ازدواج مهمترین اتفاق در زندگی هر کسی است، اما اگر در امر انتخاب همسر درست عمل نکنیم قطعا به مشکل خواهیم خورد. برای یافتن صحیح همسر لازم است نکات مهمی رعایت شوند که در این مقاله به تعدادی از آنها اشاره شده است.
خانواده هر دو نفر از نظر فرهنگی و سنت ها نزدیک هم باشند. تا سر حد امکان، تمکن مالی دو خانواده متناسب با یکدیگر باشد. اگر هر دو نفر اهل یک شهر نیستند، حداقل در سایر زمینه ها و آداب و رسوم نزدیک به هم باشند. دیدگاه های دو خانواده از نظر مذهبی – سیاسی – اجتماعی و معاشرت نزدیک به هم باشند. در خانواده دو طرف پدرسالاری یا مادرسالاری به صورت مطلق وجود نداشته باشد. تناسب جسمی، شکل، قیافه و اندام هر دو نفر به هم نزدیک باشد، تا حدی که تفاوت های موجود خیلی چشمگیر نباشد.
از نظر سن و سال متناسب باشند و به اصطلاح عامه «به هم بیایند». از نظر میزان تحصیلات، اختلاف فاحش نداشته باشند. در انتخاب محل سکونت یا محل کار اختلاف سلیقه نداشته باشند. از نظر طرز تفکر و اندیشه اجتماعی به هم نزدیک باشند. دیدگاه شان نسبت به زندگی یکسان باشد. تفاوت های شخصیتی و خصوصیت های رفتاری فاحشی نداشته باشند. تا آنجا که مقدور است بهره هوشی آنها نزدیک به هم باشد. دارای دیدگاه های سیاسی، گرایش های اعتقادی و افق های فکری نزدیک به هم باشند. هر دو نفر استقلال رای داشته باشند، یعنی شخصا در امور زندگی تصمیم بگیرند نه با دهن بینی و تقلید از دیگران. از نظر تفکرات مذهبی، در دو قطب مخالف هم نباشند که این مورد بسیار مساله ساز است.
داشتن اختلافاتی در موارد اشاره شده گرچه زندگی را سخت می کند و امکان تفاهم را به حداقل می رساند، ولی به شرطی که طرفین اهل تغییر، رشد، تکامل و پیشرفت باشند، همزیستی را غیرممکن نمی سازد. کسانی که در زندگانی خود در جا می زنند و به فکر پیشرفت نبوده و اهل تغییر و تحول نیستند، باید سعی کنند گرد همسری که با او اختلافات طبقاتی و فرهنگی زیادی دارند نگردند.
آموخته های زندگی را می توان تغییر داد زیرا همه آنها اکتسابی هستند و کافی است غلط بودنش به فرد ثابت شود تا میل به تغییر آنها فزونی یابد، ولی عوامل روان شناختی و ساختاری شخصیت افراد را به سختی می توان تغییر داد. تغییر این گونه عوامل و مواردی که در شخصیت آدم هاست، در صورتی حاصل می شود که هردو طرف قبول کنند وجود تفاوت های فاحش مساله ساز است. پس شخص باید تغییر کند. این تغییرات به طول زمان، آموزش علمی، خواستن و به کاربردن تمرینات نیاز دارد. تنها «خواستن» کافی نیست. گذشت آگاهانه در زندگی و پاکسازی ذهن از تعصبات، نقش اساسی در تفاهم و سازندگی دارد.
این همه تلاش زمانی ثمربخش است که عشق وعلاقه در میان باشد. عشق و علاقه زمینه ساز گذشته می شود و نقش موثری در میل به تغییر آدمی بازی می کنند. اگر اینها نباشند، هیچ کس برای هدفی این چنین سخت تلاش نمی کند و اگر مهر و محبت باشد و سازندگی هم در پی آن بیاید، آن وقت زندگی معنای واقعی اش را پیدا می کند و این مهم نیز میسر نیست مگر به لطف فداکاری هر دو طرف که تغییر در یک طرف هرگز کافی نبوده و نیست.
روش های انتخاب همسر به دو گروه تقسیم شده است:
الف- روش های غیرمستقیم: در ابتدا برای شناخت فرد مورد نظر باید از افرادی که با وی در تماس هستند، اطلاعات لازم کسب شود. منابع کسب اطلاع به روش غیرمستقیم عبارتند از:
1- همسایگان 2- خویشاوندان و دوستان خانواده 3- همکاران پدر و مادر و سایر اقوام 4- محل تحصیل و شغل 5- همکلاسی ها و…
معمولا کسی که می خواهد ازدواج کند، باید در اطراف و جوانب به تفحص و جستجو بپردازد و درباره خانواداه و همکاران، همکلاسی ها و دوستان فرد تحقیق کند و از بین افراد ذی صلاح برای تکمیل اطلاعات خود اقدام کند. برای انتخاب باید در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، تحصیلات، وضعیت مالی، اخلاق، سن و شغل، اطلاعات لازم کسب شود و فرد از نظر تطبیق وضعیت طرف مقابل با شرایط خودش بررسی های کافی به عمل آورد.
ب- روش های مستقیم: دین اسلام بررسی های مستقیم زن و مرد را در صورتی که قصد ازدواج داشته باشند مجاز دانسته است. پیامبر اکرم (ص) در حدیثی فرمود: «وقتی خداوند خواستگاری زنی را به دل کسی انداخته باشد، مانعی نیست که او را بنگرد.» با توجه به مطالب فوق مطالعه حضوری از نظر دیدن و کسب اطلاعات قبل از ازدواج (اگر هدف ازدواج باشد، نه کسب لذت) مانعی ندارد.
منبع: نشریه راه موفقیت شماره 19