نقش زنان در نهضت عاشورا

نقش زنان در نهضت عاشورا

کوثر زلال «عاشورا» در متن زندگى شیعه و در عمق باورهاى پاک او جریان داشته و در طول چهارده قرن سیراب کننده جانها بوده است. اینک نیز عاشورا پرگارى است که عشق را ترسیم مى‏کند و کانونى است که ارزشها، احساسها، عاطفه‏ها، خردها و اراده‏ها برگردش مى‏چرخند.
بى‏شک، محتوا، انگیزه‏ها ، اهداف و درسهاى آن، حماسه عظیم فرهنگى ناب و الهام بخش را تشکیل مى‏دهد. از اینرو در حوزه وسیع تشییع و دلباختگان اهل بیت، پیروان عترت همه با «فرهنگ عاشورا» زیسته‏اند و براى آن جان باخته‏اند. آنان در آغاز تولد کام نوزاد را با تربت‏سیدالشهدا(علیه السّلام) و آب فرات بر مى‏دارند و هنگام خاکسپارى، تربت کربلا را با میت همراه مى‏کنند.آنان از روز ولادت تا هنگامه مرگ به حسین بن‏على(علیه السّلام) عشق مى‏ورزند و براى شهادتش اشک مى‏ریزند و این مهر مقدس، با شیر وارد جان مى‏شود و از جان به در نمى‏رود.
عاشورا از دیرباز تجلى‏گر روز درگیرى حق و باطل و روز فداکارى و جانبازى در راه دین و عقیده، شناخته شده است. حسین(علیه السّلام) در این روز با یارانى اندک ولى با ایمان و صلابت و عزتى بزرگ و شکوهمند، با سپاه سنگدل و بى‏دین کومت‏ستم یزیدى به مقابله برخاست و کربلا را به صحنه همیشه زنده عشق خدایى و آزادگى مبدل ساخت.
عاشورا اگر چه یک روز بود، اما دامنه تاثیر آن تا ابدیت کشیده شد و چنان در عمق دلها اثر گذاشته است که همه ساله دهه محرم و به ویژه روز عاشورا، اوج عشق و اخلاص نسبت‏به معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت، حسین بن‏على(علیه السلام) مى‏گردد و حتى غیر شیعیان نیز در مقابل عظمت آن آزادمردان سر تعظیم فرود مى‏آورند.
عاشورا نشان دهنده معناى «حسین منى و انا من حسین‏» بود که دین رسول خدا با خون سید الشهدا آبیارى شد و به تعبیر امام خمینى(ره) عاشورا، قیام عدالت‏خواهان با عددى قلیل و ایمان و عشقى بزرگ در مقابل ستمگران کاخ‏نشین و مستکبران غارتگر بود. (1) و اگر عاشورا نبود، منطق جاهلیت ابوسفیانیان که مى‏خواستند قلم سرخ بر وحى و کتاب بکشند و یزید، یادگار عصر تاریک بت‏پرستى که به گمان خود با کشتن و به شهادت کشیدن فرزندان وحى امید داشت اساس اسلام را بر چیند و با صراحت و اعلام «لا خبر جاء و لا وحى نزل‏» بنیاد حکومت الهى را بر کند نمى‏دانستیم بر سر قرآن کریم و اسلام عزیز چه مى‏آمد. (2)
حماسه عاشورا را زنان و مردانى ساختند که مرگ سرخ و شهادت را بر زندگى ذلت‏بار ترجیح دادند تا گلواژه آزادى و آزادگى همواره در تاریخ سبز بماند.
در این حماسه خونین بیشتر به نقش آفرین مردان و یارانى که در رکاب حضرت به فوز عظیم شهادت نایل شدند توجه شده است و نقش زنان کمتر مورد توجه بوده است. تنها در حماسه عاشورا از اسوه صبر و مقاومت زینب کبرى (علیها السّلام) و نقش وى در پیام رسانى صحبت‏شده است و نقش دیگر زنان حماسه شعور و شرف و آزادگى مورد غفلت واقع شده است، از این رو در این مقاله به معرفى اجمالى زنان حماسه‏ساز در نهضت عاشورا مى‏پردازیم.
بدون تردید در طول تاریخ اسلام و به ویژه تشییع زنان از سهم بسزایى برخوردار بوده‏اند و عاشورا نیز برهه‏اى از همین تاریخ سراسر صبر و ایثار و مقاومت و خودآگاهى است. زنان مسلمانان از بدو تولد اسلام به جهانیان نشان دادند که از آگاهى و شناخت و شعور برخوردارند و بر خلاف آنچه سردمداران دفاع حقوق زن مى‏پندارند، زن مسلمان نه عروسک حرمسرا و نه موجودى به دور از واقعیتها و مسایل اجتماعى و سیاسى و نظامى است و تاریخ عاشورا بیانگر این واقعیت است، چنانکه زمانى که افرادى چون عمر سعد در انتخاب صراط مستقیم راه را گم کردند و افرادى چون زهیر بن قین که در یارى امام دچار تردید شده بودند، زنانى چون دلهم ( همسر زهیر ) شوهرش را به یارى امامش دعوت کرد و او را از تنگناى امتحان سرفراز بیرون آورد. نیز زنانى چون ام وهب و بانوى غیریه قاسطیه که شجاعت در رکابشان مردانگى آموخت.
در حقیقت نقش زنان در حماسه عاشورا همچون خود عاشورا جاوید خواهد ماند و آنان براى همیشه تاریخ بر بار شیعه بهترین الگوى ایمان و ایثار و اخلاص و فداکارى خواهند بود.
پیرامون زنان در حادثه کربلا در دو محور سخن مى‏توان گفت:یکى آنکه آنان چند نفر و چه کسانى بودند،دیگر آنکه چه نقشى داشتند.زنانى که در کربلا حضور داشتند ، برخى از اولاد على(علیه السّلام) بودند ، و برخى جز آنان،چه از بنى هاشم یا دیگران. زینب ،ام کلثوم ، فاطمه ، صفیه ، رقیه و ام هانى، از اولاد(علیه السّلام)بودند، فاطمه و سکینه، دختران سید الشهدا(علیه السلام)
بودند ، رباب ، عاتکه ، مادر محسن بن حسن ، دختر مسلم بن عقیل ، فضه نوبیه ، کنیز خاص امام حسین(علیه السّلام) و مادر وهب بن عبد الله نیز از زنان حاضر در کربلا بودند.(1) 5 نفر زن که از خیام حسینى به طرف دشمن بیرون آمدند ، عبارت بودند از:کنیز مسلم بن عوسجه ، ام وهب زن عبد الله کلبى ، مادر عبد الله کلبى ، مادر عمر بن جناده ، زینب کبرى (علیه السّلام). زنى که در عاشورا شهید شد،مادر وهب بود ، بانوى نمیریه قاسطیه ، زن عبد الله بن عمیر کلبى که بر بالین شوهر آمد و از خدا آرزوى شهادت کرد و همانجا با عمود غلام شمر که بر سرش فرود آورد،کشته شد.
در عاشورا دو زن از فرط عصبیت و احساس ، به حمایت از امام برخاستند و جنگیدند:
یکى مادر عبد الله بن عمر که پس از شهادت فرزند ، با عمود خیمه به طرف دشمن روى کرد و امام او را برگرداند. دیگرى مادر عمرو بن جناده که پس از شهادت پسرش، سر او را گرفت و مردى را به وسیله آن کشت، سپس شمشیرى گرفت و با رجزخوانى به میدان رفت، که امام حسین(علیه السّلام) او را به خیمه‏ها برگرداند.(2) دلهم ، دختر عمر(همسر زهیر بن قین)
نیز در راه کربلا به اتفاق شوهرش به کاروان حسینى پیوست.زهیر بیشتر تحت تأثیر سخنان همسرش حسینى شد و به امام پیوست. رباب، دختر امرء القیس کلبى ، همسر امام حسین(علیه السّلام) نیز در کربلا حضور داشت، مادر سکینه و عبد الله. زنى از قبیله بکر بن وائل نیز حضور داشت، که ابتدا با شوهرش در سپاه ابن سعد بود، ولى هنگام حمله سپاهیان کوفه به خیمه‏هاى اهل بیت، شمشیرى برداشت و رو به خیمه‏ها آمد و آل بکر بن وائل را به یارى طلبید.
زینب کبرى و ام کلثوم، دختران امیر المؤمنین(علیه السلام) ، همچنین فاطمه دختر امام حسین(علیه السلام)
نیز جزو اسیران بودند و در کوفه و… سخنرانیهاى افشاگر انه داشتند . مجموعه این بانوان، همراه کودکان خردسال،کاروان اسراى اهل بیت را تشکیل مى‏دادند که پس از شهادت امام و حمله سپاه کوفه به خیمه‏ها ، ابتدا در صحرا متفرق شدند، سپس بصورت گروهى و اسیر به کوفه و از آنجا به شام فرستاده شدند.

زنان در عاشورا

نقش زنان در حادثه خونبار عاشورا از ابعاد گوناگونى برخوردار است که به بعضى از آنها اشاره مى‏شود:

1- مشارکت در جهاد

شرکت در جبهه پیکار و همدلى با نهضت مردانه امام حسین(علیه السّلام) و مشارکت در ابعاد مختلف آن، از جلوه‏هاى این حضور است. از همکارى طوعه در کوفه با نهضت مسلم و همراهى همسران برخى از شهداى کربلا گرفته تا اعتراض و انتقاد برخى همسران سپاه کوفه به جنایتهاى شوهرانشان مثل خولى نمونه‏هایى از این دست است.

2- آموزش صبر

روحیه مقاومت و تحمل زنان در مقابل شهادت مردان اسلام در کربلا از درسهاى نهضت عاشورا بود که اوج این صبورى در رفتار زینب کبرى(علیها السّلام) جلوه‏گر شد. آموزش صبر و مقاومت‏ حماسه عاشورا در زنان آگاه و مبارز متجلى شده و در طول جنگ تحمیلى زنان مبارز و فداکار انقلاب اسلامى ایران نشان دادند که آموزش صبر و مقاومت را از شیر زنان کربلا به خوبى آموخته‏اند.

3- پیام رسانى

افشاگرى جنایات یزیدیان چه در سفر اسارت و چه پس از بازگشت‏به مدینه ، به معناى پاسدارى از خون شهدا بود. افشاگرى بانوان به دو صورت ، خطبه و گفتگوهاى پراکنده صورت پذیرفت ، و اگر پیام رسانى زینب کبرى(علیها السّلام) و بقیه زنان نبود ، امروز حماسه عاشورا به این روشنى براى شیعه تجلى نمى‏کرد و چه بسا آن واقعه عظیم عقیم مى‏ماند.

4- روحیه بخشى

یکى از مسایل مهمى که در هر جنگى مورد توجه بوده است، روحیه جنگاوران است و زنان این مهم را بر عهده داشتند چه در جنگهاى صدر اسلام و چه در جنگهاى دیگر.
در کربلا نیز حضور تشویق‏آمیز زنان در جبهه به رزمندگان روحیه مى‏بخشید و همسران و مادران شهدا آنها راتشویق به یارى امام معصوم مى‏کردند، مانند ام وهب که خودش وارد میدان شد و با سر جگرگوشه‏اش یکى از یزیدیان را به هلاکت رساند و این روحیه بخشى بعد از چهارده قرن در هشت‏ سال مقاومت جنگ ایران علیه کفر باعث‏شد که زنان ایرانى درسى را که از زینب(علیها السّلام) و زنان عاشورا گرفته بودند، به نحو احسن باز پس دهند.

5- پرستارى

رسیدگى به بیماران و مداواى مجروحان از دیگر نقشهاى زنان در جبهه‏ها ، از جمله در حماسه عاشورا است.نقش پرستارى و مراقبت ‏حضرت زینب (علیها السّلام) از امام سجاد(علیه السّلام) یکى از این نمونه‏هاست.

6- مدیریت

بروز صحنه‏هاى دشوار و بحرانى، استعدادهاى افراد را شکوفا مى‏سازد. نقش حضرت زینب (علیها السّلام) در نهضت عاشورا و سرپرستى کاروان اسرا ، درس مدیریت در شرایط بحران را مى‏آموزد. وى مجموعه بازمانده را در راستاى اهداف نهضت، هدایت کرد و با هر اقدام، خنثى کننده نتایج عاشورا از سوى دشمن مقابله کرد و نقشه‏هاى آنان را خنثى ساخت.

7- حفظ ارزشها

درس دیگر زنان قهرمان در کربلا، حفظ ارزشهاى دینى و اعتراض به هتک حرمت‏خاندان نبوت و رعایت عفاف و حجاب در برابر چشمهاى آلوده بود. زنان اهل بیت، با آنکه اسیر بودند و لباسها و خیمه‏هایشان غارت شده بود و با وضع نامطلوب در معرض دید تماشاچیان بودند، اما اعتراض‏کنان، بر حفظ عفاف تاکید مى‏ورزیدند. ام کلثوم در کوفه فریاد کشید که آیا شرم نمى‏کنید براى تماشاى اهل بیت پیامبر جمع شده‏اید؟ وقتى هم در کوفه در خانه‏اى بازداشت‏بودند، زینب اجازه نداد جز کنیزان وارد آن خانه شوند. در سخنرانى خود در کاخ یزید نیز به گرداندن، شهر به شهربانوان ،اعتراض کرد و فرمود: «آمن العدل یابن الطلقاء تخد یرک حرائرک و امائک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت‏ ستورهن و ابدیت وجوههن یحدوبهن الاعداء من بلد الى بلد و یستشرفهن اهل المناهل و المکاتل و یتصفح وجوههن القریب و البعید و الغائب و الشهید»
اى پسر آزاد شده، آیا در پشت پرده قرار دادن زنان و کنیزان خود و جلو انداختن دختران رسول خدا به صورت اسیر از عدل است. تو پرده آنان را دریدى، چهره‏هایشان را آشکار ساختى، از شهرى به شهرى مى‏رانى، رهگذران و بام‏نشینها به تماشایشان مى‏ایستند و آشنا و بیگانه و حاضر و غایب به سیماى آنان خیره مى‏شوند.

8- تغییر ماهیت اسارت

آنان اسارت را به آزادى تبدیل کردند و در قالب اسارت، به اسیران واقعى درس حریت و آزادگى دادند و مفهوم اسیر در اذهان را به گونه‏اى دیگر تغییر دادند.

9- عمق بخشیدن به بعد عاطفى و تراژدیک کربلا

گریه‏ها، شیونها، عزادارى بر شهدا و تحریک عواطف مردم به ماجراى کربلا عمق بخشید و بر احساسات تاثیر گذاشت و از این رهگذار ماندگارتر شد.

پى‏نوشتها:

1ـ زندگانى سید الشهدا ، عمادزاده، ج 2،ص 124،به نقل از لهوف،کبریت احمر و انساب الأشراف .
2- زندگانى سید الشهدا، عمادزاده ،ج 2،ص 124،به نقل از لهوف،کبریت احمر و انساب الأشراف
3- صحیفه نور. ج‏9. ص‏57
4- صحیفه نور .ج 14. ص 265 ، عوالم (امام حسین) ص‏3 و 4 ، حیاه الامام الحسین، ج‏3، ص 378.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید