حفظ نهج البلاغه
حفظ نهج البلاغه از آغاز بعنوان یک سنت و روش متداول دانش آموزی و دانش جویی شروع شد و بر زبان علماء و خطیبان جاری می گشت و در مجالس و محافل به عنوان بهترین کلام و محتوی مورد استفاده و گفتگو قرار می گرفت.
و در طول تاریخ عدّه ای از علاقمندان حدیث به حفظ آن اهتمام داشته اند و بدان تبرّک می جستند همان طور که قرآن را حفظ و بدان افتخار می کردند برای روشن شدن این که خواندن و حفظ نهج البلاغه چقدر مورد توجه بوده و مخصوصاً اهل فضل و ادب با چه علاقه و اصراری بدان روی کرده و از آن استفاده می نمودند به کلام ابن ابی الحدید توجیه کنید.
… و من سوگند یاد می کنم به آنکه همه ی امت ها بدان قسم یاد کنند که این خطبه را (خطبه 216 درباره الهیکم التکاثر) از پنجاه سال پیش تا امروز بیش از هزار مرتبه خوانده ام. (1)
حفظ نهج البلاغه در طول تاریخ از اهمیت این کتاب و جایگاه رفیع و محکمی که در فرهنگ اسلامی داشته است خبر می دهد که آنرا یک کتاب معتبر و اصیل دست اول می دانستند و بعنوان پشتوانه ای بر سندیت آن محسوب می شود و در واقع این کتاب در فرهنگ متون اسلامی و اینکه از سخنان امیرالمؤمنین است تلقی به قبول شده است.
اینک به برخی از حافظان نهج البلاغه اشاره می شود:
1- قاضی جمال الدین محمّد بن الحسین بن محمد کاشانی که نزدیک به عصر شریف رضی بوده است، ایشان نهج البلاغه را از حفظ می نوشته است. (2)
2- خطیب ابوعبدالله محمد الفاروقی متوفای 564. (3)
3- علّامه سیدمحمد یمانی مکّی حائری متوفای 1280 در کربلای معلّی. (4)
4- دانشمند، مورخ و شاعر، شیخ محمد حسین مروت که ایشان علاوه بر حفظ نهج البلاغه تمام کتاب قاموس اللغه و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید و چهل هزار قصیده را از حفظ داشته است. (5)
5- خطیب، سید صالح قلی. (6)
6- آیت الله خزعلی از علمای معاصر که علاوه بر حفظ قرآن و نهج البلاغه، صحیفه ی سجّادیه را هم از حفظ دارند. جالب توجه اینکه نهج البلاغه را در حدود پنجاه سالگی و صحیفه را در حدود شصت سالگی حفظ کرده اند. ادام الله ظلّه الوارف.
مرحله چهارم، تفسیر و ترجمه
از همان آغاز انتشار نسخه های خطّی نهج البلاغه و استقبال علما و خطبا از آن، عدّه ای از نویسندگان و محقّقان به فکر نوشتن شرح و تفسیر آن برآمدند و حوالی عصر شریف رضی این کار شروع شد و در زمان نسبتاً کوتاهی حدود هفتاد شرح بر آن نگاشتند. از کسانیکه نهج البلاغه را شرح کرده و می توان گفت از قدیمی ترین شارحان بحساب می آیند افراد ذیل می باشند:
1- ضیاء الدّین ابوالرضا فضل الله بن علی راوندی، در آغاز جوانی برای تحصیل علم از کاشان عازم بغداد شده و در آنجا نسخه ی اصلی نهج البلاغه را به خط مولف یافته و در ربیع الاول 511 ه.ق نسخه برداری از آن را به اتمام رسانید، و سپس در تعلیق و شرح و تفسیر آن پرداخت. (7)
2- احمد بن محمد وبری خوارزمی از علمای قرن ششم هجری که کتاب وی شرح مشکلات نهج البلاغه بوده و آن را پیش از 552 ه نگاشته است. (8)
3- علی بن ناصر سرخسی که پیش از سال 645 ه شرحی به نام اعلام نهج البلاغه به نگارش درآورده و در آن لغات مشکل نهج البلاغه را توضیح داده است. (9)
4- ابوالحسن علی بن زید بیهقی م: 565 ه به عنوان معارج نهج البلاغه وی از علمای جامع و مشهور دوره ی خود بوده است و شرح وی سرشار از نکته های دقیق علمی است در حقیقت شرح وی قدیمی ترین شرح موجود نهج البلاغه است که در سال 552 ه. آن را به پایان برده است. (10)
5- قطب الدین ابوالحسین سعید بن هبه الله راوندی (م:573ه) وی دانشمندی جامع الاطراف و دارای تالیفات بسیار بوده که منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه را در سال 556 ه به اتمام رسانده است این کتاب شرحی مهم و معروف است. (11)
6- قطب الدین ابوالحسن محمد بن حسین بیهقی کیذری نیشابوری که از علمای خراسان و از فقیهان، محدّثان و ادبای جلیل القدر قرن ششم هجری است که در سال 576 ه. شرحش را به نام «حدائق الحقائق فی فَسر دقائق افصح الخلائق» نگاشته است شرح وی شرحی است ادبی، لغوی، کلامی و سرشار از مباحث استوار و ارجمند و نکته های بدیع و علی رغم اختصارش از بهترین شروح است. (12)
7- افضل الدین حسن بن علی بن احمد بن علی ماه آبادی از علما و ادبای قرن ششم هجری که قبل از سال 585 ه. شرحی بر نهج البلاغه نگاشته، وی از خانواده ای اهل علم و ادب بوده است. (13)
8- فخر الدین ابوعبدالله محمدبن عمر رازی (م: 606 ه) مفسّر مشهور اهل سنّت که شرح نهج البلاغه او مثل تفسیر قرآن وی ناتمام ماند. (14)
9- ابوالفضل یحیی بن ابی طی حمید بن ظافر طائی بخاری حلبی (م:630 ه) وی از علمای بزرگ شیعه ی حلب می باشد، شرح نهج البلاغه او در شش مجلّد بوده است. (15)
10- عزّ الدّین ابو حامد عبدالحمید بن هبه الله مدائنی معتزلی «ابن ابی الحدید» (م: 656 ه) در ابواب مختلف علوم غور نمود، و در زمینه های گوناگون علوم سرآمد، و در تاریخ اسلام کم نظیر بود. آثار و تالیفات کثیر و متنوع بر جای نهاد. ارزنده ترین اثر وی «شرح نهج البلاغه» در 20 جلد می باشد که آن را در سال 649 ه. به پایان برده است. وی در شرح خود از مهمترین و بهترین منابع شیعه و سنی بهره گرفته، از این رو این شرح دائره المعارفی است از ادب، کلام، فقه، اخلاق، انساب و تاریخ اسلام و در نوع خود اثری بی نظیر است که شرح کلمات امام علیه السلام نیز در آن یافت می شود! وی بلندآوازگی در میان عالمان را بیش از هر چیزی وامدار شرح عظیمش بر نهج البلاغه است. (16)
11- کمال الدّین میثم بن علی بن میثم بحرانی، (م: 699 ه) وی عالمی ربّانی و فیلسوفی متبحّر و حکیمی متالّه و جامع علوم معقول و منقول بوده است. برتر از همه ی تالیفات متنوع او شرح نهج البلاغه به نام «مصباح السالکین لنهج البلاغه» است که در سال 677 ه آن را به پایان برده و در سال 681 ه آن را تلخیص و به عنوان «اختیار مصباح السالکین لنهج البلاغه» نام نهاده است، شرح وی شرحی است ادبی، منطقی، کلامی و فلسفی که در اثبات تبحر و تفنن و تفوّق او در تمامی فنون اسامی و اسرار عرفانی، برهانی قاطع است. این شرح به لحاظ تفسیر متن و تبیین معانی جملات و مفاهیم کلام حضرت از موفق ترین شروح است. (17)
ترجمه های نهج البلاغه
یکی از نمونه های رویکرد نویسندگان و پژوهشگران به نهج البلاغه ترجمه های نهج البلاغه در طول تاریخ است. به گزارشی در این زمینه توجه فرمایید.
