چهل حدیث « شایسته ‏ترین الگو »

چهل حدیث « شایسته ‏ترین الگو »

قرآن کریم :

لَقَدْ کانَ لَکُمْ فى رَسولِ اللّه ِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُو اللّه َ وَ الْیَوْمَ الاْخِرَ وَ ذَکَرَ اللّه َ کَثیرا؛
[سوره احزاب، آیه ۲۱] قطعا رفتار رسول خدا براى شما الگویى شایسته است، براى آنان که به رحمت خدا و روز رستاخیز امید دارند و خدا را بسیار یاد مى کنند.

۱پیامبر صلی الله علیه و آله : اِنَّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَکارِمَ الاَْخْلاقِ؛

من تنها برانگیخته شده ام تا اخلاق بزرگوارانه را به کمال رسانم.
[بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۳۸۲]

۲امام حسین علیه السلام: کانَ صلی الله علیه و آله… لا یَحْسَبُ اَحَدٌ مِنْ جُلَسائِهِ اَنَّ اَحَدا اَکْرَمُ عَلَیْهِ مِنْهُ؛

پیامبر صلی الله علیه و آله چنان با هم نشینان رفتار مى نمودند که هیچ یک از آنان گمان نمى کردکسى نزد آن حضرت از وى گرامى تر باشد.
[عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۸۴]

۳امام على علیه السلام ـ فى صِفَهِ النَّبىِّ صلی الله علیه و آله ـ : طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَدْ اَحْکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحْمى(اَمْضى) مَواسِمَهُ یَضَعُ ذلِکَ حَیْثُ الْحَاجَهُ اِلَیْهِ مِنْ قُلوبٍ عَمْىٍ وَ آذانٍ صُمٍّ وَ اَلْسِنَهٍبُکْمٍ مُتَتَبِّعٌ بِدَوائِهِ مَواضِعَ الْغَفْلَهِ وَ مَواطِنَ الْحَیْرَهِ… ؛

پیامبر صلی الله علیه و آله پزشکى بودند که با دانش خود، همواره در میان مردم مى گشتند،مرهم هایشان را به خوبى فراهم و ابزار کارشان را آماده مى ساختند و آنها را هرجا که لازمبود، مى گذاردند، در دل هاى کور و گوش هاى کر و زبان هاى گنگ. غفلتگاه ها وجایگاه هاى
[نهج البلاغه، از خطبه ۱۰۸]

۴پیامبر صلی الله علیه و آله : ألا اُخْبِرُکُمْ بِاَشبَهِکُم بى؟ قَالوا: بَلى یا رَسولَ اللّه ِ. قالَ: اَحسَنُکُم خُلقا وَاَلیَنُکُم کَنَفا وَ اَبَرُّکُم بِقَرَابَتِهِ وَ اَشَدُّکُم حُبّا لاِِخوانِهِ فى دینِهِ وَ اَصبَرُکُم عَلَى الحَقِّ وَاَکظَمُکُم لِلغَیظِ وَ اَحسَنُکُم عَفْوا و

آیا شما را از شبیه ترینتان به خودم با خبر نسازم؟ گفتند: آرى اى رسول خدا! فرمودند: هر کس خوش اخلاق تر، نرم خوتر، به خویشانش نیکوکارتر، نسبت به برادراندینى اش دوست دارتر، بر حق شکیباتر، خشم را فروخورنده تر و با گذشت تر و درخرسندى و خشم با انصاف تر باشد.
[کافى، ج ۲، ص ۲۴۰، ح ۳۵]

۵پیامبر صلی الله علیه و آله : اَلا اُخْبِرُکُمْ بِاَبْعَدِکُمْ مِنّى شَبَها؟ قَالُوا: بَلى یا رَسولَ اللّه ِ. قالَ: اَ لْفاحِشُالْمُتَفَحِّشُ الْبَذى ءُ، اَ لْبَخِیلُ، اَ لْمُخْتَالُ، اَ لْحَقودُ، اَ لْحَسُودُ، اَ لْقاسِى الْقَلْبِ، اَ لْبَعِیدُ مِنْ کُلِّخَیْرٍ یُرْجى، غَیْرُ المَا

آیا شما را از کم شباهت ترینتان به خودم آگاه نسازم؟ عرض کردند: چرا، اى رسولخدا! فرمودند: زشتگوىِ بى آبروىِ بى شرم، بخیل، متکبر، کینه توز، حسود، سنگدل،کسى که هیچ امیدى به خیرش و امانى از شرش نیست.
[کافى، ج ۲، ص ۲۹۱، ح ۹]

۶دیلمى : رسول اکرم صلی الله علیه و آله به هر کس برخورد مى نمودند، از بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر،سلام مى کردند و اگر به جایى حتى براى خوردن خرمایى خشک دعوت مى شدند،آن را کوچک نمى شمردند. زندگیشان کم هزینه بود، بزرگ طبع، خوش معاشرتو گشاده رو بودند، بى آن که بخند

رسول اکرم صلی الله علیه و آله به هر کس برخورد مى نمودند، از بزرگ و کوچک، ثروتمند و فقیر،سلام مى کردند و اگر به جایى حتى براى خوردن خرمایى خشک دعوت مى شدند،آن را کوچک نمى شمردند. زندگیشان کم هزینه بود، بزرگ طبع، خوش معاشرتو گشاده رو بودند، بى آن که بخند
[ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵]

۷پیامبر صلی الله علیه و آله : اِنّا اُمِرْنا مَعاشِرَ الاَنْبیاءِ بِمُداراهِ النّاسِ، کَما اُمِرْنا بِاِقامَهِ الفَرائِضِ؛

ما پیامبران، همان گونه که به برپا داشتن واجبات مأمور شده ایم، به مدارا کردن بامردم نیز مأمور شده ایم.
[امالى طوسى، ص ۵۲۱]

۸در حدیث : اِنَّ النَّبىَّ صلی الله علیه و آله کانَ یُحِبُّ الفالَ الحَسَنَ وَ یَکْرَهُ الطِّیَرَهَ؛

پیامبر صلی الله علیه و آله فال خوب را دوست داشتند و از فال بد، بدشان مى آمد.
[مکارم الاخلاق، ص ۳۵۰]

۹امام على علیه السلام : وَ هُوَ خاتَمُ النَّبیّینَ، اَجْوَدُ النّاسِ کَفّا وَ اَرْحَبُ النّاسِ صَدْرا وَ اَصْدَقُالنّاسِ لَهْجَهً وَ اَوْفَى النّاسِ ذِمَّهً وَ اَلـْیَنُهُمْ عَریکَهً وَ اَکْرَمُهُمْ عِشْرَهً مَنْ رَآهُ بدیهَهً هابَهُوَ مَنْ خالَطَهُ مَعْرِفَهً اَحَبَّهُ یَقولُ ناعِتُهُ: لَمْ اَرَ قَبْلَهُ وَ لا بَعْدَهُ مِثْلَهُ؛

او که خاتم پیامبران بود، بخشنده ترین، پرحوصله ترین، راستگوترین، پایبندترینمردم به عهد و پیمان، نرم خوترین و خوش مصاحبت ترین مردم بود، هر کسبدون سابقه قبلى او را مى دید، هیبتش او را مى گرفت و هر کس با او معاشرت مى نمودو او را مى شناخت دوستدارش مى شد و هر کس مى خواست او را تعریف کند،مى گفت: نظیر او را پیش از او و پس از او ندیده ام.
[بحارالأنوار، ج ۱۶، ص ۱۹۰]

۱۰اَنَس : کانَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله اِذا فَقَدَ الرَّجُلَ مِنْ اِخْوانِهِ ثَلاثَهَ اَیّامٍ سَـأَ لَ عَنْهُ، فَاِنْ کانَ غائِبا، دَعا لَهُ وَ اِنْ کانَ شاهِدا زارَهُ وَ اِنْ کانَ مَریضا عادَهُ؛

رسول اکرم صلی الله علیه و آله هرگاه یکى از اصحاب خود را سه روز نمى دیدند از حال او جویامى شدند، آنگاه اگر در سفر بود، دعایش مى کردند و اگر در شهر بود به دیدارش و اگرمریض بود، به عیادتش مى رفتند.
[مکارم الاخلاق، ص ۱۹]

۱۱امام صادق علیه السلام : مَا کَلَّمَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله اَلـْعِبادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله: اِنّامَعاشِرَ الاَْنْبیاءِ اُمِرْنا اَنْ نُـکَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛

رسول خدا صلی الله علیه و آله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند: ما پیامبرانمأموریم که با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوییم.
[کافى، ج ۱ ، ص ۲۳]

۱۲پیامبر صلی الله علیه و آله : اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِْخلاصِ فِى السِّرِّ وَ الْعَلانیَهِ وَ اَناَعْفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعْطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَنْ قَطَعَنى و اَن یَکونَ صَمْتى فِکْرا وَنَظَرى عِبَرا؛

پروردگارم هفت چیز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشکار، گذشت ازکسى که به من ظلم نموده، بخشش به کسى که مرا محروم کرده، رابطه با کسى که با منقطع رابطه کرده، و سکوتم همراه با تفکّر و نگاهم براى عبرت باشد.
[کنزالفوائد، ص ۱۸۴]

۱۳پیامبر صلی الله علیه و آله : اَقْرَبُکُمْ غَدا مِنّى فِى الْمَوْقِفِ اَصْدَقُکُمْ لِلْحَدیثِ وَ اَدّاکُمْ لِلاَْمانَهِ وَاَوفاکُمْ بِالْعَهْدِ وَ اَحْسَنُکُمْ خُلْقا وَ اَقْرَبُکُمْ مِنَ النّاسِ؛

نزدیک ترین شما به من در قیامت: راستگوترین، امانتدارترین، وفادارترین به عهد وپیمان، خوش اخلاق ترین و نزدیک ترین شما به مردم است.
[امالى طوسى، ص ۲۲۹]

۱۴ابى سعید الخدرى : کانَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله اَشَدَّ حَیاءً مِنَ العَذراءِ فى خِدْرِها. و کانَ اِذاکَرِهَ شَیئا عَرَفْناهُ فى وَجْهِهِ؛

رسول اکرم صلی الله علیه و آله از دختران پشت پرده با حیاتر بودند، و اگر چیزى را دوستنمى داشتند، از چهره شان مى فهمیدیم.
[مکارم الأخلاق، ص ۱۷]

۱۵امام حسن مجتبى علیه السلام : کانَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله فَخْما مُفَخَّما… یَتَـکَلَّمُ بِجَوامِعِ الکَلِمِفَصْلاً لا فُضولَ فیهِ و لا تَقصیرَ. دمثا، لَیْسَ بِالجافى و لا بِالْمَهینِ تَعظُمُ عِنْدَهُالنِّعْمَهُ و اِنْ دَقَّت لا یَذُمُّ مِنها شَیئا غَیْرَ اَنَّهُ کانَ لا یَذُمُّ ذَواقا و لا یَمدَحُهُ و لا تُغضِبُهُالدُّنْیا و ما کانَ لَها، فَاِذا تُعوطىَ الحَقّ لَم یَعْرِفهُ اَحَدٌ، و لَم یَقُمْ لِغَضَبِهِ شَى ءٌ حَتّىیَنتَصِرَ لَهُ… ؛

رسول اکرم صلی الله علیه و آله (در نظرها) با شکوه و بزرگوار بودند… سخنانى کوتاه، جامع و بى چونو چرا مى گفتند بدون کم و زیاد، نرم خو و مهربان بودند، در حق کسى ظلم نمى کردند،کسى را خوار نمى شمردند، نعمت را اگر چه کم بود، بزرگ مى دانستند و چیزى از آن رانکوهش نمى کردند، از مزه غذا نه بد مى گفتند و نه تعریف مى کردند، دنیا و آنچه به آنمرتبط است ایشان را خشمگین نمى ساخت و هرگاه حقى ضایع مى شد، احدى راملاحظه نمى کردند و چیزى باعث رفع خشمشان نمى شد، تا آن که حق را حاکم سازند.
[عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۸۳]

۱۶امام على علیه السلام : کانَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله لَیَسُرُّ الرَّجُلَ مِنْ اَصحابِهِ اِذا رَآهُ مَغْمومابِالْمُداعَبَهِ وَ کانَ صلی الله علیه و آلهیَقولُ: اِنَّ اللّه َ یُبْغِضُ الْمُعَبِّسَ فى وَجْهِ اِخْوانِهِ؛

هرگاه رسول اکرم صلی الله علیه و آله یکى از اصحاب خود را غمگین مى دیدند، با شوخى او را خوشحال مى کردند و مى فرمودند: خداوند، کسى را که با برادران (دینى) اش باترشرویى و چهره عبوس روبرو شود، دشمن مى دارد.
[رسائل شهید ثانى، ص ۳۲۶]

۱۷امام صادق علیه السلام : کانَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله یُداعِبُ وَ لا یَقولُ اِلاّ حَقّـا؛

رسول اکرم صلی الله علیه و آله شوخى مى کردند ولى جز حقّ چیزى نمى گفتند.
[مستدرک الوسائل، ج ۸ ، ص ۴۰۸]

۱۸پیامبر صلی الله علیه و آله : خَمْسٌ مِنْ سُنَنِ الْمُرْسَلینَ: اَْلْحَیاءُ وَ الْحِلْمُ وَ الْحِجامَهُ وَ السِّواکُوَ التَّعَطُّرُ؛

پنج چیز از سنت پیغمبران است: حیا، بردبارى، حجامت کردن، و مسواک وعطر زدن.
[نهج الفصاحه، ح ۱۴۶۳]

۱۹عن زید بن ثابت: کُنّا اِذا جَلَسْنا اِلَیْهِ صلی الله علیه و آله اِنْ اَخَذْنا فى حَدیثٍ فى ذِکْرِ الآخِرَهِ اَخَذَ مَعَناو اِنْ اَخَذنا فى ذِکْرِ الدُّنْیا اَخَذَ مَعَنا و اِنْ اَخَذنا فى ذِکرِ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ اَخَذَ مَعَنا؛

هرگاه با رسول اکرم صلی الله علیه و آله مى نشستیم، اگر در مورد آخرت صحبت مى کردیم، ایشان هم باما همان سخن را مى گفتند و اگر در مورد دنیا صحبت مى کردیم، ایشان هم چنین مى کردندو اگر در مورد خوردنى و نوشیدنى صحبت مى کردیم، ایشان هم با ما هم سخن مى شدند.
[مکارم الاخلاق، ص ۲۱]

۲۰پیامبر صلی الله علیه و آله : اَکْرَمُ اَخلاقِ النَّبیّینَ وَ الصِّدّیقینَ وَ الشُهَداءِ وَ الصّالِحینَ التَّزاوُرُ فِى اللّه ِ؛

بزرگوارانه ترین اخلاق پیامبران، صدیقین (انسان هاى راستین) شهدا و صالحین،دیدار یکدیگر براى خداست.
[دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۰۶]

۲۱پیامبر صلی الله علیه و آله : لا یُـبَلِّغُنى اَحَدٌ مِنْکُم عَنْ اَحَدٍ مِن اَصحابى شَیئا، فَاِنّى اُحِبُّ اَنْ اَخْرُجَاِلَیکُم و اَنـَا سَلیمُ الصَّدرِ؛

کسى از شما حق ندارد از هیچ یک از یارانم چیزى به من بگوید؛ زیرا دوست دارم درحالى که چیزى از شما در دلم نیست به سویتان بیایم.
[مکارم الاخلاق، ص ۱۷]

۲۲امام صادق علیه السلام : اِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبیّا اِلاّ بِصِدْقِ الْحَدیثِ وَ اَداءِ الاَْمانَهِ اِلَىالْبَرِّ وَ الْفاجِرِ؛

خداوند عزّوجلّ هیچ پیامبرى را نفرستاد، مگر به راستگویى و برگرداندن امانت بهنیکوکار و بدکار .
[کافى، ج ۱، ص ۱۰۴، ح ۱]

۲۳امام کاظم علیه السلام : اِنَّ رَسولَ اللّه ِ صلی الله علیه و آله کانَ اِذا اَتاهُ الضَّیْفُ اَکَلَ مَعَهُ وَ لَمْ یَرْفَعْ یَدَهُ مِنَالْخِوانِ حَتّى یَرْفَعَ الضَّیْفُ یَدَهُ؛

رسول خدا صلی الله علیه و آله هرگاه میهمان داشتند، با او غذا مى خوردند و دست از سفره و غذانمى کشیدند، تا آن که میهمان دست از غذا خوردن بکشد.
[کافى، ج ۶، ص ۲۸۶]

۲۴امام على علیه السلام : کانَ صلی الله علیه و آله لا یَذُمُّ اَحَدا وَ لا یُعَیِّرُهُ وَ لا یَطْلُبُ عَثَراتِهِ وَ لا عَوْرَتَهُ وَ لایَتَـکَلَّمُ اِلاّ فیما رَجا ثَوابَهُ؛

رسول خدا صلی الله علیه و آله، هرگز بدگویى کسى را نمى کردند، سرزنش نمى نمودند و در پىلغزش ها و اسرار دیگران نبودند و [درباره دیگران]، چیزى جز خیر (خوبى) نمى گفتند.
[عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۸۴]

۲۵داود بن الحصین: فى صِفَهِ النَّبىِّ صلی الله علیه و آله کانَ رَجُلاً اَفْضَلَ قَوْمِهِ مُروءَهً وَ اَحْسَنَهُمْخُلْقا وَ اَکْرَمَهُمْ مُخالَطَهً وَ اَحْسَنَهُمْ جِوارا وَ اَعْظَمُهُمْ حِلْما وَ اَمانَهً وَ اَصْدَقَهُمْ حَدیثا وَاَبْعَدَهُمْ مِنَ الْفُحْشِ وَ الاَْذى وَ ما رُئِىَ مُلاحیا وَ لا مُماریا اَحَدا حَتّىسَمّاهُ قَوْمُهُ الاَْمینَ لِما جَمَعَ اللّه ُ لَهُ مِنَ الاُْمورِ الصّالِحَهِ فیهِ فَلَقَدْ کانَ الْغالِبُ عَلَیْهِبِمَکَّهَ الاَْمینَ؛

رسول اکرم صلی الله علیه و آله، از همه قوم خود جوانمردتر، خوش اخلاق تر، خوش برخوردتر،همسایه دارتر، بردبارتر، امانتدارتر، راستگوتر، و از بد زبانى و آزاررسانى به دورتر بودند.هرگز دیده نشد که با کسى پرخاش و مجادله کنند. خداوند صفات پسندیده را در آنحضرت جمع کرده بود، تا جایى که قومش او را امین نامیدند و در مکه غالبا با لقب امیناز ایشان یاد مى شد.
[الطبقات الکبرى، ج ۱ ، ص ۱۲۱]

۲۶امام على علیه السلام : کانَ النَّبىُّ صلی الله علیه و آله اِذا سُئِلَ شَیئا فَاِذا اَرادَ اَنْ یَفْعَلَهُ قالَ: نَعَم وَ اِذا اَراد اَنْلا یَفْعَلَ سَکَتَ و کانَ لا یَقول لِشَى ءٍ لا… ؛

هرگاه از رسول اکرم صلی الله علیه و آله چیزى تقاضا مى شد، اگر ایشان آن را مى خواستند انجامدهند، مى فرمودند: بله و اگر نمى خواستند انجام دهند، سکوت مى نمودند و هیچ گاهایشان براى چیزى نه نمى گفتند.
[بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۳۲۷]

۲۷پیامبر صلی الله علیه و آله : اُمِرْتُ اَن آخُذَ الصَّدَقَهَ مِن اَغْنیاءِکُم فَاَرُدَّها فى فُقَراءِکُم؛

من مأمورم که صدقه (و زکات) را از ثروتمندانتان بگیرم و به فقرایتانبدهم.
[مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۱۰۵]

۲۸پیامبر صلی الله علیه و آله : اَمَرَنى رَبّى بِسَبْعِ خِصالٍ: حُبِّ المَساکینِ وَ الدُّنُوِّ مِنْهُم و اَنْ أکثِرَ مِن«لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّه » وَ اَنْ اَصِلَ بِرَحِمى و اِن قَطَعَنى و اَن اَنظُرَ الى مَن هُوَاَسفَلُ مِنّى و لا اَنْظُرَ اِلى مَنْ هُوَ فَوقى و اَن لا یَأخُذَنى فِى اللّه ِ لَومَهُ لائِمٍ و اَنْ اَقولَالحَقَّ وَ اِنْ کانَ مُرّا و اَن لا اَسْاَلَ اَحَدا شَیئا؛

پروردگارم مرا به هفت خصلت امر نموده است: دوست داشتن بینوایان و نزدیکشدن به آنها، ذکر لا حول و لا قوه الا باللّه را بسیار گفتن، با خویشاوندان رابطه برقرارکردن؛ هر چند آنان قطع رابطه کنند، [و در مسائل مادى]، به پایین تر از خود نگاه کنم نهبه بالاتر، در راه خدا سرزنش ملامتگران را به خود نگیرم، حق را بگویم اگر چه تلخ باشدو از کسى چیزى نخواهم.
[الاصول السته عشر، ص ۷۵]

