اشاره :
گرچه عواطف انسانى و مسایل حق شناسى به تنهایى براى رعایت احترام به پدر و مادر کافى است ولى از آنجا اسلام حتى در مسایلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح در مى یابد, سکوت روا نمى دارد بلکه به عنوان تأکید هم که شده در اینگونه موارد دستورات لازم را صادر میکند.
در مورد احترام والدین آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود و در اکثر موارد بعد از اینکه دستور داده به اینکه ستایش نکنید مگر خداى واحد را, احترام آنها را بلافاصله ذکر میکند.
آیات و روایات :
از آیات قرآن مجید و روایات اهل بیت (علیه السلام) استفاده مى شود که نه تنها عقوق والدین یعنى آزردن و رنجاندن آن ها حرام و از گناهان کبیره است بلکه احسان و نیکى کردن و اداى حق آن ها واجب است و ترک آن حرام مى باشد.
قرآن کریم در این باره میفرماید : (وَوَصَّیْنا الْاِنْسانَ بِوالِدَیْهِ اِحْساناً) [1]
که ترجمه آن ، چنین است : «ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکى کند»
نکته : احسان گاهى با “إلی” و گاهى با “بـ” ذکر مى شود . در صورتى که با “ إلی” ذکر شود ، مفهوم آن نیکى کردن است هرچند به طور غیرمستقیم و با واسطه باشد ، اما هنگامى که با “ب” ذکر مى شود معنى آن نیکى کردن به طور مستقیم و بدون واسطه است. بنابراین آیه شریفه فوق تاکید مى کند که موضوع نیکى به پدر و مادر با باید آن قدر اهمیت داد که شخصاً و بدونّ واسطه به آن اقدام نمود.[2]
و یا در آیه ای دیگر می فرماید : «وَ وَصَّیْنا الْاِنْسانَ بِوالِدَیْهِ اِحْساناً» [3]
ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکى کند.
نکته قابل توجه :
شکرگزارى در برابر پدر و مادر در آیه در ردیف شکرگزارى در برابر نعمت هاى خدا قرار داده شده با این که نعمت خدا بیش از آن است که قابل شمارش باشد و این خود دلیل بر عمق و وسعت حقوق پدران و مادران مى باشد.
آیات :
(و بیاد آورید) زمانى را که از بنى اسراییل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و نسبت به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکى و به مردم نیک بگوئید…» (4)
«و خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکى کنید و همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و همسایه نزدیک و همسایه دور و دوست و همنشین و واماندگان در سفر و برگانى که مالک آن ها هستید خوبى نمایید , زیرا خداوند کسى را که متکبر و فخر فروش است (و از اداى حقوق دیگران سر باز میزند) دوست نمیدارد.» [5]
«پروردگارت فرمان داد جز او (را) نپرستید و به پدر و مادر نیکى کنید , هرگاه یکى از آن ها یا هر دوى آنها نزد تو به سن پیرى برسند کمترین اهانتى به آنها روا مدار و بر (سر) آنها فریاد مزن و گفتار لطف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو , بال هاى تواضع خویش را در برابرشان از محبت و لطف فرو آر و بگو پروردگارا همان گونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند مشمول رحمتشان قرار ده.» [6]
«و ما به همه انسان ها سفارش کردیم که در حق پدر و مادر نیکى کنند خصوصاً به مادر که چون بار حمل فرزند برداشته تا مدت دو سال که طفل را از شیر باز گرفته , هر روز به رنج و ناتوانى اش بیفزوده , بسیار نیکى و سپاسگزارى کن و نخست شکر من کن که خالق و منعمم و آنگاه شکر پدر و مادر به جاى آور که بازگشت خلق به سوى من خواهد بود و اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى اطاعتشان مکن ولى در زندگى دنیا به نیکى با آنها معاشرت نما.» [7]
منصور بن حازم گوید :
به امام صادق (علیه السلام) گفتم : کدام عمل افضل است ؟ فرمود : نماز در وقتش و احسان به پدر و مادر و جهاد در راه خدا عزّ و جلّ.
از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) روایت شده که فرمود :
«کسى که والدین خود را بیازارد مرا اذیت کرده و کسى که مرا بیازارد خداى را آزرده و کسى که خدا را بیازارد ملعون است.» [8]
از حضرت امام صادق (علیه السلام) روایت شده که : «کسى که به پدر و مادرش از روى غیظ بنگرد در حالى که والدین بر او ستم کرده باشند خداوند نماز او را نمى پذیرد.» [9] پس چگونه است در صورتى که به او نیکوکار باشند ؟
روایت شده که مردى خدمت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) آمد ، عرض کرد :
کار زشتى نبوده مگر این که من انجام داده ام. آیا براى من توبه اى هست ؟
حضرت فرمود : برو به پدرت نیکى کن تا کفاره گناهانت گردد. چون آن شخص رفت ، فرمود : اگر مادرش زنده بود نیکى به او بهتر بود. [10]
« اى رسول خدا به چه کسى نیکى کنم ؟ فرمود : به مادرت.
عرض کرد ، بعداز او به چه کسی ؟
فرمود : به مادرت.
براى سومین بار عرض کرد : بعد از او به چه کسی ؟
باز فرمود : به مادرت.
و در چهارمین بار ، وقتى این سوال را تکرار کرد ، فرمود : به پدرت» [11]
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده : «من نظر الى ابویه نظر ماقت وهما ظالمان له لم یقبل الله له صلاه [12]؛ هر کس به پدر و مادر (خود) به دیده دشمنى بنگرد خداوند نمازش را نپذیرد. حتى در صورتى که آن دو به او ستم (نیز) کرده باشند.
امام باقر (علیه السلام) از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) نقل مى کند :
بپرهیزید از آزردن پدر و مادر زیرا بوى بهشت از مسافت هزار سال به مشام مى رسد و عاق والدین و قطع رحم کننده و پیرمرد زنا کار و آنکه جامه اش را از روى تکبر و بزرگ منشى (بلند کند که) بر زمین کشیده شود به آن نمى رسد و به حقیقت کبریایى مخصوص ذات الهى است. [13]
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده :
اگر چیزى کمتر از «اف» وجود داشت خدا از آن نهى مى کرد (اف, کمترین اظهار ناراحتى است) و این حداقل مخالفت و بى احترامى نسبت به پدر و مادر است و یکى از عقوق , نظر تند و غضب آلود به پدر و مادر کردن مى باشد. [14]
از پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله) نقل شده : «نظر الوالد الى والدیه حبا لهما عباده [15]
نگاه فرزند به پدر و مادرش بعنوان دوستى آنها , عبادت است.»
سؤال : آیا احترام به پدر و مادر اختصاص به زمان حیات (آنها) دارد یا شامل زمان ممات (مرگ) آنها نیز مى شود ؟
جواب : شامل زمان ممات نیز مى گردد و از حضرت امام صادق (علیه السلام) نقل شده :
ما یمنع الرجل منکم ان یبر والدیه حیین و میتین [16]
چه چیزى منع مى کند شما را از نیکى کردن به پدر و مادر در حال حیات و ممات ؟
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده :
همانا گاهى بنده پیوسته در زمان حیات پدر و مادر خدمتگزار آنها مى باشد , سپس آن دو می میرند و دین آنها را ادا نمى کند و استغفار براى آنها نمى نماید پس براى او «عاق» نوشته مى شود و گاهى به حقیقت نسبت به آنها در زمان حیاتشان خوبى نکرده ولى هنگامى که آن دو بمیرند دین آنها را ادا و نسبت به آنها استغفار مى کند خداى متعال او را نیکوکار مى نویسد.» [17]
در پایان باید بدانیم که خدمت به پدر و مادر و یا آزار آنها اثر تکوینى دارد که در همین جهان شامل انسان مى گردد چنانکه از امام صادق (علیه السلام) نقل شده : «بروا آبائکم یبرکم ابناؤکم [18]: نیکى کنید به پدرانتان تا بچه هایتان بر شما نیکى کنند.» [19]
حکایت :
1) آستانه بهشت پیشانی حور العین :
مردى به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسید و پرسید :
اى رسول خدا! من سوگند خورده ام که آستانه در بهشت و پیشانى حورالعین را ببوسم ، اکنون چه کنم؟
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود : پاى مادر و پیشانى پدر را ببوس.
[یعنى اگر چنین کنى ، به آرزوى خود در مورد بوسیدن پیشانى حور العین و آستانه در بهشت مى رسی]
او پرسید اگر پدر و مادرم مرده باشند چه کنم ؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود : قبر آن ها را ببوس [20]
2) از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بیاموزید :
روزى رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) به خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) وارد شد. فاطمه (سلام الله علیها) در آن هنگام مشغول نماز مستحبى بود. وقتى که صداى پیامبر (صلی الله علیه و آله) را شنید، به احترام پدر بزرگوارش نمازش قطع کرد و شتابان به استقبال پیامبر (صلی الله علیه و آله) رفت و سلام کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) دست محبت بر سر حضرت زهرا (سلام الله علیها) کشید و فرمود : «خدا تورا مشمول مهر و رحمتش قرار دهد. حالت چطور است؟» [21] و…
3) جوان عاق و دعاى مشلول :
در باب فضیلت دعاى مشلول رسیده که این دعا را حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) به جوانى که عاق پدر شده تعلیم فرمود. این جوان ، در اثر نفرین پدر ، دست راستش شل شد و سه سال مبتلا بود. پس از فوت پدرش ، در مسجد الحرام شب ها به خداوند استغاثه مى کرد. پس آن حضرت بر او ترحم فرمود و این دعا را به او یاد داد و از برکات آن حضرت ، خداوند او را شفا داد. [22]
4) پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین (علیه السلام) دو پدر امت :
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود : یا علی! من و تو ، دو پدر این امتیم. هرکس مارا ترک کند و بیازارد و از اطاعت ما خارج شود ، پس لعنت خدا بر او باد و هر آینه من و تو دو مولاى این امتیم هرکس از ما بگریزد لعنت خدا بر او باد و هر آینه من و تو اجیر این امتیم هرکس پاداش ما را ندهد لعنت خدا بر او باد ! پس فرمود : خدایا این نفرین را مستجاب فرما. [23]
پی نوشت ها :
[1] ـ سوره احقاف ، آیه 15[2] ـ تفسیر المنار، ج 8،ص 185. وتفسیر نمونه، ج 6، ص 33
[3] ـ سوره احقاف ،آیه 15
[4] ـ سوره بقره آیه 83
[5] ـ سوره نساء, آیه 36
[6] ـ سوره اسراء, آیه 22-24
[7] ـ سوره لقمان, آیه 14-15
[8] ـ مستدرک ، کتاب نکاح ، باب 75
[9] ـ (اصول کافى ، ج 1، ص 119)
[10] ـ گناهان کبیره ج 1، ص 122
[11] ـ روح المعانی، ج 26، ص 16.و تفسیر نمونه ، ج 21، ص 333
[12] ـ کافی: ج 2, ص 349
[13] ـ کافی: ج 2, ص 349
[14] ـ بحار: ج 74, ص 83
[15] ـ بحار: ج 74, ص 80
[16] ـ کافی: ج2, ص 159
[17] ـ اخلاق بشر: ص 117
[18] ـ بحار: ج 74, ص 65
[19] – برگرفته از کتاب : تکامل در پرتو اخلاق,اثر شهید غلامرضا سلطانی.
[20] ـ بیست و پنج اصل از اصول اخلاقى امامان(علیه السلام)، ص 79
[21] ـ بحارالانوار ، ج 43، ص 40
[22] ـ گناهان کبیره ، ج 1، ص 126
[23] ـ همان، ص 138