تا سال 1359 (18)، حدود 80 ترجمه نهج البلاغه نگاشته شده که از این تعداد چهار ترجمه به زبان اردو، چهار ترجمه به زبان انگلیسی و یک ترجمه به زبان گجراتی و بقیه به زبان فارسی است.
البته، پس از تاریخ فوق ترجمه های زیادی به زبان های مختلف منتشر شده است که بنیاد نهج البلاغه به جمع و بررسی آنها اقدام کرده و در فرصت مناسب منتشر خواهد شد.
قابل ذکر است که کلمات قصار نهج البلاغه توسط گروهی از مترجمان و به کوشش مرحوم دکتر میرمحمود دعوتی به چهارده زبان ترجمه شده و به بنیاد نهج البلاغه تحویل گردیده و این بنیاد مشغول بررسی و تکمیل آنهاست که امسال ترجمه به زبان روسی و سواحلی از دایره ی تحقیق و ارزیابی گذشته و آماده چاپ و نشر می باشد.
همچنین ترجمه و تفسیری از نهج البلاغه توسط شعبه ی بنیاد نهج البلاغه در هندوستان تهیه و به شکل رساله هایی منتشر شده که البته هنوز تکمیل نشده است.
مرحله پنجم، ظهور در رسانه ها و فرهنگ جامعه
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی- شیّد الله ارکانه- قرآن و نهج البلاغه در جامعه مهجور و مغفول بود و جز در موارد خاص و مجالس و محافل محدود، در میان توده ی مردم و بستر فرهنگ کشور مطرح نبود، امّا بحمدالله پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی رضوان الله تعالی علیه، این دو گوهر گرانبها از انزوا و مهجوریت به در آمد و کم و بیش در رسانه ها ظهور کرد و همایش های داخلی و مسابقات بین المللی قران و نهج البلاغه از قشرها و نهادهای مختلف، دانشجویان، نیروهای مسلّح، بانوان و کودکان حتی کودکان خردسال زیر هفت سال از آن منعکس شد و مؤسساتی که به تحقیق و آموزش و انتشار قرآن می پردازند معرفی گردیدند و «رادیو قرآن» و «سیمای قرآن» تاسیس گردید و در مجموع تا حدود زیادی از مظلومیت نهج البلاغه و صاحب اصلی آن کاست.
و نیز علاوه بر حوزه ها در دانشگاه ها بعنوان یک درس رسمی مورد توجه قرار گرفت و حصار محدودیت و ممنوعیت شکست و زمینه ی اقبال و استقبال اساتید و دانشجویان فراهم آمد و همایش و کنگره هایی در این رابطه برگزار شد.
با همه ی این تفصیلات گرچه از وضع موجود تا وضع مطلوب فاصله ی زیادی داریم و هنوز کارهای اساسی و فراوانی باید انجام شود تا فرهنگ جامعه تبدیل به فرهنگ قرانی و علوی گردد، ولی باید پذیرفت که کارهای مهمی بویژه درباره نهج البلاغه که صورت گرفته و می توان گفت گام های نخستین برداشته شده و آشنایی اجمالی نسل معاصر با این مجموعه ی نفیس حکمت و دانش دست داده است. مجموعه ای که پس از گذشت هزار سال همواره عظمت علمی و ادبی آن در اوج اقتدار است.
بنیاد نهج البلاغه در سال 1360 به مناسبت هزارمین سال تالیف نهج البلاغه کنگره بین المللی هزاره ی نهج البلاغه را برگزار کرد که با پیام رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی رضوان الله علیه رسمیت یافت و برای اولین بار در تاریخ (و به رغم همه حق کشی های مداوم زمامداری جور، علیه علی علیه السلام و فرهنگ علوی برای نهج البلاغه و احیای میراث علمی بزرگمرد عالم اسلام پس از پیامبر)، چنین همایش جهانی با شرکت اندیشمندان و محققانی از کشورهای مختلف برگزار شد و در رسانه ها به شکل جدّی و وسیع منعکس گردید.
و بعنوان یکی از برکات انقلاب اسلامی در تاریخ خبرگزاری پارس (جمهوری اسلامی) در 160 سطر به روی آنتن بین المللی رفت و این کنگره در سال های بعد در ایام ولادت با سعادت امیرمؤمنان علی علیه السلام (13 رجب) در تهران برگزار می گردید که بحمدالله تاکنون چهارده کنگره بین المللی و همایش داخلی درباره نهج البلاغه و موضوعات آن برگزار گردیده است و از دهها دانشمند و محقق و خطیب و نویسنده دعوت به عمل آمده و صدها مقاله و رساله و سخنرانی عرضه شده است.
استقبال خبرنگاران و گزارشگران متعهد و علاقمند رسانه ها و موج گزارش های شورانگیز آنان در طول برگزاری کنگره ها فراتر از حد تصور معمول یک خبر و مراسم عادی بشمار می آید و این خدمت بسزایی بود که نهج البلاغه در جامعه ی ما شناخته شد و در فرهنگ ملّی ما جا افتاده و مبداء و منشا حرکت ریشه دار و پیوسته ای گردیده است.
بنیاد نهج البلاغه آماری از انعکاس نهج البلاغه و موضوعات آن و نیز تاریخ شخصیت امیرمؤمنان در مطبوعات و جراید تهیه کرده که ادامه دارد و تا سال 1370ش حدود 4000 مقاله در مورد نهج البلاغه و امیرالمؤمنین (ع) در مطبوعات منتشر شده است. در دانشگاه ها نیز موج رویکرد به نهج البلاغه همواره فزونی داشته است و تدریس نهج البلاغه کمابیش و در سطوح مختلف شروع شده است گرچه کمبود استاد و نقص برنامه ها و جدّی نگرفتن بعضی از مسؤولان نتوانسته عطش دانشجویان را فرونشاند و عمق و عظمت کلام علوی را آشکار سازد و می طلبد که توجّه و سرمایه گذاری بیشتر معطوف گردد.
از نکات ارزنده و امیدوارکننده، نوشتن پایان نامه های دانشجویان درباره ی موضوعات نهج البلاغه و شخصیت امیرمؤمنان است که در رساله های جالب که نشان دهنده تحقیقات و مطالعات دانشجویان است تالیف گردیده است که بنیاد نهج البلاغه با مکاتبه با دانشگاه های مختلف در صدد جمع آوری و ارزیابی و انتشار و معرفی آنهاست. نیز قرار گرفتن دو واحد درسی نهج البلاغه در بعضی از رشته های علوم انسانی از گام های مثبت در سطح دانشگاه های سراسر کشور است که می تواند منشا مطالعات و تحقیقات دانشجویان علاقمند واقع شود.
تاسیس دانشکده ی نهج البلاغه از سوی بنیاد نهج البلاغه و با همکاری دانشگاه اهل بیت (ع) و پژوهشکده ی نهج البلاغه از گام های دیگری است که تدریس نهج البلاغه را نهادینه ساخته و در سطوح عالی به تربیت استاد و محقق نهج البلاغه پرداخته است، این افتخاری است برای ما خادمین نهج البلاغه که برای اولین بار در ایران و پس از پیروزی انقلاب اسلامی تدریس نهج البلاغه بعنوان درسی مستقل عنوان شده است و این کتاب ارزشمند پس از قرن ها مظلومیت و مهجوریت به صحنه ی رسمی فرهنگ کشور بازگشته و به رغم کارشکنی های دشمنان، در جایگاه اصلی خود قرار گرفته است.
مرحله ششم، دستور العمل و ورود در نظام اجتماعی سیاسی
اینک زمان آن فرا رسیده است که نظام پارلمانی و قانونگذاری ما پس از بیست سال در یک حرکت قاطع و شجاعانه، نهج البلاغه بویژه عهدنامه ی مالک اشتر را با کارشناسی های دقیق و عالمانه منشا طرح ها و لایحه ها قرار داده، به صحن علنی مجلس شورای اسلامی و کمیسیون های مربوطه وارد ساخته، به شکل قانون رسمی تصویب نموده و به دولت و قوه ی مجریه ابلاغ کرده تا ملت از ثمرات ارزنده و حیاتبخش آن بهره ور گردد و بعنوان قانونی مترقی و بی نظیر در تاریخ قانونگذاری به ثبت رسیده و دیگر مجالس از آن الگو گیرند.
اگر مجلس ششم جمهوری اسلامی این توفیق را پیدا کند که فرمان های امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام را در موارد مختلف به شکل قانون درآورد افتخار بزرگی برای خود کسب کرده و این خدمت عظیم ماندگار، وفاداری مجلس شورای اسلامی به خون شهیدان اسلام از آغاز تا امروز، و نیز به وصیت نامه سیاسی الهی امام راحل خواهد بود که فرمودند:
«ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالاترین راه نجات است از امام معصوم ماست».
بطور جدی عمل نموده و به ندای آن حضرت پاسخ مثبت و مناسب داده است.
پی نوشت ها :
1- شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید: 153/11.
2- فهرست شیخ منتجب الدین.
3- تاریخ ابن کثیر: 260/12- «المنتظم» ابن جوزی: 229/10.
4- الغدیر: 186/4.
5- همان، 186/4.
6- مصادر نهج البلاغه، ج1، ص 256.
7- المحقق الطباطبائی فی ذاکره السنویه الاولی، ج3، ص 1046، الذریعه، ج14، ص143.
8- فهرست نسخه های خطی کتابخانه سپه سالار (مطهری)، ج2، ص 123، معارج نهج البلاغه، صص 4 و 37.
9- فرمان مالک اشتر، ص 16؛ کاوشی در نهج البلاغه، صص 281 و 282.
10- تراثنا، ش 37، صص 154 و 164.
11- الذریعه، ج14، ص 126 و ج23، ص 157 ئ لؤلؤه البحرین، ص 304.
12- الذریعه، ج14، ص 123؛ ریاض العلماء، ج1، ص 221، روضات الجنات، ج3، ص 59.
13- همان، ج6، ص 285؛ ریحانه الادب، ج4، ص 473.
14- تاریخ الحکما، ص 293؛ مصادر نهج البلاغه، ج1، ص 211.
15- لسان المیزان، ج6، ص 263؛ ذریعه، ج14، ص 153.
16- روضات الجنات، ج5، ص 20؛ مصادر نهج البلاغه، ج1، ص 215؛ الذریعه، ج14، ص 158.
17- فهرست نسخه های خطی کتابخانه سپه سالار (مطهری)، ج2، ص 50، الذریعه، ج 14، ص 150 و ج 21، ص 110.
18- نهج البلاغه تا این تاریخ به زبان های زیر ترجمه شده است: انگلیسی، فرانسه، ایتالیایی، ترکی استانبولی، اردو، مالایی، آلبانیایی، بوسنیایی، آشوری، ارمنی، سواحلی، هوسائی، ژاپنی، چینی، روسی، اسپانیائی.
منبع: سالنمای النهج 1-5