۲۹فى المناقب لابن شهر آشوب : کانَ النَّبىّ صلی الله علیه و آله قَبْلَ المَبْعَثِ مَوصوفا بِعِشرینَ خَصلَهًمِن خِصالِ الاَنْبیاءِ لَوِ انْفَرَدَ واحِدٌ بِاَحَدِها لَدَلَّ عَلى جَلالِهِ فَکَیْفَ مَنِ اجْتَمَعَت فیهِ؟!کانَ نَبیّا اَمینا، صادِقا، حاذِقا، اَصیلاً، نَبیلاً، مَکینا، فَصیحا، عاقِلاً، فاضِلاً، عابِدا،زاهِدا، سَخیا، کمیا، قانِعا، مُتَواضِعا، حَلیما، رَحیما، غَیورا، صَبورا، مُوافِقا، مُرافِقا،لَم یُخالِطْ مُنَجِّما وَ لا کاهِنا و لا عَیافا؛

رسول اکرم صلی الله علیه و آله پیش از مبعوث شدن، بیست خصلت از خصلت هاى پیامبران را دارابودند، که اگر کسى یکى از آنها را داشته باشد، دلیل عظمت اوست؛ چه رسد به کسى کههمه آنها را دارا باشد، آن حضرت پیامبرى امین، راستگو، ماهر، اصیل، شریف، استوار،سخنور، عاقل، با فضیلت، عابد، زاهد، سخاوتمند، دلیر و با شهامت، قانع، متواضع،بردبار، مهربان، غیرتمند، صبور، سازگار، و نرم خو بودند و با هیچ منجّم (قائل به تأثیرستارگان)، غیب گو و پیش گویى هم نشین نبودند.
[المناقب لابن شهر آشوب، ج۱، ص ۱۲۳]

۳۰پیامبر صلی الله علیه و آله : اِنْ قَدَرتَ اَن تُصْبِحَ و تُمسى و لَیْسَ فى قَلبِکَ غَشٌّ لاَِحَدٍ فَافعَل و ذلِکَمِن سُنَّتى و مَنْ أحیى سُنَّتى فَقَد اَحیانى و مَن اَحیانى کانَ مَعى فِى الجَنَّهِ؛

تا مى توانى بکوش که صبح و شب در قلبت (حتّى) قصد فریب و نیرنگ کسى نباشد؛چرا که این از سنّت هاى من است و کسى که سنّتم را زنده کند، مرا زنده کرده است وکسى که مرا زنده کند، در بهشت با من خواهد بود.
[سنن ترمذى، ج ۴، ص ۱۵۱]

۳۱طبرسى : … و کانَ مِن فِعْلِهِ صلی الله علیه و آله اِذا لَبِسَ الثَّوبَ الجَدیدَ حَمِدَ اللّه َ ثُمَّ یَدعو مِسکینافَیُعطیهِ القَدیمَ، ثُمَّ یَقولُ: ما مِن مُسلِمٍ یَکسو مُسلِما مِن شَمْلِ ثیابِهِ ـ لا یَکْسوهُ اِلاّ لِلّهِعزَّوَجَلَّ ـ الاّ کانَ فى ضَمانِ اللّه ِ عزَّوَجَلَّ و حِرزِهِ و خَیْرِهِ و اَمانِهِ حَیّا و مَیّتا؛

هر وقت رسول اکرم صلی الله علیه و آله لباس جدیدى مى پوشیدند، خداوند را سپاس مى گفتند وسپس بینوایى را مى خواستند و لباس قدیمشان را به او مى دادند و مى فرمودند:مسلمانى که فقط براى رضایت خداوند عزّوجلّ، لباس کهنه خود را به مسلمان فقیرىبدهد، تا هنگامى که لباس به تن آن فقیر است، در پناه و خیر و ضمانت خداوند است،چه زنده بماند و چه بمیرد.
[مکارم الاخلاق، ص ۳۶]

۳۲امام کاظم علیه السلام : کانَ النَّبىُّ صلی الله علیه و آله اِذا اَصْبَحَ مَسَحَ عَلى رُؤوسِ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ؛

هرگاه صبح مى شد پیامبر صلی الله علیه و آله دست نوازش بر سر فرزندان و نوه هاى خود مى کشیدند .
[عده الداعى، ص ۷۹]

۳۳پیامبر صلی الله علیه و آله : نَحْنُ قَوْمٌ لا نَأکُلُ حَتّى نَجوعَ وَ اِذا اَکَلْنا لا نَشْبَعُ؛

ما قومى هستیم که تا گرسنه نشویم غذا نمى خوریم و تا سیر نشده ایم دست ازغذا مى کشیم.
[سنن النبى، ص ۲۲۶]

۳۴امام صادق علیه السلام : الاَکْلُ عِندَ اَهلِ المُصیبَهِ مِن عَمَلِ الجاهِلیَّهِ وَ السُّنَّهُ البَعْثُ اِلَیْهِمبِالطَّعامِ؛

غذا خوردن نزد مصیبت زدگان و با خرج آنان، از رفتارهاى جاهلیت است و سنّتپیامبر صلی الله علیه و آلهفرستادن غذا براى مصیبت زدگان است.
[من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۸۲]

۳۵پیامبر صلی الله علیه و آله : خَیْرُکُم خَیْرُکُم لِنِسائِهِ و اَنـَا خَیْرُکُم لِنِسائى؛

بهترین شما کسى است که براى زنان خود بهتر باشد و من بهترین شما براى زنخود هستم.
[من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۴۳]

۳۶امام على علیه السلام : کانَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله لا یُؤْثِرُ عَلَى الصَّلاهِ عَشاءً وَ لا غَیْرَهُ وَ کانَ اِذادَخَلَ وَقْتُها کَاَنـَّهُ لا یَعْرِفُ اَهْلاً وَ لا حَمیما؛

رسول اکرم صلی الله علیه و آله چیزى مثل شام و غیر آن را بر نماز مقدم نمى داشتند و هنگامى کهوقت نماز مى رسید، گویى که هیچ یک از اهل خانه و دوستان را نمى شناختند.
[مجموعه ورام، ج ۲، ص ۷۸]

۳۷الغزالى فى احیاء العلوم : کانَ صلی الله علیه و آله لا یَجْلِسُ اِلَیهِ اَحَدٌ و هُوَ یُصَلّى اِلاّ خَفَّفَ صَلاتَهُ واَقْبَلَ عَلَیهِ فَقالَ: اَ لَکَ حاجَهٌ؟ فَاِذا فَرَغَ مِنْ حاجاتِهِ عادَ اِلى صَلاتِهِ؛

هرگاه رسول اکرم صلی الله علیه و آله نماز مى خواندند و کسى نزد ایشان مى نشست، ایشان نماز خود را کوتاه مى کردند و به او رو مى نمودند و مى فرمودند: آیا خواسته اى دارى؟ و بعد از آن کهحاجت او را برآورده مى کردند، به نماز بر مى گشتند.
[سنن النبى، ص ۲۹۴]

۳۸امام رضا علیه السلام : اِنّا اَهلُ بَیْتٍ نَرى وَعدَنا عَلَینا دَینا کَما صَنَعَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله ؛

ما اهل بیت، وعده هاى خود را براى خودمان، بدهى و دِین حساب مى کنیم، چنانکهرسول اکرم صلی الله علیه و آله چنین مى کردند.
[تحف العقول، ص ۴۴۶]

۳۹امام على علیه السلام : کُنّا اِذَا احْمَرَّ الْبَاْسُ وَ لَقِىَ القَومُ الْقَوْمَ اتَّقَیْنا بِرَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله فَما یَکونُاَحَدٌ اَقْرَبَ اِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ ؛

وقتى که آتش جنگ بر افروخته مى شد و دو لشکر به هم مى رسیدند، به پیامبرپناهنده مى شدیم و کسى نبود که از آن حضرت به دشمن نزدیک تر باشد.
[مکارم الاخلاق، ص ۱۸]

۴۰عایشه : ما کانَ خُلْقٌ اَبْغَضَ اِلى رَسولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله مِنَ الْکَذِبِ وَ مَا اطَّـلَعَ مِنْهُ عَلى شَىْ ءٍعِنْدَ اَحَدٍ مِنْ اَصْحابِهِ فَیَبْخَلُ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ حَتّى یَعْلَمَ اَنْ اَحْدَثَ تَوْبَهً؛

هیچ صفتى نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله منفورتر از دروغ نبود و هر گاه مطلع مى شدند یکى ازاصحابشان دروغى گفته است، به او بى اعتنایى مى کردند تا آن که مى فهمیدند توبه کردهاست.
[الطبقات الکبرى، ج ۱، ص ۳۷۸]

مؤلف : هادی موحدی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید