پیمان برادری با پیامبر(ص)

پیمان برادری با پیامبر(ص)

اتحاد و پیوند برادری
اخوت اسلامی از اصول اجتماعی آیین اسلام است. پیامبر اسلام – صلی الله علیه و آله – به صورتهای مختلف در جهت استوار ساختن این پیوند کوشیده است.
پس از ورود مهاجران به مدینه، برای نخستین بار، پیوند برادری میان دو تیره از انصار، یعنی اوس وخزرج، به دست پیامبر – صلی الله علیه و آله – گره خورد. این دو قبیله، که بومیان مدینه بودند وسالیان درازی با یکدیگر نبرد داشتند، در پرتو کوششهای رسول اکرم با یکدیگر برادر شدند وتصمیم گرفتند که گذشته ها را فراموش کنند. هدف از عقد این پیوند آن بود که اوس وخزرج، که دو ستون عمده ارتش اسلام را در برابر مشرکان تشکیل می دادند، کشت وکشتار وظلم وتعدی به یکدیگر را به فراموشی بسپارند وصلح وصفا را جایگزین عداوتهای دیرینه کنند.
برای بار دوم، پیامبر گرامی – صلی الله علیه و آله – دستور داد که یاران او، اعم از مهاجر وانصار، با یکدیگر برادر شوند وهر کدام برای خود برادری بگیرد. چه بسا دو مهاجر با یکدیگر ویا یکی از مهاجران با یکی از انصار عقد اخوت بستند ودست یکدیگر را به عنوان برادری فشردند واز این طریق یک نوع قدرت سیاسی معنوی بر سرآنان سایه افکند.
مورخان ومحدثان اسلامی می نویسند:
روزی پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله – برخاست وخطاب به یاران خود فرمود: «تآخوا فی الله اخوین اخوین ». یعنی در راه خدا دو تا دو تا با هم برادر شوید.
تاریخ در این مورد از افرادی نام می برد که به فرمان پیامبر – صلی الله علیه و آله – در آن روز با یکدیگر پیوند اخوت برقرار کردند. مثلا ابوبکر با عمر، عثمان با عبد الرحمان بن عوف، طلحه با زبیر، ابی بن کعب با ابن مسعود، عمار با ابو حذیفه، سلمان با ابو الدرداء و… پیوند برادری بستند واخوت این افراد به تصویب پیامبر رسید.
این پیوند برادری که در میان افراد معدودی صورت گرفت، غیر آن اخوت همگانی وبرادری اسلامی است که قرآن مجید آن را در مقیاس جهان اسلام اعلام کرده است وهمه مؤمنان را برادر یکدیگر خوانده است.
حضرت علی – علیه السلام – برادر پیامبر – صلی الله علیه و آله – است
رسول اکرم – صلی الله علیه و آله – برای هر یک از افرادی که در مسجد النبی حاضر بودند برادری معین کرد. علی – علیه السلام – در آن میان تنها ماند وبرای او برادری تعیین نشد. در این هنگام علی – علیه السلام – با دیدگان اشک آلود به حضور پیامبر – صلی الله علیه و آله – رسید وگفت:
برای هر یک از یاران خویش برادری تعیین کردی ولی میان من وکسی پیوند اخوت برقرار نفرمودی!
در این لحظه پیامبر اکرم کلام تاریخی خود که را که مبین مقام وموقعیت علی – علیه السلام – از حیث قرب ومنزلت او نسبت به پیامبر است خطاب به او فرمود:
«انت اخی فی الدنیا والآخره و الذی بعثنی بالحق ما اخرتک الا لنفسی. انت اخی فی الدنیا و الآخره ».[1] تو برادر من در این جهان وسرای دیگر هستی. به خدایی که مرا به حق برانگیخته است من کار برادری تو را به عقب انداختم که تو را برادر خود انتخاب کنم، اخوتی که دامنه آن هر دو جهان را فرا گیرد.
این کلام موقعیت حضرت علی – علیه السلام – را نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، از نظر معنویت وپاکی واز نظر اخلاص در اهداف دینی، به خوبی روشن می سازد واز میان دانشمندان اهل تسنن مؤلف «الریاض النضره » به این حقیقت اعتراف کرده است.[2] از اینجا مبنای تفسیر آیه مباهله [3] به دست می آید. علمای تفسیر به اتفاق کلمه می گویند مقصود از عبارت وانفسنا و انفسکم علی بن ابی طالب – علیه السلام – است که قرآن مجید او را «نفس پیامبر» وخود او شمرده است.زیرا تجاذب فکری وروحی نه تنها دو همفکر را به سوی هم می کشد بلکه گاهی دو فرد را شخص واحد نشان می دهد.
اینکه هر موجودی همجنس خود را جذب ومخالف خود را دفع می کند اختصاص به عالم اجسام واجرام زمین وآسمان ندارد بلکه شخصیتهای بزرگ جهان مظاهر جذب ودفعند؛ گروهی را جذب وگروه دیگری را دفع می کنند. این نوع کشش وگریز بر اساس سنخیت یا تضاد روحی پی ریزی شده است وسنخیت وتضاد است که گروهی را دور هم گرد می آورد وگروه دیگری را عقب می راند.
از این مسئله در فلسفه اسلامی چنین تعبیر شده است:«السنخیه عله الانضمام » یعنی سنخیت ومشابهت، مایه اجتماع وانضمام اشیاء است.

[1] . مستدرک حاکم، ج 3، ص 14؛ استیعاب، ج 3، ص 35.
[2] . ج 2، ص 16، نگارش محب الدین طبری.
[3] . سوره آل عمران، آیه 61. آیت الله
جعفر سبحانی – فروغ ولایت، ص 68

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید