مطالب موجود در دسته بندی "حکایت های معصومین"

داستانهای ائمه: امام حسین(ع): دستگیرى از تهیدستان

داستانهای ائمه: امام حسین(ع): دستگیرى از تهیدستان

در یکى از روزها امام حسین علیه السّلام از محلّى گذشت و عبورش به عدّه اى از فقراء و تهى دستان افتاد، که سفره نانى پهن کرده و مشغول خوردن غذا بودند. هنگامى که آن افراد حضرت را مشاهده کردند او را براى خوردن غذا دعوت نمودند. و حضرت دعوت آنان را پذیرفت ؛ و ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسین(ع): تمامى موجودات تحت فرمان آن ها

داستانهای ائمه: امام حسین(ع): تمامى موجودات تحت فرمان آن ها

  زراره که یکى از شاگردان و اصحاب امام صادق علیه السّلام است ، از آن حضرت حکایت کند: در زمان حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السّلام شخصى به نام عبداللّه بن شدّاد لیثى ، دچار بیمارى و تب سختى شده بود. امام حسین علیه السّلام به جهت عیادت و دیدار او راهى منزلش شد، ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسین (ع): مرز پیروى از پدر

داستانهای ائمه: امام حسین (ع): مرز پیروى از پدر

روزى عبدالرّحمان فرزند عمرو بن عاص با عدّه اى در محلّى نشسته بودند، که امام حسین علیه السّلام از جلوى آن ها عبور نمود، در همان حال عبدالرّحمان گفت : هرکس ‍ مى خواهد به بهترین شخص در زمین و آسمان نگاه کند، به این رهگذر نظر نماید. و سپس افزود: گرچه من بعد از ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسین(ع): نماز بر جنازه منافقین

داستانهای ائمه: امام حسین(ع): نماز بر جنازه منافقین

صفوان به نقل از امام جعفر صادق علیه السّلام روایت کرده است : در زمان امام حسین علیه السّلام ، یکى از منافقین مُرده بود؛ و حضرت به دنبال جنازه آن منافق حرکت مى نمود، در بین راه ، به یکى از اصحاب خویش برخورد نمود که به سرعت از آنجا عبور مى کرد تا ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسین(ع): نماز باران در کوفه به دستور پدر

داستانهای ائمه: امام حسین(ع): نماز باران در کوفه به دستور پدر

مرحوم سیّد مرتضى رحمه اللّه علیه آورده است : حضرت صادق آل محمّد، به نقل از پدران بزرگوارش علیهم السّلام حکایت فرماید: در زمان مولاى متقّیان ، امام علىّ علیه السّلام مدّتى باران نازل نشد. پس عدّه اى از اهل کوفه نزد امام امیرالمؤ منین ، علىّ علیه السّلام حضور یافته و ضمن اظهار ناراحتى ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسین(ع): سخن گفتن شیرخوار و سنگسار مادر

داستانهای ائمه: امام حسین(ع): سخن گفتن شیرخوار و سنگسار مادر

صفوان به نقل از امام جعفر صادق علیه السّلام حکایت کند: در زمان حضرت ابا عبداللّه الحسین علیه السّلام دو نفر مرد بر سر بچّه اى شیرخوار نزاع و اختلاف داشتند؛ و هر یک مدّعى بود که بچّه براى او است . در این میان ، امام حسین علیه السّلام عبورش بر ایشان افتاد و ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسین (ع): زنده شدن زنى مرده

داستانهای ائمه: امام حسین (ع): زنده شدن زنى مرده

مرحوم قطب الدّین راوندى در کتاب خود آورده است : عدّه اى در حضور مبارک امام حسین علیه السّلام نشسته بودند، که ناگاه جوانى گریه کنان وارد شد. امام حسین علیه السّلام به او فرمود: چرا گریان و ناراحت هستى؟ جوان اظهار داشت : هم اکنون مادرم بدون آن که وصیّتى کرده باشد، فوت نمود ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسین (ع): پیشگویى و آینده نگرى از دوران کودکى

داستانهای ائمه: امام حسین (ع): پیشگویى و آینده نگرى از دوران کودکى

یکى از اصحاب پیامبر گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله ، به نام حذیفه یمانى حکایت کند: روزى امام حسین علیه السّلام در حالى که کودکى بیش نبود، اظهار داشت : به خداوند قسم ! ستمگران بنى امیّه بر قتل من ، گرد هم خواهند آمد و عمر سعد پیش قدم و سرلشگر آن ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسین(ع): بازگشت اوّلین شخصیّت در رجعت

داستانهای ائمه: امام حسین(ع): بازگشت اوّلین شخصیّت در رجعت

  حضرت ابوجعفر، باقرالعلوم صلوات اللّه و سلامه علیه حکایت فرماید بر این که جدّ بزرگوارش ، امام حسین علیه السّلام پس از آن که به صحراى کربلا وارد شد، در جمع اصحاب و یاران خود چنین اظهار داشت : روزى در حضور جدّم ، رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله بودم که فرمود: ...

ادامه مطلب
داستانهای ائمه: امام حسین(ع): واقعیّت نگرى و خداجوئى

داستانهای ائمه: امام حسین(ع): واقعیّت نگرى و خداجوئى

  مرحوم شیخ مهدى مازندرانى – یکى از علماء بزرگ – به نقل از کتاب کبریت الاءحمر آورده است : حضرت ابا عبداللّه الحسین صلوات اللّه علیه در روز عاشوراء، در آن موقعیّت جنگ و ستیز؛ و در همان لحظات آخر، هنگامى که به بعضى از افراد و اهالى کوفه برخورد مى کرد که در ...

ادامه مطلب