نویسنده: سید امیرحسین کامرانی راد
دعای روز یازدهم
اَللّهُمَّ حَبِّبْ اِلَىَّ فیهِ الاِْحْسانَ وَکَرِّهْ اِلَىَّ فیهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْیانَ وَحَرِّمْ عَلَىَّ فیهِ السَّخَطَ وَالنّیرانَ بِعَوْنِکَ یا غِیاثَ الْمُسْتَغیثینَ
خدایادوست گردان نزد من در این ماه احسان و نیکى را و ناخوش دار در پیش من در این روز فسق و نافرمانى و گناه را و حرام گردان در این روز بر من خشم کیفربار و آتش (سوزان) را به کمک خودت اى فریادرس فریادخواهان
زلال وحی
معارفی پیرامون قرآن(1)
سراسر عالم آفرینش و جهان هستى جلوه رحمت تکوینى حق تعالى است و کتاب هاى آسمانى و پیامبران و امامان نیز تفضّلات و رحمت تشریعى او محسوب مى شوند .
قرآن کامل ترین و مَظهر تام و مُظهر حقیقى رحمت تشریعى است: « فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَهِ اللهِ ؛ پس با تأمل به آثار رحمت خدا بنگر» .
بر اساس این آیه شریفه باید به سوى آثار رحمت حق نظر کرد تا بصیرت یافت ، با این همه بهره ورى بیشتر از تفضلات الهى زمینه هایى دارد ، از جمله خود را در مسیر وزش نسیم رحمت الهى قرار دادن است به طورى که عقل و قلب و جان و روح از آن نسیم زنده شود و درخت وجود انسان ثمراتى چون ایمان و اخلاق و عمل صالح دهد .
حضرت امام باقر (علیه السلام) مى فرماید : « ألا وَإنَّ فى أیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٌ اَلا فَتَعَرَّضُوا لَهَا؛ در روزگارتان نسیم هاى رحمت ویژه می وزد ، مواظب باشید، خود را در معرض وزش آن نسیم ها قرار دهید و استفاده کنید» .
بهره ورى از رحمت تام حق که قرآن است و خود باعث جلب رحمت واسعه الهى در دنیا و آخرت به سوى انسان مى باشد شرایطى دارد از جمله : «وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ؛ و هنگامى که قرآن خوانده شود ، به آن گوش فرا دهید و سکوت کنید تا مشمول رحمت شوید».
پس استماع کامل و سکوت تام ، زمینه اى است که انسان مورد رحمت حق قرار گیرد و در نقطه مقابل اگر انسان با بى اعتنایى به کتاب خدا بر خود ستم ورزد زمینه بدبختى و خسارت را براى خود فراهم آورده است ، چنان که در آیه اى دیگر مى فرماید : «وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَلاَ یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلاَّ خَسَاراً ؛ و ما از قرآن آنچه را براى مؤمنان مایه درمان ورحمت است ، نازل مى کنیم وستمکاران را جز خسارت نمى افزاید» .
و این که قرآنِ شفابخش براى بیمار دلان زیان آور است نظیر میوه هاى رسیده و پرآب و شیرین است که براى کسى که مبتلا به زخم معده و اثنى عشر است زیان آور است . یا قند شیرین که براى مبتلایان به بیمارى قند خسارت بار است .
این کتاب بزرگ الهى که از عالم غیب الهى و قرب ربوبى نازل شده و براى استفاده ما مهجوران وخلاص ما زندانیان طبیعت و مغلوبان زنجیرهاى پیچ در پیچ هواى نفس و آمال به صورت لفظ و کلام در آمده، از بزرگ ترین مظاهر رحمت مطلقه الهیه است که ما کور و کرها از آن به هیچ وجه استفاده نکردیم و نمى کنیم.
عظمت قرآن
بدان اى عزیز ! که عظمت هر کلام و کتابى یا به عظمت متکلّم و کاتب آن است و یا به عظمت مطالب و مقاصد آن و یا به عظمت نتایج و ثمرات آن است و یا به عظمت رسول و واسطه آن است و یا به عظمت مرسل الیه و حاصلِ آن است و یا به عظمت حافظ و نگاهبان آن است و یا به عظمت شارح و مبین آن است و یا به عظمت وقت ارسال و کیفیت آن است و بعضى از این امور ذاتاً و جوهراً در عظمت دخیل است و بعضى عرضاً و بالواسطه و بعضى کاشف از عظمت است و جمیع این امور که ذکر شد در این صحیفه نورانیه به وجه اعلى و اوفى موجود ، بلکه از مختصات آن است که کتاب دیگرى را در آن یا اصلا شرکت نیست و یا به جمیع مراتب نیست.
نور مبین
در آیات متعددى قرآن به عنوان نور مطرح شده است از جمله : « وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبِیناً ؛ و نور روشنگرى مانند قرآن به سوى شما نازل کردیم» .
و نیز : « قَدْ جَاءَکُم مِنَ اللهِ نُورٌ وَکِتَابٌ مُبِینٌ ؛ بى تردید از سوى خدا براى شما نور و کتابى روشنگر آمده است» .
و نیز مى فرماید : ما قرآن را نور قرار دادیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن هدایت مى کنیم: « وَلکِن جَعَلْنَاهُ نُوراً نَهْدِى بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا؛ ولى آن کتاب را نورى قرار دادیم که هر کس از بندگانمان را بخواهیم به وسیله آن هدایت مى کنیم ; بى تردید تو مردم را به راهى راست هدایت مى نمایى» .
و در آیه اى از ما مى خواهد که به خدا و رسول و نورى که نازل فرموده ایمان آوریم : « فَآمِنُوا بِاللهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِى أَنزَلْنَا؛ پس به خدا و پیامبرش و نورى که نازل کردیم ، ایمان آورید».
در این چهار آیه به زبان هاى گوناگون نور بودن این نعمت گوشزد شده است .
نور ، خودش ذاتاً روشن است و هم سایه چیزها را روشن و نمایان مى کند و اگر نور نبود هیچ چیزى قابل مشاهده نبود حتى اگر در شب غیر مهتابى انسان چیزى را مى بیند و تشخیص مى دهد بر اثر نور اندک ستارگان است .
ظریفى مى گفت : قرآن کریم تنها بر رسول اکرم (صلى الله علیه وآله) نازل نشده است بلکه بر امت ایشان هم نازل شده است و این حقیقتى است که نحوه رابطه خدا و بنده و تفضل فراوان او را بیشتر نمایان مى کند ، او این ظرافت را از مضمون تعبیر حق در بخشى از آیات کریمه استفاده کرده بود ، مثلا آنجا که مى فرماید : «وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ ؛ و قرآن را هم به سوى تو نازل کردیم به خاطر این که براى مردم آنچه را که براى هدایتشان به سویشان نازل شده بیان کنى» .
کسی که بتواند مخاطب قرآن قرار گیرد و از قرآن جدا نباشد مى یابد که نه تنها قرآن براى هدایت او نازل شده ، بلکه به سوى او نیز نازل شده است ، با این تفاوت که پیامبر عزیز اسلام (صلى الله علیه وآله) واسطه نزول قرآن به سوى امت و مردم نزول قرآن را از طریق ایشان دریافت مى کنند . خداى مهربان که صادق ترین صادقان است مى فرماید : « وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبِیناً؛ و نور روشنگرى مانند قرآن به سوى شما نازل کردیم» .
یعنى آنچه که به قلب امت اسلامى مى رسد همان مرحله پایانى و نازله قرآن و وحى الهى است که خدا با آن سخن مى گوید نه اینکه این نور تا قلب پیامبر (صلى الله علیه وآله) آمده و از آن به بعد قطع شده باشد .
قلب پاک رسول اسلام (صلى الله علیه وآله) و زبان مقدسش افق طلوع وحى است نه چیزى را کتمان مى کند چون : « وَمَا هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِین؛ و او نسبت به ابلاغ و تعلیم آنچه به او وحى مى شود ، بخیل نیست { تا وحى را کتمان کند} ».
و نه جز وحى چیزى مى گوید : « وَمَا یَنطِقُ عَنِ الْهَوَى؛ و از روى هوا و هوس سخن نمى گوید» .
و آنچه تلاوت مى کند همان است که نازل مى شود و نطق و سخنش الهى است: « إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْىٌ یُوحَى؛ گفتار او چیزى جز وحى که به او نازل مى شود ، نیست» .
منبع: کتاب جاوههای رحمت الهی
کلام نور
پاداش روزه
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: قال الله تعالى الصوم لى و انا اجزى به
رسول خدا فرمودند: خداى تعالى فرموده است: روزه براى من است و من پاداش آن را مىدهم.
وسائل الشیعه ج 7 ص 294
جرعه نوشان بهشت
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: من منعه الصوم من طعام یشتهیه کان حقا على الله ان یطعمه من طعام الجنه و یسقیه من شرابها.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: کسى که روزه او را از غذاهاى مورد علاقهاش باز دارد برخداست که به او از غذاهاى بهشتى بخورانند و از شرابهاى بهشتى به او بنوشاند.
بحار الانوار ج 93 ص 331
حکمت های شگرف
حکمت 121 نهج البلاغه: روانشناسى قبائل قریش(علمى، اجتماعى، تاریخى)
قَالَ الامام علیٌ[علیه السلام] شَتَّانَ مَا بَیْنَ عَمَلَیْنِ عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ یَبْقَى أَجْرُهُ .
حضرت علی(علیه السلام) فرمودند : چقدر فاصله بین دو عمل دور است : عملى که لذتش مى رود و کیفر آن مى ماند ، و عملى که رنج آن مى گذرد و پاداش آن ماندگار است!
حکمت 122 : عبرت از مرگ یاران(اخلاقى، اجتماعى)
وَ تَبِعَ جِنَازَهً فَسَمِعَ رَجُلًا یَضْحَکُ فَقَالَ کَأَنَّ الْمَوْتَ فِیهَا عَلَى غَیْرِنَا کُتِبَ وَ کَأَنَّ الْحَقَّ فِیهَا عَلَى غَیْرِنَا وَجَبَ وَ کَأَنَّ الَّذِى نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِیلٍ إِلَیْنَا رَاجِعُونَ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْکُلُ تُرَاثَهُمْ کَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ ثُمَّ قَدْ نَسِینَا کُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَهٍ وَ رُمِینَا بِکُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَهٍ .
درود خدا برایشان (در پى جنازه اى مى رفت و شنید که مردى مى خندد) فرمودند : گویى مرگ بر غیر ما نوشته شده ، و حق بر غیر ما واجب گردید ، و گویا این مردگان مسافرانى هستند که به زودى باز مى گردند ، در حالى که بدن هایشان را به گورها مى سپاریم ، و میراثشان را مى خوریم . گویا ما پس از مرگ آنان جاودانه ایم !!! آیا چنین است ، که اندرز هر پند دهنده اى از زن و مرد را فراموش مى کنیم و در حالى که نشانه تیرهاى بلا و آفات قرار گرفته ایم ؟
حکمت 123 : الگوهاى کامل انسانیت (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِى نَفْسِهِ وَ طَابَ کَسْبُهُ وَ صَلَحَتْ سَرِیرَتُهُ وَ حَسُنَتْ خَلِیقَتُهُ وَ أَنْفَقَ الْفَضْلَ مِنْ مَالِهِ وَ أَمْسَکَ الْفَضْلَ مِنْ لِسَانِهِ وَ عَزَلَ عَنِ النَّاسِ شَرَّهُ وَ وَسِعَتْهُ السُّنَّهُ وَ لَمْ یُنْسَبْ إلَى الْبِدْعَهِ .
قال الرضى أقول و من الناس من ینسب هذا الکلام إلى رسول الله ص و کذلک الذى قبله .
درود خدا برایشان فرمودند : خوشا به حال آن کس که خود را کوچک مى شمارد ، و کسب و کار او پاکیزه است ، و جانش پاک ، و اخلاقش نیکوست ، مازاد بر مصرف زندگى را در راه خدا بخشش مى کند ، و زبان را از زیاده گویى باز مى دارد و آزار او به مردم نمى رسد و سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) او را کفایت کرده ، بدعتى در دین خدا نمى گذارد .( برخى حکمت 123 و 122 را از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده اند.)
حکمت 124 : روانشناسى زن و مرد (علمى، اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] غَیْرَهُ الْمَرْأَهِ کُفْرٌ وَ غَیْرَهُ الرَّجُلِ إِیمَانٌ .
درود خدا برایشان فرمودند : غیرت زن ، کفر آور ، و غیرت مرد نشانه ایمان اوست .
حکمت 125 : امام و شناساندن اسلام(معنوی، اعتقادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لَأَنْسُبَنَّ الْإِسْلَامَ نِسْبَهً لَمْ یَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِى الْإِسْلَامُ هُوَ التَّسْلِیمُ وَ التَّسْلِیمُ هُوَ الْیَقِینُ وَ الْیَقِینُ هُوَ التَّصْدِیقُ وَ التَّصْدِیقُ هُوَ الْإِقْرَارُ وَ الْإِقْرَارُ هُوَ الْأَدَاءُ وَ الْأَدَاءُ هُوَ الْعَمَلُ .
درود خدا برایشان فرمودند : اسلام را چنان مى شناسانم که پیش از من کسى آنگونه معرفى نکرده باشد . اسلام همان تسلیم در برابر خدا و تسلیم همان یقین داشتن و یقین اعتقاد راستى ، و باور راستین همان اقرار درست و اقرار درست انجام مسئولیت ها ، و انجام مسؤولیت ها همان عمل کردن به احکام دین است .
حکمت 126 : شگفتى ضد ارزش ها (اخلاقى،اجتماعى،اعتقادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] عَجِبْتُ لِلْبَخِیلِ یَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِى مِنْهُ هَرَبَ وَ یَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِى إِیَّاهُ طَلَبَ فَیَعِیشُ فِى الدُّنْیَا عَیْشَ الْفُقَرَاءِ وَ یُحَاسَبُ فِى الْآخِرَهِ حِسَابَ الْأَغْنِیَاءِ وَ عَجِبْتُ لِلْمُتَکَبِّرِ الَّذِى کَانَ بِالْأَمْسِ نُطْفَهً وَ یَکُونُ غَداً جِیفَهً وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَکَّ فِى اللَّهِ وَ هُوَ یَرَى خَلْقَ اللَّهِ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِیَ الْمَوْتَ وَ هُوَ یَرَى الْمَوْتَى وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَنْکَرَ النَّشْأَهَ الْأُخْرَى وَ هُوَ یَرَى النَّشْأَهَ الْأُولَى وَ عَجِبْتُ لِعَامِرٍ دَارَ الْفَنَاءِ وَ تَارِکٍ دَارَ الْبَقَاءِ .
درود خدا برایشان فرمودند : در شگفتم از بخیل : به سوى فقرى مى شتابد که از آن مى گریزد ، و سرمایه اى را از دست مى دهد که براى آن تلاش مى کند در دنیا چون تهیدستان زندگى مى کند ، اما در آخرت چون سرمایه داران محاکمه مى شود . و در شگفتم از متکبرى که دیروز نقطه اى بر ارزش ، و فردا مردارى گندیده خواهد بود ؛ و در شگفتم از آن کس که آفرینش پدیده ها را مى نگرد و در وجود خدا تردید دارد! و در شگفتم از آن کس که مردگان را مى بیند و مرگ را از یاد برده است ، و در شگفتم از آن کس که پیدایش دوباره را انکار مى کند در حالى که پیدایش آغازین را مى نگرد و در شگفتم از آن کس که خانه نابودشدنى ، را آباد مى کند اما جایگاه همیشگى را از یاد برده است.
حکمت 127 : نکوهش از سستى در عمل (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ قَصَّرَ فِى الْعَمَلِ ابْتُلِیَ بِالْهَمِّ وَ لَا حَاجَهَ لِلَّهِ فِیمَنْ لَیْسَ لِلَّهِ فِى مَالِهِ وَ نَفْسِهِ نَصِیبٌ .
درود خدا برایشان فرمودند : آن کس که در عمل کوتاهى کند ، دچار اندوه گردد ، و آن را که از مال و جانش بهره اى در راه خدا نباشد خدا را به او نیاز نیست.
حکمت 128 : تأثیر عوامل زیست محیطى در سلامت (علمى، بهداشتى)
وَ قَالَ [علیه السلام] تَوَقَّوُا الْبَرْدَ فِى أَوَّلِهِ وَ تَلَقَّوْهُ فِى آخِرِهِ فَإِنَّهُ یَفْعَلُ فِى الْأَبْدَانِ کَفِعْلِهِ فِى الْأَشْجَارِ أَوَّلُهُ یُحْرِقُ وَ آخِرُهُ یُورِقُ .
درود خدا برایشان فرمودند : در آغاز سرما خود را بپوشانید ، و در پایانش آن را در یابید ، زیرا با بدن ها همان مى کند که با برگ درختان خواهد کرد : آغازش مى سوزاند ، و پایانش مى رویاند .(1)
حکمت 129: تأثیر عوامل زیست محیطى در سلامت (علمى، بهداشتى)
وَ قَالَ [علیه السلام] عِظَمُ الْخَالِقِ عِنْدَکَ یُصَغِّرُ الْمَخْلُوقَ فِى عَیْنِکَ .
درود خدا برایشان فرمودند : بزرگى پروردگار در جانت ، پدیده ها را در چشمت کوچک مى نمایاند .
حکمت 130 : توجه به فنا پذیرى دنیا (اخلاقى، معنوى)
وَ قَالَ [علیه السلام] وَ قَدْ رَجَعَ مِنْ صِفِّینَ فَأَشْرَفَ عَلَى الْقُبُورِ بِظَاهِرِ الْکُوفَهِ یَا أَهْلَ الدِّیَارِ الْمُوحِشَهِ وَ الْمَحَالِّ الْمُقْفِرَهِ وَ الْقُبُورِ الْمُظْلِمَهِ یَا أَهْلَ التُّرْبَهِ یَا أَهْلَ الْغُرْبَهِ یَا أَهْلَ الْوَحْدَهِ یَا أَهْلَ الْوَحْشَهِ أَنْتُمْ لَنَا فَرَطٌ سَابِقٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ لَاحِقٌ أَمَّا الدُّورُ فَقَدْ سُکِنَتْ وَ أَمَّا الْأَزْوَاجُ فَقَدْ نُکِحَتْ وَ أَمَّا الْأَمْوَالُ فَقَدْ قُسِمَتْ هَذَا خَبَرُ مَا عِنْدَنَا فَمَا خَبَرُ مَا عِنْدَکُمْ ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَى أَصْحَابِهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ أُذِنَ لَهُمْ فِى الْکَلَامِ لَأَخْبَرُوکُمْ أَنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوَى .
درود خدا برایشان ( امام [علیه السلام] وقتى از جنگ صفین برگشت و به قبرستان پشت دروازه کوفه رسید رو به مردگان کرد .) فرمودند :
اى ساکنان خانه هاى وحشت زا ، و محله هاى خالى و گورهاى تاریک ، اى خفتگان در خاک ، اى غریبان ، اى تنها شدگان ، اى وحشت زدگان ، شما پیش از ما رفتید و ما در پى شما روانیم ، و به شما خواهیم رسید. اما خانه هایتان ! دیگران در آن سکونت گزیدند ؛ و اما زنانتان ! با دیگران ازدواج کردند؛ و اما اموال شما ! در میان دیگران تقسیم شد ! این خبرى است که ما داریم ، حال شما چه خبر دارید ؟ سپس به اصحاب خود رو کرد و فرمود: بدانید که اگر اجازه سخن گفتن داشتند ، شما را خبر مى دادند که ، بهتین توشه ، تقوا است.
حکمت 131ـ توبیخ الذّام لِلدّْنیا(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا یَذُمُّ الدُّنْیَا أَیُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْیَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا الْمَخْدُوعُ بِأَبَاطِیلِهَا أَ تَغْتَرُّ بِالدُّنْیَا ثُمَّ تَذُمُّهَا أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَیْهَا أَمْ هِیَ الْمُتَجَرِّمَهُ عَلَیْکَ مَتَى اسْتَهْوَتْکَ أَمْ مَتَى غَرَّتْکَ أَ بِمَصَارِعِ آبَائِکَ مِنَ الْبِلَى أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِکَ تَحْتَ الثَّرَى کَمْ عَلَّلْتَ بِکَفَّیْکَ وَ کَمْ مَرَّضْتَ بِیَدَیْکَ تَبْتَغِى لَهُمُ الشِّفَاءَ وَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُ الْأَطِبَّاءَ غَدَاهَ لَا یُغْنِى عَنْهُمْ دَوَاؤُکَ وَ لَا یُجْدِى عَلَیْهِمْ بُکَاؤُکَ لَمْ یَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُکَ وَ لَمْ تُسْعَفْ فِیهِ بِطَلِبَتِکَ وَ لَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِکَ وَ قَدْ مَثَّلَتْ لَکَ بِهِ الدُّنْیَا نَفْسَکَ وَ بِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَکَ إِنَّ الدُّنْیَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِیَهٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَهٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِکَهِ اللَّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْیِ اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِیَاءِ اللَّهِ اکْتَسَبُوا فِیهَا الرَّحْمَهَ وَ رَبِحُوا فِیهَا الْجَنَّهَ فَمَنْ ذَا یَذُمُّهَا وَ قَدْ آذَنَتْ بِبَیْنِهَا وَ نَادَتْ بِفِرَاقِهَا وَ نَعَتْ نَفْسَهَا وَ أَهْلَهَا فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ وَ شَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ رَاحَتْ بِعَافِیَهٍ وَ ابْتَکَرَتْ بِفَجِیعَهٍ تَرْغِیباً وَ تَرْهِیباً وَ تَخْوِیفاً وَ تَحْذِیراً فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاهَ النَّدَامَهِ وَ حَمِدَهَا آخَرُونَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ذَکَّرَتْهُمُ الدُّنْیَا فَتَذَکَّرُوا وَ حَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا .
درود خدا برایشان (شنید مردى دنیا را نکوهش مى کند) فرمودند :
1ـ توبیخ نکوهش کننده دنیا: اى نکوهش کننده دنیا ، که به غرور دنیا مغرورى و با باطل هاى ان فریب خوردی! خود فریفته دنیایى و آن را نکوهش مى کنى ؟ آیا تو در دنیا جرمى مرتکب شده اى ؟ یا دنیا به تو جرم کرده است ؟ کى دنیا تو را سرگردان کرد ؟ و در چه زمانى تو را فریب داد ؟ آیا با گورهاى پدرانت که پوسیده اند ؟ (تو را فریب داد) یا آرامگاه مادرانت که در زیر خاک آرمیده اند؟ آیا با دو دست خویش بیماران را درمان کرده ای؟ و آنان را پرستارى کرده در بسترشان خوابانده اى ؟ در خواست شفاى آنان را کدره و از طبیبان داروى آن را ها تقاضا کرده اى ؟ د ران صبحگاهان که داروى تو به حال آنان سودى نداشت ، و گریه تو فایده نکرد ، و ترس تو آنان را سودى نرساند ، و آنچه مى خواستى به دست نیاوردى ، و با نیروى خود نتوانستى مرگ را از آنان دور کنى . دنیا براى تو حال آنان را مثال زد ، و با گورهایشان ، گور خودت را به رْخ تو کشید.
2ـ خوبیها و زیبائیهاى دنیا: همانا دنیا سراى راستى براى راست گویان ، و خانه تندرستى براى دنیا شناسان ، و خانه بى نیازى براى توشه گیران ، و خانه پند ، براى پند آموزان است . دنیا سجده گاه دوستان خدا ، نماز گاه فرشتگان الهى ، فرودگاه وحى خدا ، و جایگاه تجارت دوستان خداست، که در آن رحمت خدا را به دست آوردند. و بهشت را سود بردند. چه کسى دنیا را نکوهش مى کند ؟ و حال آن که دنیا جدا شدنشرا اعلام داشته و فریاد زد که ماندگار نیست، و از نابودى خود و اهلش خبر داده است ؟ با بلاى خود بلاها را نمونه آورد، و با شادمانى خود آنان را به شادمانى رساند . در آغاز شب به سلامت گذشت ، اما در صبحگاهان با مصیبتى جانکاه بازگشت ، تا مشتاق کند ، و تهدید نماید، و بترساند ، و هشدار دهد . پس مردمى در بامداد با پشیمانى ، دنیا را نکوهش کنند، و مردمى دیگر در روز قیامت آن را مى ستایند ، دنیا حقائق را به یادشان آورد ، یادآور آن شدند ، از رویدادها برایشان حکایت کرد ، او را تصدیق کردند و اندرزشان داد ، پند پذیرفتند.
حکمت 132: ضرورت یاد مرگ (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِنَّ لِلَّهِ مَلَکاً یُنَادِى فِى کُلِّ یَوْمٍ لِدُوا لِلْمَوْتِ وَ اجْمَعُوا لِلْفَنَاءِ وَ ابْنُوا لِلْخَرَابِ .
درود خدا برایشان فرمودند : خدا را فرشته ایست که هر روز بانگ مى زند : بزایید براى مردن ، و فراهم آورید نابود شدن ، و بسازید براى ویران گشتن.
پینوشتها:
1. اشاره به علم: کریولوژى Cryology )سرما شناسی) که مولوى در مثنوى معنوى دفتر اول ص 42 نسخه رمضانى این حدیث را به شعر در آورده است.
منبع: نهج البلاغه
عزیزآل یاسین
ماه مبارک رمضان، بهار انتظار
ابراهیم شفیعی سروستانی
ماه خدا با برکت، رحمت و مغفرت الهی به بندگان خدا روی میآورد و همگان را به مهمانی خدا فرا میخواند؛ ماهی که روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعتهایش بهترین ساعتهاست؛ 1 ماهی که در لحظه لحظهاش خدا جاری است و هر آنش سرمایهای است که باید چون جان پاسش داشت و آن را به راحتی از کف نداد.
مگر میتوان غیر از ماه مبارک رمضان، ماهی را پیدا کرد که یک شب از شبهای آن ارزشی فزونتر از هزار ماه داشته باشد؟ 2
مگر میتوان غیر از این ماه، ماهی را سراغ گرفت که در سرتاسر آن درهای بهشت بر روی مردمان گشوده و درهای دوزخ بر روی آنان بسته باشد؟ 3
مگر میتوان ماه دیگری را نشان داد که در آن نفس کشیدن حکم تسبیح و خوابیدن حکم عبادت داشته باشد؟ 4
پس بیایید قدر این ماه را بیشتر بدانیم و پیش از آنکه لحظههای ارزشمندش سپری شود از چشمهسار جوشان آن خود را سیراب کنیم.
رمضان، بهار قرآن و بهار دعا و مناجات به درگاه پروردگار بینیاز است. در هیچ ماهی به اندازه ماه مبارک رمضان، دعا، مناجات، ذکر و نمازهای مستحبی وارد نشده است. هر روز آن، دعایی خاص و هر شبش نماز و ذکری ویژه خود دارد.
اما رمضان، بهار انتظار نیز هست؛ چرا که در دعاها و مناجاتهای این ماه به همان اندازه که روح بندگی و تضرع به درگاه خداوند و طلب آمرزش و رستگاری از او موج میزند؛ روح انتظار و امید فرا رسیدن دولت کریمه اهل بیت(ع) نیز جاری است.
با بررسی اجمالی اعمال ماه مبارک رمضان روشن میشود که علاوه بر تضرع و بندگی در پیشگاه خالق هستی دو موضوع دیگر نیز در مجموع این اعمال مورد توجه جدی قرار گرفته است؛ که عبارتند از:
1. نقش امام و حجت الهی در جهان هستی؛
2. انتظار و آمادگی برای ظهور دولت کریمه اهل بیت(علیهم السلام).
در اینجا برای روشنتر شدن موضوع به برخی از دعاها و مناجاتهایی که این دو موضوع در آنها تجلی یافته است، اشاره میکنیم.
1. نقش امام و حجت الهی در جهان هستی
در اعتقاد شیعه، امامت تنها به امور شرعی و اعتقادی مردم و یا حتی امور اجتماعی و سیاسی محدود نمیشود، بلکه امام به عنوان حجت خدا در عالم تکوین نیز نقش داشته و واسطه فیض الهی به بندگان است. به عبارت دیگر آنچه که خداوند در عالم هستی مقدور فرموده از مجرای امام و حجت عصر بر مردم جاری و ساری میشود و از این رو است که در زیارت «جامعه کبیره» ـ که از امام هادی(ع) نقل شده ـ خطاب به ائمه معصومین(ع) عرض میکنیم:
… بکم فتح الله و بک یختم، و بکم ینزّل الغیث و بکم یمسک السماء أن تقع علی الارض إلاّ بإذنه و بکم ینفّس الهمّ و یکشف الضرّه… 5 .
… خداوند، ] هستی را [ به وسیله شما آغاز کرد و به وسیله شما ] نیز [ به انجام میرساند. او به وسیله شما باران را نازل میکند و به وسیله شما، تا زمانی که خود اراده کند، آسمان را از اینکه بر زمین فرو افتد، نگاه میدارد و هم به وسیله شما غم و اندوه را برمیدارد و سختیها را برطرف میسازد… .
و یا در زیارت مطلقه حضرت ابا عبدالله، حسین بن علی(ع) ـ که از امام صادق(ع) نقل شده ـ خطاب به آن وجود مقدس و دیگر ائمه هدی(علیهم السلام) میگوییم:
… إراده الربّ فی مقادیر أموره تهبط إلیکم و تصدر من بیوتکم. 6
اراده پروردگار در همه آنچه او مقدر داشته به شما محول شده و از خانههای شما صادر میشود.
با توجه به این بینش و این اعتقاد نسبت به امامان معصوم و حجتهای الهی(ع) است که شب قدر مفهوم مییابد؛ شبی که فرشتگان و روح به اذن پروردگار خویش «کلّ أمر» یا برنامه یک ساله جهان هستی را بر کسی که از سوی خداوند به ولایت برگزیده شده عرضه میدارند. چنانکه در روایتی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده آمده است:
امنوا بلیله القدر، فإنّه ینزّل فیها أمر السنه و إنّ لذلک ولاه من بعدی علی بن ابیطالب و أحد عشر من ولده. 7
به شب قدر ایمان بیاورید همانا در این شب امور یک سال (همه آنچه در یک سال واقع میشود) نازل میگردد و برای این موضوع پس از من پیشوایانی وجود دارند که عبارتند از: علیبن ابیطالب و یازده تن از نوادگان او.
بنابراین، ماه مبارک رمضان که شب مقدس قدر را در خود جای داده است فرصت مناسبی است برای توجه دادن مردمان به جایگاه برجسته حجتهای الهی(ع)، به طور عام، و امام عصر و حجت زمان(ع)، به طور خاص، در عالم هستی و یادآوری وظیفهای که آنان نسبت به این واسطههای فیض خداوندی دارند.
مرحوم مجلسی(ره) در بیان اعمال ماه مبارک رمضان میگوید:
از جمله وظایفی که در هر شب (ماه رمضان) مقرر شده این است که بنده در آغاز هر دعای نیکو و در پایان هر عمل پسندیده آن کس را که جانشین خداوند، جل جلاله، در میان بندگان و سرزمینهای او میداند، یاد کند؛ زیرا آن جانشین عهدهدار همه نیازمندیهای روزهدار است؛ از خوراکی و آشامیدنی او گرفته تا همه آنچه که او در نظر دارد؛ یعنی همه اسباب و وسایلی که در اختیار جانشین پروردگار بزرگ (ربّالارباب) است. همچنین هر روزهدار وظیفه دارد که آن جانشین خدا را، به آنچه که شایسته مانند اوست، دعا کند و معتقد باشد که خداوند، جلجلاله، و جانشین او بر او منت گذاشتهاند که چنین جایگاه و منزلتی را به او بخشیدهاند. 8
مرحوم مجلسی پس از این عبارت روایتی را از کتاب «إبن أبیقرّه» نقل میکند که در آن به نقل از صالحین(ع) چنین آمده است:
در شب بیست و سوم ماه رمضان، ایستاده و نشسته و در هر حالی که هستی، و همچنین در تمام این ماه و به هر صورت ممکن، بلکه در تمام مدت روزگارت، پس از بزرگداشت نام خدای تعالی و درود و صلوات بر پیامبر و خاندان او بگو:
أللّهم کن لولیّک القائم بأمرک، محمد بن الحسن المهدی ـ علیه و علی آبائه أفضل الصلاه والسلام ـ فی هذه الساعه و فی کل ساعه، ولیّاً و حافظاً و قائداً و ناصراً و دلیلاً و مؤیّداً حتی تسکنه أرضک طوعاً و تمتّعه فیها طولاً و عرضاً… . 9
خداوندا! ولی و برپا کننده امرت، محمد، زاده حسن، مهدی را ـ که برترین درودها و سلامها بر او و پدرانش باد ـ در این ساعت و در همه ساعتها، سرپرست، نگهدار، راهبر، یاور، راهنما و پشتیبان باش تا او را ] نه از سر زور بلکه [ به اختیار ] مردم [ در زمین جایگاه بخشی و او را در درازا و پهنای زمین بهرهور و کامران سازی.
با توجه به آنچه که گذشت بر همه ما لازم است که در فرصت به دست آمده در ماه مبارک رمضان از یک سو به نقش و جایگاهی که حضرت بقیهاللهالاعظم ـ ارواحنافداه ـ به عنوان حجت خدا و امام عصر در سراسر جهان هستی و در زندگی همه انسانها دارند، توجه کنیم و آن را به درستی بشناسیم؛ و از سویی دیگر به وظیفه و تکلیفی که در برابر آن وجود مقدس ـ که ولی نعمت همه ما و واسطه همه فیوضات الهی هستند ـ به خوبی واقف شویم و بدانیم که همه نعمتها و برکتهای الهی به سبب وجود ایشان بر ما جاری شده و بنابراین بیتوجهی و غفلت نسبت به آن حضرت، ناسپاسی و قدرناشناسی بزرگی است که خداوند به سادگی از آن نخواهد گذشت.
2. آمادگی برای ظهور دولت کریمه اهلبیت(علیهم السلام)
در تعدادی از دعاهایی که در ماه مبارک رمضان وارد شده موضوع انتظار و آمادگی برای ظهور مورد توجه قرار گرفته که در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1ـ2. دعای افتتاح: یکی از دعاهایی که خواندن آن در هر شب ماه رمضان سفارش شده، دعای افتتاح است. نکته قابل توجه در مورد دعای یاد شده این است که بیش از یک سوم آن به دعا برای گشایش و پیروزی قائم آل محمد(ع)؛ درخواست ظهور دولت کریمه اهل بیت(ع)؛ نجوای عاشقانه در فراغ ولی زمان و شکایت از غیبت و دوری او، اختصاص دارد.
در قسمتی از دعای افتتاح چنین میخوانیم:
أللّهمّ و صلّ علی ولیّ أمرک القائم المؤمّل والعدل المنتظر و حفّه بملائکتک المقرّبین وأیّده بروح القدس یا ربّ العالمین؛ أللّهمّ اجعله الداعی إلی کتابک و القائم بدینک استخلفه فیالارض کما استخلفت الذین من قبله… .
خدایا! بر ولی امرت، آن قیام کننده مورد آرزو و آن عدالت مورد انتظار درود فرست و او را با فرشتگان مقربت در برگیر و با روحالقدس یاری کن؛ ای پروردگار جهانیان، خدایا! او را فراخواننده به سوی کتابت و برپا کننده دینت قرار ده و او را بر روی زمین جانشین قرار ده، چنانکه کسانی را که پیش از او بودند جانشین قرار دادی… .
و باز در همین دعا میخوانیم:
أللّهمّ إنّا نرغب إلیک فی دوله کریمه تعزّ بها الاءسلام و أهله و تذلّ بها النفاق و أهله و تجعلنا فیها من الدعاه إلی طاعتک والقاده إلی سبیلک و ترزقنا بها کرامه الدنیا والاخره… 10
خدایا ما به راستی آرزو داریم از تو دولت بزرگمنشی را که به واسطه آن اسلام و اهل آن را عزیز گردانی و نفاق و اهل آن را خوار و ذلیل گردانی و در آن دولت ما را از جمله کسانی قرار دهی که به سوی طاعت تو فرامیخوانند و به راه تو راهبری میکنند به واسطه آن دولت کرامت و بزرگواری را در دنیا و آخرت روزی ما قرار ده… .
گفتنی است که این بخش از دعای افتتاح در دعای مفصلی که از امام صادق(ع) در هنگام دخول ماه مبارک رمضان وارد شده، نیز آمده است. 11
2ـ2. دعای حج : یکی دیگر از دعاهای ماه مبارک رمضان که مضمون انتظار و آمادگی برای ظهور در آن موج میزند دعایی است که مرحوم شیخ عباس قمی(ره) در مفاتیح الجنان از آن به عنوان «دعای حج» یاد کرده است. مرحوم کلینی(ره) این دعا را از امام جعفر صادق(ع) نقل کرده و خواندن آن در همه ایام مبارک رمضان توصیه نموده است. در بخشی از این دعا چنین میخوانیم:
و أسئلک أن تجعل وفاتی قتلاً فی سبیلک تحت رأیه نبیّک مع أولیائک و أسئلک أن تقتل بی أعدائک و أعداء رسولک… 12
و از تو میخواهم که مرگ مرا کشته شدن در راه خودت، زیر پرچم پیامبرت و همراه با بندگان خاص خود، قرار دهی، و از تو میخواهم که دشمنانت و دشمنان پیامبرت را به دست من نابود سازی…
چنانکه برخی مفسران کتاب الکافی گفتهاند مراد از پرچم پیامبر(ص) در این دعا همان پرچمی است که در حال حاضر در اختیار حضرت قائم(ع) است. این احتمال هم وجود دارد که چون پرچم پیامبر و پرچم قائم هر دو در حق بودن مشترکند از پرچم قائم به عنوان پرچم پیامبر یاد شده است. 13
دعاهای دیگری نیز در این ماه وجود دارد که در آنها به نوعی به موضوع انتظار و آرزوی برپایی دولت کریمه اهل بیت(ع) اشاره شده است. دولتی که در پناه آن همه فقرا بینیاز میگردند؛ همه گرسنگان سیر میشوند؛ همه برهنگان پوشیده میشوند؛ همه بدهکاریها ادا میگردد؛ از همه گرفتاران رفع گرفتاری میشود و بالاخره همه امور مسلمانان اصلاح میگردد.
در پایان یادآوری میکنیم که یکی از نشانههای اصلی ظهور؛ یعنی ندای آسمانی نیز در ماه رمضان رخ میدهد. چنانکه در روایتی که از امام باقر(ع) نقل شده آمده است:
آن ندای آسمانی برنخواهد خاست مگر در ماه رمضان که ماه خداست. آن ندا از جبرییل است که خطاب به مردم سر داده میشود و نام قائم را در همه جا طنینانداز میسازد، تا آنجا که همه ساکنان زمین از شرق تا به غرب، آن ندا را خواهند شنید. از وحشت شنیدن آن ندا هر کس که در خواب فرو رفته بیدار میشود و هر کس برپا ایستاده ناچار به نشستن میشود و هر کس بر زمین نشسته، بهناگاه از جای برمیخیزد. پس رحمت الهی بر کسی باد که این ندا را بشنود و به آن پاسخ گوید. 14
امید که خداوند به همه ما توفیق دهد که آن ندای آسمانی را درک کنیم و آن را چنانکه شایسته است پاسخ گوییم و در خیل یاران حضرت مهدی(ع) درآییم. انشاءالله .
پینوشتها:
1 . برگرفته از خطبه شعبانیه رسول اکرم(ص). ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج93، ص356. به نقل از: شیخ صدوق، عیوناخبار الرضا(ع)، ج1، ص295.
2 . ر.ک: سوره قدر (97)، آیه 3.
3 . برگرفته از خطبه شعبانیه رسول اکرم(ص)، ر.ک: محمدباقر مجلسی، همان، ص357-356.
4 . همان.
5 . ر.ک: شیخ عباس قمی، مفاتیحالجنان، زیارت جامعه کبیره، به نقل از: شیخ صدوق، همان.
6 . ر.ک: شیخ عباس قمی، همان، زیارت مطلقه امام حسین(ع)، زیارت اول، به نقل از: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی.
7 . محمد بن یعقوب کلینی، همان، ج1، ص533، ح12؛ شیخ مفید، الاءرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج2، ص346-345.
8 . محمدباقر مجلسی، همان، ج94، ص349-348، به نقل از: سیدعلی ابنطاووس، إقبال الاعمال، ص86 .
9 . همان، ص349؛ همچنین ر.ک: محمدبن یعقوب کلینی، همان، ج4، کتاب الصیام، باب فی لیله القدر، ص162، ج4. مرحوم کلینی این روایت را به نقل از محمد بن عیسی و او نیز با اسناد خود از صالحین(ع) نقل کرده است. در این روایت دعای مزبور به این صورت آمده است: «أللّهمّ کن لولیّک فلان بن فلان فی هذه الساعه و فی کلّ ساعه ولیّاً و حافظاً و ناصراً و دلیلاً و قاعداً و عوناً ] عیناً [ حتّی تسکنه أرضک طوعاً و تمتّعه فیها طویلاً».
10. شیخ عباس قمی، همان.
11. محمدباقر مجلسی، همان، ج94، ص332.
12. محمدبن یعقوب کلینی، همان، ج4، کتاب الصیام، باب مایقال فی مستقبل شهر رمضان، ص74، ح6؛ همچنین ر.ک: شیخ عباس قمی، مفاتیحالجنان.
13. همان.
14. همان.
منبع: ماهنامه موعود، شماره 48
مواعظ جاوید
وظایف جوانان
* شما جوانان پاکدل موظف هستید، اسلام عدالت پرور را به دنیا معرفی کنید. (1)
* اگر بخواهید عزیز و سربلند باشید، باید از سرمایه های عمر و استعداد های جوانی استفاده کنید. (2)
این شما جوان های کشور هستید که هر جا هستید باید به فکر آتیه ی کشور خودتان * باشید. (3)
* بر شما جوانان مسلمان لازم است که در تحقیق و بررسی حقایق اسلام در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غیره اصالت های اسلامی را در نظر گرفته و امتیازاتی که اسلام را از همه ی مکاتب دیگر جدا می سازد فراموش نکنید.(4)
* بر شما جوانان ارزنده ی اسلام که مایه ی امید مسلمین هستید، لازم می باشد که ملت ها را آماده سازید و نقشه های شوم و خانمان سوز استعمارگران رابرملا نمایید. با کمال اخلاص در نشر و معرفی اسلام به ملل دیگر و پیشبرد آرمان های بزرگ اسلام بکوشید.(5)
پینوشتها:
1- صحیفه ی نور، ج1، ص 220.
2- صحیفه ی نور، ج21، ص 26.
3- صحیفه ی نور، ج18، ص 147.
4- صحیفه ی نور، ج1، ص 185.
5- صحیفه ی نور، ج1، ص 186.
منبع: صحیفه نور
در محضر ولایت
به برکت ماه رمضان، براى مسلمان فرصتى پیش مىآید که باید از آن در جهت تقویت حیات معنوى و نشاط مادّىِ خود استفاده کند. یکى از درسهاى بزرگ ماه رمضان که در خلال دعا و روزه و تلاوت قرآن در این ماه باید آن را فرا بگیریم و استفاده کنیم، این است که با چشیدن گرسنگى و تشنگى، به فکر گرسنگان و محرومان و فقرا بیفتیم. در دعاى روزهاى ماه رمضان مىگوییم: «الّلهم اغن کلّ فقیر. الّلهم اشبع کلّ جائع. الّلهم اکس کلّ عریان». این دعا فقط براى خواندن نیست؛ براى این است که همه خود را براى مبارزه با فقر و مجاهدت در راه ستردن غبار محرومیت از چهرهى محرومان و مستضعفان موظّف بدانند. این مبارزه، یک وظیفهى همگانى است. در آیات قرآن مىخوانیم: «أ رأیت الّذى یکذّب بالدّین. فذلک الّذى یدعّ الیتیم. و لایحضّ على طعام المسکین». یکى از نشانههاى تکذیبِ دین این است که انسان در مقابل فقر فقیران و محرومان بىتفاوت باشد و احساس مسؤولیت نکند. در ماه رمضان، به برکت روزه، طعم گرسنگى و تشنگى و نرسیدن به آنچه اشتهاى نفس انسان است را درک کردیم و چشیدیم. این باید ما را به احساس مسؤولیتى که اسلام در قبال مسألهى مهمّ فقر و فقیر از یکایک مسلمانان خواسته است و بر دوش آنان وظیفه نهاده است، نزدیک کند.
منبع: برگزیده بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عید فطر،15/9/81
شمیم هدایت
تنها راه سعادت
کوچک و بزرگ باید بدانیم، راه یگانه برای سعادت دنیا و آخرت، بندگی خدای بزرگ است، و بندگی در ترک معصیت است، در اعتقادات و عملیات و اگر آنچه را که دانستیم عمل نماییم و آنچه را که ندانستیم توقف و احتیاط نماییم تا معلوم شود، هرگز پشیمانی و خسارت در ما راه نخواهد داشت، این عزم اگر در بنده ثابت و راسخ باشد، خدای بزرگ به او توفیق و یاری خواهد داد.
معصیت اجتماعی
خدا نکند انسان معصیت کند! و اگر کرد، خدا نکند معصیت اجتماعی بکند! و اگر کرد، خدا نکند معصیتی بکند که اضلال مردم در آن باشد!
خشنودی اهل بیت (علیهم السلام)
خدا کند از رضای این خانواده (اهل بیت «علیهم السلام») که رضای خدا است، خارج نشویم. اگر رضای دیگران را بخواهیم، پشیمان خواهیم شد و معلوم نیست که به آن دست یابیم.
اهمیت تشخیص وظیفه
همین اندازه که بدانیم «باید چه کاربکنیم و چه کار نکنیم» باید کلاهمان را به عرش بیندازیم. انسان باید در تشخیص وظیفه و عمل به وظیفه، یک دفتر داشته باشد و به آن نظر کند و این دفتر، دفتر شرع است که هرچه انسان در آن دقت کند، جا دارد.
منبع: برگرفته از کتاب نکته های ناب از حضرت آیت الله العظمی بهجت «دامت برکاته»
نکته های ناب
بهترین صدقه
حضرت رسول اکرم(صلی آله علیه و آله وسلم) فرمودند: «بهترین صدقه آن است که اختلاف بین دو نفر اصلاح گردد.»
نهج الفصاحه، ص 77.
نتیجه ی عیب جویی
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: «هرکس به دنبال عیوب و زشتی های مردم باشد و آنها را فاش کند، خداوند سبحان عیب و زشتی او را آکار می کند.»
غررالحکم، ص 683.
دل نوشته
معجزه رمضان
معجزه بهاریِ رمضان، تمام زوایای زندگی را سبز کرده است؛ تا آنجا که خواب چشمها، به گلبرگهای زیبای عبادت شکوفا، و نفسهای سرشار از امساکِ عاشقانه، به دانههای نورانیِ تسبیح بدل میشود. آنگاه، میتوان در هر لحظه، یک دانه بلورین ذکر را در صحرای سینه کاشت، تا باز در هوای پیرامون، صفای ملکوت رشد کند.
یاد ابرار
فقیه یگانه
حضرت علی (علیه السلام) در مسیر حرکت از کوفه به صفین بر تپه ها ی بابل ایستادند و اشاره به بیشه و نیزاری نمودند و این سخن را فرمودند: «اینجا شهری است و چه شهری!»
اصبغ بن نباته از یاران نزدیک حضرت عرض کرد: یا امیرالمؤمنین (علیه السلام) آیا در اینجا شهری بود و اکنون آثار آن از بین رفته است؟
حضرت فرمودند: خیر ولی در اینجا شهری به وجود می آید که آن راحله سفیه می گویند… و از این شهر مردی پاک سرشت و مطهر پدید می آید که در پیشگاه خداوند مقرب و مستجاب الدعوه می شود.(1)
آن را که فضل و دانش و تقوا مسلم است
هرجا قدم نهد، قدمش خیر مقدم است
حضور فقیه یگاه عصر، علامه حلی در ایران و مرکز حکومت مغولان خیر و برکت بود و با زمینه هایی که حاکم مغول برای وی به وجود آورده بود، کمال بهره را برد و به دفاع از امامت و ولایت ائمه ی معصومین (علیهم السلام) برخاست. از این رو بزرگ ترین جلسه ی مناظره با حضور اندیشمندان شیعی و علمای مذاهب مختلف برگزار شد و علامه حلی خلافت بلافصل مولای علی (علیه السلام) بعد از رسالت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) را ثابت نمود و با دلیل های بسیار محکم،برتری مذهب شیعه امامیه را چنان روشن ساخت که جای هیچ گونه تردید و شبهه ای برای حاضران باقی نماند. در نتیجه شاه مغول «اولجایتو» مذهب شیعه را انتخاب کرد و به لقب سلطان محمد خدابنده معروف گشت. پس ازاعلام تشیع وی در سراسر ایران مذهب اهل بیت (علیهم السلام) منتشر شد و سلطان محمد به نام دوازه امام (علیهم السلام)خطبه خواند و دستور داد در تمام شهرها به نام مقدس ائمه ی اطهار (علیهم السلام) سکه زدند و سر در مساجد و اماکن مشرفه به نام ائمه اطهار (علیهم السلام) مزین گردید.
پینوشتها:
روضات الجنات، محمد باقر خوانساری و اسماعیلیان، ج2، ص 270.
منبع: گلشن ابرار، ج1، ص 138.
حکایت ها و پندها
حضرت مهدی (علیه السلام) و زیارت امام حسین (علیه السلام)
حاج علی بغدادی می گوید: (در تشرف خود) به حضرت صاحب الامر(علیه السلام) عرض کردم: ای سرور ما! مسأله ای دارم؟ فرمودند بپرس. گفتم: روضه خوان های امام حسین (علیه السلام) می خوانند که سلیمان اعمش نزد شخصی آمد و از زیارت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) پرسید، آن شخص گفت: بدعت است. شب آن شخص در عالم رویا، هودجی را میان زمین و آسمان دید، سؤال کرد: در آن هودج کیست؟
گفتند: فاطمه زهراء و خدیجه کبری (علیهما السلام)
گفت: به کجا می روند؟ گفتند: امشب (شب جمعه) برای زیارت حسین (علیه السلام) می روند همچنین دید رقعه هایی از آن هودج می ریزد و در آنها نوشته است: «امان من النار؛ لزوار الحسین فی لیله الجمعه امان من النار یوم القیامه؛ این برگ امانی است در روز قیامت برای زوار حسین (علیه السلام) در شبهای جمعه» آیا این حدیث، صحیح است؟ فرمودند: آری! راست و درست است. گفتم: آقای من! صحیح است که می گویند: هر کس امام حسین (علیه السلام) را در شب جمعه زیارت کند، این زیارت برگ امان از آتش است؟
فرمودند: آری والله؛ و اشک از چشمان مبارکشان جاری شد و گریستند.
منبع:العبقری الحسان، ج 2، ص 114
معرفی کتاب
کتاب «راهی به سوی حقیقت»
الحق مع علی و علی مع الحق (حق با علی است و علی با حق است.)
کتاب حاضر ترجمه ای از کتاب «مؤتمر علماء بغداد» اثر «مقاتل بن عطیه» روایت کننده ی یکی از جلسات بحث بین علمای اهل تسنن با علمای شیعه در مورد ولایت حضرت علی (علیه¬السلام) است که با حجم کم خود، بسیار شیرین و مستدل، به تشریع و تبیین بخش مهمی از مباحث فوق پرداخته و پاسخگوی بسیاری ازسوالات و ابهامات در این مورد می باشد.
مؤلف: مقاتل بن عطیه
مترجم: م- ف
ناشر: عطر عطرت (قم)
احکام
پرسش:نیت روزه چگونه است؟
پاسخ:نیت «روزه»؛ یعنى، شخص تصمیم داشته باشد براى انجام دادن فرمان خداوند، از اذان صبح تا مغرب، کارى که روزه را باطل مىکند، انجام ندهد و لازم نیست آن را از قلب خود بگذراند و یا بر زبان جارى کند.
منبع: العروه الوثقى، ج 2، نیه الصوم.
پرسش: بر چه کسانى روزه واجب نیست؟
پاسخ: بر چند دسته روزه واجب نیست:
1- پیرمرد و پیرزنى که گرفتن روزه براى آنان مشقّت دارد؛
2- زن باردارى که گرفتن روزه براى حمل یا خودش ضرر دارد؛
3- زن شیر دهى که گرفتن روزه، براى بچه یا خودش ضرر دارد؛
4- بیمارى که گرفتن روزه براى او ضرر دارد؛
5- کسى که بیمارى دارد که زیاد تشنه مىشود و نمىتواند تشنگى را تحمل کند؛
6- کسى که به سن بلوغ نرسیده است؛
7- زنى که خون حیض و نفاس مىبیند؛
8- کسى که به مسافرت مىرود و در جایى قصد اقامت ده روز نمىکند؛
9- کسى که به جهت ضعف بنیه، گرفتن روزه براى او مشقّت فراوان دارد و غیرقابل تحمل است؛
10- کسى که بى هوش است و یا در کما به سر مىبرد؛
11- دیوانگان.
منبع: توضیح المسائل مراجع، 1729، 1725