در نوشتار پیش رو که به مناسبت سالروز تخریب حرم مطهر ائمه بقیع علیهم السلام تقدیم می شود یکی از روشهای کارساز و عمومی بحث با برادران اهل سنت و نیز پیروان فرقه ی وهابیت بیان می شود. این روش از آن رو کارساز است که اولا به لحاظ استناد، مستحکم می باشد و ثانیا دارای دلالتی صریح بر مدعای شیعه می باشد. همچنین از آن جهت عمومیت دارد که در بسیاری از مسائل مورد اختلاف میان طرفین – اگر نگوییم در تمامی آنها – قابل پیاده نمودن است.
دو امانت بزرگ
در میان مدارک اسلامی اعم از تشیع و تسنن روایاتی وجود دارند که از لحاظ سندی بسیار متقن می باشند. از طرف دیگر این روایات شریفه به طور روشنی، اثبات کننده ی حقانیت مذهب تشیع دوازده امامی می باشند. یکی از این روایات، حدیث معروف به “ثقلین” می باشد که البته الفاظ کمی متفاوت از یکدیگر در مجامع روایاتی شیعه و سنی از حضرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است. قابل توجه آنکه این حدیث مبارک را نزدیک به چهل نفر از علمای اهل سنت در کتب خود ذکر نموده اند. که از آن جمله اند:
احمد بن حنبل در مسند، مسلم در صحیح، ترمذی در صحیح، دارمی در سنن، خطیب بغدادی در تاریخ بغداد و ابن حجر در الصواعق المحرقه.
اما متن حدیث به نقل از مسند احمد بن حنبل:
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
«انّی اوشک ان ادّعی و اجیب و انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله عزّ و جلّ و عترتی اهل بیتی، کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض، و عترتی اهل بیتی و ان اللطیف الخبیر اخبرنی انّهما لن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض فانظرونی بما تخلفونی فیهما».
ترجمه گونه ای از این روایت چنین است: همانا به زودی خوانده می شوم و باید دعوت حق را اجابت کنم . و من دو شیء نفیس و گرانبها بین شما به امانت می گذارم: کتاب خداوند عزوجل و عترتم که اهل بیت منند، خداوند لطیف خبیر به من خبر داده است که این دو امانت تا قیامت که بر من وارد می شوند، از یکدیگر جدا نخواهند شد. پس بنگرید پس از من با دو امانت من چگونه رفتار می کنید.
رسول خدا صلی الله علیه و آله قطعه پارچه ای به دست گرفتند و حضرت علی و حضرت فاطمه و حضرت حسن و حضرت حسین علیهم السلام را زیر آن بردند. آنگاه آیه تطهیر را خواندند. روشن است که این عمل رسول خدا صلی الله علیه و آله به خوبی افراد “اهل البیت”را معین می کند
به روشنی می بینید! رسول اکرم صلی الله علیه و آله در جایگاه وصیت نمودن به امت خویش، دو امانت عالیقدر را به مسلمانان می سپرند: قرآن و اهل بیت و البته وقتی اهل بیت را به قرآن مجید عطف می کنند، معنایی غیر این ندارد که برای هدایت و یافتن طریق سعادت باید از هر دو ثقل، پیروی نمود.
گفتنی آنکه در بعضی نقلها اینگونه آمده است:
«انّی تارک فیکم ما ان تمسکتم به لن تضلوا بعدی …»؛ یعنی من چیزی، به یادگار باقی می گذارم که تا وقتی که به آن تمسک بجویید، هرگز گمراه نخواهید شد.
آنگاه در ادامه می فرماید:
«…. کتاب الله …. و عترتی اهل بیتی …».
این نقل در شماری از کتب مورد اهتمام برادران اهل سنت آمده است از جمله در “سنن ترمذی” و “مسند احمد” . البته فقط برای تأیید برداشت فوق و تحکیم مطلب بالا این نقل را بیان نمودیم وگرنه با توجه به آن مطلب نیازی به آن نداریم .
نکته دیگر آنکه رسول اکرم سفارش به ثقلین را فقط یک بار مطرح نفرمودهاند. بلکه در چند نوبت، به این مسئله ریشه ای در مورد هدایت، تذکر جدی دادهاند. در پایان این قسمت علاقمندان به پیگیری مباحث سندی را به جلد اول کتاب “معالم المدرستین” اثر مرحوم آیت الله علامه عسگری و یا ترجمه آن با عنوان “ویژگیهای دو مکتب در اسلام” ارجاع می دهیم. همچنین مشتاقان مباحث مفصل میتوانند به کتاب گرانسنگ “نفحات الازهار فی خلاصه عبقات الانوار” مجلدات 1 تا 3 مراجعه نمایند.
منظور از «اهل بیت»
این بحث را با بیان نکته ای سرنوشت ساز پی می گیریم. در اینجا مسأله ای وجود دارد که جهل به آن باعث انحراف بعضیها شده است. و آن اینکه منظور از “اهل بیت” در حدیث ثقلین چه کسانی می باشد؟ ما به اقتضای این مجال مختصر جوابی کوتاه ولی فوق العاده متقن به این مسئله می دهیم.
منظور مبارک رسول اکرم صلی الله علیه و آله از “اهل بیتی”، حضرت امیرالمۆمنین علی بن ابیطالب و حضرت فاطمه زهرا و حضرت امام حسن و حضرت امام حسین – سلام الله علیهم اجمعین – می باشد. البته به سبب سایر ادله، «اهل بیت» شامل سایر امامان دوازه گانه نور و هدایت نیز می باشد. لکن پرداختن به آن ما را به مباحث دیگری سوق خواهد داد که فعلا درصدد آنها نیستیم.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در جایگاه وصیت نمودن به امت خویش، دو امانت عالیقدر را به مسلمانان می سپرند: قرآن و اهل بیت و البته وقتی اهل بیت را به قرآن مجید عطف می کنند، معنایی غیر این ندارد که برای هدایت و یافتن طریق سعادت باید از هر دو ثقل، پیروی نمود
اما دلیل ما بر این ادعا چیست؟ در اینجا دو دلیل را نقل می کنیم:
دلیل اول: همه ی ما با آیه شریفه ی تطهیر آشنا هستیم. آیه 33 از سوره ی احزاب خداوند سبحان می فرماید: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا».
در ذیل این آیه شریفه، رویات بسیار زیادی آمده که تأکید دارد مقصود از “اهل البیت” در آیه، اهل کساء یعنی خمسه طیبه علیهم السلام هستند. این روایات از طریق دانشمندان اهل سنت، بر حدّ تواتر یعنی یقینی رسیده است و در میان علمای تشیع نیز چنین است.
خوبست کمی درباره حدیث کساء توضیح دهیم. این حدیث منابع فراوانی از طریق بسیاری از صحابه و تابعین دارد. تمام این منابع می رساند که رسول خدا صلی الله علیه و آله قطعه پارچه ای به دست گرفتند و حضرت علی و حضرت فاطمه و حضرت حسن و حضرت حسین علیهم السلام را زیر آن بردند. آنگاه آیه تطهیر را خواندند.
روشن است که این عمل رسول خدا صلی الله علیه و آله به خوبی افراد “اهل البیت”را معین می کند. نکته بسیار جالب آنکه شیخ الاسلام وهابیها یعنی ابن تیمیه می گوید: “اما حدیث کساء، صحیح است”.
دلیل دوم: در احادیث بسیار زیاد آمده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله حداقل مدت یک ماه و حداکثر نوزده ماه هر گاه از خانه خود برای نماز، بیرون می رفتند، به در حجره ی حضرت زهرا – صلوات الله علیها – تشریف می بردند و آیه مبارکه تطهیر را می خوانند. تذکر این نکته خالی از لطف نیست که اختلاف روایات در مورد طول مدت این کار رسول خدا صلی الله علیه و آله، می تواند ناشی از اختلاف مدت مشاهده ی روایت بوده باشد. مثلا کسی که بیشتر در مدینه حضور داشته 19 ماه را نقل کرده و کسی که خیلی کمتر حضور داشته یک ماه را. به هر حال اصل مسأله متقن است.
به وضوح مشاهده می شود که این دو دلیل، معرّف افراد “اهل بیتی” در حدیث ثقلین می باشد.
حال که معلوم شد مرجع پس از رسول اکرم، قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند عرض می کنیم، همانطور که عده ای ازفقهای عظام شیعه فرموده اند، ساخت زیارتگاه بر قبور ائمه علیهم السلام از مسلمات و یقینات مذهب تشیع و مکتب اهل بیت علیهم السلام است. یعنی به مفاد حدیث شریف ثقلین، ساختن این اماکن متبرکه از تعالیم رسول اکرم است
یک پرسش
ممکن است کسی اشکال کند که آنچه در احادیث ناظر به آیه تطهیر آمده معرّف افراد “اهل البیت” است و حال آنکه در حدیث مبارک ثقلین عبارت “اهل بیتی” معین کردند.
لکن در پاسخ عرض می کنیم همانطور که اشاره شد حدیث ثقلین به همراهی قرآن مجید با اهل بیت تصریح می کند. آن هم به عنوان وصیت رسول اکرم و به هدف هدایت امت اسلام، از این رو باید این هر دو همراه عظیم القدر از هر گونه اشتباه و خطاء به دور بوده باشند. قرآن مجید که قطعا چنین است، اما “اهل بیتی” چه کسانی هستند؟
اینجاست که باید “اهل بیتی” همان ذوات مقدسه ای باشند که در آیه تطهیر با چند تأکید، طهارت و نزاهت آن بزرگواران به اثبات رسیده که دو دسته روایات یقینی در میان شیعه و سنی آنها را معرفی نموده است.
حال که معلوم شد مرجع پس از رسول اکرم، قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند عرض می کنیم، همانطور که عده ای از فقهای عظام شیعه فرموده اند، ساخت زیارتگاه بر قبور ائمه علیهم السلام از مسلمات و یقینات مذهب تشیع و مکتب اهل بیت علیهم السلام است. یعنی به مفاد حدیث شریف ثقلین، ساختن این اماکن متبرکه از تعالیم رسول اکرم است.
خواننده ی محترم می تواند برای کسب اطلاعات کامل تر و متقن تر به کتبی که در رد افکار وهابیان نوشته شده است مراجعه نماید. که آنچه تقدیم شد تنها ذره ای – و نه قطره ای – از دریای بیکران معارف اسلامی بود. امید آنکه در سایه مباحث منطقی و به دور از جنجالها و طراحی های مستکبرین جهانی، برادران شیعه و سنی حق برادری را به جای آورند تا همگی در نورانیت هدایت نبوی، به سر بریم.
پی نوشت:
مباحث مربوط به آیه تطهیر برگرفته از کتاب “اهل بیت در آیه تطهیر” می باشد ک ترجمه یکی از آثار علامه سید جعفر مرتضی عاملی می باشد و توسط “بوستان کتاب قم” منتشر شده است.
سایت تبیان