نویسنده: جواد سحرخیز
بی گمان اهل بیت پیامبراعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) چهره هایی تابناک و پرفروغ را به جهانیان عرضه کرده اند که نامشان چونان ستارگانی نورانی در
آسمان فضایل می درخشد. یکی از درخشان ترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت، فاطمه فرزند بزرگوار موسی بن جعفر (ع ) است؛ بانویی که سالهاست تشنگان معرفت از حریمش، زلال ایمان می نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه اش و درک لحظه های آسمانی شدنش، درهای عروج را به روی خود می گشایند و بوی وصال را در گستره زمین منتشر می سازند.
عصر شکفتن
دورانی که می رفت به شکفتن فاطمه معصومه(س) بینجامد،همزمان با امامت امام موسی بن جعفر(ع) بود که در سال 148 ه. ق به امامت رسید و 35 سال به امامت پرداخت. خلفای بنی عباس در این دوران چنان عرصه را برامام و شیعیان تنگ کردند که راویان به هنگام روایت نمی توانستند صریحا از نام حضرت یاد کنند و ناگزیر کنیه های حضرت مانند «ابی ابراهیم و ابی الحسن» یا القاب وی مانند «عبد صالح، عالم و…» را به کار ببرند و یا صرفا به رمز و اشاره مانند « رجل » بسنده می کردند.
تقیه در این ایام شدت یافت و منصور، مهدی، هادی و هارون چنان وضعی پیش آوردند که امام حتی از لحاظ مالی برای اداره زندگی و دخترانش در مضیقه قرار گرفت.هارون آنگاه که به حکومت رسید، حضرت را زندانی کرد، گاه حضرت را آزاد می کرد، دوباره زندانی می ساخت و همین وضع تا 14 سال ادامه یافت. هارون با رفتارآمیخته با قساوت و سنگدلی، چنان رعب و وحشتی به وجود آورد که شیعیان هرگز طعم امنیت را نچشیدند.
در چنین عصری بود که زمان تولد حضرت معصومه(س) فرا می رسید. تا آن روز 25 سال بود که علی بن موسی الرضا(ع) یگانه فرزند نجمه خاتون بود. او این همه سال را در آرزوی تولد فرزندی دیگری سپری کرده و چشم به راه تولد کودکی بود که امام صادق(ع) بشارت شکفتنش را دهها سال قبل داده بود. نجمه همه این سالها را هر چند منتظر ولی مطمئن سپری کرد. علی بن موسی الرضا(ع) نیزشادان و منتظر بود و تولد خواهری پس از دهها سال برایش مهم می نمود. خانه ای که نجمه در آن منتظر تولد فرزندش بود، هنوز بوی رسالت را با خود داشت، زیرا اولین بار که پیامبر(ص) به مدینه آمد، مدتی در آن خانه ساکن شد. لحظات به کندی می گذشت، بوی باران کوچه های مدینه را آکنده کرده بود و نسیم شکفتن کوچه ها را یکی پس از دیگری پشت سر می گذاشت تا اینکه عطر خبر تولد کودکی به زلالی کوثررسول را به خانه موسی بن جعفر(ع) آورد و به همه انتظارها پایان بخشید.
در سال، ماه و روز تولد فاطمه معصومه(س) اختلافهای عمده ای وجود دارد که اصلی ترین عامل، خفقان حاکم علیه شیعیان بود تا آنجا که امنیت آنها تنها با تقیه محفوظ می ماند. منعکس نشدن تاریخ موالید و وفیات بانوان اهل بیت عمومیت دارد، به گونه ای که تاریخ وفات حضرت فاطمه(س)، مدفن حضرت زینب(س)، تولد و وفات ام کلثوم، مادران همه امامان از امام زین العابدین(ع) تا امام عصر(عج) و دختران امامان از امام حسن تا امام عسکری(ع) کاملاً مجهول است.
اما طبق مشهورترین روایات، این بانوی بزرگوار در نخستین روز ذیقعده سال 173 هجری، در شهر مدینه دیده به جهان گشود و از همان آغاز، در محیطی پرورش یافت که تمامی اعضای خانواده گرامی ایشان به فضایل اخلاقی آراسته بودند. پدرش موسی بن جعفر(ع) ملقب به کاظم، صابر، صالح و امین است که روز یکشنبه، هفتم ماه صفر سال 128 ه. ق در منطقه ابواء، محلی بین مکه ومدینه، از بانویی پاکیزه به نام حمیده به دنیا آمد. تولد فاطمه معصومه(س) برای اهل بیت(ع) اهمیتی خاص داشت زیرا این خبر قبل از تولد بارها توسط امام صادق(ع) اعلام می شد و بدین ترتیب از همان ایام شیعیان به شناخت مقام والای وی فرا خوانده می شدند. «در خصوص پیشگویی تولد فاطمه معصومه(س) چنین آمده است: آن روز یکی ازشیعیان نزد حضرت امام صادق(ع) آمد. امام را دید که با کودکی در گهواره سخن می گوید. گامی جلوتر نهاد و مبهوت از این واقعه، پرسید: آیا با این طفل سخن می گویید؟ امام اورا دعوت کرد تا با کودک در گهواره سخن بگوید. مرد باز هم جلوتر آمد و سلام کرد.کودک نه تنها جوابش را داد، بلکه گفت: ای مرد، نامی را برای دخترت ]که تازه متولد شده است [انتخاب کرده ای که خداوند آن را دشمن می دارد. پس نامش را عوض کن]وی نام دخترش را حمیرا گذاشته بود. [شگفتی مرد دو چندان شد. آنگاه امام صادق(ع) فرمود: «این کودک فرزندم موسی است. خداوند از او دختری به من عنایت می کند که نامش فاطمه است. او را در سرزمین قم به خاک می سپارند. هر شخصی که او را در قم زیارت کند، بهشت برایش واجب می شود». حمیده مادر بزرگوار امام کاظم(ع) از مهاجران مغرب بود و به پیشنهاد امام باقر(ع) به همسری فرزندش امام صادق(ع) درآمده بود.ایشان بانویی آگاه و حدیث دان بود و احادیثی را که از امام صادق(ع) و دیگران شنیده بود، همچون یک راوی مورد اعتماد به مردم نقل می کرد و درواقع یکی از استادان مجامع علمی بانوان در عصر امام صادق(ع) محسوب می شد.
چرا معصومه؟
عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت. فاطمه معصومه(س) را بانویی غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتیها و شبنم معطر آفرینش می شناسند و شاید یکی از دلایل «معصومه» نامیدن این بانو آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا(س) در او تجلی یافته است. بر اساس پاره ای از روایات، این لقب از سوی امام رضا(ع) به ایشان داده شده است؛ چنانکه علامه مجلسی در این خصوص می گوید: هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام «سعد بن سعد» به محضر مقدس امام رضا(ع) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: «ای سعد !از ما در نزد شما قبری است». سعد می گوید: فدایت شوم !آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر(س) را می فرمایید؟ می فرماید: آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.
امام صادق(ع) نیز در این باره می فرمایند: «آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند.» از امام جواد(ع) نیز نقل شده که فرمود: «هر کس عمه ام را در قم زیارت کند،بهشت ازآن اوست».
میان حضرت معصومه(س) و برادر بزرگوارش امام رضا(ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگیزی بود؛ بویژه پس از آنکه بدانیم مدت 25 سال تمام، حضرت رضا(ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود و پس از یک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره ای تابان از دامان نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتم(ع) بود و امام(ع) توانست والاترین عواطف انباشته شده و در سودای دلش را بر او نثار کند.
همان گونه که پیشتر اشاره شد، ایشان از جهت شخصیت فردی و کمالات روحی، در بین فرزندان موسی بن جعفر(ع) پس از برادرش، علی بن موسی الرضا(ع) در والاترین رتبه جای دارد. این درحالی است که بنا بر مستندات رجالی، فرزندان دختر امام کاظم(ع) دست کم هجده تن بوده اند و فاطمه در بین این همه بانوی گرانقدر، سرآمد بوده است. حاج شیخ عباس قمی آنگاه که از دختران موسی بن جعفر(ع) سخن می گوید، درباره فاطمه معصومه(س) می نویسد: «بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آنها، سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت امام موسی(ع) معروف به حضرت معصومه است».
شیخ محمد تقی تستری، در «قاموس الرجال»، حضرت معصومه(س) را به عنوان بانوی اسوه معرفی کرده و فضیلت وی را در میان دختران و پسران حضرت موسی بن جعفر(ع)، غیر از امام رضا(ع) بی نظیر دانسته است. ایشان در این زمینه چنین می نویسند: «در میان فرزندان امام کاظم(ع) با آن همه کثرتشان، پس از امام رضا(ع) کسی هم شأن حضرت معصومه(س) نیست».
کریمه اهل بیت
حضرت معصومه(س) در زبان دانشمندان و فقیهان گران قدر شیعه، به لقب «کریمه اهل بیت» یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص یافته است. بر اساس رویای صادق و صحیح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آیت ا… مرعشی نجفی، این لقب از طرف امام صادق(ع) بر حضرت معصومه(س) اطلاق شده است. در این رؤیا، امام صادق(ع) به آیت ا… نجفی که با دعا و راز و نیاز، تلاش پیگیری را برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا(س) آغاز کرده، خطاب فرمود: برتو باد به کریمه اهل بیت.
شفیعه روز جزا
بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی خدا(ص) است که در قرآن کریم، از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. علاوه بر این، دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم خدا(ص)، شفاعت گسترده ای دارند که می تواند همه اهالی محشر را فرا گیرد. این دو بانوی عالی قدر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا(س) و شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه(س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا(س) همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا را شفاعت گنهکاران از امت محمد(ص) قرار داد»، این حدیث از طریق اهل سنت نیز نقل شده است. پس از فاطمه زهرا(س) از جهت گستردگی شفاعت، هیج بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه(س) نمی رسد. بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند».
عالمه غیر معلمه ای دیگر
حضرت معصومه(س) در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از شهادت پدر بزرگوار آن بانوی گرامی، فرزند ارجمند آن امام، حضرت رضا(ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز متکفل گردید. در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم(ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند. «ابن صباغ ملکی» در این باره می گوید: «هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد». بدون تردید، پس از حضرت رضا(ع) در میان فرزندان امام کاظم(ع)، حضرت معصومه(س) از نظر علمی و اخلاقی، والامقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامی، لقبها، تعریفها و توصیفاتی که ائمه اطهار(ع) از ایشان نموده اند، آشکار است و این حقیقت روشن می سازد که ایشان نیز چون حضرت زینب(س) «عالمه غیر معلمه» بوده است. آنچه مسلم است اینکه، در میان فرزندان امام کاظم(ع) پس از حضرت رضا(ع)، حضرت معصومه(س) از نظر علمی و اخلاقی، والا مقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامی و القاب و تعریفها و توصیفهایی که ائمه اطهار(ع) از وی نموده اند، هویداست و با توجه به این حقیقت که ارتباط تنگاتنگ و غیر قابل انفکاکی میان تهذیب نفس و طی مدارج اخلاقی و عرفانی و حصول علوم اصیل الهی و حکمت وجود دارد، می توان به رتبه و مقام علمی غیرقابل توصیف حضرت معصومه(س) پی برد و به این نکته واقف گشت که ایشان نیز چون حضرت زینب(س) عالمه غیر معلمه بود.
آنچه سخن فوق را تأیید می کند، روایت صالح بن عرندس حلی، عالم بزرگوار شیعی قرن نهم در کتاب «کشف اللئالی» است. وی گوید: روزی جمعی از شیعیان به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر(ع) و طرح سؤالهایی از ایشان به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم(ع) در مسافرت بود، سؤالهای خود را به حضرت معصومه(س) که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام شرف حضور پیدا کردند، لیکن هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. چون ناگزیر به بازگشت بودند، مسایل خود را مطالبه نمودند تا در مسافرت بعدی خدمت امام برسند. غافل از این که حضرت معصومه جواب پرسشها را نگاشته است. وقتی پاسخها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار، در بین راه با امام موسی بن جعفر(ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. چون امام پاسخ سؤالها را مطالعه کرد، سه بار فرمود: «فداها ابوها»؛ پدرش فدایش!
از دیگر ویژگیهای حضرت معصومه(س)، ورود زیارتنامه ای از سوی معصومان(س) درباره ایشان است. که پس از حضرت فاطمه زهرا(س)، ایشان تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد. بانوان برجسته ای چون آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آنها نیست، هیچ یک زیارت مأثور از سوی معصومان(س) ندارند و این نشان دهنده مقام والای این بانوی گرانقدر اسلام است.
برگزیدن شهر قم
همان گونه که اشاره شد، محبت و مودت این خواهر و برادربزرگوارش امام هشتم(ع) مثال زدنی بود، به گونه ای که مفارقت امام هشتم(ع) برای حضرت معصومه(س) بسیار سخت بود. جدایی حضرت معصومه(س) نیز برای امام هشتم(ع) قابل تحمل نبود. لذا پس از استقرار امام هشتم(ع) در مرو، نامه ای خطاب به حضرت معصومه(س) مرقوم فرموده، آن را توسط غلام مورد اعتمادی به مدینه ارسال نمود.
آنچه جالب توجه است اینکه حضرت رضا(ع) به غلام دستور داد که در هیچ منزلی توقف نکند، تا آن مرقومه را در اندک زمان ممکن به مدینه منوره برساند.
حضرت معصومه(ع) نیز به مجرد دریافت دست خط برادر، رخت سفر بست.ایشان پس از طی مسافت بسیار و پس از آنکه به شهر ساوه رسید، بیمار شد. چون توان رفتن به خراسان را در خود ندید، تصمیم گرفت به قم برود. یکی از نویسندگان در این باره که چرا حضرت معصومه(س) شهر قم را برگزید، می نویسد: ” بی تردید می توان گفت که آن بانوی بزرگ، روی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش می آید – محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود – بدین دیار روی آورد. این جریان به خوبی روشن می کند که آن بانوی الهی، به آینده اسلام و موقعیت این سرزمین توجه داشته و خود را با شتاب بدین سر زمین رسانده و محوریت و مرکزیت آن را با مدفن خود پایه ریزی کرده است.
فاطمه معصومه(س) از جمله راویان گرانقدر و عظیم الشأن آل محمد(ص) است. ایشان از پدر گرامی خویش و اجداد شریف و بزرگان و جمعی از خاندان جلیل القدرش احادیثی نقل کرده که قابل قبول علمای شیعی و سنی است.
در این مجال، به پنج روایت از این مجموعه از سوی ایشان اشاره می کنیم :
1 ابوالخیر شمس الدین محمد بن محمد بن جزری شافعی (م 833) در کتاب «اسنی المطالب فی منافب سیدنا علی بن ابی طالب» سخن حضرت فاطمه دختر پیامبر (ص) را آورده است:
«… آیا فرمایش رسول خدا – صلی ا… علیه و آله – را در روز غدیر به فراموشی سپرده اید که فرمود: هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست… و سخن دیگر رسول خدا صلی ا… علیه و آله را؛ تو (ای علی!) نسبت به من به منزله هارون نسبت به موسی علیه السلام هستی؟!»
در سند روایات فوق این اشخاص وجود دارند: بکر بن احمد قصری، فاطمه دختر امام رضا(ع)، فاطمه (معصومه) و زینب و ام کلثوم دختران امام کاظم(ع)، فاطمه دختر امام صادق(ع)، فاطمه دختر امام باقر(ع)، فاطمه دختر امام سجاد(ع)، فاطمه و سکینه دختران امام حسین(ع)، ام کلثوم دختر فاطمه زهرا(س)، حضرت فاطمه(س) و کسانی که پیش از بکربن احمد در این سلسله هستند.
2 در روایت دیگری نظیر روایت فوق از لسان مبارک رسول ا… صلی ا… علیه و آله آمده است: «من کنت مولاه فعلی مولاه»؛ هر که من مولا و رهبر او هستم، علی رهبر و مولای اوست.
در سند این روایت، اشخاص ذیل وجود دارند: فاطمه دختر گرامی امام رضا(ع)، زینب و ام کلثوم و فاطمه دختران گرامی امام کاظم(ع)، فاطمه دختر گرامی امام صادق(ع)، فاطمه دختر گرامی امام باقر(ع)، فاطمه دختر گرامی امام سجاد(ع)، فاطمه و سکینه دختران گرامی امام حسین(ع)، ام کلثوم دختر گرامی حضرت فاطمه(س) و حضرت زهرا(س).
3- حدیث دیگر را محمد غماری شافعی در کتاب خویش بدین طریق نقل کرده است:
از فاطمه دختر حسین رضوی، از فاطمه دختر محمد رضوی، از فاطمه دختر ابراهیم رضوی، از فاطمه دختر حسن رضوی، از فاطمه دختر محمد موسوی، از فاطمه دختر عبدا… علوی، از فاطمه دختر حسن حسینی از فاطمه دختر ابی هاشم حسینی از فاطمه دختر محمدبن احمدبن موسی مبرقع از فاطمه دختر احمدبن موسی مبرقع از فاطمه دختر موسی مبرقع از فاطمه دختر امام رضا(ع) از فاطمه دختر امام موسی بن جعفر(ع) از فاطمه دختر امام صادق(ع) از فاطمه دختر امام باقر(ع) از فاطمه دختر امام سجاد(ع) از فاطمه دختر امام حسین(ع) از زینب دختر امیرمومنان(ع)از فاطمه سلام ا… علیها دختر رسول خدا صلی ا… علیه و آله.
در این روایت حضرت فاطمه زهرا(س) به نقل از رسول خدا(ص) می فرماید: «آگاه باشید، هر کس با دوستی آل محمد بمیرد، شهید مرده است!»
روایت مزبور به حدیث «فاطمیات» مشهور است. چون جز دو تن از کسانی که در سلسله آن وجود دارند، بقیه «فاطمه» نام دارند.
حضرت فاطمه(س) پس از ورود به شهر قم، تنها هفده روز در قید حیات بود و سپس دعوت حق را لبیک گفت و به سوی بهشت برین پرواز کرد. این حادثه در سال 201 هجری رخ داد.
پی نوشت :
1 الفصول المهمه
2 کشف الغمه، ج 3، ص 30.
3 کریمه اهل بیت، (با تصرف)
4 – فاطمه بنت الامام موسی بن جعفر، ص 58 و 57 و اعلام النساء، ص 577.
5- بحارالانوار، ج 65
6- فاطمه بنت الامام موسی بن جعفر، ص 61.
7- ناسخ التواریخ، ج 3
منبع:قدس