس از کسر هزینه های استخراج به شرط رسیدن به نصاب معینی که در کتاب های فقهی و رسایل عملیه تعیین گردیده است.
3- گنج. مالی که در زمین یا درخت یا کوه و یا دیوار پنهان شده باشد و کسی آن را پیدا کند پس از کسر مخارج اگر قیمت آن 105 مثقال نقره و یا 15 مثقال طلا برسد خمس آن متعلق به امام (ع) است.
4- مال حلال مخلوط به حرام. هرگاه مال حلال با مال حرام به گونه ای مخلوط شود که انسان نتواند آن ها را از یکدیگر تشخیص دهد خمس آن، مال امام (ع) است. که در صورت اخراج بقیه ی مال پاک خواهد شد.
5- جواهراتی که از طریق غواصی تحصیل شده باشد پس از کسر مخارج غواصی چنان چه قیمت آن ها به 18 نخود طلا برسد خمس آن متعلق امام (ع) است.
6- زمینی که کافر ذمی از مسلمانی بخرد واجب است خمس اصل و یا قیمت آن را به امام (ع) پرداخت نماید.
7- منفعت کسب. پس از کسر مخارج سالیانه هر شخص خمس منافع به دست آمده متعلق به امام (ع) است.
بنابراین هر کس مالک یکی از اقلام مشروحه مار الذکر باشد واجب است «خمس» آن ها را به فقیه جامع الشرایط پرداخت کند تا او در مواردی که شارع مقدس مشخص کرده مصرف نماید و اگر از پرداخت آن سرپیچی نماید نه تنها مرتکب گناه شده شرعا در بقیه اموال خودش هم نمی تواند تصرف نماید.
الف) آثار ترک خمس
با تعمق در روایات وارده و تفحص در اقوال و فتاوای فقهای شیعه رضوان الله تعالی علیهم اجمعین معلوم می شود پرداخت نکردن خمس علاوه از این که خود گناه محسوب می شود گناهان دیگر را نیز به ارمغان می آورد:
1- نمونه ای از خیانت
در فرهنگ عامه مردم و همین طور در اصطلاح اهل لغت واژه «خیانت» به عمل و کاری اطلاق می شود که شخصی در مالی که نزد وی به امانت سپرده شده خیانت کند . یعنی بدون اجازه صاحب مال در مورد امانت دخل و تصرف نماید.
حضرت رسول اعظم (ص) هنگامی که در جنگ ها غنیمتی نصیب مسلمانان می گردید خطاب به آنان می فرمودند:
«ایاکم و الغلول الرجل ینکح المرأه أو یرکب الدابه قبل ان نخمس (2)»
«از خیانت کردن در غنایم بپرهیزید، اگر پیش از محاسبه و پرداخت خمس غنیمت، مردی با زنی (از اسیران جنگی) ازدواج کند یا مرکبی (از غنایم) را سوار شود آن خیانت در غنایم است.»
این بیان به روشنی نشان می دهد تصرف در غنایم [که یکی از موارد متعلق خمس است] قبل از تخمیس آن نوعی خیانت است، و این بدان معنا است که مال هر کس در حکم امانت در دستان او قرار دارد چنان چه خمس آن را پرداخت نکند به خیانت مرتکب شده و خیانتکار محسوب خواهد شد.
برهمین اساس اکثریت قریب باتفاق فقهای عظام شیعه رضوان الله تعالی علیهم اجمعین فتوا داده اند هیچ کس قبل از تخمیس اموال خود حق تصرف در آن را ندارد مگر آن که طبق ضابطه «دست گردان» کند و یا به طور کامل خمس مالش را پرداخت نماید.
2- نمونه ای از غصب
می دانیم، اثبات ید بر مال دیگران بدون مجوز شرعی در حکم غصب است.
از طرف دیگر ، اطلاع داریم که یک پنجم اموال هر شخص پس از کسر مخارج سالیانه متعلق حق امام (ع) است. بنابراین وقتی که شخص پس از کسر مخارج سالیانه یک پنجم اموال خود را به امام (ع) تحویل ندهد عملش نمونه ای از غصب محسوب خواهد شد. به نظر می آید بیان امام باقر (ع) در خصوص پی آمد عدم پرداخت خمس می تواند ما را بر اثبات حقیقت سطور یاد شده آشنا کند.
آن جا که می خوانیم :
«من اشتری شیئا من الخمس لم یعذره الله اشتری ما لا یحل له (3).»
«کسی که از پول خمس (نداده) که خدا عذر او را نپذیرفته چیزی به خرد مثل این است که او چیز حرام را خریده است.»
در جای دیگر اسحاق بن عمار از حضرت امام باقر (ع) نقل کرده که آن حضرت فرمود:
«لا یعذر عبد اشتری من الخمس شیئا، ان یقول : یا رب اشتریته بمالی حتی یأذن له اهل الخمس (4).»
«انسان معذور نیست که از مال خمس نداده چیزی بخرد و بگوید: خدایا آن را با مال خودم خریدم مگر این که صاحب خمس به او اجازه دهد.»
همین طور که ملاحظه می فرمایید امام (ع) در هر دو روایت بر عدم حلیت معامله انجام شده تصریح فرموده اند که در مجموع بیانگر این نکته است که تصرف در مال تخمیس نشده نوعی غصب محسوب می شود.
3- نمونه ای از خوردن مال یتیم
خوردن مال یتیم از آن جهت قبیح است که «یتیم» قدرت دفاع از خودش را ندارد و نمی تواند مال خودش را از چنگال شخص قدرتمند بیرون بکشد در تشیع چون پس از حکومت چند روزه امام حسن مجتبی حکومت در دست امامان تشیع نبوده است آنان طبعا قادر نبودند که با توسل به قدرت اموال مردم را تخمیس نمایند پس در حقیقت نوعی یتیم محسوب می شده اند که در بیان امام باقر (ع) به این حقیقت تصریح شده است .
ابو بصیر می گوید: از امام باقر (ع) سؤوال کردم:
«أصلحک الله ما أسیر ما یدخل به العبد النار (5)»
«خدا کارهایت را اصلاح فرماید آسان ترین چیزی که بنده را به آتش می افکند چیست؟ فرمود:
«من أکل مال الیتیم درهما و نحن الیتیم (6)»
«کسی که یک درهم از مال یتیم را بخورد و ما یتیم هستیم»
4- از موجبات زوال مال
به حکم فطرت هر کس طالب مال، و در اندیشه افزونی آن است طبق روایات وارده پرداخت «خمس» نه تنها باعث کم شدن ثروت نمی گردد بلکه عاملی است برای افزونی آن به عکس عدم پرداخت خمس از موجبات زوال مال و کم شدن ثروت خواهد بود.
امام صادق (ع) در مقام بیان همین معنی فرموده اند:
«ما من رجل یمنع درهما فی حقه الا انفق اثنین فی غیر حقه و ما من رجل یمنع حقا فی ماله إلا طوقه الله به حیه من نار یوم القیامه. (7)»
«هر کس درهمی از خمس را به مستحق آن ندهد دو درهم در ناحق [و غیر رضای خدا] خرج خواهد کرد، و هر کس حقی را که به مالش تعلق گرفته نپردازد، خداوند در روز قیامت آن مال را به صورت مار آتشین طوق گردنش می نماید.»
و باز حضرت صادق (ع) در جای دیگر با بیان دیگری همین معنا را یادآور شده اند:
«من منع حقا لله عزوجل انفق فی باطل مثلیه (8).»
«هر که حقوق خدا را نپردازد دو چندان آن مال را در باطن صرف می نماید.»
5- نمونه ای از پیمان شکنی
پذیرش دین به معنای تعهد و پیمان بر انجام امورات دینی است و هر کس پس از پذیرش آن به تعهدات خود عمل نکند در واقع پیمان شکنی نموده است.
پرداخت خمس از واجبات اسلام است . یعنی هر مسلمانی با پذیرش اسلام عمل به پرداخت خمس را تعهد کرده است و اگر عمل نکند خلاف تعهد محسوب و نوعی پیمان شکنی خواهد بود بر همین اساس می بینیم امام صادق (ع) در تفسیر آیه :«ویل للمطففین= وای بر کم فروشان»
فرموده اند:
«یعنی الناقضین لخمسک یا محمد.(9)»
یعنی ای محمد کسانی که خمس تو را می شکنند [یعنی پیمان شکنی می کنند و نمی پردازند]
پی نوشت ها :
1- سوره انفال آیه 42.
2- بصائر الدرجات 5/29.
3- تهذیب 136/4.
4- بحارالانوار ج96 ص 193.
5- وسایل الشیعه ج 6 ص 378.
6- من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 41.
7- وسائل الشیعه ج 6 ص 378.
8- همان.
9- بحارالانوار ج 96 ص 189.
منبع: مقاله ی خمس و آثار ترک آن