بی حرمتی به مقدسات و ارزش ها

بی حرمتی به مقدسات و ارزش ها

یکی از روش ها برای تعیین گناه کبیره، هر گناهی است که دینداران آن را بزرگ می‌دانند به طوری که ثابت شود که در تمام دوره‌ها تا زمان ائمه و پیغمبر ـ علیهم السّلام ـ ، نزد هر دینداری بزرگ بوده است. پس آن گناه کبیره خواهد بود؛ مانند هتک احترام و اهانت کردن به مقدسات و محترمات دینی ـ یعنی آنچه لزوم احترامش در دین امر بدیهی باشد. مانند قرآن مجید، کعبه معظمه، مساجد، مشاهد مشرفه حتی تربت حسینی ـ علیه السّلام ـ و در اینجا به حرمت اهانت و وجوب تعظیم هر یک از امور مزبور و احکام آنها به طور اختصار اشاره می‌شود.
هتک قرآن
احترام قرآن ضروری مذهب است: نزد هر مسلمانی بدیهی است که از قرآن که کلام حضرت آفریدگار است، ‌عزیزتر و شریف‌تر و لازم الاحترام‌تر در عالم اسلام، چیزی نیست. و رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ آن را ثقل اکبر یاد فرموده که دو چیز پربها بین شما مسلمانان پس از خود می‌گذارم: آنکه بزرگتر است قرآن است، کوچک‌تر اهل بیت من[1] (علی و حسن و حسین و اولاد طاهرین ایشان و سلسله‌ی جلیله سادات).
بهترین ثواب‌ها: ضمن حدیث طولانی در باب عظمت شأن قرآن، حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «روز قیامت قرآن می‌گوید: خدایا بعضی از بندگانت حرمت مرا نگه داشته و مرا حفظ نموده و چیزی از مرا ضایع نکرد. و بعضی دیگر مرا ضایع کرد و حق مرا خوار شمرد و مرا تکذیب نمود.»
خدای تعالی می‌فرماید: «به عزت و جلال و رفعت مقامم سوگند، امروز بهترین ثواب را برای تو بدهم و دردناک‌ترین کیفر را به خاطر تو بکنم.»[2] و حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «خدای جبار می‌فرماید: به عزت و جلالم و بلندی مقامم سوگند، هر آینه امروز گرامی می‌دارم کسی را که تو را گرامی داشته و خوار می‌کنم کسی را که تو را خوار کرده است.»[3] بالجمله، بر هیچ مسلمانی پوشیده نیست که اهانت کردن به قرآن مجید، گناه کبیره است و اهانت به خدا و پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ است.
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: «من نخستین کسی هستم که بر خدای عزیز جبار روز قیامت وارد می‌شود با کتاب او و خاندانم. سپس امت من وارد می‌شوند، من از امتم می‌پرسم شما با کتاب خدا و با خاندانم چه کردید.»[4] معنی اهانت به قرآن و حکم آن: تشخیص اهانت، با عرف است. هر گفتار و کرداری درباره‌ی قرآن مجید که در عرف خوار کردن آن خوانده شود و آن گفتار یا کردار را موجب هتک قرآن بدانند، حرام و کبیره است.
البته این در صورتی است که اهانت به قرآن از روی استخفاف و اهانت به اصل دین و شریعت حضرت سید المرسلین ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ نباشد. و همچنین اهانت به قرآن را نیز حلال نداند و گرنه عملش موجب کفر و ارتداد از دین می‌شود. زیرا حرمت اهانت به قرآن از ضروریات دین است.
بنابراین، اگر کسی قرآن مجید را لگد مال کند، یا آن را در نجاست اندازد، ‌چون ظاهر عملش اهانت به اصل دین و انکار حرمت قرآن مجید است،‌کافر و ریختن خونش مباح می‌شود. مگر اینکه بگوید در حال غضب و بی‌اختیاری بودم و درباره‌اش احتمال هم داده شود که از حال طبیعی بیرون بوده است.
در این جا مناسب است به پاره‌ای نکات مهم درباره‌ی اهانت و و جوب احترام قرآن مجید تذکر داده شود:
1ـ جلد قرآن و غلاف آن و همچنین ورق‌های آن (یعنی جاهایی که خطوط قرآنی بر آن نیست مانند حواشی) نیز مانند خطوط قرآن در حرمت هتک است. بنابراین نجس کردن آنها نیز حرام است اگر موجب هتک باشد، ‌و در این صورت پاک کردن آن واجب می‌شود.
2ـ نوشتن قرآن با مرکب نجس حرام است و اگر با مرکب نجس نوشته گردد یا پس از نوشته شدن نجس گردد، طاهر کردن آن واجب می‌شود. و اگر نشود باید آن را محو کرد.
3ـ دادن قرآن به دست کافر حرام است. اگر موجب هتک قرآن یا مس کردن خطوط آن بشود. و بعضی از علما فرموده‌اند: مطلقاً جایز نیست و گرفتن آن از دست کافر واجب است.
4ـ هرگاه قرآن مجید، یا ورقی از آن، یا دعایی که از معصوم رسیده، یا انگشتری که بر آن اسم خدا نقش است، یا تربت حسینی ـ علیه السّلام ـ و مانند اینها از محترمات دینی و مذهبی که هتک آنها حرام و احترامش واجب است. اگر خدای نکرده در مستراح بیفتد واجب است فوراً بیرون آورده شود و طاهر گردد. هر چند مستلزم مخارج زیادی بشود و تا بیرون آورده نشد، تخلیه کردن در آن مستراح حرام است. و چنانچه بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید آن را مسدود کنند تا در آن تخلیه نشود.
آنچه از وجوب اخراج و تطهیر و غیره ذکر شد، ‌اختصاص به صاحب آن یا نجس کننده‌ی آن ندارد بلکه بر هر مسلمانی که خبر شد، واجب است به وجوب کفایی. (اگر هر کس انجام دهد از دیگران ساقط می‌شود) و اگر هیچ کس انجام ندهد، همه کسانی که آگاه شدند مسئول و مؤاخذند.
5ـ مس کردن خط قرآن برای شخص محدث، (یعنی کسی که برای نماز خواندن باید وضو و غسل داشته باشد) حرام است. خواه به دست مس کند یا به اعضای دیگر یا به لب.[5] و چون فروعات این حکم زیاد است برای دانستن آنها به رساله‌ی عروه الوثقی مراجعه شود.[6] 6ـ شیخ انصاری علیه الرحمه در خاتمه‌ی مکاسب محرمه می‌فرماید: جماعتی از فقها تصریح کرده‌اند: خرید و فروش قرآن مجید حرام است و برای مدرک این حکم، روایتی نقل نموده و مقام را گنجایش آن و بحث درباره‌ی آنها نیست. و بنابراین باید فقط به عنوان جلد و اوراق، قرآن را مورد خرید و فروش قرار داد نه خطوط مبارکه را. و بهترین این است که پولی که مشتری می‌دهد، به عنوان هدیه بدهد، نه بهای قرآن. و فروشنده هم قرآن را که می‌دهد، به عنوان هدیه بدهد نه فروش.
تذکر لازم: هر چه شخص از عوالم معرفت بیشتر بهره برده و عظمت حضرت آفریدگار را بیشتر درک نماید، قرآن مجید که کلام او است، نزدش عظیم‌تر است. و آنچه بتواند در رعایت ادب و احترام و تعظیم آن کوشش خواهد کرد. با اینکه خود را هم از ادای حق قرآن مقصر می‌بیند.
چنین شخصی هیچگاه دست بی‌وضو به قرآن نمی‌زند. یعنی در حال حدث حتی جلد و حواشی قرآن را هم مس نمی‌کند، و با دست متنجس هر چند خشک هم باشد، آن را مس نمی‌کند، و در حال حدث آن را با خود حمل نمی‌کند. و اگر قرآن مجید با او است همیشه با طهارت است. و هنگام نشستن، پشت به آن نمی‌کند. پاها را رو به آن دراز نمی‌نماید. و چیزی روی آن قرار نمی‌دهد و هنگام خواندن رو به قبله با ادب نشسته، و با حضور قلب و تأنی و تأثر از مواعظ آن تلاوت می‌کند و چون فرمان پروردگار او است،[7] اگر دیگری آن را تلاوت کند گوش می‌دهد و رعایت ادب می‌کند. اگر در مجلسی است که اهل آن رعایت ادب نمی‌کنند و استماع قرآن نمی‌نمایند نمی‌خواند.[8] در کتاب گلزار اکبری، گلشن 51 نقل نموده از ابو الوفاء هروی که گفت: من در مجلس پادشاه قرآن می‌خواندم و ایشان استماع نمی‌نمودند و سخن می‌گفتند. پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ را به خواب دیدم که رنگ مبارکش متغیر بود، فرمود: «اتقرء القرآن بین یدی قوم و هم یتحدثون ولا یستمعون و انک لا تقرء بعد هذا الا ماشاء الله» یعنی آیا قرآن را برای کسانی می‌خوانی که با هم سخن می‌گویند و آن را استماع نمی‌کنند و تو به سبب رعایت ادب نکردنت بعد از این نتوانی خواند مگر آنچه خدا بخواهد.
بعد از آن بیدار شدم و گنگ شده بودم، اما چون فرموده بود الا ما شاء الله امید داشتم که زبانم آخر خواهد گشود تا مدت چهار ماه در همان محلی که آن خواب را دیده بودم باز رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ را در خواب دیدم، فرمود: «قد تبت» حتماً توبه کرده‌ای. گفتم: بلی یا رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ . فرمود: من تاب تاب الله علیه هر که رجوع به خدا کند خدا هم به مغفرت به او رجوع خواهد فرمود. بعد از آن فرمود: اذا کنت بین یدی قوم تقرء کلام الله فاقطع قرائتک حتی یسمعوا کلام رب العزه یعنی هرگاه نزد قومی قرآن می‌خوانی، پس ترک کن قرائتت را تا هنگامی که گوش دهند کلام خداوند را. و چون بیدار شدم زبانم گشوده بود. (و در گلشن 80، حکایاتی از آثار احترام و اهانت به مقدسات دینی ذکر نموده، به کتاب مزبور مراجعه شود.)
ناگفته نماند چنانچه هتک قرآن مجید حرام و گناه کبیره است، همچنین دعاهایی که از معصومین ـ علیهم السّلام ـ رسیده مانند صحیفه سجادیه و احادیث و روایت وارده از آن بزرگواران، هتک آنها نیز حرام است. مثل اینکه اینها را به زمین زند یا پا بر آنها گذارد و نظائرش که در عرف هتک دانسته شده.
هتک کعبه
پس از قرآن، هیچ چیز در عالم اسلام، عزیزتر و شریف‌تر از کعبه معظمه نیست. و این مطلب نزد هر مسلمانی بدیهی است به طوری که بدون تردید هتک آن را گناه کبیره بلکه بعض مراتب آن را موجب ارتداد و کفر می‌دانند. چنانچه درباره‌ی قرآن مجید ذکر شد. صدوق ـ علیه الرحمه ـ از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ نقل می‌فرماید: «جز این نیست که برای خداوند سه چیز محترم است که در حرمت و شرافت و لزوم رعایت مثل آنها چیزی نیست: او، قرآن مجید است که حکمت خداوند و نور او است. دوم، خانه‌ی او است که آن را برای مردم قبله قرار داده است. سوم، عترت پیغمبر ـ صلوات الله علیهم ـ یعنی آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ ».[9][1] . ان القرآن هو الثقل الاکبر و ان وصیی هذا و ابنای و من خلفهم من اصلابهم هم الثقل الاصغر (سفینه البحار، ج1، ص132).
[2] . فیقول الله تعالی و عزتی و جلالی و ارتفاع مکانی لاثیبن علیک الیوم احسن الثواب ولا عاقبن علیک الیوم الیم العقاب (اصول کافی، ج2، ص597).
[3] . فیقول الجبار و عزتی و جلالی و ارتفاع مکانی لاکرمن الیوم من اکرمک ولاهینن من اهانک (اصول کافی، کتاب فضل قرآن، حدیث 14، ج2، ص602).
[4] . قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ انا اول و افد علی العزیز الجبار یوم القیمه و کتابه و اهل بیتی ثم امتی ثم اسئلهم ما فعلتم بکتاب الله و باهل بیتی (اصول کافی ـ کتاب فضل القرآن، حدیث 4، ج، ص600).
[5] . برای دانستن مدارک و روایات این احکام به کتاب طهارت وسائل الشیعه ابواب الوضوء باب 12 مراجعه شود.
[6] . عروه الوثقی ـ فصل فی غایات الوضوء مسأله‌ی 3 تا 19.
[7] . و اذا قرء القرآن فاستمعوا له و انصتوا (سوره‌ی 7، آیه‌ی 207).
[8] . پاره‌ای از این امور جزء‌مکروهات در رساله‌های عملیه ذکر شده.
[9] . ان لله عزوجل حرمات ثلث لیس مثلهن شیء کتابه و هو حکمته و نوره و بیته الذی جعله قبله للناس و عتره نبیکم (خصال صدوق ـ علیه الرحمه ـ ص146).
@#@
و نیز فرموده: «خدا در زمین بقعه‌ای نیافرید که گرامی‌تر باشد نزد او از کعبه.»[1] و بالجمله نزد هر مسلمان دینداری، ضروری و بدیهی است که اهانت به کعبه گناهی بس بزرگ است بلکه لزوم و وجوب رعایت احترام تمام شهر مکه بلکه تمام حرم (که قرقگاه الهی است) ظاهر و روشن است.
سفارش کعبه: علاوه بر این، بر کبیره بودن این گناه نص وارده شده و صریحاً پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ می‌فرماید: «از گناهان کبیره، حلال و مباح دانستن ترک رعایت و حرمت بیت الله الحرام است و می‌فرماید: و استحلال البیت الحرام».[2] و در سوره‌ی مائده می‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لاتحلوا شعائر الله» (سوره‌ی 5 آیه‌ی 2).
در تفسیر المیزان می‌نویسد: احلال یعنی مباح دانستن که ملازم است با بی‌مبالاتی نسبت به حرمت و منزلت هر چیز، و معنی احلال شعائر الله محترم نشمردن شعائر الهی و ترک آنها است.
و شکی نیست که کعبه‌ی معظمه، اعظم شعائر الهی است.
در سوره‌ی حج می‌فرماید: «و هر کس حرمت‌های خدا را بزرگ دارد، او را بهتر و نیکوتر باشد نزد پروردگارش.»[3] بعضی از مفسرین فرموده‌اند: مراد از حرمات الله در این آیه شریفه، کعبه معظمه که بیت الله الحرام است و مسجد الحرام و مکه معظمه که بلد حرام است و شهر حرام و تمام حرم است.
مراتب اهانت: چنانچه اشاره شد، بعضی مراتب هتک آن، موجب ارتداد و کفر است. مانند خراب کردن یا ملوث نمودن آن عمداً به نجاست. و مانند آنچه در بحث هتک قرآن ذکر شد. اما در اینجا به پاره‌ای از مراتب هتک، در ضمن چند فرع اشاره می‌شود:
1ـ الحاد در حرم: هر نوع گناه و خلاف شرعی که در مکه معظمه واقع شود، اهانت و هتکی نسبت به بیت الله حرام و بلد حرام است. زیرا خلاف حکم خدا، در خانه‌ی او کمال بی‌ادبی و بی‌مبالاتی و بی‌اعتنایی است. و لذا در بعضی روایات است که ثواب حسنه در حرم دو چندان است، چنانچه عذاب گناه در آن دو برابر است نسبت به مکان دیگر.
و نیز مستفاد از روایات آن است که اگر کسی گناهی در حرم مرتکب شود که برای آن حد یا تعزیر معین شده است، باید زیادتر از آنچه مقرر شده، معاقب شود. چون هتک حرم خدا را کرده است. و بنابراین هر گناهی در حرم خدا کبیره خواهد بود.
و بعضی از فقهاء[4] فرموده است: دلیل بر کبیره بودن هر گناهی در حرم خدا (علاوه بر اینکه هتک است) آن است که در قرآن مجید بر آن وعده‌ی عذاب داده شده است[5] چنانچه در سوره‌ی حج می‌فرماید: «و هر که در حرم الحاد را خواهد، یعنی انحراف از حق و قانون الهی به ظلم و عدوان، بچشانیم او را عذاب دردناک.»[6] و از روایات فهمیده می‌شود که مراد، الحاد در تمام حرم است و معنی الحاد، هر گناه و خلاف شرعی است.
حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «هر ظلمی که شخص به خودش کند در مکه معظمه مانند دزدی یا ظلم به کسی یا هر تجاوزی از قانون شرع الهی، پس من آن را الحاد می‌دانم و به همین جهت اهل تقوا از اقامت در حرم پرهیز می‌کردند.»[7] یعنی برای اینکه به گناه در حرم مبتلا نشوند، تا مورد عقوبت الهی قرار گیرند. و مانند این روایت در وافی چند روایت ذکر شده است.
علامه مجلسی ـ علیه الرحمه ـ در شرح این حدیث می‌فرماید: از این حدیث دانسته می‌شود کسی که بتواند خود را از ارتکاب گناه نگه دارد،‌مجاورت مکه برایش کراهت ندارد.
به حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ گفتند: «پرنده‌ی درنده‌ای است که کبوترهای حرم را هر چه ببیند آزار می‌رساند. امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: او را بگیرید و بکشید زیرا در حرم الحاد کرده است.»[8] ناگفته نماند که حد حرم چهار فرسخ از چهار طرف می‌باشد که مجموعاً شانزده فرسخ می‌شود.[9] 2ـ حرم محل امن است: هرگاه کسی در بیرون حرم، جرمی یا خیانتی کند و به حرم پناهنده شود، کسی نمی‌تواند متعرضش شود بلکه باید مجالست و معاشرت با او را ترک کنند و در داد و ستد به او سخت بگیرند تا هنگامی که به اختیار از حرم خارج شود، آن گاه او را مجازات نمایند. ولی اگر کسی در داخل حرم کاری که موجب قصاص یا حد یا تعزیر باشد انجام دهد، باید در همان حرم قصاص شود و حد الهی جاری گردد.
از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ سئوال شد، نسبت به مردی که کسی را در بیرون حرم بکشد و پس از آن داخل حرم شود. امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: نباید کشته شود، او را اطعام و سیراب نکنند و با او معامله ننمایند و او را جای ندهند تا هنگامی که از حرم بیرون رود، آن گاه حد بر او جاری می‌شود. پرسید، ‌چه می‌فرمایید: درباره‌ی مردی که داخل حرم کسی را بکشد یا دزدی کند. امام ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: در همان حرم، حد بر او جاری می‌شود. زیرا این شخص برای حرم حرمتی نمی‌داند.[10] سماعه از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ پرسید که مال من نزد مردی بود که مدتی از من پنهان شده، پس او را در حال طواف کعبه معظمه دیدم. آیا طلب خود را از او مطالبه کنم؟ فرمود: نه و بر او سلام مکن (تا تو را بشناسد) و او را ترسناک نکن تا هنگامی که از حرم خارج شود.[11] 3ـ کشتن حیوان و کندن گیاه: جز شتر و گاو و گوسفند و مرغ، کشتن هر حیوانی در حرم حرام است مگر افعی و مار و عقرب و موش و شپش و پشه و هر حیوان موذی که برای دفع شرش، باید کشته شود جایز است.[12] و نیز کندن درخت و گیاهی که در حرم روئیده شده حرام است.[13] دخول حرم بدون احرام: جایز نیست دخول به مکه معظمه بلکه حرم، بدون احرام. یعنی در ایام سال هر وقت کسی بخواهد وارد حرم و مکه معظمه بشود، واجب است از میقات محرم شود و با احرام وارد گردد. و پس از طواف و سعی و تقصیر، از احرام بیرون می‌رود، مگر کسی که زیاد در تردد بین حرم و بیرون است مانند هیزم کش و قاصد، و مگر کسی که بین احرام سابق و داخل شدنش کمتر از یک ماه باشد.
و بعضی از فقهاء استحلال البیت (که تصریح به کبیره بودنش شده چنانچه ذکر گردید) را راجع به این مسأله دانسته‌اند یعنی داخل شدن به مکه معظمه محلاً (بدون احرام).
تخلیه رو به قبله و پشت به قبله: در حال بول یا غائط کردن، رو به قبله یا پشت به قبله بودن، حرام است. خواه در صحرا باشد یا در آبادی و عمارت. و احتیاطاً بچه را رو به قبله یا پشت به آن ننشانند. بلی اگر خودش چنین کرد جلوگیریش واجب نیست، اما اگر عاقل بالغ چنین کرد، ‌اگر مسأله را نمی‌داند باید به او فهماند و اگر می‌داند و عمداً چنین کرد، واجب است از باب نهی از منکر او را باز داشت (به شرحی که در باب نهی از منکر گذشت).
در صورتی که کمی از قبله به سمت راست یا چپ منحرف شود، دیگر حرام نیست هر چند کاملاً به سمت شرق یا غرب هم نباشد و برای اختصار، ‌مدارک این حکم هم مانند مسائل سابقه ذکر نگردید.
هتک مساجد
هر مکانی که به نام مسجد به وسیله‌ی مسلمانی بنا شود، شیعه باشد یا از سایر فرقه‌های اسلامی، رعایت حرمت آن واجب و اهانت و هتک آن، مانند خراب کردن یا آلوده ساختن آن به نجاست، گناه کبیره‌ای است. نزد هر دینداری به طوری که نزدش بدیهی است که مسجد به حضرت آفریدگار نسبت دارد و ان المساجد لله و اهانت به آن اهانت به خدا است.
ابو بصیر از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ پرسید: «چرا امر شده به بزرگداشتن مساجد؟ حضرت فرمود: چون مساجد خانه‌های خداوند است در روی زمین.»[14] مروی است که خداوند تبارک و تعالی فرموده است: «خانه‌های من در زمین، مساجد است. خوشا به بنده‌ای که در خانه‌اش وضو بگیرد و با طهارت مرا در خانه‌ام زیارت کند و جز این نیست که بر صاحب خانه لازم است، گرامی داشتن کسی که به زیارت او آمده. بشارت ده حرکت کنندگان در تاریکی‌های شب به سوی مساجد را به نور روشنی که به آنها در قیامت داده می‌شود.»[15] علاوه بر اینکه بزرگی گناه هتک مساجد، نزد هر دینداری ارتکازی است، در قرآن مجید یکی از اقسام هتک که خراب کردن باشد، از بزرگترین مراتب ظلم شمرده شده است.[16] در اینجا به ذکر چند حکم راجع به مسجد، بدون ذکر مدارک برای اختصار نقل می‌شود.
1ـ تنجیس مسجد، حرام است: نجس کردن مسجد حرام است و نیز داخل کردن عین نجس در مسجد اگر مستلزم نجس شدن مسجد شود نیز حرام است. و اگر مسجد را نجس نکند، ‌در صورتی که موجب هتک حرمت باشد نیز حرام است. چنانچه چیز متنجس هم همین است. هر چند خشک باشد و موجب نجاست مسجد نشود. بلی در صورتی که موجب نجس شدن یا هتک مسجد نشود جایز است.
و بنابر احتیاط، عین نجس را مطلقاً داخل مسجد نکند.
2ـ تطهیر مسجد واجب است: بر طرف نمودن نجاست از مسجد و طاهر کردن آن فوراً واجب است. به طوری که در عرف گفته شود در طاهر کردن مسجد مسامحه نشده. و معنی وجوب فوری آن است که مثلاً اگر وقت نماز تنگ نباشد باید اول مسجد را تطهیر کرد.
در این حکم فرقی نیست بین زمین و دیوار و سقف و پشت بام و پشت دیوار، و همچنین تطهیر فرش مسجد نیز واجب است. ضمناً باید دانست که وجوب تطهیر مسجد اختصاص به کسی که آن را نجس کرده است ندارد، بلکه وجوب کفایی بر تمام مسلمانان واجب است. و اگر احتیاج به صرف مال شود و اجب است، پول خرج کنند و مسجد یا فرش آن را طاهر سازند. و اگر به تنهایی نمی‌تواند، واجب است کمکی بگیرد به همین ترتیبی که ذکر شد.
3ـ توقف جنب و حائض و نفساء: بر شخص و زن حائض و نفساء، توقف در مسجد حرام است.[1] . ما خلق الله فی الارض بقعه احب الیه من الکعبه‌ ولا اکرم علیه منها (فقیه، ج2، ص175).
[2] . وسائل الشیعه، کتاب جهاد، باب 45، تعیین الکبائر، حدیث 37، ج11، ص263.
[3] . و من یعظم حرمات الله فهو خیر له عند ربه… (سوره‌ی 22، آیه‌ی 29).
[4] . شیخ احمد جزائری در آیات الاحکام کتاب الحج، ص161.
[5] . در باب اول ثابت شد که هر گناهی که در قرآن وعده‌ی آتش بر آن داده شده کبیره است.
[6] . و من یرد فیه بالحاد بظلم نذقه من عذاب الیم (سوره‌ی 22، آیه‌ی 25).
[7] . کافی،‌کتاب الحج، باب 141.
[8] . همان.
[9] . مسالک، کتاب الحج، ص142.
[10] . کافی، کتاب الحج، باب 141.
[11] . وافی، نقل از کافی، ص17.
[12] . برای دانستن روایات این حکم و فروعات آن به کتاب مستند الشیعه، صفحه 318 مراجعه شود.
[13] . برای اطلاع به روایات و فروعات این مسأله به کتاب حج مستند صفحه 214 مراجعه شود.
[14] . عن ابی بصیر قال سئلت ابا عبدالله ـ علیه السّلام ـ عن العله فی تعظیم المساجد فقال ـ علیه السّلام ـ انما امر بتعظیم المساجد لانها بیوت الله فی الارض (وسائل کتاب الصلوه، باب 7،‌ج3، ص557).
[15] . وسائل الشیعه، کتاب الصلوه، باب 29.
[16] . و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها (سوره‌ی 2، آیه‌ی 114).
@#@ چنانچه در قرآن می‌فرماید: «در حال جنابت نباید داخل مسجد شد مگر برای عبور.»[1] یعنی از دری وارد شود و از در دیگر بیرون رود مگر مسجد الحرام و مسجد النبی ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ که عبور از آنها هم برای جنب و حائض و نفساء جایز نیست.
4ـ مستحبات مسجد: مستحب است در مسجد، چراغ روشن کنند و مسجد را پاکیزه نگاهدارند. در هنگام داخل شدن،‌ نخست پای راست را بگذارند و هنگام بیرون شدن، ‌نخست پای چپ را. و هنگام داخل شدن کفش خود را مواظبت کنند که نجس نباشد تا مبادا سبب نجاست مسجد شود. دیگر آنکه، با طهارت (با وضو و غسل) وارد مسجد شود و بهترین لباس خود را بپوشد و با استعمال بوی خوش به مسجد درآید و پس از ورود دو رکعت نماز تحیت مسجد به جا آورد.
5ـ مکروهات مسجد: عبور کردن از مساجد مکروه است. مگر اینکه نماز تحیت بخواند و بیرون رود و اگر نمازهای دیگر را هم بخواهد بخواند، مانعی ندارد، در مسجد نباید آب بینی یا دهان انداخت و نباید در مسجد خوابید و صدا را به غیر اذان و مانند آن بلند کرد. و تعریف گمشده یا طلب آن را نباید کرد. و اشعاری که مشتمل بر موعظه و مانند آن نباشد در آن نباید خواند. در مسجد نباید حرف دنیا زده شود. و خرید و فروش در مسجد مکروه است. کسی که پیاز یا سیر یا هر چیزی که بوی دهان را متعفن کرده، خورده باشد، نباید به مسجد بیاید، بچه و دیوانه را نباید در مسجد جای داد.
مراتب مساجد در فضیلت: افضل و اشرف تمام مساجد، ‌مسجد الحرام است که نماز در آن معادل هزار هزار نماز در مکان دیگر است. پس از آن، مسجد النبی ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ است که نماز در آن معادل با ده هزار نماز جای دیگر است. پس از آن مسجد کوفه و مسجد اقصی است که نماز در آنها معادل با هزار نماز است. بعد از آن، مسجد جامع در هر شهری است که نماز در آن معادل با صد نماز است. پس از آن، مسجد محله است که نماز در آن معادل با بیست و پنج نماز جای دیگر است. پس از آن مسجد بازار است که نماز در آن دوازده برابر نماز جای دیگر است.
هتک مشاهد مشرفه
رعایت حرمت قبور رسول خدا و ائمه‌ی هدی ـ علیهم السّلام ـ ، نزد هر مسلمانی ضروری است. به طوری که اهانت و هتک آنها نزد هر دینداری گناه بزرگی است. روایات درباره‌ی لزوم احترام مشاهد مشرفه بسیار است و در اینجا به روایتی که از تهذیب شیخ نقل شده است اکتفاء می‌شود:
رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ به امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرمود: «یا علی ـ علیه السّلام ـ خداوند قبر تو و فرزندانت را بقعه‌هایی از بقعه‌های بهشت و قطعه‌هایی از قطعه‌های آن قرار داده است و دل‌های پاکان از خلقش و برگزیدگان از بندگانش را به سوی شما مایل ساخته که در راه شما هر آزار و خواری را تحمل می‌کنند. پس قبرهای شما را آباد می‌نمایند و آنها را برای قرب به خدا و دوستی پیغمبرش زیارت می‌کنند.
یا علی ـ علیه السّلام ـ ایشانند اختصاص یافتگان به شفاعت من و وارد شوندگان بر حوض من و همسایگان منند در قیامت. یا علی ـ علیه السّلام ـ هر کس قبور ایشان را تعمیر کند و نزدشان حاضر شود، مثل این است که سلیمان ـ علیه السّلام ـ را در بنای بیت المقدس یاری کرده است. و هر که قبور ایشان را زیارت کند مطابق ثواب هفت حج غیر واجبی برای او است. و از گناهانش پاک می‌شود به طوری که هنگام برگشت مثل روزی می‌شود که از مادر زائیده شده است.
بشارت باد تو را یا علی ـ علیه السّلام ـ و بشارت ده دوستانت را به نعمت‌هایی که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به دل بشری نگذشته، لیکن جمعی از مردمان پست و رذل هستند که زوار قبرهای شما را سرزنش و توهین می‌کنند،‌ چنانچه زن بدکار را سرزنش می‌نمایند. ایشان شریرهای امت منند، شفاعتم به ایشان نمی‌رسد و بر حوضم وارد نمی‌شوند.»[2] هتک قبر معصوم کفر است: هتک و اهانت به قبور متبرکه پیغمبر و ائمه ـ علیهم السّلام ـ ، به ضرورت مذهب گناهی بزرگ است بلکه اکبر کبائر و در حد شرک و کفر است. مانند خراب کردن و نجس نمودن آنها و بنابر احتیاط، هنگام نجس شدن باید آنها را تطهیر نمود هر چند بقاء نجس بودن موجب هتک نباشد.
مشهور فقهاء فرموده‌اند: توقف جنب و حائض و نفساء در مشاهد مشرفه چون موجب هتک است، مانند مساجد حرام است. و بعضی فرموده‌اند: دخول در حرم‌های مطهر به قصد عبور هم مانند مسجد الحرام جایز نیست.
نماز در کنار قبر معصوم: هنگام نماز خواندن در مشاهد مشرفه، نباید قبر پیغمبر و امام ـ علیهم السّلام ـ را پشت سر خود قرار داد. زیرا این عمل هتک و موجب بطلان نماز است بلکه باید پشت قبر به طوری که قبر سمت قبله نماز گزار باشد، نماز خواند. اما سمت راست و چپ قبر شریف بنابر احتیاط، نباید مساوی قبر یا مقدم بر آن ایستاد بلکه مقداری عقب‌تر از قبر شریف بایستد.
حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: «جایز نیست در هیچ نمازی، ‌واجب یا مستحب، بر قبر امام ـ علیه السّلام ـ سجده شود بلکه طرف راست صورت را بر قبر شریف بگذارد. اما نماز خواندن نزد قبر شریف بگذارد. اما نماز خواندن نزد قبر شریف، پس باید پشت سر قبر بایستد و قبر را جلو قرار دهد و جایز نیست جلو قبر بایستد و نماز بخواند. زیرا کسی نباید بر امام ـ علیه السّلام ـ مقدم شود و طرف راست و چپ، نماز خواندن مانعی ندارد (به طوری که مقدم و مساوی قبر شریف نباشد).»[3] و از حضرت حجت بن الحسن ـ عجل الله تعالی فرجه ـ مروی است که: «جایز نیست جلو و سمت راست و چپ قبر معصوم نماز خواند، زیرا کسی نباید جلو و مساوی امام ـ علیه السّلام ـ باشد.» صاحب کتاب وسائل حدیث دوم را که از طرف راست و چپ نهی می‌فرماید، حمل بر کراهت نموده است.
بعضی از فقهاء فرموده‌اند: میزان، صدق عنوان هتک است و آن در جلو ایستادن مسلم است ولی در سمت راست و چپ، صدق هتک نمی‌کند ولی رعایت احتیاط بهتر است.
هتک ترتب حسینی
آنچه از خاک اطراف قبر شریف حضرت ابا عبدالله الحسین ـ علیه السّلام ـ تا یک میل یا چهار میل یا چهار فرسنگ، به عنوان تبرک یعنی به قصد استشفاء به آن یا سجده کردن بر آن و غیر این از سایر خواص و آثار آن برداشته می‌شود، لزوم احترام و حرمت هتک آن نزد جمیع شیعیان از بدیهیات است و بزرگ بودن گناه اهانت و هتک آن، ارتکازی همه است به طوری که یقین می‌شود که زمان حضرت سجاد ـ علیه السّلام ـ تا این زمان چنین بوده است.
و نیز هتک ترتب، هتک صاحب قبر است و کبیره بودن گناه هتک امام ـ علیه السّلام ـ ضروری است.
بنابراین انداختن ترتب از روی اهانت به آن یا لگدمال کردن یا نجس کردن آن و مانند اینها گناه کبیره است.
در صورتی که هنگام تخلیه همراه شخص، تربت باشد و در مستراح بیفتد واجب است آن را بیرون بیاورد و پا کند، و تا بیرون نیامده، ‌تخلیه در آنجا حرام است. و چنانچه بیرون آوردن ممکن نشود، باید در آن را بست تا در آن تخلیه نشود چنانچه در حرمت هتک قرآن گذشت.
[1] . ولا جنباً الاعباری سبیل حتی تغتسلوا (سوره‌ی 4، آیه‌ی 42).
[2] . کتاب وافی ابواب الزیارات باب 171 صفحه‌ی 196 ـ برای اطلاع به روایات وارده درباره‌ی فضیلت مشاهد مشرفه خصوصاً مدینه منوره و نجف اشرف و کربلای معلا به کتاب مزار وافی و وسائل الشیعه و مجلد 22 بحارالانوار مراجعه شود و نیز برای دانستن کیفیت رعایت احترام مشاهد و آداب زیارت آنها به موارد مذکور مراجعه گردد.
[3] . وسائل الشیعه، کتاب الصلوه، باب 26 فی مکان المصلی.
آیت الله شهید دستغیب – گناهان کبیره

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید