ماجرای علاقه مندی و عشق سوزان مردی که کارش فروختن روغن زیتون بود نسبت به رسول اکرم، معروف خاص و عام بود. همه می دانستند که او صادقانه رسول خدا را دوست می دارد و اگر یک روز آن حضرت را نبیند بیتاب می شود. او به دنبال هر کاری که بیرون می رفت، اول ...
مطالب موجود در دسته بندی "حکایت های معصومین"
داستانهای پیامبر اکرم (ص) : گواهی ام اعلاء
مسلمانان در مدینه مجموعا دو گروه بودند: گروه ساکنین اصلی، و گروه کسانی که به مناسبت هجرت رسول اکرم به مدینه، از خارج به مدینه آمده بودند. آنها که از خارج آمده بودند «مهاجرین» ، و ساکنین اصلی «انصار» خوانده می شدند. مهاجرین چون از وطن و خانه و مال و ثروت و احیانا از ...
داستانهای پیامبر اکرم (ص) : شتر دوانی
مسلمانان به مسابقات اسب دوانی و شتردوانی و تیراندازی و امثال اینها خیلی علاقه نشان می دادند، زیرا اسلام تمرین کارهایی را که دانستن و مهارت در آنها برای سربازان ضرورت دارد سنت کرده است. بعلاوه خود رسول اکرم که رهبر جامعه ی اسلامی بود، عملا دراین گونه مسابقات شرکت می کرد و این بهترین ...
داستانهای پیامبر (ص) : دعا و نفرین امام علی (ع)
هنگامى كه جنازه براء بن معرور را آوردند تا حضرت رسول (صلى الله عليه و آله و سلم) بر او نماز بخواند. فرمود على بن ابيطالب (عليه السلام) كجاست ؟
داستانهای پیامبر اکرم (ص) : مستمند و ثروتمند
رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله طبق معمول در مجلس خود نشسته بود. یاران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگین انگشتر در میان گرفته بودند. در این بین یکی از مسلمانان- که مرد فقیر ژنده پوشی بود- از در رسید و طبق سنت اسلامی- که هرکس در هر مقامی هست، همینکه وارد ...
داستانهای پیامبر اکرم (ص) : جبهه جنگ یا خدمت به پدر و مادر
در امالى صدوق از جابر نقل مى کند که حضرت صادق فرمود: مردى خدمت پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد یا رسول الله من خیلى مایل به جهاد هستم . فرمود جهاد کن در راه خدا اگر کشته شوى زنده و جاوید خواهى بود در نزد خدا و توشه ...
داستانهای پیامبر اکرم (ص) : پیامبر چه کسانی را احترام می کند؟
پیغمبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) خواهرى رضاعى داشت روزى همان خواهر بر ایشان وارد شد. همین که نظر پیغمبر بر او افتاد مسرور گردید و روانداز خود را براى او پهن کرد و او را بر روى آن نشانید با گشاده روئى و احترام بسویش توجه کرد و در صورت او ...
داستانهای پیامبر اکرم (ص) : مستمند و بینوا کیست؟
روزى رسول اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) به اصحاب خود فرمودند فقیر و بینوا کیست؟ اصحاب جواب دادند کسى که درهم و دینارى نداشته و دستش از مال دنیا تهى باشد. فرمود:آنکه شما مى گوئید فقیر نیست بینوا کسى است که در عرصات قیامت بیاید و حق اشخاصى به گردن او باشد. ...
داستانهای پیامبر اکرم (ص) : مثالی برای روز قیامت
پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) روزى به سلمان و اباذر هر كدام درهمى داد. سلمان درهم خود را انفاق كرد و به بينوائى بخشيد ولى اباذر صرف در مخارج خانواده خود كرد.
داستانهای ائمه: امام صادق (ع) و حقوق برادران دینی
در کافى ذکر شده که معلى بن خنیس گفت به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کردم مسلمان چه حقى بر برادر مسلمان خود دارد. فرمود: براى هر مسلمانى بر برادر خود هفت حق واجب و لازم است که اگر یکى را ضایع نماید از ولایت خدا و طاعت او خارج مى شود. عرض کردم تفصیل ...
داستانهای پیامبر اکرم (ص) : نهایت از خود گذشتگی
در جلد نهم بحارالانوار ص 514 از تفاسیر عامه نقل مى کند که: مردى پیش رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) آمد و از گرسنگى شکایت کرد. آن جناب فرستاد به نزد زنهاى خود که اگر خوراکى پیش شما یافت مى شود براى این مرد بدهید. گفتند غیر آب چیزى اینجا ...
داستانهای پیامبر (ص) : کدامیک بهترند؟
شیخ جلیل محمدبن یعقوب کلینى از نوفلى نقل کرده که على بن الحسین (علیه السلام) فرمود. حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم) در بیابان به شتربانى گذشتند. مقدارى شیر از او تقاضا کردند. در پاسخ گفت آنچه در سینه شتران است اختصاص به صبحانه اهل قبیله دارد و آنچه در ظرف دوشیده ...