دسته بندی های موجود در بخش"حکایت ها"

مطالب موجود در بخش "حکایت ها"

داستان گویی (1)

داستان گویی (1)

هنر داستانگویی متأسفانه در مدارس ما مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته است و حتی بیشتر معلمان، داستان گفتن را برای خود ننگ و حقارت و برای دانش آموزان وسیله ی اتلاف وقت می پندارند! غافل از اینکه همین داستانگویی، علاوه بر فواید و ارزشهای تربیتی فراوان، که به بعضی از آنها اشاره کردیم، به ...

ادامه مطلب
داستان گویی (2)

داستان گویی (2)

اول. انتخاب داستان چنانکه در پیش گفتیم مردم از لحاظ توانایی داستانگویی با یکدیگر فرق دارند. به این معنا که بعضی جذاب و نشاط انگیز می گویند و عده ی دیگر ملال و خستگی ایجاد می کنند. این قدرت داستانگویی بر حسب نوع داستان نیز فرق می کند، یعنی مردم، هر یک نوع خاصی از ...

ادامه مطلب
شکارافکن بی باک

شکارافکن بی باک

ادبیات داستانی مکزیک دون انریک (1)، جز ونادو (2) هیچ شکاری را بهتر از مرغابی وحشی دریاچه پاتزکوارو (3) نمی داند و ونادو گوزن کوچکی است که پشمی زرین به رنگ برگ درختان پاییزی دارد. اگرچه دون انریک مکزیکی نیست و فرانسوی است چون مکزیکی ها زندگی می کند و چون مقام مهمی در سفارت ...

ادامه مطلب
ماهی کوچک دریاچه

ماهی کوچک دریاچه

ادبیات داستانی مکزیک ماهی کوچکی بود بسیار حیله گر و هوشیار. درباره ی ماهیان کوچک حیله گر و مکار داستان های بسیاری گفته اند. این داستان را دوست من دون سیلوریو (1) حکایت کرده است. دون سیلوریو ملک کوچکی در کرانه ی دریاچه ی پاتزکوارو (2) دارد. او ماهی گیر است، اما بدش نمی آید ...

ادامه مطلب
پیدایش جهان

پیدایش جهان

ادبیات داستانی مکزیک روزی در یکی از ویترین های موزه ی مردم شناسی یکی از آثار دوستم تزونتل را دیدم که توضیحات زیر را بر کتیبه ای نوشته و بر آن آویخته بودند: مکزیک (تئوتیهواکان) مجسمه ی سفالی (قرن ششم؟) دانشمندان گاهی اشتباهات بزرگی می کنند و عذرشان خواسته است. آنان در این مورد هم ...

ادامه مطلب
حکایت زاهد و دیو و دزد

حکایت زاهد و دیو و دزد

داستانی از داستان‌های کلیله و دمنه … چنین حکایت می‌کنند که در زمانهای گذشته، زاهدی بود که بسیار عبادت می‌کرد و بیشتر عمر خود را مشغول عبادت و خواندن نماز بود. روزی از روزها این زاهد برای خریدن یک گاو از خانه بیرون رفت. و در بازار گاوی را انتخاب کرد و خرید و به ...

ادامه مطلب
کلاغ هوشمند

کلاغ هوشمند

داستانی از داستان‌های کلیله و دمنه … روایت کرده‌اند که در زمانهای بسیار دور در نزدیکیهای شهری بزرگ کوهی بود بسیار بلند که مرتفع که بر روی آن کوه صدها درخت تنومند و بزرگ و پرشاخ و برگ روییده بود و بر روی یکی از درختان پر شاخ و برگ و عظیم، صدها لانه کلاغ ...

ادامه مطلب
قاضی و عضدالدوله

قاضی و عضدالدوله

داستانی از داستان‌های سیاست نامه … در سلسله دیلمیان، پادشاهی زیرک تر و باهوش تر از عضدالدوله نبود. او پادشاهی بود دادگر و بسیار زیرک و با ذکاوت که در کارها همیشه با تفکر و تامل دقیق، می‌نگریست. روزی از روزها نامه‌ای به دستش رسید که او را سخت متعجب و عصبانی کرد. این نامه ...

ادامه مطلب
شریک حیله‌گر و شریک ساده

شریک حیله‌گر و شریک ساده

داستانی از داستان‌های کلیله و دمنه … در زمانهای نه چندان دور، در یک شهر کوچک دو شریک که یکی حیله‌گر و زرنگ و دیگری بسیار ساده و بی آلایش بود زندگی می‌کردند. این دو شریک بازرگان بوده و برای تجارت به شهرهای مختلف می‌رفتند و در تجارتهایشان هر چه سود می‌بردند میان خود و ...

ادامه مطلب
وزیر بهرام گور

وزیر بهرام گور

داستانی از داستان‌های سیاست نامه چنین حکایت کرده‌اند که وقتی زمان پادشاهی بهرام گور رسید او وزیری را برای خود انتخاب کرد و همه امور مملکت را به دست وی سپرد. نام وزیر او را راست روش گذاشته بودند. بهرام گور تمام کشور را در اختیار وزیرش گذاشته بود. و سخن هیچ کس را هم ...

ادامه مطلب
بازرگان و دوستش

بازرگان و دوستش

داستانی از داستان‌های کلیله و دمنه … در شهری کوچک که مردمان خوب و باصفایی داشت و همه مردم از حال هم با خبر بودند و جویای احوال هم می‌شدند، بازرگانی زندگی می‌کرد که در صداقت و راستگویی زبانزد خاص و عام بود و در مواقع ضروری به همه کمک می‌کرد. از بد روزگار این ...

ادامه مطلب
حکایت پهلوان بی تجربه

حکایت پهلوان بی تجربه

داستانی از داستان‌های کلیله و دمنه روزی روزگاری در یک شهر قدیمی و در یک منطقه خوش آب و هوا، مردی زندگی می‌کرد که پسر پهلوان و قوی پنجه ای داشت. این پسر نیرومند و پدرش زندگی نسبتاً فقیرانه ای داشتند و از مال دنیا بهره چندانی نبرده بودند و پسر بخاطر همین موضوع، چندین ...

ادامه مطلب