جواب اول
با توجه به آیات، روایات و مبانی عقلی عصمت در می یابیم که جن یا انس بودن هیچ دخالتی در عصمت از گناه ندارد «در قرآن آمده است: «ما خلَقتُ الجنّ و الانس الاّ لیعبدون»[1] جن و انس را برای عبادت خلق کردیم؛ یعنی جن مانند انسان مکلف به تکالیف و احکام شرعی است و موجودی است مختار و انتخاب گر و بر سر دو راهی قرار می گیرد و باید یکی را انتخاب کند[2] و در آیه 14 و 15 از سوره جن آمده است که برخی از ما مسلمان و برخی ظالمند هر کس اسلام را اختیار کند راه راست را برگزیده است و اما ظالمان هیزم جهنم خواهند بود.
با توجه به این آیات انسانها و جنیّان هم می توانند گناه نکنند و به بهشت بروند و هم می توانند معصیت کنند و به جهنم بروند. در نتیجه جن یا انس بودن دخالتی درعصمت ندارد؛ بلکه آنچه درعصمت و گناه نکردن دخالت دارد چند چیز است:
الف ـ علم قطعی و یقین به عواقب بد گناه: کارهای اختیاری بشر به این صورت انجام می گیرد که میلی در درون انسان نسبت به امر مطلوبی پدید می آید و شخص به کمک علم خود راه رسیدن به هدف مطلوب را تشخیص می دهد و اقدام به کاری متناسب با آن می کند؛ ولی گاهی در اثر کمی علم، شخص در ارزیابی امر بهتر اشتباه می کند و امر پست تر را انتخاب می کند؛ پس به هر اندازه که انسان، حقایق را بهتر بشناسد و نیز اراده نیرومندی بر مهار کردن تمایلات درونی خود داشته باشد، حُسن انتخاب بیشتری خواهد داشت و از لغزشها در امان خواهد بود. اکنون اگر فرض کنیم که استعداد فردی برای شناختن حقایق در نهایت شدّت باشد و نیز صفای روح و دلش در حد اعلا باشد و بخاطر همین استعداد قوی و صفای ذاتی، تحت تربیت الهی قرار گیرد، برای چنین فردی بدی و زشتی گناهان همانقدر روشن است که زیان نوشیدن زهر برای افراد عادی روشن است.[3]
ب ـ عشق به خدا: وقتی که انسانی خدا را در حد بسیار بالایی بشناسد غرق در عشق او می شود و در زندگی خود فقط رضای او را می خواهد و به هیچ وجه کاری نمی کند که مولا از او ناراضی شود. در سوره ص آیه 82 و 83 آمده است که: شیطان همه را اغوا می کند و فریب می دهد، مگر بندگان خالص خدا، را کسانی که فقط خوشنودی خدا را می خواهند و کارهایش را برای نزدیک شدن به او انجام می دهند.[4] بنابر این گناه نکردن و عصمت ربطی به جن یا انس بودن ندارد.
جواب دوم:
پاسخ دیگر این است همان گونه که رسولان از انس وجود دارد رسولانی از جن نیز وجود دارد، به گفته برخی از مفسران، رسولان جن، وحی را از طریق رسولان انسان دریافت می کردند و به نژاد خود می رساندند و این گفته با آیه 130 از سوره انعام تطابق دارد، چون در آن آیه آمده است: «یا معشر الجن و الانس الم یاتکم رسل منکم»؛ یعنی ای جنیان و انسانها از خودتان برای شما رسولانی نیامدند.
جواب چهارم: ما هیچ دلیلی نداریم که از میان جن کسی معصوم نیست؛ چون در آیه اول و دوم سوره جن آمده است که: «…آمنا به» به قرآن ایمان آوردیم و همچنین در همین سوره آیه 14 می فرماید: از میان ما جنیان بعضی مسلمان هستند و بعضی کافر و منحرف از راه حق. همان طور که در میان انسانها، حضرت عباس، حضرت زینب، امام زادگان بعضی از علمای بزرگوار که احتمال اینکه گناه نکرده اند وجود دارند در میان جنیان هم این مسأله احتمال دارد که چنین افرادی وجود داشته باشد.
البته معنا و مرتبه ی عصمت برای انبیا و چهارده معصوم با عصمت دیگران چه انسان باشند یا جن، فرق دارد، چون در مورد عصمت انبیا و چهارده معصوم دلیل عقلی و نقلی (روایات پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ) وجود دارد و قطعاً اینان معصوم هستند. و از درجه بالایی از عصمت بهره مندند؛ اما غیر آنان اگر چه می توانند گناه نکنند و به درجاتی از عصمت برسند؛ دلیلی بر تضمین عصمت آنها وجود ندارد.
تنها مطلبی که باقی می ماند این است که چرا پیامبر خاتم از جنس آدمیان انتخاب شده است؟ جواب این است: جنس انسان شریف تر از جن و مقدم بر آن است، چون جن از نظر قدرت فکری ضعیف تر از انسان است، هر چند دارای قدرت جسمی بیشتر است.[5] و پیامبر که اشرف مخلوقات است و بالاترین افراد، باید از بهترین جنس آفریده شود و بهترین خلق خدا انسانها هستند که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ باید از میان اینان آفریده می شد نه جن که از انسانها پائین تر است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. راه و راهنما شناسی، محمد تقی مصباح یزدی، مؤسسه امام خمینی.
2. نبوت، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
3. بدایه المعارف الاللهیه، محسن خرازی، دفتر نشر اسلامی.
4.. ترجمه المیزان، موسوی همدانی، ج11، ص 221.
پی نوشت ها:
[1] . زاریات/ 56.
[2] . مصباح یزدی، محمد تقی، معارف قرآن انسان شناسی، مؤسسه امام خمینی، چاپ سوم، ص 269.
[3] . مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، دفتر تبیلیغات اسلامی، چاپ شانزدهم، ج 1ـ2، ص 248.
[4] . ربانی گلپایگانی، علی، تلخیص الهیات، مؤسسه امام صادق، چاپ ششم، ص 287.
[5] . جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، هشت نکته درباره قدرت روح، انتشارات اسراء، بخش دوم، فصل اول.