کسی که فلسفه و عرفان نمی داند، از چه طریقی –غیر از این دو راه-خدا را بشناسد . ائمه ـ علیهم السّلام ـ کدام راه را رفتند و خداوند خودش را از چه طریقی معرفی نموده است؟!

کسی که فلسفه و عرفان نمی داند، از چه طریقی –غیر از این دو راه-خدا را بشناسد . ائمه ـ علیهم السّلام ـ کدام راه را رفتند و خداوند خودش را از چه طریقی معرفی نموده است؟!

در پاسخ به این پرسش باید گفت که انسان برای شناخت غیر خود ابزارهایی در اختیار دارد. حواس پنجگانه، عقل و دل وسیله‎هایی‎اند که آدمی می‎تواند از آنها برای شناختن بهره‎جوید. در شناخت خدا هم آدمی از این توانایی خویش باید بهره برد، امّا شناخت خدا از راه حس به طور مستقیم و بی‎واسطه ممکن نیست؛ زیرا خدا در محدوده محسوسات نیست، چرا که خدای محسوس نمی‎تواند بی‎نیاز باشد.
شناخت خدا از راه عقل گاهی با روش‎هایی است که در فلسفه یا عرفان نظری هست و گاهی با غیر آنهاست، یعنی در شناخت عقلی خدا، گاهی انسان باید اصطلاحات علم، فلسفه، یا عرفان نظری را بیاموزد تا بتواند خداوند را اثبات کند و بشناسد و گاهی با چراغ عقل به معرفت خدا دست می‎یابد، امّا بدون پیمودن راه فلسفه یا عرفان نظری، یکی از راههای شناخت خدا که نه راه فلسفه و نه عرفان نظری را می‎طلبد، شناخت خداوند از راه علایم و نشانه‎ها است، یعنی شناخت خدا از راه نشانه‎هایی که بصورت روشن خدا را اثبات می‎کنند. این راه برای شناخت راهی است که انسان‎ها در شناخت امور گوناگون، از آن بهره می‎جویند و راهی آشنا برای آنهاست. مثلاً انسان وقتی مشاهده می‎کند که از جایی دود متصاعد می‎شود، از این نشانه‎ها می‎فهمد که در آنجا آتشی افروخته شده است یا وقتی در زمستان در یک بیابان بر روی برف‎ها جای پایی می‎بینید یقین پیدا می‎کند که موجودی از آنجا عبور کرده است.
انسان اگر در موجودات هستی به دیده دقت بنگرد، هر کدام از آنها می‎تواند دلیلی بر وجود خدا باشد. شناخت خدا از راه نشانه‎ها که یک شناخت عقلی است راهی است که خداوند و ائمه اطهار ـ علیهم‎السّلام ـ آن را یکی از راههای شناخت خداوند معرفی کرده‎اند.
خداوند می‎فرماید: «اِنَّ فی خَلقِ السَّمواتِ وَ الأرضِ لَآیاتٍ لِأُولی الالباب[1]» به راستی که در آفرینش آسمان‎ها و زمین نشانه‎هایی برای اهل خرد هست. در آیه‎ای دیگر می‎فرماید: «و فی خلقکم و ما یُبُثُّ مِنْ دابَّهٍ آیات لقوم یوقنون[2]» در آفرینش شما و آنچه از انواع جنبندگان پراکنده می‎شود نشانه‎هایی برای اهل یقین هست.
خلقت انسان و وجود او یکی از بهترین نشانه‎ها بر وجود خداوند است. در حدیث است که شخصی به نام مجاشع خدمت پیامبر اسلام ـ صلّی‎الله علیه و آله ـ رسید و پرسش‎‎هایی از آن حضرت پرسید: نخستین سؤال او این بود که: کیف الطریق الی معرفه الحق؟ یعنی راه شناخت حق چیست؟ پیامبر اکرم ـ صلی‎الله علیه و آله ـ فرمودند: معرفه النفس یعنی راه شناخت حق، شناخت نفس است[3].یعنی نفس انسان نشانه‎ای بر وجود خداست و با شناخت خویش می‎توان به شناخت خدا رسید.
امام صادق ـ علیه‎السّلام ـ  می‎فرماید: «والعجب من مخلوق یزعم ان الله یَخْفی علی عِبادِه و هُوَ یَری أثَر، الصّنعِ فی نفسه بِتَرکیبٍ یَبهُت عقله و تألیفٍ یبطل جحودَه.»[4] شگفت از آفریده‎ای که می‎پندارد خداوند از مردم پنهان است، در حالی که آثار مصنوع بودن (آفریده بودن) را در خود مشاهده می‎کند، با ترکیبی که عقل او را مبهوت و انکارش را باطل می‎سازد. پس خود انسان و نعمت‎هایی که در وجود اوست در بیان قرآن و سخنان ائمه ـ علیهم السلام ـ نشانه‎ای بر وجود خداست. از جمله نشانه‎هایی که می‎تواند انسان را به وجود خدای دانا و توانا رهنمون شود، چیزی است که در این آیه بدان اشاره شده است.
خدا می‎فرماید: «ومن آیاته… اختلاف ألسِنَتِکُم و اَلْوانکُم اِنّ فی ذلک لَآیاتٍ للعالمین» ویکی از نشانه‎های او …. اختلاف زبان‎ها و رنگ‎های شماست. در این اختلاف، نشانه‎هایی برای دانشمندان هست.»[5] یکی از مفسرین گفته است: واقعیت غیر قابل شک این است که هیچ مرد و زنی در شرق و غرب از نظر رنگ و تُن صدا به دقّت عقلی، شبیه به هم نیستند و لذا ملاحظه می‎کنید که (به حسب ظاهر و در مواردی) زبان و یا رنگ یکی است، ولی در واقع و به دقت عقلی دو صورتی که در سفیدی مانند هم باشند وجود ندارد و نیز دو نفر که مانند هم سخن بگویند پیدا نمی‎شود[6]. به این صورت ملاحظه می‎‎فرمایید که اختلاف رنگ‎ها و زبان‎ها نشانه‎ی روشنی بر وجود خداوند به شمار رفته است. از این دست نشانه‎ها بسیار هست که در آیات قرآن و سخنان ائمه ـ علیهم السلام ـ به آنها اشاره شده است که مطالعه کتاب معرفی شده برای شما مفید خواهد بود.
پس راه نخست، دیدن نشانه‎ها و عظمت‎های نظام آفرینش است که حاکی از وجود آفریننده‎ای دانا و توانا است. راه دیگر برای شناخت خدا که اشاره به آن مفید است، راه فطرت است. در سخنان ائمه علیهم‎السّلام به این راه هم اشاره شده است. امام باقر ـ علیه السّلام ـ می‎فرماید: «فطرهم علی التوحید عند المیثاق علی معرفته أنّه ربهم[7]» خداوند هنگام اخذ میثاق بر شناخت خود، که او پروردگار مردم است، آنان را با فطرت وسرشت توحید آفریده است. این احساس و تجربه باطنی در مواردی خاص، از جمله در حالی که انسان امیدش از همه اسباب طبیعی بریده شود آشکار می‎شود. به این امر آیه‎ی 65 سوره عنکبوت اشاره می‎فرماید: «فَأِذا رَکبُوا فیِ الفُلکِ، دَعَوُا اللهَ مُخْلصِینَ لَهُ الدّینَ فَلّما نَجاّهم إلی البَرِّ اذا هم یُشْکُرون» و هنگامی که بر کشتی سوار می‎شوند خدا را در حالی که دین را برای آن خالص کرده‎اند می‎خوانند و چون به خشکی رسانده شوند و نجاتشان دهد شرک می‎ورزند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ آفریدگار جهان، ناصر مکارم شیرازی، ج1، چ‎دهم، کانون انتشارات محمدی، بخش اول و دوم.
2ـ طرحی نو در تدریس عقاید اسلامی، امامی و آشتیانی، سازمان تبلیغات، ج1، 1366،درسهای دوم و سوم و چهارم و دوازدهم.

پی نوشت ها:
[1] . آل عمران /190.
[2] . جاثیه/4.
[3] . محمدی ری شهری، محمد، مبانی خدا شناسی، تهران، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد، چاپ اول،1369،ص97.
[4] . همان، ص101.
[5] . روم/22.
[6] . منبع پیش اشاره شده ص151.
[7] . همان، ص349.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید