نهج البلاغه کتابی ، جاودانه (1)

نهج البلاغه کتابی ، جاودانه (1)

نویسنده:حجت الاسلام و المسلمین علی موحدی ساوجی

اشاره

مقاله ذیل نوشته روانشاد حجت الاسلام و المسلمین علی موحدی ساوجی است. ایشان از اولین دوستان و همکاران بنیاد نهج البلاغه بودند که با اخلاص و ارادت خاص به مولای متقیان امیرمؤمنان علی علیه السلام کار علمی خود را شروع کرده و بنیاد در طول چند سال از همکاری ها و همیاری های آن مرحوم بهره ور بوده است.
این مقاله برای کسانی نگاشته شده که مایلند سرگذشت اجمالی نهج البلاغه و سیر هزار ساله آن را بدانند و در فضای علمی، معنوی و تاریخی آن قرار گیرند و با گردآورنده آن، مرحوم علامه شریف رضی رضی الله عنه آشنا شوند. این مقاله در عین سادگی و روانی، نسبت به هدف مورد نظر بسیار جالب وجامع است و دورنمای زیبا و کاملی از این کتاب ارزشمند را به تماشا می گذارد.
ان شاء الله روح آن عزیز سفر کرده با مولایش محشور و همواره یاد و نامش در صحیفه نورانی شیعیان و خدمتگزاران آستان علوی زنده و جاودانه باد .
بنیاد نهج البلاغه

سخنان امام علی علیه اسلام

علی بن ابی طالب علیه السلام نمونه عالی اسلام، و جلوه پرفروغ ایمان و تقوی، و قرآن ناطق است. رهبری است که جهان با نامش آشنا است. اعمال و خصال برجسته او، در حقیقت نمایشگر قرآن و سنت است. سخنانش، روشنگری است که پرده از روی این حقیقت برمی دارد .و خطوط و نقشهای آن را روشن می سازد.
گفتار علی علیه السلام چون از حقیقت و دانشی بیکران سرچشمه می گرفت و پس از کلام خدا-قرآن- و سخن پیامبر، برترین سخن بود، عالی ترین و بهترین اثر را در جانها می گذاشته و مانند قرآن مورد توجه همگان قرار می گرفته است و با حفظ و ضبط و آموزش و اقتباس در میان مسلمانان راه جاودانگی را می پیموده است. بلندی و اوج سخن علی علیه السلام نه تنها دوستان و شیعیان را به تحسین و تجلیل واداشته است بلکه دشمنان را هم مجذوب خود ساخته تا آنجا که معاویه می گوید:«جز پیامبر هیچکس بهتر از علی سخن ایراد نکرده است.»(1)
و علی علیه السلام بود که در فراز و نشیب زندگی و در گرما گرم جنگ، و آرامش صلح و برفراز منبر روحهای افسرده را صیقل می زد و در همه حال مقاصد عالی خود را به بهترین وجه بیان می کرد.(2)
از عبدالحمید«کاتب»-سخنور و نویسنده نامی و چیره دست عرب که از جوانی در بلاغت و ادبیت شهره گشت و نویسنده آخرین خلیفه اموی بود-پرسیدند چگونه بدین مرتبه رسیدی؟در پاسخ گفت:
«من هفتاد خطبه از خطبه های علی علیه السلام را حفظ کردم و همین در وجود من به منبع جوشانی از علم و ادب مبدل شد.»(3)و همچنین «ابن مقفع»بلاغت و ادبیت را از کلمات علی علیه السلام آموخت.(4)
و نیز «ابن نباته»خطیب معروف مصری متوفای(374ه)گفته:
«من با فرا گرفتن و حفظ صد فصل از پندهای علی علیه السلام گنجینه دانشی اندوخته ام که انفاق و دهش برآن می افزاید.»(5)

نگاهی به نهج البلاغه

«نهج البلاغه»(6)نامی است که عالم و ادیب نامی اسلام«سید رضی»آن را برای گزیده ای از خطبه ها، نامه ها، و حکمتهای امام علی علیه السلام انتخاب کرد.
تألیف این کتاب در ماه رجب (400ه) به پایان رسیده است، شامل(237)خطبه،(79)نامه و (480)کلمه کوتاه و آموزنده است.
از نخستین زمانی که نسخه های این کتاب به وسیله «سید رضی»در جامعه علم و ادب راه یافت و با استقبال کم نظیری روبرو گردید و شگفتی همگان را برانگیخت و درکرسیهای تدریس مورد بحث و آموزش اندیشمندان قرار گرفت.
استقبال بی مانند، از «نهج البلاغه»به خاطر مزایا و زیبایی های لفظی و معنوی و جامعیت و سبک محکمی است که در آن به روشنی مشاهده می شود، و این کتاب را از حیث «نثر زیبای عربی»نیز در مقام برتر و«درجه اول»قرار می دهد.(7)
علی علیه السلام در گفتار خود، دانش، سیاست و معنویت را با فصاحت و بلاغت و گزیده گویی در هم آمیخته است به طوری که هر کس«نهج البلاغه»را بخواند و با ادبیات عربی آشنا باشد، به روشنی این حقیقت را درک می کند.

نمونه از از گفتار دانشمندان درباره نهج البلاغه

1ـ استاد شیخ محمد عبده می گوید:«نهج البلاغه با مطالبی که در بردارد می تواند هدفهای هر نویسنده و گوینده ای را تأمین کند. در این کتاب:ترغیب، تنفر، سیاست، جدل، اصول تمدن، حقوق متقابل اجتماع و رهبر، قوانین عدالت، پند و نصیحت وجود دارد و هیچ اندیشه و خواسته ای بردل انسان نمی گذرد جز آنکه بهتر و کاملترش در این کتاب یافت می شود.»(8)
2ـ استاد محمد حسن نائل المرصفی گوید:«نهج البلاغه برهانی است روشن براینکه علی علیه السلام بهترین نمونه زنده روشنایی و دانش و هدایت و فصاحت و معجزه قرآنی است.
در این کتاب برای علی علیه السلام دلائل و نشانه هایی از دانش وسیع و سیاست صحیح و موعظه های روشنگر، به چشم می خورد که نظیر آن را در آثار هیچیک از دانشمندان بزرگ و فیلسوفان نابغه نمی توان دید.
علی علیه السلام در این کتاب، در ژرفای دانش و دین و سیاست فرورفته و در تمام مسائل آن، نمونه از آشکار بیرون آمده است…»(9)
3ـ شیخ ناصف یازجی به فرزندش ابراهیم سفارش می کند که :«هر گاه خواستی در دانش و ادب و انشاء و نگارش بردیگران تفوق جویی حتماً«قرآن» و«نهج البلاغه»را از بر کن.»(10)
4ـ دکتر زکی مبارک می گوید:«من معتقدم، اندیشه و نظر در «نهج البلاغه»شهامت و مردانگی عظمت روح به انسان می دهد، زیرا این کتاب از روح بزرگ و نیرومندی صادر گشته که با همه مشکلات همچون شیری پولادین اراده، روبرو گردیده است.»(11)
5ـ استاد امین نخله گوید:«هر کس بخواهد روح تشنه خود را از سخن علی علیه السلام سیراب سازد باید به «نهج البلاغه»روی آورد و آن را با دقت صفحه به صفحه بخواند و گام نهادن در پرتو نهج البلاغه را فرا گیرد.»(12)
6ـ محمد امین النواوی در این زمینه بیانی دارد که فشرده اش این است:«علی علیه السلام تمام قرآن را حفظ داشت و براسرار آن آگاه بود و قرآن با خون و گوشتش آمیخته بود. خواننده می تواند این مطلب را در «نهج البلاغه»ببیند و مقدار بهره وری علی را از قرآن لمس کند. قرآن نیز هر انسانی را از حیث پرورش و تهذیب کفایت می نماید و تأثیرش به حدی است که «الکن زبان»را سخنوری فصیح و افسونگر می سازد تا چه رسد به مثل علی علیه السلام با آن کمال و استعداد که روح خود را پاک ساخته و پشت پا به دنیا زده آئینش را از هر شائبه ای خالص کرده باشد.
پس تردیدی نیست که علی علیه السلام در اثر دریافت پرتوهای قرآنی، چشمه های دانش و حکمت از منبع جوشان دلش برزبانش جاری می گردد.
علی علیه السلام در خطبه هایش، روشی تازه و راهی نو و دریایی بزرگ از مباحث توحید، خداشناسی و فلسفه عالی الهی پیش روی دانشمندان ربانی می نهد که برای هیچکس جز پیامبر اسلام سابقه نداشته است.
او در زمینه اسرار جهان آفرینش، روحیات مردم و جامعه شناسی، راههای پیشروی و عقب نشینی شیطان، دنیا و گرفتاری های آن، آغاز آفرینش ، مرگ، زمین و آسمان، فرشتگان و فرشته مرگ، سخن نغز گفته است. آنحضرت در خطبه های خود، وارد میدان سیاست گشته و پیرامون بیعت، پیمان بستن، وفاداری، انتخاب فرد اصلح …حقایقی را بیان کرده و یاوران حق را مورد توجه قرار داده و مردم را به جهاد دعوت نموده و با منطقی کوبنده و همه جانبه، مخالفین را تعقیب و محکوم کرده است.
و نیز او از امتیاز دیگری برخوردار بود که بغیر از «رسول خدا»هیچکس از آن بهره ور نبود، و آن پیشگویی های وی است درباره آینده امت اسلامی و بعضی از فرقه های آن چون«خوارج»و دیگران، خبردادن از حادثه «صاحب الزنج».
آنحضرت از طب و تشریح و توصیف ویژگی های حیوانات مانند خفاش و طاووس و نیز از انسان و اسرار و شگفتی های نهفته او، به گونه ای سخن گفته که برای مردم آن عصر و تمامی زمانها تازگی دارد.
و همچنین نامه هایی که آنحضرت به شریح قاضی، معاویه و نمایندگان خود نگاشته و سفارشی که به فرزندش امام حسن علیه السلام در بازگشت از «صفّین»نموده، بهترین نمایشگر اطلاعات عمیق او در مسائل دینی، سیاسی، علمی و اجتماعی می باشد.
آری آنحضرت پس از تشریح آن موضوعات به عبارتهای صحیح و روشن، ارزشهای عالی انسانی را در برابر همه به نمایش درآورده و برنامه اصیل و صحیح اسلامی را برای نیل به هدفهای کامل زندگی نشان داده است.
زیبایی عبارات نهج البلاغه از حیث ترکیب لفظی وسبک ادبی این امتیازات را دارد:
1ـ در انواع کلمات:مفرد، جمع، مذکر، مؤنث، حقیقت و مجاز سرمایه ای غنی برای فرهنگ الفاظ عربی است.
2ـ مجازها و کنایه ها در قالبهای جالب و نوینی آمده است .
3ـ ایجاز و اطناب(13)در جای متناسب خود به کار رفته است و ما این مطلب را در خطبه ها و نامه های طولانی و گاه متوسط یا کوتاه آنحضرت به روشنی مشاهده می کنیم است.
4ـ محسنات و نوآوریهای لفظی از جناس تا ترصیع و قلب و عکس(14)
5ـ آهنگ طبیعی و جالب عبارات که اهل فن بخوبی آن را احساس می کنند، و حتی شنوندگان هنگامی که از سخنوران مذهبی خطبه های «نهج البلاغه»را می شنوند حال و هیجانی به آنها دست می دهد.
در پایان به گفتار امام یحیی یعنی نویسنده کتاب«الطراز»اشاره می کنیم:
«از معانی گوارا و شیوای سخن او-علی علیه السلام -هرخطیبی سیراب شده و به سبک کلام وی هر واعظ گویایی لباس سخنوری پوشیده زیرا علی علیه السلام ورودگاه بلاغت و زادگاه آن و ابر پربار فصاحت است و خود آنحضرت فرموده:
«ما فرمانروایان کشور سخنیم و درخت سخنوری در وجود ما ریشه کرده و شاخه ها آورده است.»
و«جاحظ»امیر سخن در برابر سخنان علی علیه السلام اینچنین اظهار ناتوانی کرده، می گوید:«بعد از قرآن و سخنان پیامبر هر کلام و خطبه و مقاله ای را که خواندم و شنیدم توانستم با آن رقابت کنم و بهتر از آن یا مانندش را بیاورم مگر کلمات امیرالمؤمنین علی علیه السلام که هر چه کوشیدم توانایی رقابت با آن را در خود نیافتم.»(15)

سیّد رضی کیست؟

ابوالحسن محمد بن حسین ملقب به «شریف رضی»و معروف به «سید رضی»جدّ پنجمش امام هفتم «موسی بن جعفر علیه السلام» است. وی در سال«1359»قمری متولد شد و ششم محرم سال «406»درگذشت.
از کودکی به تحصیل دانش پرداخت و با جدیت و پیگیری و هوش سرشار در فهم دانش و شعر و ادب بر دیگران پیشی گرفت.
در زمینه بررسی و تحقیق امتیاز و اعجاز قرآن، کتاب بی نظیری بنام«حقایق التأویل»نوشت و در بررسی و تشریح سخنان«پیامبر»و انواع استعاره و مجاز و نکات جالبی که در کلمات آنحضرت دیده می شد، کتابی به نام «المجازات النوبِه»تألیف نمود که شامل«1361»حدیث از احادیث رسول گرامی اسلام می باشد.
و نیز از میان سخنان علی علیه السلام آنچه را که دارای جنبه های جالب لفظی و معنوی بود و از حیث «بلاغت»مقام والاتری داشت برگزید و آنها را بر سه محورخطبه ها، نامه ها، کلمات قصار قرار داد و آن را «نهج البلاغه»نامید.
و همچنین در زمینه شعر، سیّد رضی بهترین شاعر «قریش»بود و طایفه قریش در شعر و شاعری از تمام افراد عرب برترند، پس او بهترین شاعر عرب است.
علاوه براینکه شعر«رضی»از نظر «عفت کلام»و هدفداری بر دیگر اشعار دوره او امتیاز دارد، ولی از ناسزا و هجو گویی و کلمات زشت، در شعر، خودداری می کرد و شعر و شاعری را وسیله کاسبی و تقرب به دستگاه خلفاء و پادشاهان قرار نمی داد و آنقدر با اراده و آزاد مرد بود که هرگز از کسی تملق نگفت تا آنجا که شاهان«آل بویه» هر چه کوشیدند جایزه ای به وی دهند زیر بار نرفت و نپذیرفت و حتی «صله های»پدر خود را پس فرستاد.
دکتر زکی مبارک می گوید:«شریف رضی در جهان ادب با دشوارترین بدرفتاریها روبرو شد و اگر دیوان شعر او به زبان فرانسوی یا انگلیسی یا آلمانی بود اهل این زبانها، صد ها کتاب پیرامون آن می نوشتند و دهها مجسمه برایش می ساختند.»(16) و گذشته از اینها،«شریف رضی »نویسنده ای بزرگ و توانا بود که در فنون نگارش پیشگام و یکه تاز بوده است و «ابواسحق صابی»(384-349ه)از میان نامه ها یا و کتابی به نام «الرسائل»گردآوری نموده است.
در واقع کمتر کسی مانند سید رضی، در زندگی موفق بوده و اگر او هیچ کاری انجام نمی داد جز همین سخنان برگزیده علی علیه السلام-نهج البلاغه-باز بزرگترین خدمت را به شیعه بلکه همه مسلمین عرضه کرده بود.
مرگ«شریف رضی»جهان اسلام را عزادار ساخت و شعراء در مرثیه او اشعار فراوانی سرودند و برادر فقیه و دانشمندش، «شریف مرتضی»-علم الهدی-از شدت اندوه و تأثر نتوانست در تشییع و دفنش شرکت جوید و به حرم مطهر امام هفتم«موسی بن جعفر علیه السلام»پناه برد تا اینکه در پایان روز، «فخر الملک»آمد و با خواهش و تمنا وی را به خانه اش بازگردانید.
تا کنون چندین کتاب پیرامون شخصیت «سید رضی»نگارش یافته که از آن میان شش کتاب به زبان عربی، و یک کتاب به زبان فارسی را به نام«کاخ دلاویز»می توان نام برد.(17)

پی نوشت ها :

1ـ مصادر نهج البلاغه، ج1،ص38.
2ـ مصادر نهج البلاغه، ج1،ص38.
3ـ مصادر نهج البلاغه، ج1،ص40.
4ـ مصادر نهج البلاغه، ج1،ص40.
5ـ مصادر نهج البلاغه، ج1،ص41.
6ـ«نهج البلاغه» یعنی شیوه آشکار بلاغت.
7ـ شرح نهج البلاغه «ابن ابی الحدید»،جلد1،مقدمه«محمد ابوالفضل ابراهیم»،ص7.
8ـ مقدمه شرح نهج البلاغه عبده .
9ـ جولات اسلامیه،ص98.
10ـ «نظرات فی القرآن»تألیف محمد غزالی،ص154.
11ـ عبقریه الشریف الرضی، ج1،ص296.
12ـ«مأه کلمه من کلام الامام علی».
13ـ ایجاز یعنی کوتاه و مختصرگویی و اطناب یعنی طلانی و به درازا سخن گفتن، که هر یک به جای خود نشانه بلاغت و مهارت سخنوری و نویسندگی است.
14ـ جناس یا نجنیس در اصطلاح فن بدیع:آوردن دو کلمه که در لفظ شبیه و همجنس اند ولی در معنی مختلف هستند.
ترصیع:در اصطلاح فن بدیع آن است که :دو مصراع یا دو جمله ای بیاورند که وزن وسجع کلماتش مطابق هم باشد مانند:
هوا شد تیره و گریان بسان دیده وامق
زمین شد تازه و خندان بسان چهره عذرا
قلب و عکس:یعنی وارونه کردن و برگرداندن چیز یا مطلبی و در اصطلاح فن بدیع:لفظ مقدم را مؤخر و مؤخر را مقدم ذکر کردن مثل:«خداوند زنده را از مرده بیرون می آورد و مرده را از زنده»در جمله اول«زنده»بر«مرده»مقدم ذکر شده و در جمله دوم برعکس.
15ـ«جولات اسلامیه»نگارش محمد امین النواوی،صفحه 99تا104.
16ـ«عبقریه الشریف الرضی»،جلد 1،صفحه 19.
17ـ کتابی در شرح حال«سید رضی»در سلسله انتشارات کنگره هزاره نهج البلاغه به وسیله بنیاد نهج البلاغه منتشر شده است.

منبع: سالنامه النهج شماره 12- 11

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید