جهان بینی زرتشت براساس سرودهای گاتها (3)

جهان بینی زرتشت براساس سرودهای گاتها (3)

نویسنده:دکتر فاطمه لاجوردی

انسان و خویشکاری او

چنانکه گفته آمد، عالم صحنه ی درگیری و نبردی دیرین میان راستی و دروج، سینته مینیو و انگره مینویست. انسان در این گیر و دار، در میانه ی این دو قطب قرار دارد و می بایست در انتخابی که در کمال آزادی اراده و اختیار صورت می گیرد، راستی را برگزیند:
« ای هوشمندان! بشنوید با گوشهای خویش بهترین سخنان را و ببینید با منش روشن و هریک از شما- چه مرد، چه زن- پیش از آن که رویداد بزرگ به کام ما پایان گیرد، از میان دو راه، یکی را برای خویشتن برگزینید و این پیام را به دیگران بیاموزید»(2:30).
« ای اهوره مزدا! از آن تو بود آرمیتی، نیز از آن تو بود خرد مینوی جهان ساز، آنگاه که تو را ( انسان را) آزادی گزینش راه داری تا به رهبر راستین بگرود یا به رهبر دروغین»(9:31).
« ای مزدا! آنگاه که تو در آغاز، تن و « دین» ما را بیافریدی و از منش خویش ما را خرد بخشیدی آنگاه که جان ما را تن پدید آوردی، آنگاه که ما را نیروی کارورزی و گفتار راهنما ارزانی داشتی، از ما خواستی که هرکس باور خویش را به آزاد کامی بپذیرد»(11:30).
در چنین گزینشی« آرمیتی هرجا که اندیشه در پرسش و دو دلی باشد، رهنمونی می کند»(12:31).
انسان اشون در پرتو اشه می آموزد که راه هموار منش نیک چگونه است… آن راه « منش نیک» همان راه آموزش رها کنندگان است، که تنها کردار نیک در پرتو اشه مایه شادمانی خواهد شد، راهی که مزدا اهوره نیک آگاهان را بر آن بر نهاده است(12:34) و آنان را به سوی روشنایی می برد(20:31). زرتشت خود از بهترین نیکی ها بهره مند خواهد شد، چرا که در زندگی استومند و مینوی، انسانها را به راه است بهروزی- راه جهان اشه که جایگاه اهوره مزداست- رهنمونی می کند(3:43). این راه، راه خرد(6:50) و راه راست دین(2:53) است.
« پس راه آن کس که با دیوان و مردمان پیرو آنان دشمنی می ورزد، از راه آن کس که « مزدا اهوره» را خوار می شمرد و زشت می انگارد، جداست»(11:45).
انسانی که چنین راهی را می پوید و در مسیر راستی گام برمی دارد، خویشکاری خود را، که همان یاری اهوره مزدا در جنگ با انگره مینو و دستیاران و کارگزاران اوست، به انجام می رساند(12:44- 15). به بیان دیگر، انسان در این عالم، کارگزار اهورا مزدا برای نبرد با انگره مینیو، دیوان و پرستندگان آنهاست.(1)
« هرکس که با اندیشه و گفتار یا با هر دو دست خویش، با دروند بستیزد و با پیروان او را به راه نیک رهنمون شود، به دوستکامی خواست مزدا اهوره را برمی آورد»(2:33).
« این سخن برای آن کس که نیک آگاه است و با منش نیک آن را در می یابد، آشکار است. اوست که با شهریار مینوی و با گفتار و کردار خویش اشه را نگاهداری می کند. ای مزدا اهوره! اوست که کارگزارترین یاور تو به شمار می آید»(22:33).
تا آنگاه که در پایان گردش گیتی، آنچنان که اهوره مزدا مقرر داشته است، سپاه اشونان بر سپاه دروندان پیروز می شود( 16:44) و سرانجام نیک زندگی فرا رسد (2:48).
« نیک سخن می گویم از آنچه آن سپندترین( اهوره مزدا) مرا گفت: سخنی که شنیدنش مردمان را بهترین کار است:« آنان که آموزشهای مرا ارج بگذارند و پیروی کنند، به رسایی و جاودانگی خواهند رسید و با کردارهای منش نیک به مزدا اهوره خواهند پیوست»(5:45).

پایان جهان و سرنوشت انسان:

آنگونه که از سرودهای گاهان برمی آید، پایان جهان با آزمون آذر فروزان و آهن گدازان خواهد بود.
« تو با آذر فروزان و آهن گدازان، هر دو گروه را خواهی آزمود و پاداش و پادافره خواهی داد و نشانی از این فرمان در زندگی خواهی گذاشت که: رنج و زیان دروند را و شادمانی و سود اشون راست»(9:51).
« هیچ کدام از این گناهکاران درنمی یابند که کامیابی، همان گونه که زندگی به ما آموخته و بدانسان که با آزمون آهن گدازان گفته شده، به کار و کوشش باز بسته است»(7:32).
« ای مزدا اهوره! تو در پرتو سپند مینو و « آذر» خود و با یاوری آرمیتی و اشه پاداش و پادافره ی هر دو گروه را می بخشی»(6:47).
« براستی آنان که از آن تواند، از آزمون آهن، پیروز برمی آیند»(7:30).
چنین است که آذر فروزان و آهن گدازان در پایان جهان در وندان را از اشونان جدا خواهد کرد؛ بعلاوه، در روز پسین، در وندان، اشونان می بایستی از « گذرگاه داوری» Cinvat pratu بگذرند، در چنین هنگامی:
« بدین سان، دروند که با گفتار و کردارش، از راه اشه روی برتافته و دین راست راهان را دچار پریشانی کرده است، روانش در « گذرگاه داوری» آشکارا او را سرزنش خواهد کرد»(31:51).
« کرپان» و « کوی» ها با توانایی خویش و با وادار کردن مردمان به کردارهای بد، زندگانی آنان را به تباهی می کشانند؛ اما روان و دین شان هنگام نزدیک شدن به « گذرگاه داوری» در هراس خواهد افتاد و آنان همواره باشندگان « کنام دروج» خواهند بود»(11:46).
اما زرتشت خود راهنمای اشونان خواهد بود و آنان را از « گذرگاه داوری» خواهد گذراند(10:46). در سرودهای گاهان از چهره های متاخری که در ادبیات دینی متأخر زرتشتی بر سر چینوت پل دست در کار گذرانیدن و یا رد کردن روانهای اشونان و دروندانند، سختی به میان نیامده است. تنها در چند سرود گاتها، زرتشت به عنوان رد یا رتو که داوری اعمال مردمان را بر عهده دارد ظاهر می شود. اما این داوری، در حقیقت تفویض شده از سوی برترین داور، یعنی اهوره مزداست، که پاداش و پادافره مردمان را در دفتر زندگانی ثبت کرده است و همه را در شمار پسین به حساب خواهد آورد(14:31). او از همه اعمال مردمان،آشکار یا پنهان و کوچک و بزرگ آگاه است و در داوری نهایی او تردیدی نیست(8:32، 8:31، 13).
مردمانی که در زندگی خود اشه را برگزیدند و در گفتار، کردار و پندار پیرو او بوده اند، سرانجام در سرای یگانه ی اهورا مزدا(14:46)، در سرای خوش منش نیک. مزدا و اشه( در شهریاری مینوی اهوره مزدا(13:43، 10:45 و 5:49)، در بهترین جایگاه vahistam یا vahista و در خانه ی سرود Garodemaha زندگی آرمانی خواهند داشت. بدکاران، دیوپرستان و دروندان نیز در آن هنگام در خانه ی دروج(11:49)، کنام دیو(4:49) و بدترین جایگاه acisto anhus جای خواهند گرفت و در آنجا در تاریکی ماندگار، رنج و زیان دیرپای و دریغ و درد جاودانه خواهند بود(20:31).
نکته قابل توجه آن است که در سرودهای گاتها، هیچ توصیف مادی از خویشهای بهشت وجود ندارد. بهترین و والاترین چیزی که در سرودهای گاتها بعنوان پاداش اشون خواهند شده است، همانا زندگی جاودانه utayuta در سرای پر شکوه اهورا مزداست. از سوی دیگر، با توجه به مقدس بودن آتش، که فرزند اهورا مزدا و نماد اشه شمرده شده است، در توصیف دوزخ یا در انگهو، هیچ کجا صحبتی از آتش و سرزندگی آن نشده است. به این ترتیب برخی پژوهندگان همچون James H.Moultan نتیجه گرفته اند که دوزخ جایگاهی بسیار سرد خواهد بود و این نکته را که اقوام آریایی همیشه از سرمای استپ های شمالی می گریخته اند و در دید ایرانیان قدیم، جایگاه دوزخ و دیوان همیشه در شمال بوده است، در تائید سخن خود آورده اند.
اما مردمان همیشه سیاه یا سفید نیستند: بسیارند کسانی که گناهانشان با کرفه ی آنها به اندازه است و در زندگی گاه به سوی اشه و گاه به سوی دروج گرائیده اند. اینان چه سرنوشتی خواهند داشت؟ در یسنا هات 1:33 می خوانیم:
« هرکس باید در اینجا برابر این آموزشها که داد بنیادین زندگی است، رفتار کند. رد یا دروند و آن کس که کردارهای نیک و بدش بهم آمیخته است، با درست ترین روش برخورد خواهد کرد.»
اما در این بند، در مورد سرنوشت آن کس که کردارهای نیک و بدش بهم آمیخته است مطلبی نیامده است. در یسنا 4:48 می خوانیم:
« ای مزدا! آنکس که( گاه) نیک می اندیشد یا ( گاه) بد، بی گمان دین و گفتار و کردار خود را نیز چنان خواهد کرد و خواهش او پیرو گزینش آزادانه وی خواهد بود. سرانجام خرد تست که نیک و بد را از یکدیگر جدا خواهد کرد( سرانجام جایگاه او از دیگران جدا خواهد بود).»
این جایگاه جداگانه در قسمتهای جدیدتر اوستاmisva gatu( misva از myas به معنای آمیختن، gatu مکان، جایگاه) محل آمیختن یا جای در آمیختگی»( یا جایی که در آن اعمال خوب و بد افراد به هم آمیخته و به یک اندازه است) نام گرفت و در زبان پهلوی به « همیستگه یا همستگان» تغییر یافت. در « روایت پهلوی» آمده است:« این نیز از اوستا پیداست که از زمین تا ستاره ی پایه، همستگان است که به ستاره ی پایه است» و این نیز شاید اشاره به زیادی تعداد افرادی است که در چنین برزخی خواهند بود. در « اردا ویرافنامه» درباره ی همستگان آمده است:« پادافره ی آنان که به همستگانند از گردش هواست: سردی یا گرمی و ایشان را پتیاره ی دیگری نیست». اما در گاتها، چنان که گفته شد، جز اشاره ی مبهمی به وضعیت این گروه از افراد، توضیح دیگری داده نشده است.(2)
از دیگر مواردی که در دوره های بعدی تاریخ آئین زرتشتی به گستردگی مورد بحث قرار گرفته و جزئیات آن تشریح شده است، موضوع نو شدن جهان در پایان این دور زندگی یا « فرشوکرتی Frashokereti، فرشکرت Frash kart» است. در یسنا، هات 19:48 بهترین خواست زرتشت « ساختن جهانی نو» دانسته شده است. همچنین در یسنا، هات 11:48 زرتشت می پرسد:
« ای مزدا! کی اشه و آرمیتی در پرتو شهریاری مینوی تو خواهند آمد و خانمان خوب و سرزمین کشتمند پدیدار خواهد شد؟»
و بالاخره در یسنا، هات 11:50 می خوانیم:
« بشود که آفریدگار جهان در پرتو منش نیک، بهترین خواست درست کرداران، ساختن جهانی نو، را برآورد.»
به این ترتیب، در سرودهای گاهان تنها به اشاره در مورد جهان نو و فرا رسیدن آن صحبت شده است و از بندهای مذکور نمی توان به قطعیت دریافت که این جهان نو چگونه خواهد بود و یا اینکه آیا منظور از آن همان نو شدن جهان به واسطه ی دینی زرتشت است یا آنکه نوگشتن جهان در پایان این دوره ی نبرد مورد نظر است. لذا، آنچه که در ادبیات متأخر زرتشتی درباره ی فرشوکرتی آمده است. محصول تحولات بعدی این دین دانسته شده است.(3)

پی نوشت ها :

1. مجتبایی، 56-53 و 94-91.
2. E.Moulto.Early…,170-176 دوستخواه، 1084/2 1.Moulto,Early…,170-176
Zaehner,56-57 Duchesn-Guillemin,366-367.
3. J.Duchesn-Guillemin,the Religion…,367-368 R.C.Zachner,58-60. دوستخواه،2 1021.

منابع:
1- پورداوود، ابراهیم، گات ها، کهن ترین بخش اوستا، تهران: اساطیر، 1378.
2- دوستخواه، جلیل، اوستا، کهن ترین سرودها و متن های ایرانی، تهران، مروارید، 1375.
3- مجتبایی، فتح الله، شهر زیبای افلاطون و شاهی آرمانی در ایران باستان، تهران، انجمن فرهنگ ایران باستان، 1352.
4- ویدن گرن، گئو، دین های ایران، منوچهر فرهنگ( مترجم)، تهران، آگاهان ایده، 1377.
1. Boyce,Mary,A History of Zorastrianism,Leiden E. J. Brill.1975, Vol.1, the Early Period.
2. Boyce,Mary, Textual Sources For the study of zoroastrianism.
manchester,manchester University Press,1984.
3. Chaterjee, J.M. The Ethical conceptions of the Gatha,Bombay. Jahangir.B. Karani`s Sons,1935.
4. Cook, F.C, The Origins of Religion and Language,London,John Murray,1884,Third Essay.Oh the Gathas of zoroster.
5. Ducheshe-Guillemin,J.The Hymns of zarathustra,London.John, Murray Publishers Ltd.1952.
6. Ducheshe-Guillemin,J.”The Religion of Ancient Iran”, in:Historia Religionum,C. Jouco & Geo Widengren(eds),Leiden E.J.Brill,1988, Vol. I.Religions of the Past.
7. The Encyclopedia of Religion,Mirca Eliade,New York,1987.
8. The Encyclopedia of Religion and Ethics.James Hastings(ed)., Edinburgh,1958.
9. Mills,Lawrance,Our Own Religion in Ancient Persia, U.S.A., Open Court Publishing Company,1913.
10. Moulton,James Hope,Early Zoroastrianism, London,Williams Norgate,1913.
11. Moulton,James Hope,The Treasure of the Magi,New york,MS press,1972.
12. Williams Jackson,A.V.,Zoroaster,The Prephet of Ancient Iran,New York,Columbia University Press,1965.
13. Zaehner,R.C., The Dawn and Twiligth of Zoroastrianism,London, Weidenfeld Nicolson,1961.
منبع: نشریه فکر و نظر شماره 2-3

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید