سلام ای هلال محرم

سلام ای هلال محرم

سلام می کنیم بر حسین(ع) از دل تاریکی های شب های عاشورای کودکی مان تاکنون که عشقش اسیرمان کرده است.

سلام می کنیم بر غربت و قرابت حسین(ع) از مدینه تا کربلا.

سلام می کنیم بر حال و هوای محرم که با همه فرق می کند.

سلام بر هنگام عزا بر شه مظلوم عالم.

سلام بر دل های شوریده از عشق حسین(ع).

سلام بر نواهای دل انگیز یا حسین(ع)

سلام بر سینه های سوخته از عشق حسین(ع)

سلام بر لب تشنه لبیک حسین(ع) که تشنه آب نبود، تشنه لبیک بود.

سلام بر شبی که حسین(ع) وداع کرد با آن هایی که مرگ را واهمه داشتند.

سلام بر عزاداران حسین(ع) که راه تو،هم عزادار می خواهد و پیرو.

… و ما عزای حسین(ع) را برای لبیک به ندای «هل من ناصر ینصرنی» ابا عبدالله است که برپا می کنیم.

جوشش خون حسین(ع) در نینوا شیعیانت را به خروش می آورد. مرگ سرخ تو آینده سیاه بشریت را،عاشقانت را، شیعیانت را سفید کرد.

تو زاده عشقی، و خوب هم هنر خوب زیستن را و خوب مردن را به عاشقانت آموختی. رستگاری دو عالم را در عشق به تو یافتیم. و این عشق ما را از تن دادن به هر ذلتی دور می دارد.

حداقلش همین است که محرمت، عاشورایت و پرچم های سیاه و سرخت که می آید، وداع می کنیم با هر چه پلیدی است که ما را گرفتار خود کرده است. محرم فرصتی است از عشق او سیراب شویم. رذالت ها را کناری بگذاریم، چند صباحی آدمیت را تجربه کنیم که تو خواهان آن بودی.

تو زاده عشقی، و خوب هم هنر خوب زیستن را و خوب مردن را به عاشقانت آموختی. رستگاری دو عالم را در عشق به تو یافتیم. و این عشق ما را از تن دادن به هر ذلتی دور می دارد.

… و تو هر سال که محرم می شود، زنده می شوی تا همان فریاد را سر دهی که آیا کسی هست مرا یاری کند؟ و آنگاه که ظهر عاشورا می رسد نظاره می کنی که لبیک گویان کم شده اند یا زیاد؟! و باز شهید می شوی تا دل خون تو، دل های جا مانده از قافله را بسوزاند.

شیعه حسین(ع) بودن را اگر می خواهیم، باید آنگونه زندگی کردن و اینگونه مرگ را برگزینیم. به این آگاهی که رسیدیم همه روزها عاشوراست و همه ماه ها کربلاست. حسینی زیستن حسینی به دیدار معبود و معشوق شتافتن، راهش همین است.

رسم دنیاست. همیشه حق عاشق این بوده است. این عاشق کشی تا قیام منتقم پار برجاست. حسین همیشه تاریخ را سیراب کرد. این سیراب شدن از برای همه نیست. عشق می خواهد و لبیک.


امام حسین علیه السلام؛ شفیع یوم الورود

شفاعت در لغت به معنای در کنار هم قرار گرفتن دو چیز یا دونفر به کار می‌رود و در اصطلاح به دو صورت استعمال شده است:

الف- در عرف مردم کوچه و بازار شفاعت به این گفته مى‏‌شود که شخص شفیع از موقعیت و شخصیت و نفوذ خود استفاده کرده و نظر شخص صاحب قدرتى را در مورد مجازات زیردستان خود عوض کند.

ب- در شرع مقدّس اسلام و در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام شفاعت به این معناست که شخص شفاعت شونده موجباتى فراهم مى‏‌سازد که از یک وضع نامطلوب و درخور کیفر بیرون آمده و به وسیله ارتباط با شفیع، خود را در وضع مطلوبى قرار دهد که شایسته و مستحق بخشودگى گردد. ایمان به این نوع شفاعت در واقع یک مکتب عالى تربیت و وسیله اصلاح افراد گناهکار و آلوده، و بیدارى و آگاهى است. این معنای شفاعت بر محور دگرگونى و تغییر موضع” شفاعت شونده” دور مى‏‌زند.[1]

یکی از شفیعان روز قیامت امام حسین بن علی (علیه السلام) است. ایشان بنا به فرمایش پیامبر رحمت(صلی الله علیه و اله و سلّم) کشتی نجات برای طوفان زدگان است لذا هم در دنیا دستگیری می‌کنند و هم در آخرت[2]. در فراز پایانی زیارت عاشوراء می‌خوانیم:

«اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفَاعَهَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ وَ ثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَ أَصْحَابِ الْحُسَیْنِ الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ علیه السلام‏[3]؛ خدای من، شفاعت حسین را در روز ورود نصیبم بدار و گام های حقیقی‌ام را همراه با امام حسین و یارانِ او که خونشان را فدای حسین کردند، در نزد خود ثابت و محکم بدار.»

مقصود از یوم الورود:

“ورود” در لغت به آمدن به سرچشمه و جای آب اطلاق می‌شود.[4] و در اصطلاح “یوم الورود” به معنای روز قیامت است زیرا در این روز همه انسان‌ها به پیشگاه عدل الهی وارد می‌شوند و مورد حساب قرار خواهند گرفت. شاید از این جهت به روز قیامت “یوم الورود” گفته شده که در ان روز همه انسان‌ها وارد جهنّم می‌شوند و غیر از مۆمنین نمی‌توانند از آن خارج شوند:

«و هیچ‌کس از شما باقی نمی‌ماند جز آنکه به دوزخ وارد می شود… »

[مریم/71]؛سپس آنهایی که تقوا پیشه کردند را نجات خواهیم داد.» [5] امام حسین شفیع کسانى است که از مکتب او هدایت یافته اند او شفیع کسانى نیست که مکتبش را وسیله گمراهى ساخته اند. در واقع شفاعت دارای ملاک شرعی خاصّی است که شخص مورد شفاعت باید دارای آن باشد و بدون حساب و کتاب کسی مورد شفاعت واقع نخواهد شد

البته در چند روایت از روز قیامت به “یوم الورود” تعبیر شده که به یک نمونه اشاره می‌شود:

«إِلَهِی! إِنْ لَمْ تَنَلْنَا یَدُ إِحْسَانِکَ یَوْمَ الْوُرُودِ، اخْتَلَطْنَا فِی الْجَزَاءِ بِذَوِی الْجُحُود[6]؛ پروردگارا! اگر در روز ورود ما را به دست احسانِ خود نرسانی در پاداش با منکرین همراه می‌شویم(و تفاوتی با ایشان نمی‌کنیم). »
شأن اهل بیت در قیامت و پذیرش شفاعت آنان

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ـ در بیان فضیلت و مقام فاطمه علیهاالسلام در روز قیامت ـ فرمود : «خداوند عز و جل به او وحى مى‏فرماید که: اى فاطمه! از من بخواه تا به تو عطا کنم و از من تمنّا کن تا راضیت گردانم. پس، فاطمه گوید: خداى من، تو خود آرزویى و فوق آرزو هستى، از تو مى‏خواهم که دوستدار من و دوستدار عترتم را به آتش، عذاب نکنى. خداوند به او وحى مى‏فرماید که: اى فاطمه! به عزت و جلال و عظمت مقامم سوگند که من دو هزار سال پیش از آن که آسمانها و زمین را بیافرینم، به خود سوگند خورده‏ام که دوستداران تو و دوستداران عترتت را به آتش، عذاب نکنم. » (تأویل الآیات الظاهره : 474 عن أبی ذرّ )

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : دوست داشتن من و دوست داشتن اهل بیت من، در هفت جاى بسیار وحشتناک سود مى‏بخشد: هنگام مردن، در قبر، روز محشر، هنگام دادن نامه اعمال ، هنگام حساب، نزد میزان و در عبور از صراط. (أمالی الصدوق : 18 / 3 ، بشاره المصطفى : 17 کلّها عن جابر عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم‏السلام ، روضه الواعظین : 297 ، )

امام صادق علیه ‏السلام ـ درباره آیه: «اختیار شفاعت ندارند مگر کسى که از جانب خداى رحمان پیمانى گرفته باشد» ـ فرمود : مگر کسانى که به ولایت امیر المۆمنین و امامان بعد از او اعتقاد داشته باشند و این همان پیمانى است که نزد خدا دارند .(بحار الأنوار : 8/36/9 . )
“یوم الورود” به معنای روز قیامت است زیرا در این روز همه انسان‌ها به پیشگاه عدل الهی وارد می‌شوند و مورد حساب قرار خواهند گرفت. شاید از این جهت به روز قیامت “یوم الورود” گفته شده که در ان روز همه انسان‌ها وارد جهنّم می‌شوند و غیر از مۆمنین نمی‌توانند از آن خارج شوند
نکته پایانی:

شهید مطهرى در توضیح معنای شفاعت مى‎نویسد:

«… بسیارى از عوام مردم… مى‎پندارند که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) و ائمه اطهار خصوصا امام حسین (علیه‎السلام) متنفّذهایى هستند که در دستگاه خدا اعمال نفوذ مى‎کنند، اراده خدا را تغییر مى‎دهند و قانون را (نعوذبالله) نقض مى‎کنند… اگر کسى گمان کند که تحصیل رضا و خشنودى خداى متعال راهى دارد و تحصیل رضا و خشنودى فرضا امام حسین (علیه‎السلام) راهى دیگر دارد و هر یک از این دو جداگانه ممکن است سعادت انسان را تامین کنند دچار ضلالت بزرگى شده است، در این پندار غلط چنین گفته مى‎شود که خدا با چیزهایى راضى مى‎شود و امام حسین (علیه‎السلام) با چیزهاى دیگر، خدا با انجام دادن واجبات مانند نماز، روزه، حج، جهاد، راستى، درستى و … و با ترک گناهان راضى مى‎گردد ولى (نعوذبالله) امام حسین (علیه‎السلام) با این کارها کارى ندارد رضاى او در این است که مثلا براى فرزند جوانش على اکبر گریه و یا لااقل تباکى کنیم، حساب امام حسین از حساب خدا جداست! به دنبال این تقسیم چنین نتیجه گرفته مى‌شود که تحصیل رضاى خدا دشوار است زیرا باید کارهاى زیادى را انجام داد تا او راضى گردد ولى تحصیل خشنودى امام حسین (علیه‎السلام) سهل است فقط گریه و سینه زدن و زمانى که خشنودى امام حسین (علیه‎السلام) حاصل گردد او در دستگاه خدا نفوذ دارد، شفاعت مى‎کند و کارها را درست مى‎کند… و گناهان هر چه باشد با یک فوت از بین مى رود! این چنین تصویرى از شفاعت نه تنها باطل و نادرست است بلکه شرک در ربوبیت است و به ساحت پاک امام حسین (علیه‎السلام) که بزرگترین افتخارش عبودیت خداست نیز اهانت است…» [7]

به عقیده ایشان امام حسین شفیع کسانى است که از مکتب او هدایت یافته اند او شفیع کسانى نیست که مکتبش را وسیله گمراهى ساخته اند. در واقع شفاعت دارای ملاک شرعی خاصّی است که شخص مورد شفاعت باید دارای آن باشد و بدون حساب و کتاب کسی مورد شفاعت واقع نخواهد شد.

پی نوشت ها:

[1]. تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 225

[2]. أنّه مکتوب عن یمین العرش أنّ الحسین علیه السلام مصباح الهدى‏: مدینه معاجز الأئمه الإثنی عشرج‏4ص51؛ منتخب الطریحی ص203؛ مثیر الأحزان ص4

[3]. کامل الزیارات، النص، ص: 179؛ کلیات مفاتیح الجنان ص458

[4]. فرهنگ ابجدی ص971

[5]. طهرانی، میرزا ابوالفضل،شفاء الصدور فی شرح زیارت العاشور، ج2،ص392.

[6]. مناجات الهیات حضرت أمیر علیه السلام و ما نزل من القرآن فی علی علیه السلام، متن، ص: 8

[7]. عدل الهى ،ص265 تا ص271

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید