شمیم کلام امام علی(ع) دراشعار حافظ (1)

شمیم کلام امام علی(ع) دراشعار حافظ (1)

نویسنده: دکتر محسن راثی(1)

چکیده

شعر حافظ بیت الغزل معرفت و بیانگر ارادت حافظ به امام علی (ع) وبهره مندیش از کلام او است.
برخی مفاهیمی که خواجه از کلام امام علی (ع) دریافت کرده است عبارتند از : بیان دون همتی زمانه، هنرناشناسی مردم، کساد بازار علم وادب وابتلای ارباب فضل وکمال ؛ بی وفایی و بی معرفتی انسانها، رواج ریا و تزویر، فقدان جوانمردی و مروت ؛ وصف دنیای غدار؛ آرزوهای دور ودراز انسان وعمر محدود او؛ قدر وارزش آدمی، همچنین نکته هایی در روش زندگی از جمله: مدارا با مردم؛ توصیه بر عیب پوشی وراز داری؛ توکل بر خدا؛ نیکی بر خلق وپرهیز از آزار آنان؛ صبر برامور زندگی تا یافتن پیروزی؛ ارزش کار برای خدا و پرهیز از چشمداشت به پاداش دیگران؛ تکیه بر رحمت الهی ، پرهیز از غرور به سبب عبادات؛ یادآوری مرگ ، عبادت و پرستش تنها برای تأسی به ذات لایزال باری؛ ممارست وتوجه در ذکر ویاد خدا.

مقدمه

نهج البلاغه از حیث فصاحت وبلاغت وهم به لحاظ لطافت معنی وعمق وتازگی مضمون واصول معارف الهی وبشری پس از قرآن کریم در زبان و ادب عرب بی همتا و بی نظیر است. در طول تاریخ، ادیبان وشاعران و سخنوران از این منبع جوشان درس بلاغت آموخته و کلام خود را با زیور سخنان پیامبر ومعصومان (علیهم السلام) پیراسته ودر حفظ جاودانگی ومقبولیت وتأثیر کلام خود کوشیده وآثار خود را به صورت تبرک وتیمن و تشبیه وتمثیل واستشهاد واستناد وهنر نمایی وتفنن – و با شیوه های گوناگون آشکار یا پنهان به صورت تلمیح یا تضمین یا اقتباس یا اشاره و ترجمه وتفسیر و تأویل- با گوهرهای درخشان سخنان علی (ع) درسلک نظم با نثرآراسته اند.
دراین مقاله سعی بر آن است که با ارائه نمونه ها وشواهدی از تأثرات واقتباسات خواجه شیراز از سخنان مولای متقیان معلوم شود که مضامین پاره ای اشعار خواجه با اقوال وامثال حکمت آمیز آن حضرت مناسب وشباهت و پیوند عمیق دارد. کثرت و تعدد وتنوع موارد شباهت بین مضامین شعر حافظ با سخنان امیر مومنان (ع) حاکی است که این شباهتها ناشی از تأثیر واقتباس است نه از سر توارد واتفاق – واین هم حاکی از جرعه نوشی حافظ از چشمه زلال قرآن واحادیث نبوی ونهج البلاغه است.
شعر حافظ همه ابیات الغزل معرفت است. تعبیراتی که حافظ از سخنگویان و استادان پیش از خود گرفته ومایه های فراوانی که از اسطوره وتاریخ ونجوم وفلسفه وکلام و عرفان واقتباساتی که از قرآن وحدیث برگرفته شعر او را زیبا ودل انگیز ومجذوب کرده وشکوه و وقار و فخامت واعجاز خاصی بدان بخشیده و او را قبله ارباب ذوق و خداوندان نظر ساخته و کنجکاوی اهل تحقیق را برانگیخته است.
ابیاتی در دیوان (2) خواجه است که حاکی از تولی و ارادت او به مولای متقیان است. از جمله:

حافظ اگر قدم زنی در رده خاندان به صدق
بدرقه رهت شود همت شحنه نجف

(غزل 296)
همچنین غزلی که بر سنگ قبر پیشین حافظ حک شده بود:

ای دل غلام شاه جهان باش وشاه باش
پیوسته درحمایت لطف الله باش

امروز زنده ام به ولای تو یا علی
فردا به روح پاک امامان گواه باش

قبر امام هشتم سلطان دین رضا
ازجان ببوس وبر در آن بارگاه باش

همچنین رباعی زیر که مشتمل برمدح ومنقبت مولای متقیان است، چنین آمده:
مردی زکننده درخیبر پرس
اسرار کرم زخواجه قنبر پرس

قسام بهشت ودوزخ آن عقده گشای
مارنگذارد که در آییم زپای

(دیوان حافظ، انجمن خوشنویسان، رباعیات، ص 415)
نهج البلاغه (یا روش سخن رسا گفتن ) عنوان مجوعه ای برگزیده از سخنان امیر مؤمنان (ع) است که د راواخر قرن چهارم هـ ق به همت سید شریف رضی، ادیب و شاعر برجسته، در بغداد گرد آوری شده است.
سید رضی (ره) این نام زیبا وترکیب دلربا را بر گرد آورده خود از خطبه ها و نام ها وگفتارهای کوتاه امام علی (ع) نهاده که نامی است بامسمی وغریب وبا محتوا – به گفته زنده یاد دکتر شهیدی، مترجم توانای آن ، این نام از علام غیب بر دل روشن شریف رضی رحمه الله افاضه گردیده است، که الاسماء تنزل من السماء (شهیدی، 1387،مقدمه ، ص ز).
این کتاب از آغاز تألیف تا به امروز تأثیر عمیق و گسترده ای درجوامع بشری، به ویژه درادبیات عربی وفارسی،گذارده است.البته، سخنان امام علی 0ع) پیش از گرد آوری گزیده های آنها در نهج البلاغه نزد ادیبان و مورخان واصحاب حکمت ودانشمندان رشته های گوناگون علوم ومعارف اسلامی اعم از عربی وفارسی زبان مشهور بوده و در آثار آنان تأثیر ژرفی گذارده است.
فقرات وقطعاتی از سخنان امام علی(ع) در دسترس ابوعثمان عمرو بن بحر ملقب به جا حظ، امام ادیبان عرب، بوده که «مسعودی وی را فصیح ترین نویسندگان سلف دانسته است، که پس از نوشتن این فقره از سخنان امام قیمه کل امری ما یحسن چنین نویسد: اگر از این کتاب جز همین جمله را نداشتیم، آن را شافی، کافی، بسنده، و بی نیاز کننده می یافتیم، بلکه آن را فزون از کفایت ومنتهی به غایت می دیدیم و نیکوترین سخن آن است که اندک آن تو را از بسیار بی نیاز سازد ومعنی آن در ظاهرلفظ آن بود» (همان، ص ح). رشید وطواط، شاعر وادیب وکاتب بلخی اوایل عهد خوارزمشاهیان، هم مجموعه ای از سخنان امام را به شعر فارسی نقل کرده است.
نهج البلاغه، واثر دیگر امام (ع) به نام غررالحکم و دررالکلم ، آبشخور فصاحت و خاستگاه بلاغت است واصول وقواعد و اسالیب سخن وسخنوری از آن اقتباس و روش آن سرمشق هر خطیب ادیب وسخنور ادیبی شده و چون ستاره تابناکی در آسمان تاریخ و ادب وبر تارک روزگاران پرتو افشانی می کند. نهج البلاغه دائره المعارفی از فرهنگ اسلامی است: خداشناسی وجهان فرشتگان، پیدایش عالم، طبیعت انسان، امتها و حکومتهای نیکوکار یا ستم باره و…. اما نکته اصلی این است که خواست امام (ع) در سراسر این سخنان تدریس علوم طبیعی و جانور شناسی یا تعلیم نکته های فلسفی و تاریخی نیست. شیوه بیان وی برگرفته از قرآن وسنت نبوی است که به زبان موعظت از هر پدیده محسوس یا معقولی نمونه ای روشن و مفهوم پیش گوش شنونده و چشم خواننده قرار می دهد. سپس، آرام آرام او را با خود به سرمنزلی می برد که باید بدان برسد: درگاه پروردگار یکتا. از همین روست که سخن امام را فروتر از کلام آفریدگار و فراتر از سخن آفریدگان خوانده اند.

نمونه هایی از تجلی وتأثیر سخنان امام علی (ع) در دیوان حافظ

1. شکایت از دون همتی وهنر ناشناسی و سفله پروری روزگاران وفریاد خشم ونفرین از این اوضاع که هنر بی قدر وبی ارزش شده وبازار علم و ادب کساد و دروغ وریا وحرص رواج یافته ونااهلان وفرومایگان برمردم مستولی شده اند:

ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنرست
چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم؟

(غزل 376)

آسمان کشتی ارباب هنر می شکند
تکیه آن به که بدین بحر معلق نکنیم

(غزل 378)

دفتر دانش ما جمله بشویید به می
که فلک دیدم ودر قصد دل دانا بود

(غزل 203)

فلک به مردم نادان دهد زمام مراد
تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس

(غزل 269)

امام علی (ع) دراین مضمون ودربیان اعتلای ارباب فسق و ضلال وابتلای اصحاب فضل و کمال چنین بدیع فرموده است:

آری حمرا ترعی وتعلف ما تهوی
واسدا جیاعا تظما الدهر ما تروی

واشرف قوم ما ینالون قوتهم
وقوما لئاما یااکل المن والسلوی

(میبدی یزدی، 1374، ص 380)

(خزان را می بینم که می چرخد وآنچه می خواهند از علوفه می خورند وشیران گرسنه را که تشنه دراین روزگار سیراب نمی شوند. بزرگان قوم به قوت روز محتاج اند، اما ناکسان وفرومایگان از من وسلوی -عسل و مرغ بریان- می خورند.)
علی (ع) می فرماید:
یاتی علی الناس زمان لا یقرب فیه لا الماحل ولا یظرف فیه الا الفاخر ولا یضعف فیه الا المنصف یعدون الصدقه فیه غرما وصله الرحم منا و العباده استطاله علی الناس فعند ذلک یکون السطان بمشوره الاماء واماره الصبیان وتدبیر الخصیان (برمردمان روزگاری آید که جز سخن چین را ارج ننهند و جز بدکار را خوش طبع نخواهند و جز با انصاف را ناتوان ندانند. درآن روزگار صدقه را تاوان به حساب آرند وبر پیوند با خویشاوند منت گذارند وعبادات را وسیلت بزرگی فروختن برمردم انگارند. درچنین هنگام، کارحکمرانی با مشورت زنان بود، وامیر بودن از آن کودکان وتدبیر با خواجگان ، شهیدی، همان، ص377).
حضرت امیر (ع) درجایی دیگر می فرماید:
نومهم سهود وکحلهم دموع بارض عالمها ملجم وجاهلها مکرم (خوابشان شب بیداری، سرمه دیده شان اشک جاری، درسرزمینی عالم آن دم از گفت بسته، و جاهل به عزت در صدر نشسته، همان، ص 9).
2. شکایت از بی وفایی انسانها وبی معرفتی قوم وشیوع ریا وتزویر وقحطی مروت وفتوت ورواج عوام فریبی:

معرفت نیست دراین قوم خدا را سببی
تا برم گوهر خود را به خریدار دگر

(غزل 252)

جای آن ست که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف می شکند بازارش

(غزل 277)

ای گدایان خرابات، خدا یار شماست
چشم انعام مدارید زانعامی چند

(غزل 182).

نیست درکس کرم و وقت طرب می گذرد
چاره آن ست که سجاده به می بفروشم

(غزل 376).

قحط جودست آبروی خود نمی یابد فروخت
باده وگل از بهای خرقه می باید خرید

(غزل 240)

خدای را به می ام شست وشوی خرقه کنید
که من نمی شنوم بوی خیر از این اوضاع

(غزل 292).

مضامین این اشعار حافظ متأثر است از مضمون شعر امام علی (ع)

ما اکثر الناس لابل ما اقلهم
والله یعلم انی لم اقل فندا

انی لافتح عینی حین افتحها
علی کثیر ولکن لا اری احدا

(میبدی یزدی،همان، ص 417).

(چه بسا مردم درصورت زیادند اما در حقیقت و سیرت کم اند.خدا می داند که دراین سخن دروغ نمی گویم وقتی دیدگانم را می گشایم، درشمار چشم مردم بی شمارند اما در حقیقت انسانی را نمی بینم).

تغیرت الموده والاخاء
وقل الصدق وانقطع الرجاء

(همان، ص 225).

3. حافظ در باره بی مهری یار وشکایت از بی وفایی معشوق می گوید:
دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد
تکیه بر عهد تو وباد صبا نتوان کرد

(غزل 136)

که مستفاد از این شعر امام علی (ع) است:

دع ذکر هن فما لهن وفاء
ریح الصبا وعهد دهن سواء

یکسرن قلبک ثم لا یجیرنه
وقلوبهن من الوفا خلاء

(میبدی یزدی، همان، ص 233).

(سخن و گفتگوی زنان را رها کن که وفا ندارند وعهود ومیثاقهای زنان چون نسیم صبا هوا وباد است که در دست نپاید.دلت را می شکنند والتیام نمی بخشند زیرا دلهای آنان خالی از وفاست.)
حافظ دراین ابیات متأثر ا زکلام امیر (ع) است:

مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوزه عروس هزار دامادست

(غزل 37)

خوش عروسی ست جهان از ره صورت لیکن
هر که پیوست بدو عمر خودش کاوین داد

(غزل 127).

جمیله ای ست عروس جهان ولی هشدار
که این مخدره درعقد کسی نمی آید.

(غزل 230)

از ره مرو به عشوه دنیا که این عجوز
مکاره می نشیند ومحتاله می رود

(غزل 225).

مضامین این ابیات مقتبس وملهم از کلام امام علی (ع) درنهج البلاغه (حکمت 77) است:
یا دنیا یا دنیا الیک عنی ابی تعرضت ام الی تشوقت لا حان حینک هیهات غری غیری لا حاجه لی فیک طلقتک ثلاثا لا رجعه فیها فعیشک قصیر و خطرک یسیر و املک حقیر آه من قله الزاد وطول الطریق وبعدالسفر و عظیم المورد (ای دنیا! ای دنیا!ازمن دور شو! – با خودنمایی – فرا راه من آمده ای ؟ یا شیفته ام شده ای؟ مباد که تو در دل من جای گیری. هرگز! جز مرا بفریب! مرا به تو چه نیازی است؟ من تو را سه بار طلاق گفته ام و بازگشتی در آن نیست. زندگانی ات کوتاه است وجاهت ناچیز، و آرزوی تو داشتن خرد. – نیز – آه از توشه اندک ودرازی راه ودوری منزل وسختی در آمد نگاه ؛ شهیدی ، همان، ص 372).
الا ان الدنیا غداره، خداعه تنکح فی کل یوم بعدا وتقتل فی کل لیله اهلا و تفرق فی کل ساعه شملا (زنهار که دنیا بسیار فریبکار و نیرنگ باز است. هر روز شویی می گیرد وهر شب خانواده ای را می کشد وهر ساعت جمعی را می پراکند ؛ مجلسی، ج77، ص374).

پی‌نوشت‌ها:

1- استادیار دانشگاه شهید بهشتی
2- بیشتر ابیات از نسخه قزوینی- غنی نقل و شماره غزل داده شده است.هرگاه بیت (یا ابیاتی) از نسخه دیگری نقل شده باشدنام مصحح وشماره غزل داده خواهد شد.

منبع:نشریه النهج شماره 27و 28
ادامه دارد…

شمیم کلام امام علی(ع) دراشعار حافظ (2)

شمیم کلام امام علی(ع) دراشعار حافظ (3)

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید