شرطهای اصلی حفظ قرآن
گروهی بیآنکه روشی مطمئن و آزموده برگزینند به حفظ قرآن روی میآورند و در میانهی راه با شکست و نومیدی روبهرو میشوند.
«روش درست» نوعی راه میانبر برای رسیدن به مقصود است. به همین دلیل، آنان که کارهایی چون شنا، خطاطی و نقاشی را زیر نظر استاد و با روش درست فرا میگیرند، در کمترین زمان به نتیجه دست مییابند. راز موفقیت در حفظ قرآن نیز روش درست است. روشی که در این بخش ارائه میشود، تا حدود زیادی میتواند شیفتگان حفظ قرآن را یاری دهد. پیش از تعیین روش، نگاهی گذرا به شرطها و عوامل حفظ ضروری مینماید.
قدم گذاشتن به حوزهی حفظ قرآن به مقدماتی نیاز دارد. این مقدمات اساسی است و پیمودن مسیر حفظ بدون آنها کاری دشوار و توانفرسا مینماید. شرطهای حافظ عبارت است:
1. اشتیاق قلبی
شرط اصلی حفظ، اشتیاق قلبی است. شوق و علاقه بسیاری از سختیها را آسان میکند و فرد را امیدوار میسازد. سر اینکه در صدر اسلام مسلمانان قرآن را سریع به خاطر میسپردند، علاقهی خاص آنان به کلام الاهی و حفظ آن بود. برای ایجاد این اشتیاق، توجه به دو نکتهی زیر گریزناپذیر است: الف: آثار و نتایج حفظ قرآن ب: تشویق و اعطای جوایز.
تشویق و اعطای جایزه، به ویژه در کودکان، بسیار کارساز است و آتش اشتیاق را در آنها بر میافروزد.
2. عزم و پشتکار
بیشتر مسلمانان و بلکه همهی آنها به حفظ قرآن علاقهی بسیار دارند. اشتیاق شرط لازم است نه کافی. باید علاقه با عزم و پشتکار همراه شود تا سودمند افتد. عزم غیر از نیت و خواستن است و به طور معمول توانستن به ارمغان میآورد. نقش پشتکار در حفظ قرآن چنان است که میتوان گفت: حفظ قرآن به استعداد قوی بستگی ندارد و تنها به پشتکار و عزم راسخ نیازمند است. باید پشتکار داشت و سختیها را تحمل کرد؛ زیرا خداوند میفرماید: «اِنَّ مَعَ الْْعُسْرِ یُسْری.»[1] بیتردید با دشواری آسانی است.
3. نظم و برنامهریزی
علی ـ علیه السلام ـ میفرماید: «اُوصیکُمْ بِتَقْوَی اللهِ وَ نَظْمِ اَمْرِکُمْ.»[2] شما را به تقوای الاهی و نظم درکارهایتان سفارش میکنم.
اختصاص دادن یک وقت زنده و مهم برای حفظ قرآن در رسیدن به هدف نقشی بسزا دارد. بیتردید افراد موقعیتهای مختلف دارند و نمیتوان در اینباره وقت و ساعتی مشخص را به همه توصیه کرد، اما استادان سفارش کردهاند دست کم وقت مناسبی به حفظ قرآن اختصاص یابد؛ وقتی تهی از گرسنگی، تشنگی و خستگی که سحر و پس از طلوع فجر را بهترین مصداق آن شمردهاند. البته در کنار این وقت اختصاصی استفاده از فرصت و تکرار آیات در اوقات دیگر کاری پسندیده و مورد سفارش حافظان با تجربه است.
4. آمادگی برای تکرار همیشگی
هرکه در اندیشهی حفظ قرآن است، باید خود را برای تکرار پیوستهی آیات آماده سازد و این کار را جدی بگیرد؛ زیرا تکرار رمز موفقیت و اساس حفظ قرآن به شمار میآید.
5. تعیین هدف
در تحصیل مدارج علمی، داشتن همت بلند ضروری است؛ برای مثال اگر کسی بخواهد فقیه، مفسر، فیلسوف، پزشک و مهندس شود، باید هدفی فراتر از این عنوانها بگزیند تا دست کم به آنچه خشنودش میسازد، دست یابد. این سخن ـ که بسیاری از دانشمندان بر آن تأکید ورزیدهاند ـ در مسئلهی حفظ قرآن درست نمینماید. چنانکه حافظان باتجربه تذکر دادهاند، در به خاطر سپردن آیات الاهی باید هدف نزدیک باشد. کسی که میخواهد قرآن حفظ کند نباید هدفش را حفظ کل قرآن قرار دهد. این هدف انسان را در میانه راه با نومیدی و دلسردی روبهرو میسازد و از ادامهی مسیر باز میدارد. هرچه هدف نزدیکتر باشد، احتمال موفقیت بیشتر است. بنابراین، باید در آغاز راه هدف را حفظ سه تا پنج جزء قرار داد. وقتی با چنین دیدگاهی به حوزهی حفظ گام مینهیم، حجم آن کمتر مینماید و اشتیاق به ادامه راه فزونی مییابد.[3] پس از دستیابی به هدف اول، باید تنها به پنج جزء بعدی اندیشید نه بیشتر. بدین ترتیب، میتوان با عشق فراوان جزءها را یکی پس از دیگری به خاطر سپرد و سمت حفظ کل قرآن گام برداشت.
عوامل مؤثر
آنچه گذشت، شرطهای اصلی حفظ قرآن بود به گونهیی که اگر خللی بدانها وارد آید، امکانپذیر نیست. در این فرصت، به عواملی که «حفظ» را مفیدتر و پربارتر میسازد، میپردازیم.
1. نماز حفظ قرآن
حفظ کتاب خداوند، توفیقی است که جز به یاری آن حضرت رفیق راه انسان نمیشود. بدین سبب، نماز، دعا[4] و توسل را از ضرورتهای مسیر حفظ شمردهاند. مرحوم طبرسی در مکارم الاخلاق به دو نوع نماز اشاره کرده است: یکی نماز تقویت هوش و حافظه و دیگری نماز حفظ قرآن. دربارهی نماز حفظ قرآن میگوید: شب یا روز جمعه چهار رکعت نماز میگزاری؛ در رکعت اول سورهی حمد و بس، در رکعت دوم حمد و حمدخان، در رکعت سوم حمد و حمسجده و در رکعت چهارم حمد و تبارک الملک. بعد از پایان نماز، نخست خداوند را ستایش میکنی. سپس بر پیامبر و خاندانش درود میفرستی و برای مؤمنان صد بار آمرزش میطلبی.
آنگاه میگویی:«اللّهمَّ ازْجُرْنی بِتَرْکِ مَعاصیکَ اَبَداً ما اَبْقَیْتَنی وَارْحَمْنی مِنْ اَنْ تَکَلَّفَ طَلَبَ مالایَعنینی وَارْزُقْنی حُسْنَ النَّظَرِ فیما یٌرضیکَ عَنّی اللّهُمَّ بَدیعُ السَّمواتِ وَ الاَرْضِ ذَاالجلالِ وَ الاِکْرام وَ العِزَّهِ اللَّتی لاتَرامُ. یا اللّهُ، یا رَحْمنُ، اَسْأَلُکَ بِجَلالِکَ وَ بِنوُرِ وَجهِکَ اَنْ تُلْزِمَ قَلْبی حِفظَ کِتابِکَ القُرآنِ المُنزَلِ عَلی رَسُولِکَ وَ تَرْزُقَنی اَنْ اَْتْلُُوَهُ عَلَی النَّحْوِ الَّذی یُرضیکَ عَنّی. اللّهُمَّ بَدیعُ السَّمواتِ وَ الاَرضِ، ذاالْجَلالِ وَ الاِکْرامِ وَ العِزَّ الذَّی لایَرامُ. یا اللهُ، یا رَحمنُ، اَسْأَلُکَ بِجَلالِکَ وَ بِنوُرِ وَجْهِکَ اَنْ تَنَّوَرَ بِکِتابِکَ بَصَری وَ تَطْلُقَ بِهِ لِسانی وَ تَفَّرَجَ بِهِ قَلْبی وَ تَشْرَحَ بِهِ صَدری وَ تَسْتَعمَلَ بِهِ بَدَنی وَ تُقَوِّیَنی عَلی ذلِکَ وَ تُعینُنی عَلَیْهَِ؛ فَاِنَّهُ لایُعینَ عَلیَ الخَیْرِ غَیْرُکَ وَلایُوَفَّقُ لَهُ اِلّا اَنْت. لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ الّا بِاللهِ الْعَلّی العَظیمِ.»[5]
2. ایجاد آمادگی معنوی
وضو گرفتن، قصد قربت و رو به قبله نشستن، علاوه بر اینکه خود عبادت است، در روان حافظ تأثیر مینهد و او را از آرامش سرشار میسازد.
3. بهرهگیری از سحرگاهان
چنانکه نوجوانی و جوانی بهترین فصل حفظ مطالب است؛ هنگام صبح و نشاط اول روز برترین وقت حفظ به شمار میآید. در این زمان، مغز انسان آمادهتر است و بدن و طبیعت هر دو از آرامش خاص برخوردارند. افزون بر این، در سحرگاه برکات فراوان نهفته است. وقتی امام محمد باقر ـ علیه السلام ـ به فرمان هشام بن عبدالملک از مدینه سوی شام سفر میکرد، گروهی از مسیحیان را دید که درون غاری گام مینهادند، حضرت پرسید: در چنین روزی عید گرفتهاند؟
گفتند: خیر، به سوی یکی از دانشمندان خود میروند. آنها هرسال یک بار در چنین روزی او را از کوه خارج میکنند و آنچه میخواهند از وی میپرسند. امام فرمود: آیا دانشی دارد؟
گفتند: آری، از داناترین مردم است. آنگاه حضرت چهرهی خود را پوشاند و با یارانش همراه مسیحیان سمت آن دانشمند نابینا و کهنسال حرکت کرد، مرد کهنسال به یاری حس نیرومندش، سمت امام اشاره کرد و گفت: مرد، از ما هستی یا از امت محمد؟
امام فرمود: از امت محمد ـ صلی اللّه علیه و آله ـ . پیر پرسید: برای پرسیدن آمدی یا پرسیده شدن؟ امام فرمود: بپرس. مرد کهنسال بسیار پرسید. و پاسخ شنید. آنگاه گفت: بندهی خدا، کدام ساعت نه بخشی از شب است نه بخشی از روز؛ و اگر از هیچ کدام نیست، چیست؟
امام باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: فاصلهی طلوع فجر تا طلوع آفتاب نه جزئ شب است نه جزء روز. زمانی از زمانهای بهشت است که در آن بیماران درمان مییابند و روزی بندگان خدا تقسیم میشود؛ و ساعت رحمت و خیر و برکت است.[6]
از این داستان در مییابیم این زمان زمانی معنوی است و شایسته است حفظ قرآن در چنین وقتی تحقق یابد. خداوند میفرماید: «إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً»[7] نماز صبح مورد مشاهده است.
مراد از «قرآن الفجر» نماز صبح است.[8] بر اساس روایات شیعه و سنی، در میان نمازهای روزانه نماز صبح مورد مشاهدهی فرشتگان شب و روز قرار میگیرد؛ زیرا در آغاز صبح فرشتگان شب جای خود را به فرشتگان روز میسپارند و در این تعویض جایگاه، نماز مردمان را دیده، بر آن گواهی میدهند.[9]
برای بیدار شدن به هنگام طلوع فجر، توجه به نکات زیر سودمند مینماید: الف: خفتن در اوایل شب ب: شب هنگام غذای اندک خوردن ج: خواندن آیهی آخر سورهی کهف.
4. انتخاب مکان مناسب
اگر مکان مطالعه پر سروصدا، بسیار سرد یا بسیار گرم و نامناسب باشد، انسان دچار تشتت فکر میشود. این نکته در «حفظ قرآن» از حساسیت ویژه برخوردار است؛ زیرا حفظ قرآن به تمرکز شدید فکر نیاز دارد. البته پس از به خاطر سپردن آیات، تکرار آن به این اندازه تمرکز نیازمند نیست و میتواند در مکانهای شلوغ نیز تحقق یابد.
5. تمرکز فکر
هنگام به خاطر سپردن قرآن، تمرکز فکر بسیار ضرورت دارد.
[1] . انشراح 94: 6.
[2] . نهج البلاغه، نامه 47.
[3] . ر.ک: چگونه قرآن را حفظ کنیم؟ علی شهریار، ص 29.
[4] . در اینباره دعاهایی از معصومان ـ علیهم السلام ـ نقل شده است. (ر.ک: مکارم الاخلاق)
[5] . مکارم الاخلاق، ص 341.
[6] . بحار، ج 46، ص 313.
[7] . اسراء 17: 78.
[8] . ر.ک: مجمع البیان، ج 6، ص 283.
[9] . ر.ک: نور الثقلین، ج 3، ص 201.
@#@ پس باید عوامل عدم تمرکز فکر و حواسپرتی را شناسایی کرد و در رفع آنها کوشید. این عوامل، در اشخاص مختلف متفاوت است و میتوان آنها را به دو نوع تقسیم کرد: الف: درونی ب: بیرونی.
عوامل «درونی» به معنای اسبابی است که در درون انسان جای دارد، مانند اندوه و اضطراب و نگرانی. کسی که در دام این عوامل گرفتار آمد، باید حفظ قرآن را کنار نهد و نخست در نابودی این عوامل بکوشد. مراد از عوامل «بیرونی»، عوامل محیطی است؛ مانند سروصدا و صحنههای مشغولکننده. این امور از بازدهی حفظ میکاهد و چه بسا موجب دلسردی و نومیدی انسان میگردد.
6. انتخاب نوع قرآن
یکی از نکات بسیار مهم و مؤثر در حفظ قرآن، مسئلهی انتخاب قرآن است. باید از آغاز تا پایان حفظ، حتی برای مرور، از یک قرآن استفاده کرد. استفاده از قرآنهای مختلف ذهن را دچار مشکل میکند و تصویر آیات و صفحات را به هم میریزد. بهتر است، با توجه به مکان و زمان حفظ و مرور، از قطعهای گوناگون یک قرآن استفاده شود؛ برای مثال در خانه و محل کار از قطع بزرگ و در غیر این موارد از قطع جیبی بهره برد. البته قرآنی که انتخاب میشود، باید از ویژگیهای زیر برخوردار باشد: الف: سادگی متن و زمینه ب: عدم ترجمه.
هنگام حفظ قرآن توجه به ترجمه ما را از مسیر اصلی حفظ دور میسازد. بنابراین، بهتر است پیش از آغاز حفظ دربارهی ترجمه، تفسیر اجمالی آیات و برخی از شأن نزولها آگاهی به دست آورد.
7. آشنایی با زبان عربی
آشنایی با زبان عربی و ترجمه و تفسیر اجمالی آیات، در حفظ قرآن بسیار سودمند است. به خاطر سپردن کلمات و الفاظ، بدون توجه به معانی، کار حافظ را سخت میکند و سبب میشود آیات به طور صحیح در ذهن جای نگیرد. این امر چنان مهم است که میتوان آنرا مؤثرترین عامل پیشرفت در حفظ قرآن به شمار آورد. آشنایی با زبان عربی، آیات را دلنشینتر میسازد و سبب علاقه و امیدواری فزونتر حافظ میگردد.
یادآوری
کسانی که در اندیشهی شرکت در مسابقات سراسری قرآن به سر میبرند، باید دربارهی تجوید قرآن آگاهی کافی داشته باشند. یادگیری احکام تجوید از دو راه امکانپذیر است: مربی و نوارهای قرآن. در این راستا، سفارش میشود علاقهمندان از همان آغاز قرآن را با رعایت تجوید به خاطر سپارند تا هنگام خواندن آیات لحن آنان از ویژگی احکام تجوید برخوردار باشد.
8. نوارهای قرآنی
حافظان باتجربه[1] بر این باورند که گوش سپردن به نوارهای قرآنی برای حفظ کتاب خدا روشی نامناسب است؛ زیرا در این شیوه حافظ به جای تکرار پیوستهی آیات به شنیدن بسنده میکند و حافظه را با تکرار کلمات ورزیده نمیسازد. اگر حافظه پیوسته به کار گرفته نشود، به تدریج سلولهای مغز حالت اثرپذیری و ثمردهی را از دست میدهد و دیگر در برابر محرکها به اندازهی کافی حساسیت ندارد تا دادهها را بیدرنگ بایگانی و حفظ کند.[2] رمز اصلی حفظ قرآن، تکرار الفاظ است نه شنیدن. به طور کلی، آفات گوش سپردن به نوار عبارت است از: 1. تنبلی حافظه 2. دیر به مطلوب رسیدن 3. سستی و مستحکم نبودن محفوظات.
البته گوش دادن به نوارهای قرآنی، برای فراگیری احکام تجوید و بالا بردن سطح آن، سودمند و در مواردی ضروری است.
[1] . همانند استاد شهریار. (ر.ک: چگونه قرآن را حفظ کنیم، ص 49»
[2] . ر.ک: آیین حفظ و تقویت حافظه، محمد حسین حقجو، ص 27 ـ 30.
سید مجتبی حسینی