برای رسیدن به یک پاسخ مستدل لازم است به مفردات آیه کریمه مورد نظر دقت و تأمل نمائیم:
الف: کلمه «انما» دلالت بر حصر می کند به این معنا که «تطهیر» اختصاص به اهل بیت دارد، این مطلبی است که هیچ گونه اشکالی در آن نبوده و کسی هم درباره آن اختلافی نکرده اند.
ب: کلمه «رجس» «واژه رجس به معنای شیء ناپاک است خواه ناپاک از نظر طبع آدمی باشد یا به حکم عقل یا شرع و یا همه این ها و این که: در بعضی از کلمات، رجس به معنای گناه یا شرک یا بخل و حسد و یا اعتقاد باطل و مانند آن تفسیر شده، در حقیقت بیان مصداق هایی از آن است، و گرنه مفهوم این کلمه، مفهوم عام و فراگیر است، و همه انواع پلیدی ها را به حکم این که الف و لام در «الرجس» به اصطلاح الف و لام جنس است شامل می شود. «تطهیر» به معنای پاک ساختن و در حقیقت تاکیدی است بر مسأله اذهاب رجس و نفی پلیدی ها، و ذکر آن به صورت مفعول مطلق در این جا نیز تاکید دیگری بر این معنا محسوب می شود».[1]
ج: «یرید الله» اراده این جا یا اراده تکوینی است مثل قول خداوند در قرآن کریم می فرماید: «أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کنْ فَیَکونُ»[2] و یا اراده تشریعیه است، مثل قول خدای متعال که می فرماید: «یُرِیدُ اللّهُ بِکمُ الْیُسْرَ وَلاَ یُرِیدُ بِکمُ الْعُسْرَ»[3] پس اراده گاهی تکوینی است، و گاهی تشریعی و هر دو قسم آن در قرآن آمده است. و خداوند متعال دارای دو گونه اراده تکوینیه و تشریعیه می باشد و در این باب نیز اختلافی وجود ندارد.
اما در آیه شریفه مورد بحث نمی تواند اراده تشریعیه مراد باشد، زیرا اراده تشریعی اختصاص به اهل بیت ندارد و اختصاص به هیچ کس ندارد، چه آن که اراده تشریعی همان احکامی است که متشکل از مجموعه اوامر و نواهی الهیه می باشند و احکام عمومیت داشته و شامل همه مکلفین می گردد. بنابر این معنا ندارد اراده تشریعی باشد و مختص به اهل بیت باشد، زیرا ما دو گونه تشریع نداریم که یکی مختص به اهل بیت و دیگری برای سائر مسلمین و مکلفین باشد.
پس اراده در آیه لا محاله باید تکوینی باشد. و معنای آیه کریمه این می شود که: همانا خداوند اراده فرموده به اراده تکوینیه که تمام اهل بیت را از تمام پلیدی ها پاک گرداند. و بدیهی است که اراده تکوینی الهی تخلف ناپذیر است و به بیان دیگر مراد از اراده تخلف نمی کند. و بر این اساس وقتی اراده تکوینی شد و مقصود اذهاب رجس از اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بود، این به معنای طهارت اهل بیت است از مطلق گناهان، و این معنای واقعی عصمت است، پس آیه دلالت بر عصمت اهل بیت ـ علیهم السلام ـ دارد.
آن چه باقی می ماند این سوال است که: «اگر اراده در آیه تطهیر تکوینی باشد به معنای التزام به جبر است و این با اعتقاد امامیه که می گویند: «لا جبر و لا تفویض بل امر بین الامرین»[4] سازگار نیست؟ و این شبهه ی است که در بعضی کتب موجود است و از کسانی که متعرض آن شده اند: «ابن تیمیه حنبلی در کتاب «منهاج السنه» اش می باشد. و علما بزرگوار ما در کتب شان پاسخ داده اند که ملخّص و عصاره آن این است که «اراده خداوند از علم ازلی او به اوصاف و ویژگی های موجود در اهل بیت ـ علیهم السلام ـ نشأت گرفته، به این معنا که خداوند متعال بر اساس علم ازلی اش می دانست که این بزرگواران با اختیار و تعبّد از دستورات الهی پیروی می کنند، و افعال و تروک شان صد در صد مطابق با تشریعیات الهیه می باشند، مانعی ندارد که نسبت اراده اذهاب رجس از اهل بیت را به خودش بدهد».[5] و به بیان دیگر: «معصومان ـ علیهم السلام ـ دارای یک نوع شایستگی اکتسابی از طریق اعمال خویشند، و یک نوع لیاقت ذاتی و موهبتی از سوی پروردگار، (که ناشی از علم ازلی خداوند به وجود ویژگی ها و اوصاف در آن ها می باشد) تا بتوانند الگو و اسوه مردم باشند. و به تعبیر دیگر: معصومان ـ علیهم السلام ـ به خاطر تأییدات الهی و اعمال پاک خویش، چنان هستند که در عین داشتن قدرت و اختیار، برای گناه کردن به سراغ گناه نمی روند، درست همان گونه که هیچ فرد عاقلی حاضر نیست، قطعه آتشی را بر دارد و بر دهان خویش بگذارد. با این که نه اجباری در این کار است و نه اکراهی، این حالتی است که از درون وجود خود انسان بر اثر آگاهی ها، و مبادی فطری و طبیعی می جوشد، بی آن که جبر و اجباری در کار باشد».[6] «پس ماهیت عصمت از گناه بر می گردد به درجه و کمال ایمان، انسان در هر درجه از ایمان باشد، نسبت به آن موضوع که نهایت و کمال ایمان را به آن دارد، قهراً عصمت دارد».[7] و چون ایمان و یقین ائمه معصومین و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ یک ایمان تمام و کامل می باشد و تبعات و عواقب گناه و معاصی را به عیان مشاهده می کنند هرگز و از روی اختیار به سراغ آن نمی روند. با این که می توانند بروند. و اراده الهی برخواسته از علم و آگاهی ازلی او به وجود چنین ایمان و حالات برجسته و شایسته در اهل بیت، می باشد.
در پایان این نکته را هم اضافه کنیم که: اولیا الهی در اثر شدت تسلیم و رضای که در برابر پروردگار عالم دارند اراده شان با اراده خداوند پیوند می خورد به گونه ای که اراده خدا اراده آن ها بوده و اراده آن ها همان مظهر اراده خداوند می باشد. بنابر این اراده الهی موجب جبر و اکراه در عملکرد آن ها نخواهد شد. چه آن که آن ها در اثر ایمان و یقین شهودی که دارند، اراده نمی کنند مگر آن چه خدا اراده نماید: «ما تشاؤن إِلاَّ أَن یَشَاء اللّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ».
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1ـ تفسیر نمونه، ج 17.
2ـ امامت و رهبری، شهید مطهری.
3ـ در محضر علامه، محمد علی رخشاد.
4ـ رساله آیه تطهیر، سید علی میلانی.
پی نوشت ها:
[1] . آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 17، ص 294.
[2] . یس / 82.
[3] . بقره / 185.
[4] . میلانی، سید علی، آیه التطهیر، ناشر: مرکز الابحاث العقایدیه، ص 28.
[5] . همان.
[6] . تفسیر نمونه، ج 17، ص 293.
[7] . شهید مطهری، امامت و رهبری، ص 176.