مقدّمه:
ابتدا لازم است که تعریفی از مجازات داشته باشیم تا بعد از آن مشخص شود که آیا برای پدری که فرزندش را کشته است مجازاتی معیّن شده است یا نه؟
مجازات در لغت به معنای مکافات و پاداش دادن و جزا دادن است 1 و در اصطلاح چنین تعریف شده است:
“مجازات عبارت است از هر نوع صدمه، یا محدودیتی که بر طبق قانون و به منظور تحقّق بخشیدن به هدفهای خاصی، از طرف دادگاه نسبت به جسم و تن و حیثیت و آزادی و مال و دارایی مجرم تحمیل میشود؛ مانند: اعدام، قصاص نفس، قصاص عضو، دیه و ….”2
برخی دیگر نیز مجازات را این گونه تعریف کردهاند:
“مجازات، عبارت است از تنبیه کیفری که بر مرتکب جرم تحمیل میشود. مفهوم رنج از مفهوم مجازات غیر قابل تفکیک است و در واقع رنج و تعب است که مشخِصّ حقیقی مجازات است.”3
بنابراین، معلوم میگردد که مجازات منحصر به قصاص (اعدام) و دیه نیست، بلکه حدود و تعزیرات را نیز شامل میشود.
فرزندکشی عمل ناپسند و شنیعی است که از دوران گذشته و با انگیزههای مختلف صورت میگرفته است؛ دین مبین اسلام از همان آغاز با این عمل مخالف بوده و در قرآن کریم مردم از این عمل منفور نهی شده و ارتکاب این جرم از گناهان و خطاهای بزرگ شمرده است.
آیه 31 سوره اسراء در این زمینه بیان میدارد : “و لا تقتلوا أولادکم خشیه إملاق، نحن نرزقهم و إیّاکم، إنّ قتلهم کان خطأ کبیرا”؛ یعنی؛ هرگز فرزندان خود را از ترس فقر به قتل نرسانید که ما رازق شما و آنها هستیم؛ همانا قتل فرزند گناه بسیار بزرگی است. این نهی در آیه 151 سوره انعام نیز تکرار و مورد تأکید قرار گرفته است.
بنابراین، فرزند کشی از نظر اسلام عملی ممنوع بوده و برای آن علاوه بر مجازات اخروی، مجازات دنیوی نیز قرار داده شده است. این گونه نیست که پدری با کشتن فرزند خویش در این دنیا مجازات نشود؛ بلکه از میان انواع مجازاتها فقط مجازات قصاص از او نفی شده است و باقی مجازاتها (هم چون دیه و تعزیر) در مورد او ثابت است.
ماده 220 قانون مجازات اسلامی بیان میکند:
“پدر یا جدّ پدری که فرزند خود را بکشد، قصاص نمیشود و به پرداخت دیه به ورثه مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد”.
این مسأله که اگر پدر یا جدّ پدری فرزندش را به قتل برساند قصاص نمیشود، از قواعد مسلم در نزد فقهای شیعه است و در این مسأله اختلافی بین آنان وجود ندارد؛ فلسفه قصاص نشدن پدر نیز به خاطر شرافت و منزلت پدری در بینش و اخلاق اسلامی است، نه اینکه به پدر امتیاز خاصی داده شده باشد که حتی مجاز به کشتن فرزند باشد و یا اینکه حق کشتن فرزند را داشته باشد؛ بلکه کشتن فرزند نیز همانند کشتن دیگران ممنوع و شرعا حرام و معصیت است. جز اینکه پدر قاتل فقط قصاص نمیشود. مستند این حکم، روایاتی است که از ائمه معصومین علیهم السلام رسیده است. به عنوان مثال حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرموده است:
“لا یقتل والد بولده إذا قتله ….”4
یعنی: هر گاه پدرف فرزند خودش را به قتل برساند، بابت قتل فرزند کشته نمیشود….
بنابراین، پدر فقط قصاص نمیشود؛ و این بدان معنا نیست که هیچگونه مجازات دیگری بر او نخواهد رفت، بلکه پدر در قتل فرزند علاوه بر پرداخت دیه، تعزیر نیز میشود، امام باقر علیه السلام در این زمینه فرموده است: “پدر بابت کشتن فرزندش کشته نمیشود، لکن با ضربه شدید او را میزنند و از محل اقامت خودش تبعید میگردد”.5
مجازات تعزیری پدر برای قتل فرزند در ماده 612 قانون مجازات اسلامی نیز پیشبینی شده است: “هر کس مرتکب قتل عمد شود… و به هر علت قصاص نشود… دادگاه مرتکب را به حبس از 3 تا ده سال محکوم مینماید”.
طبق این مادهف مجازات تعزیری پدر در صورت کشتن فرزند، در این دنیا، زندان به مدت 3 تا 10 سال است.
مجازات بعدی که برای پدر مشخص شده است این است که لازم است دیه فرزند را به ورثه او پرداخت کند؛ البته هر چند خود پدر از ورّاث فرزند مقتول خویش است، لکن از دیهای که پرداخت میکند و دیگر اموال فرزندش نیز ارث نخواهد برد. در قانون مدنی در ماده 880 تصریح شده است که “قتل از موانع ارث است” و قاتل از مقتول ارث نمیبرد.
هم چنین بر پدری که قاتل است، واجب است که بابت کشتن فرزندش کفّاره بدهد. کفاره عمل او، چنان که علامه حلّی و دیگر بزرگان از فقهای گرانقدر شیعه بر این مطلب تصریح کرده اند، کفّاره جمع است(یعنی 60 مسکین را طعام دهد، یک بنده آزاد کند و 60 روز روزه بگیرد).6
نتیجه و جمعبندی:
از مطالب فوق روشن میشود که:
1. پدر به واسطه کشتن فرزندش در این دنیا مجازات میشود؛ این عمل شرعا ممنوع و حرام بوده و در قانون نیز برای آن مجازات مشخص شده است.
2. مجازات پدر یا جدّ پدری که فرزندشان را بکشند، علاوه بر پرداخت دیه (که از آن ارث نمیبرند) تعزیر است که در قانون مجازات اسلامی در مواد 220 و 612 بیان گردیده است.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. حقوق جزای اختصاصی اسلام، عابدین مؤمنی، انتشارات خط سوم، 1382 شمسی
2. حقوق کیفری اختصاصی، هوشنگ شامبیاتی، انتشارات ویستار، 1374 شمسی
3. حقوق جزای اختصاصی، ایرج گلدوزیان، انتشارات جهاد دانشگاهی، 1378 شمسی
4. جواهر الکلام، شیخ محمد حسن نجفی، ج 42، ص 169 به بعد…..
و دیگر کتب حقوق جزای اختصاصی (بحث جرایم علیه اشخاص) که همه این بحث را مطرح کردهاند.
پینوشتها:
1 . ر. ک : حسن انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج 7، ص 6693 و 6694
2 . محمد صالح ولیدی، حقوق جزای عمومی ، ج 4، ص 16.
3 . عبد الحسین علی آبادی، حقوق جنایی، ج 2، ص 1.
4 . محمد بن الحسن الحرّ العاملی، وسائل الشیعه، ج 29، ص 79 ، باب 32 از ابواب قصاص نفس، حدیث 8.
5 . همان ، ص 79 ، حدیث 9.
6 . علامه حلّی، تحریر الأحکام، ج 2، ص 248؛ آیت ا…. محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج 42 ، ص 169