نویسنده:عباس خلجی
مقدمه
قیام، بروز امواج نارضایتی در میان یک قشر یا قشرهای مختلف جامعه، بر علیه نظام حاکم است که منجر به طغیان ناگهانی آنها میشود و موجب تغییراتی در برنامهها، سیاستها، رهبری و مدیریت و یا نهادهای سیاسی جامعه میگردد. ولی ساختار و ارزشهای مسلط سیاسی و اجتماعی را دگرگون نمیسازد. زیرا هدف آن تنها نفس تغییر است; بدون آنکه جایگزینی در نظر داشته باشد. به عبارت دیگر، یک قیام اجتماعی، اگر چه با بسیج مردمی همراه است; اما طرح و برنامهای مشخص، برای تغییر نهادهای اجتماعی و سیاسی ندارد. از این رو، تفاوت اساسی قیام و انقلاب، در ایدئولوژی و معنا و جایگاه تاریخی آنهاست.
بدین ترتیب که، هدف قیام اجتماعی برخلاف انقلاب، تخریب و بازسازی سیاسی و اجتماعی یک جامعه نیست; بلکه به صورت غیر مستقیم بر نهادهای سیاسی و اجتماعی تاثیر میگذارد و به طور اساسی، به معنی اعتراض خشونتآمیز به وضعیت موجود است. (1) با این حال قیام پانزده خرداد 1342، تغییرات بنیادینی در ساختار سیاسی – اجتماعی ایران ایجاد کرد و زمینههای پیروزی انقلاب اسلامی 1357 را آماده ساخت.
پس از تعریف قیام، بایستی به شرایط تاریخی دورهای که به قیام پانزده خرداد 1342 منجر شد، پرداخت و سپس خاستگاه، انگیزهها و اهداف، ماهیت ، فرایند و نتایج و پیامدهای این قیام خونین را تبیین کرد. زیرا قیام پانزده خرداد تاثیرات عمیقی بر ساختار سیاسی – اجتماعی و فکری – فرهنگی ایران گذاشت و به تعبیر امام خمینی (ره) “قیام 15 خرداد اسطوره قدرت ستمشاهی را در هم شکست و افسانهها و افسونها راباطل کرد. ” (2)
پس از کودتای 28 مرداد 1332 و استقرار دوباره رژیم شاه، رفته رفته حکومت مطلقه و استبدادی شاه تحکیم و تثبیتشد. در این رابطه، حمایتهای بیدریغ آمریکا از سیاستهای ضد مردمی شاه و فشار و اختناق حاکم بر جامعه که به وسیله ساواک صورت میگرفت، نقش اساسی داشت. اما در سال 1339، همزمان با تحولاتی که در صحنه سیاستبینالملل رخ داد، رژیم شاه ناچار به تغییر صوری سیاستهای خود گردید و برخلاف میل باطنی خویش و فقط برای تظاهر به دمکراسی، نظام فرمایشی دو حزب دولتی موافق و مخالف، یعنی “ملیون” و “مردم” را راه انداخت. با پیروزی جان اف. کندی، نامزد حزب دمکرات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سیاستهای داخلی و خارجی آن کشور، در آستانه دگرگونی خاصی قرار گرفت. زیرا کندی در پی آن بود که برای جلوگیری از قیامهای مردمی در کشورهای جهان سوم که احتمال سرنگونی رژیمهای وابسته به بلوک غرب، بویژه آمریکا را به دنبال داشت، رهبران این کشورها را به اجرای برنامههای اصلاحی خود، تشویق و ترغیب نماید. دکترین ” انقلاب از بالا”ی روستو، معاون امنیت ملی کندی، شالوده این اصلاحات را تشکیل میداد.
همگام با کشورهای دیگر جهان سوم، این اصلاحات در قالب”فضای باز سیاسی کندی”! “اصلاحات ارضی”، “لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی” و “انقلاب سفید”! در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی – حقوقی و اجتماعی، در ایران اجرا شد. اوج این برنامههای بنیان برافکن در “انقلاب سفید” که “انقلاب شاه و مردم”! نیز نام گرفت، تجلی یافت. این برنامه به اصطلاح انقلابی، در صدد تخریب بنیانهای فرهنگی – اجتماعی ایران و مبارزه با فرهنگ مذهبی مردم ایران و به بیان دقیقتر، “اسلامزدایی” بود. اما این برنامهها که با شرایط داخلی ایران سازگاری نداشت، موج بیثباتی، نا آرامی و اعتراض مردم مسلمان ایران به رهبری نیروهای مذهبی که در راس آنها امام خمینی (ره) قرار داشت را برانگیخت. این نا آرامی و اعتراض، در نهایت منجر به قیام پانزده خرداد، در شهرهای بزرگ کشور، بویژه تهران، اصفهان، شیراز، مشهد، تبریز، و . . . شد. اگرچه این قیام از نقطه نظر نظامی بشدت سرکوب شد; لکن زمینههای فکری – فرهنگی انقلاب اسلامی 1357 را فراهم نمود. (3)
1- خاستگاه قیام پانزده خرداد 1342
خاستگاه قیام از نقش و جایگاه روحانیتشیعه در جامعه ایران و پیروی مردم از آنها ناشی میشود. زیرا در طول یکصد سال اخیر تاریخ معاصر، روحانیت مبارز انقلابی به دلیل سیاستها و و برنامههای ضد اسلامی سلسله قاجار و خاندان پهلوی، تودههای مردم مسلمان ایران را برعلیه آنها بسیج کردهاند. در طول این یکصدسال، درک شیعه از مسایل سیاسی بتدریج دچار تحول شد و با سیاسی شدن افکار عمومی مردم، روحیه مبارزهجویی با نظامهای طاغوتی در سرلوحه حرکتهای آنها قرار گرفت. ابتدا قیام تنباکو بر علیه تسلط اقتصادی بیگانگان (انگلستان) شکل گرفت. سپس افکار عدالت جویانه و قانون خواهی در انقلاب مشروطیت و قانون اساسی مشروطه تبلور یافت. جنبش ملی شدن نفت نیز یک مبارزه ضد بریتانیایی بود که حیطه وسیعتری نسبتبه قیام تنباکو داشت. بالاخره نهضت پانزده خرداد 1342، در کوران اقدامات تسلط جویانه آمریکا که در پوشش یک سری اصلاحات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی – حقوقی و اجتماعی انجام میشد، به وقوع پیوست و پایههای رژیم سلطنتی پهلوی را متزلزل کرد. در همه این جنبشهای سیاسی – اجتماعی روحانیت مبارز شیعه نقش اصلی را برعهده داشت و قیام اخیر، با تلاشهای مجدانه امام خمینی روی داد. (4)
امام خمینی (ره) به عنوان یک مرجع و رهبر روشن ضمیر، تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان اسلام را در موارد گوناگون بخوبی دریافته بود و سعی در زدودن آثار آن داشت: آسیبهایی که ناشی از تبلیغات فرهنگی رژیم شاه بود و جدایی دین از سیاست، کوبیدن اسلام، ارائه مکتبهای پوشالی، انحرافی و فریبنده و دعوت مردم به آنها، ایجاد خودباختگی فرهنگی و ناامیدی از فرهنگ اسلامی، محو معنویت جامعه، ایجاد سلطه فرهنگی و اشاعه برتری باورهای غربی، ایجاد و گسترش روشنفکری غرب زده، پاشیدن بذر نفاق بین مسلمین، ایجاد شکاف و تفرقه بین حوزه و دانشگاه، ترویج فساد اخلاقی و . . . را در بر میگرفت. سلطه عوامل استعمار و دولتهای وابسته، ضربات جبران ناپذیری بر فرهنگ کشور وارد میساخت که حضرت امام، آنها را در دو مقوله “تلاش برای حذف اسلام و اسلام شناسان از سر راه منافع استعمار” و “ایجاد نظام آموزش استعماری” دسته بندی نموده است. (5)
2 – انگیزهها و اهداف قیام پانزده خرداد
همان گونه که گفته شد، منشا و خاستگاه قیام پانزده خرداد اندیشههای روحانیت مبارز شیعه، به رهبری حضرت امام خمینی (ره) بود. در اندیشهها و تفکر آن حضرت، تشکیل حکومت اسلامی و اجرای احکام اسلام جایگاه خاصی داشت. بر این اساس، پیاده شدن قوانین اسلام در حوزههای سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع از انگیزههای اصولی نیروهای مذهبی محسوب میشد. اما با توجه به تخطی رژیم شاه از حدود الهی و عدم اجرای احکام اسلام، امر به معروف و نهی از منکر، دفاع از سنتها و ارزشهای اسلامی، مقابله با برنامههای استعماری آمریکا و اسرائیل، مبارزه با حاکمیت و گسترش فرهنگ غربی که منافی با معیارهای فرهنگ اسلام ناب محمدی بود، از انگیزههای نسل جدید روحانیت، برای ورود به عرصه سیاسی کشور و وقوع قیام پانزده خرداد به شمار میرفت. (6)
امام خمینی در مرحله اول مبارزه خود، درصدد پیشگیری و کنترل حرکتهای ضد مذهبی رژیم شاه برآمد. اما هنگامی که این رژیم تهاجم همه جانبه خود را بر علیه حضرت امام و پیروانش آغاز کرد، شیوه دیگری برای مبارزه برگزیده شد که همانا رویارویی با اصل نظام شاهنشاهی بود.
انگیزه دیگر امام، مبارزه با صهیونیسم جهانی و عوامل داخلی آنها و صیانت از احکام اسلام و قرآن و حفاظت از استقلال کشور و جلوگیری از نفوذ بیشتر اعضای فرقه ضاله بهائیت که به عنوان ستون پنجم اسرائیل در ایران عمل میکردند ، بود. رژیم شاه در سال 1328، به طور غیر رسمی (دفاکتور) اسرائیل را به سمیتشناخته بود و زمینه نفوذ عوامل صهیونیسم را در ایران فراهم ساخته بود. (7) امام خمینی در پاسخ به تلگراف علمای همدان، در تاریخ 16 اردیبهشت 1342، در این باره فرمودند:
“. . . خطر اسرائیل و عمال ننگین آن اسلام و ایران را تهدید به زوال میکند. من برای چند روز زندگی با عار و ننگ ارزشی قائل نیستم و از علماء اعلام و سایر طبقات مسلمین انتظار دارم که با تشریک مساعی قرآن و اسلام را از خطری که در پیش است نجات دهند. . . ” (8)
بنابراین، نیروهای مذهبی که از امام خمینی پیروی میکردند، با انگیزه اولیه مخالفتبا دستگیری امام خمینی و انگیزههای اصلی دفاع از دین اسلام و ارزشها و احکام آن، در قیام پانزده خرداد شرکت کردند و اهداف رهبری نهضت را که در طول دو سال مبارزه (1342 – 1341) بیان شده بود، پیگیری کردند. اهداف اصلی امام خمینی (ره) حاکمیت قوانین اسلام و اجرای شریعت اسلامی و قطع زنجیرهای وابستگی کشور از کشورهای استعمارگر و استکباری آمریکا و اسرائیل و. . . بود. خلع ایادی داخلی آنها و براندازی اصل نظام شاهنشاهی و جایگزینی حکومت اسلامی برای جامه عمل پوشاندن به اهداف نهضت ضروری بود که امام خمینی تلاش برای تحقق آنها را پیشه خود ساخته بود.
3- ماهیت قیام پانزده خرداد 1342
با توجه به اینکه، ماهیت اصلی سیاستها و برنامههای رژیم شاه، مبارزه با فرهنگ مذهبی مردم ایران بود (9) و این مساله با روحیه مذهبی مردم سازگار نبود، به طور طبیعی، قیام پانزده خرداد دارای ماهیت اصیل دینی و مذهبی بود. زیرا این قیام برای دفاع از فرهنگ اسلامی و ارزشها و هنجارهای مذهبی مردم ایران به وقوع میپیوست. در بررسی پدیدههای اجتماعی، توجه به عناصر آن بسیار مهمند. عناصر اصلی این قیام شامل نیروهای قیام و به بیان دیگر، رهبری قیام و مردم است که توسط ایدئولوژی و اندیشه نهضتبه همدیگر پیوند خوردهاند. ایدئولوژی و تفکر قیام، همانا اندیشههای ناب مذهبی بود. در واقع، اندیشهها و افکار، انگیزهها و اهداف و آرمانها و آرزوهای مردم ایران، از زبان رهبر نهضت، یعنی امام خمینی بیان میشد. (10)
امام خمینی با نفی تز استعماری”جدایی دین از سیاست” و تاکید بر نظریه مرحوم سید حسن مدرس مبنی بر “دیانت ما عین سیاست ما، و سیاست ما عین دیانت ماست”، و با صدور فرمان تحریم تقیه نقطه عطفی در فرهنگ سیاسی کشور ایجاد کرد که پایان دوران از خودبیگانگی را بشارت میداد. (11) آن حضرت با ذکر عبارات “تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب (ولو بلغ ما بلغ) ” (12) ، به مثابه پیشوای روحانی و سیاسی مردم ایران، “تقیه” را که موجب خمودگی و افسردگی سیاسی مردم شده بود، مطرود دانسته و نظرات سیاسی – مذهبی خود را بیان کرد و بدینسان، عنوان بزرگترین مصلح تاریخ ایران و اسلام را به خود اختصاص داد. زیرا این عمل به منزله اصلاح طرز تفکر و روحیه مردم ایران بود. بدین ترتیب، رژیم شاه را بر سر دو راهی خطرناکی قرار داد. چون از یک سو، رهبری مذهبی شیعه، سیاستهای استبدادی شاه را به طور علنی و رسمی مورد حمله قرار میداد و از سوی دیگر، دولت از رویارویی علنی با مذهب بیمناک بود.
بنابراین، قیام پانزده خرداد 1342، دارای ویژگیهایی بود که هیچ یک از جنبشهای سیاسی – اجتماعی پیشین ایران، واجد همه این خصوصیات نبودند. این مساله، قیام پانزده خرداد را یک حرکتسیاسی – اجتماعی و فکری – فرهنگی منحصر به فرد میسازد که نقطه عطفی در سیر تحولات سیاسی – اجتماعی ایران پدید آورد و سمت و سوی مذهبی بدان بخشید.
ویژگی اصلی قیام پانزده خرداد، جنبه مذهبی آن بود که با حضور رهبران مذهبی و روحانیت معظم شیعه، تودههای مختلف مردم ایران نیز در آن مشارکت جستند.
“بنابراین، در این مورد که حرکت پانزدهم خرداد، یک قیام صددرصد اسلامی – مردمی بوده هیچ تردیدی نیست. در واقع مرجعیت تقلید، به شکلی کاملا روشن عامل مذهب را عامل اصلی مبارزه مردم علیه رژیم معرفی نمود. از طرفی چون اکثریت مردم ایران مسلمان هستند و انگیزههای مذهبی بیشتر از هر چیز دیگری در آنها تاثیر دارد، به پیروی از اصول اسلامی و به تبعیت از دستورات ائمه اطهار آماده بودند تا پا به میدان مبارزه بگذارند. ” (13)
ویژگیهای دیگر این نهضت عبارتند از:
1 – قرار گرفتن مرجعیتشیعه در سطح رهبری نیروهای مذهبی. هنگامی که امام خمینی (ره) به عنوان یک مرجع تقلید، رهبری یک جنبش سیاسی – اجتماعی و فکری – فرهنگی را بر عهده گرفت، دیگر مراجع را نیز با خود همراه کرد.
2 – فراگیری و پوشش دادن به حرکتهای سیاسی موجود. حضور امام خمینی نیروهای مذهبی را گردهم آورد و از تفرقه آنها جلوگیری کرد.
3 – رویارویی با اصل نظام شاهنشاهی. در حالی که، جنبشهای پیشین دارای این ویژگی نبودند.
4 – ضد امپریالیسم و ضد صهیونیسم بودن مبارزه. امام خمینی (ره) از ابتدای هضتخود قدرتهای استعماری شرق و غرب و صهیونیسم جهانی و اسرائیل را به مبارزه طلبید.
5 – ممانعت از اجرای سیاست دموکراسی کنترل شده کندی که در دیگر کشورهای وابسته جهان سوم در حال اجرا بود. زیرا حرکت امام خمینی (ره) ، رژیم شاه را ناگزیر به اعمال خشونت کرد و بدین ترتیب، چهره واقعی این رژیم برای جهانیان و مردم ایران روشنتر شد.
6 – آشکار شدن قدرت مذهب به وسیله بسیج گسترده مردمی و مقاومت در مقابل برنامههای نامشروع شاه. (14)
4 – فرایند قیام پانزده خرداد 1342
اولین شعلههای آتش مخالفتبا سیاستهای ضد اسلامی و غیر مردمی رژیم شاه، پس از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی برافروخته شد. زیرا، براساس این تصویبنامه که به صورت غیر قانونی و به هنگام تعطیلی مجلسهای شورای ملی و سنا، در هیات دولت اسدالله علم تهیه، تنظیم و تصویب شده بود، رسمیت دین اسلام از قانون اساسی کشور لغو میشد. نمایندگان انجمنهای مذکور، در مراسم تحلیف به جای قرآن مجید به کتاب آسمانی سوگند یاد میکردند و بدین ترتیب، زمینههای حقوقی و قانونی به قدرت رسیدن بهائیان و عوامل اسرائیل در ایران فراهم میشد. همچنین، با هیاهوی اعطای حق رای به زنان، و سؤ استفاده از آن، مخالفین برنامههای رژیم شاه، مخالف آزادی زنان قلمداد میشدند، اما رژیم شاه به دلیل مخالفت گسترده نیروهای مذهبی، مجبور به لغو رسمی این تصویبنامه شد. با این حال، اعتراض به رژیم شاه ادامه یافت و با اعلام رفراندم “انقلاب سفید”! اوج گرفت. برای خاموشی صدای مخالفین، نیروهای مسلح و عوامل امنیتی رژیم شاه به مدرسه فیضیه قم که در آن مجلس بزرگداشتشهادت امام صادق برپا بود، حمله کردند. این واقعه خونین و حوادث بعدی، مانند دستگیری طلاب و اعزام آنان به سربازی، بر آتش خشم مردم دامن زد. سخنرانی پرشور و تاریخی حضرت امام خمینی، در عصر عاشورای 1383 (13 خرداد 1342) که در آن شدیدترین حملات خود را متوجه شخص شاه، آمریکا و اسرائیل نمودو آنها را عامل بدبختی مملکت دانست، تاب و توان رژیم شاه را به پایان رساند. این رژیم، در یک حرکت انفعالی، اقدام به دستگیری و انتقال امام به تهران نمود. پخش خبر دستگیری آن حضرت، موج اعتراض اقشار گوناگون مردم ایران را به گونهای باور نکردنی برانگیخت. این مساله، مورد تایید بیشتر محققان و نویسندگان تاریخ معاصر ایران میباشد. (15)
صدها هزار نفر از مردم ایران، در شهرهای تهران، قم، مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز، ورامین و…. به تظاهرات و راهپیمایی پرداختند. این راهپیمایی با شدت هرچه تمامتر به خاک و خون کشیده شد و هزاران نفر از تظاهرکنندگان (حدود پانزده تا بیست هزار نفر) به شهادت رسیدند. رژیم شاه برای چندمین بار توانست، با کشتار مردم ایران حاکمیتخود را برای پانزده سال دیگر تضمین کند. حاکمیتی که با خفقان مطلق و استبداد کامل همراه بود. حاکمیتی که به بهای کشتار هزاران نفر از فرزندان این ملت و تبعید رهبر قیام به دست آمده بود.
5 – نتایج و پیامدهای قیام پانزده خرداد 1342
قیام پانزده خرداد، اگرچه در ظاهر با شکست روبرو شد، اما تاثیرات بلند مدت خود را بر روند سیاسی و اجتماعی ایران باقی گذاشت. این تاثیرات عمیق، ناشی از ویژگیهای ناب این قیام بود که عبارتند از: فراگیری نهضت و حضور همه گروهها، قشرها و طبقات اجتماعی در روند مبارزه; مذهبی بودن نهضت و حضور نیروهای مذهبی در آن که موجب حضور گسترده مردم در جریان مبارزه شد; پیروی از مبانی دین اسلام در جریان مبارزه; مشخص بودن رهبری مبارزه که در وجود امام خمینی تجلی یافته بود; اخلاص و قاطعیت رهبر نهضت; جبنه بیگانه ستیزی جنبش که لبه تیز آن متوجه آمریکا، اسرائیل و شخص شاه بود.
با توجه به این خصوصیات، نتایج و پیامدهای قیام را میتوان، به اختصار اینگونه برشمرد:
1 – افزایش رشد سیاسی روحانیت و حوزههای علمیه و ورود آنها به عرصه سیاست کشور;
2 – الگو قرار گرفتن مذهب برای مبارزه و رویکرد بیشتر نیروهای مبارز به مذهب;
3 – رشد و آگاهی تودههای مردم و تکامل مبارزات آنان;
4 – افشای چهره منافقانه و ریاکارانه شاه و روشن شدن ماهیت رژیم وی برای مردم;
5 – بیاعتبار شدن شرق و غرب، به دلیل موضع گیریهای منفی آمریکا و شوروی در مقابل قیام مذکور;
6 – تثبیت مرجعیت و رهبری امام خمینی با تایید مراجع و علما و حمایت و پشتیبانی مردم;
7 – روشن شدن ماهیت گروههای سیاسی وابسته و لیبرال و محو شدن جاذبه گروههای سیاسی غیر مذهبی;
8 – توسل به شیوه مبارزه قهرآمیز، توسط برخی گروههای مبارز;
9 – احساس ضرورت ایجاد تشکل برای ادامه مبارزه با رژیم;
10 – تبیین نظریه “ولایت فقیه” (16) ، به عنوان نظام حکومتی جایگزین رژیم شاه، توسط امام خمینی به طور کلی، قیام اسلامی و فراگیر مردم ایران در پانزدهم خرداد 1342، باعث افزایش آگاهی سیاسی مردم و حضور بیشتر آنها در صحنه شد و با تثبیت رهبری امام خمینی (ره) ، گروههای سیاسی غیر مذهبی به حاشیه رانده شدند. امام خمینی (ره) با بهرهگیری از تجارب گذشته و با ارائه نظریه”ولایت فقیه” که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شالوده قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شد، نظام سیاسی جایگزین حکومتسلطنتی را تبیین کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357، این نظریه جامه عمل پوشید و اساس نظام جمهوری اسلامی ایران را پی ریزی کرد.
امام خمینی (ره) با دمیدن روح خودباوری و نفی از خودبیگانگی، زمینههای بازگشتبه خویشتن را در میان قشر جوان و روشنفکر دانشگاهی فراهم ساخت و باعث رویکرد نیروهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور به سوی مذهب شد. بنابراین، نهضت فکری – فرهنگی پانزده خرداد به رهبری امام خمینی (ره) تاثیرات عمیق و شگرفی بر ساختار سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ایران گذاشت و نتایج و پیامدهای سازنده و مطلوبی به بار آورد. در واقع، آمادهسازی شرایط و زمینههای لازم و نیروهای انقلاب اسلامی را در دامن خود پرورش داد.
پی نوشت ها:
1. ر. ک. بشیریه، حسین. انقلاب و بسیجسیاسی، تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1372، ص. ص11و15
2. خمینی، امام (روح الله) . صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1371، جلد نوزدهم، ص165.
3. ر. ک. علی بابابی، غلامرضا. فرهنگ علوم سیاسی، دو جلد، چاپ دوم، تهران: شرکت نشر و پخش ویس، 1369، جلد دوم، ص. 62.
4. ر. ک. عنایت، حمید. انقلاب در ایران سال 1379، (تشیع، ایدئولوژی سیاسی انقلاب اسلامی) ، ترجمه منتظر لطف، درآمدی بر ریشههای انقلاب اسلامی، مجموعه مقالات، به کوشش عبدالوهاب فراتی، قم: معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، 1376، ص. ص. 162 – 144، ص. ص. 158 – 153.
5. ر. ک. خلجی، عباس، تاثیر اصلاحات دوره 42 – 1339 بر وقوع قیام پانزده خرداد 1342، پایان نامه دوره کارشناسی ارشد علوم سیاسی، سال تحصیلی 78 – 1377، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ص. ص. 140 – 139. همچنین ر. ک. صدیق اورعی، غلامرضا. اندیشه امام خمینی (ره) درباره تغییر جامعه، تهران: مؤسسه انتشاراتی سوره، 1373، ص. ص. 56 – 50.
6. ر. ک. همان، ص. 147.
7. ر. ک. ازغندی، علیرضا. روابط خارجی ایران، “دولت دست نشانده”، 1357 – 1320، تهران: نشر قومس، 1376، ص. ص. 420 – 409.
8. خمینی، امام (روح الله) . صحیفه نور، مجموعه رهنمودهای امام خمینی، تهران: مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1361، جلد اول، ص. ص. 51 – 50.
9. ر. ک. عمید زنجانی، عباسعلی. انقلاب اسلامی و ریشههای آن، چاپ سوم، تهران: نشر کتاب سیاسی، 1369، ص. ص. 448 – 447.
10. ر. ک. روحانی، حسن. انقلاب اسلامی: ریشهها و چالشها، تهران: مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ایران، 1376، ص. 78.
11. ر. ک. عسگری، مهدی. قدرت علمای شیعه، بیجا: بینا، بیتا، ص. 73.
12. روحانی (زیارتی) ، سید حمید. بررسی و تحلیلی از: نهضت امام خمینی، چاپ یازدهم، تهران: انتشارات راه امام، 1360، ص. ص. 372 – 371.
13. باقری، علی. خاطرات پانزده خرداد، تهران: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1374، جلد دوم، ص. ص. 20 – 19.
14. ر. ک . پارسانیا، حمید. حدیث پیمانه، پژوهشی در انقلاب اسلامی، چاپ دوم، [قم]: معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، 1376، ص. ص. 305 – 303.
15. ر. ک. خلجی. پیشین، ص. ص. 174 – 173، در این منبع، مشخصات بیست اثر علمی که عامل اصلی انگیزش مردم برای قیام پانزده خرداد 1342 را دستگیری امام خمینی (ره) به وسیله رژیم شاه قلمداد نمودهاند، آورده شده است.
16. ر. ک. خمینی، امام (روح الله) . ولایت فقیه”حکومت اسلامی”، بیجا: بینا، بیتا.
منبع: مجله حضور – بهار 1380، شماره 35
/خ