قداست و احترام اهل قرآن در اسلام

قداست و احترام اهل قرآن در اسلام

سخن نخست:
1. قرآن کریم نزد مسلمانان از شرافت و قداست و احترام خاصی برخوردار است، و با این که دین بزرگ اسلام نیز مانند سایر ادیان بزرگ جهان گرفتار اختلافات داخلی و انشعابات بسیار مذهبی می‌باشد، هیچ مسلمانی در اعتبار و احترام و تقدیس این کتاب بزرگ تردید ندارد و برای اثبات هر مدعایی در اسلام می‌توان بدان چنگ زد.[1] مسلمانان نیز که به یک معنا همه اهل قرآن می‌باشند،[2] دارای مرتبه‌ای از احترام و قداست خواهند بود.
2. اهل چیزی بودن به معنای انس و ارتباط و اختصاص داشتن به آن است.[3] 3. اهلبیت نیز همانند سایر مفاهیم، دارای شدت و ضعف و ذو مراتب می‌باشد[4] و به همین جهت، قداست و احترام اهل قرآن، دارای مراتب مختلف خواهد بود.
اهل قرآن چه کسانی هستند؟
با توجه به آن چه در مقدمه ذکر شد، بالاترین و والاترین مرتبه و مرحله از اهلیّت قرآن کریم، اختصاص اهلبیت معصومین ـ علیهم السّلام ـ دارد، چنان چه از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده است: ایاکم و تتحم المهالک باتباع الهوی و المقائیس قد جعل الله للقرآن اهلاً اغناکم بهم عن جمیع الخلائق لا علم الاما امروا به، قال الله تعالی «فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون»ایانا عنی.[5] خود را با متابعت از هواهای نفسانی و قیاس در دین، به هلاکت نیندازید، زیرا خداوند برای قرآن اهلی قرار داده است که با وجود ایشان، شما را از دیگران بی‌نیاز فرموده است و معلومات واقعی فقط همانست که آنها به آن امر فرموده باشند (و لذا) خداوند فرموده است، اگر چیزی را نمی‌دانید از اهل ذکر (اهل قرآن) بپرسید و با این آیه ما را قصد کرده است، (منظور ما بوده‌ایم) و از حضرت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ هم نقل شده است که: «علی مع القرآن و القرآن معه لا یفترقان حتی یردا علی الحوض»علی و قرآن از یکدیگر جدایی ناپذیرند تا در کنار حوض کوثر به من بپیوندند.
اهلیت قرآن پس از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به کسانی می‌برازد که از انس و الفت و فهم‌ معانی عمیق قرآن کریم، بهره بیشتری داشته باشند و مخصوصاً با به کار بستن دقیق مفاهیم قرآنی از جلا و صفای روحی و نفسانی خوبی برخوردار باشند.
در روایات مختلف به این معنا اشاره شده است، مثلاً:
در روایتی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که: «.. قد انزل الله القرآن و جعل فیه تبیان کل شیء و جعل للقران و لتعلم القرآن اهلاً، لا یسع اهل القرآن الذین اتاهم الله علمه…»[6]؛ در این روایت امام صادق ـ علیه السّلام ـ اهل قرآن را کسانی معرفی می‌نماید که خداوند علم (به محکم، متشابه، ناسخ، منسوخ و…) قرآن کریم را به آنان مرحمت فرموده است.
در روایت دیگری از امام باقر ـ علیه السّلام ـ آمده است که: «قرّاء القرآن ثلاثه… و رجل قرأ القرآن فوضع دواء القرآن علی داء قلبه فاسهر به لیله و اطمأبه نهاره و قام به فی مساجده و تجافی به عن فراشه…»؛[7] قاری (حقیقی که می‌تواند اهل قرآن باشد) کسی است که با دوای قرآن دردهای دلش (مشکلات معنوی و روانیش) را درمان می‌کند، به دستور آن، سحرخیزی می‌کند، روزه می‌گیرد، در نمازش قرائت می‌کند و رختخوابش را ترک می‌کند….
بنابراین، گرچه همه مسلمین اهل قرآن‌اند. امّا کسانی که دارای علوم قرآنی و عامل به دستورات آن هستند، از مرتبه والاتری از اهلیت قرآن کریم را دارا می‌باشند.
احترام و قداست اهل قرآن:
از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده است که: «اهل القرآن اهل الله و خاصّته»؛[8] اهل قرآن، اهل الله و از خواص درگاه ربوبی می‌باشند.
و امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز از آباء گرامش از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل فرموده است که: «ان اهل القرآن فی اعلاء درجه من الآدمییّن ماخلا النبیّین و المرسلین، فلا تستضعفوا اهل القرآن حقوقهم فان لهم من الله العزیز الجبار لمکاناً علیّاً»؛ اهل قرآن در اعلا درجه انسانیت می‌باشند، از همگان برترند مگر انبیاء و مرسلین، پس کسی حق ندارد آنها را کوچک بشمارد و حقوقشان را ضایع کند، چرا که آنان نزد خداوند عزیز جبار دارای مقامی والا می‌باشند.
اگر نبود جز همین دو روایت در شأن و منزلت اهل قرآن، کفایت می‌کرد که احترام و قداست ایشان را بشناسیم و به مقام و منزلت آنها پی ببریم.
چگونه اهل قرآن شویم؟
انسان می‌تواند در سایه عمل به قرآن کریم و عمل صالح، تحت ولایت مستقیم الهی قرار گیرد، چنان چه قرآن شریف در مورد رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید: «ان ولیی الله الذی نزل الکتاب و هو یتولی الصالحین»؛[9] ولی من آن خدایی است که قرآن را نازل فرمود، و اوست که صالحین را تحت ولایت خویش قرار می‌دهد.
شیخ المفسرین آیت الله جوادی آملی در ذیل این آیه می‌فرماید: با توجه به سه نکته (مطرح در آیه شریفه: ان ولی الله و الذی نزل الکتاب و هو یتولی الصالحین) می‌فهمیم که راه این که خدا ولی انسان باشد، آن است که انسان صالح بشود و تا صالح نگردیم تحت ولایت الله نخواهیم بود و خدا هم تولی ما را نخواهد پذیرفت و بهترین راه صلاح هم انس با قرآن است. این جمله که می‌فرماید ولیّ رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ خدایی است که قرآن را نازل کرده، از باب تعلیق حکم بر وصف می‌باشد که مشعر به علیت است، یعنی اگر کسی به قرآن عمل کند، صالح می‌شود و اگر خداوند بخواهد ولیّ کسی بشود از راه قرآن ولایت و تدبیر او را اعمال می‌کند… قرآن حبل الهی است که انس با آن و تدبر در آن و ایمان و عمل به آن، انسان را بالا می‌برد و به مقام صالحین ملحق می‌سازد تا مستقیماً تحت ولایت الله قرار گیرد.[10]


[1] . طباطبایی، علامه سید محمد حسین، قرآن در اسلام، دفتر انتشارات اسلامی، چ دهم، 1379، ص 3.
[2] . از حضرت امیر ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که: «… و افتیت اهل القرآن بقرآنهم…» ؟؟؟، ج 10، ص 118.
[3] . مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، مؤسسه الطباعه و النشر، وزارت الثقافه و الارشاد الاسلامی، ج 1، ص 169.
[4] . همان.
[5] . بحار، ج 2، ص 312، روایت 75، باب 34.
[6] . علامه محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 78، ص 214.
[7] . همان، ج 92، ص 178.
[8] . ملا محسن فیض کاشانی، المحجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء (مؤسسه للنشر الاسلامی، چ دوم، بی‌تا)، ج 2، ص 211.
[9] . اعراف، 196.
[10] . قرآن در قرآن، آیت الله جوادی آملی، ص 240.
اکبر کافی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید